۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|محلوفات/ مدفن: | |محلوفات/ مدفن: | ||
|ایران، تبریز / | |ایران، تبریز / تبریز، آرامگاه خانوادگی واقع در مسجد مقبره | ||
|- | |- | ||
|محلتحصیل | |محلتحصیل | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|برخی از استادان | |برخی از استادان | ||
|حضرات آیات عظام: <br>سید محمد تقی | |حضرات آیات عظام: <br>سید محمد تقی خوانساری، حجت کوه کمری، امام خمینی، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی. | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</div> | </div> | ||
آیتالله '''سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی''' (۱۳۳۱- ۱۳۹۹ ه.ق یا ۱۲۹۳-۱۳۵۸ ه.ش)، از علمای بنام و مبارز تبریز در دوران پهلوی و بعد از [[انقلاب اسلامی ایران]] بود. | آیتالله '''سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی''' (۱۳۳۱- ۱۳۹۹ ه. ق یا ۱۲۹۳-۱۳۵۸ ه. ش)، از علمای بنام و مبارز تبریز در دوران پهلوی و بعد از [[انقلاب اسلامی ایران]] بود. | ||
ایشان تحصیلات علوم اسلامی را در تبریز و [[قم]] و [[نجف]] گذرانیده و از محضر بزرگانی چون [[امام خمینی]]، سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، [[آیتالله العظمی بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سید محسن حکیم|سیدمحسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]] و شیخ محمدحسین کاشفالغطاء و علمای دیگر بهره برده و در نهایت به زادگاه خویش در تبریز برگشته و به فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مذهبی پرداخته است. | ایشان تحصیلات علوم اسلامی را در تبریز و [[قم]] و [[نجف]] گذرانیده و از محضر بزرگانی چون [[امام خمینی]]، سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، [[آیتالله العظمی بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سید محسن حکیم|سیدمحسن حکیم]]، [[سید ابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]] و شیخ محمدحسین کاشفالغطاء و علمای دیگر بهره برده و در نهایت به زادگاه خویش در تبریز برگشته و به فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مذهبی پرداخته است. | ||
وی به علت مبارزات علیه حکومت پهلوی و حمایت از امام خمینی سالها در زندان و تبعید بود و نقش تاثیرگذاری در انقلاب اسلامی ایران داشت و بعد از انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی به عنوان اولین امام جمعه تبریز و نماینده ایشان در تبریز منصوب شد و بعد از عمری خدمت به انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ شمسی توسط گروهک فرقان ترور شد و اولین [[شهید محراب]] در [[جمهوری اسلامی ایران]] نام گرفت. | وی به علت مبارزات علیه حکومت پهلوی و حمایت از امام خمینی سالها در زندان و تبعید بود و نقش تاثیرگذاری در انقلاب اسلامی ایران داشت و بعد از انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی به عنوان اولین امام جمعه تبریز و نماینده ایشان در تبریز منصوب شد و بعد از عمری خدمت به انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ شمسی توسط گروهک فرقان ترور شد و اولین [[شهید محراب]] در [[جمهوری اسلامی ایران]] نام گرفت. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
این خاندان از ذریّه [[امام حسن مجتبی]] (علیهالسّلام) از نسل حسن مثنّی، از اولاد ابراهیم طباطبا هستند و در ابتدا جّد آنها در زمان استیلای خلفای [[بنی عباس]] از خطّه عربستان، مدینه منوره به ایران هجرت نمودند و در اصفهان سکونت اختیار کردند؛ ناگفته نماند که اولاد امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) از صدر اول تا امروز، مردانی بزرگ و اشخاصی معروف و اغلب از علماء و بزرگان دین و دنیا بودهاند... مانند آیتالله [[بحرالعلوم]] و آیتالله شهید سیدرضیالدین علی بن طاووس حسنی و... اول کسی که مؤسس این خاندان بزرگ در آذربایجان گردیده و ریشه این تبار را در آن سامان کاشته عالم و فقیه متبحّر شیخ الاسلام امیر عبدالغفار طباطبایی میباشد..<ref>خاندان آل عبدالوهالب (خطی)</ref> | این خاندان از ذریّه [[امام حسن مجتبی]] (علیهالسّلام) از نسل حسن مثنّی، از اولاد ابراهیم طباطبا هستند و در ابتدا جّد آنها در زمان استیلای خلفای [[بنی عباس]] از خطّه عربستان، مدینه منوره به ایران هجرت نمودند و در اصفهان سکونت اختیار کردند؛ ناگفته نماند که اولاد امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) از صدر اول تا امروز، مردانی بزرگ و اشخاصی معروف و اغلب از علماء و بزرگان دین و دنیا بودهاند... مانند آیتالله [[بحرالعلوم]] و آیتالله شهید سیدرضیالدین علی بن طاووس حسنی و... اول کسی که مؤسس این خاندان بزرگ در آذربایجان گردیده و ریشه این تبار را در آن سامان کاشته عالم و فقیه متبحّر شیخ الاسلام امیر عبدالغفار طباطبایی میباشد..<ref>خاندان آل عبدالوهالب (خطی)</ref> | ||
خاندان عبدالوهاب چه در زبانها و چه در کتابهایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهمترین مسئولیتهائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالیرتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار میشد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه میتوان گفت مانند قاضی القضات (عالیترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در [[ترکیه]] و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و | خاندان عبدالوهاب چه در زبانها و چه در کتابهایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهمترین مسئولیتهائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالیرتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار میشد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه میتوان گفت مانند قاضی القضات (عالیترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در [[ترکیه]] و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص۲۲</ref>.) مشهور و معروف بودهاند دلیلش این است که اکثر مردان این دودمان با عظمت از عالمان و بزرگان دین و سیاست بودند و سالیان درازی به امر قضاوت و حلّ و فصل امور اجتماعی و مردمی اشتغال داشتند. | ||
=معرفی اجمالی= | =معرفی اجمالی= | ||
آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم جمادی الاولی سال ۱۳۳۱ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقراز شاگردان [[میرزای شیرازی]] در [[سامرا]] بود که سپس به تبریز بازگشت و به تهذیب نفس پرداخت. وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر سوره فاتحه و تفسیری ناتمام بر سوره انعام نوشته بود. و پدر مادر سید علی، میرزا محسن قاضی تبریزی (متوفی ۱۳۰۶) نیز از عالمان و عابدان بود و با [[ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب آبادی، ج۳، ص۱۰۳۰؛ همو، ج۵، ۱۴۷۴</ref> . عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو(پدر و عمویش) فراگرفت <ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگینامه و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبائی، ص۹۶، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰</ref>. | آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم جمادی الاولی سال ۱۳۳۱ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقراز شاگردان [[میرزای شیرازی]] در [[سامرا]] بود که سپس به تبریز بازگشت و به تهذیب نفس پرداخت. وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر سوره فاتحه و تفسیری ناتمام بر سوره انعام نوشته بود. و پدر مادر سید علی، میرزا محسن قاضی تبریزی (متوفی ۱۳۰۶) نیز از عالمان و عابدان بود و با [[ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب آبادی، ج۳، ص۱۰۳۰؛ همو، ج۵، ۱۴۷۴</ref>. عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو(پدر و عمویش) فراگرفت <ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگینامه و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبائی، ص۹۶، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰</ref>. | ||
وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] به شهر قم مشرف شدند تا از محضر آیات عظام [[سید محمد تقی خوانساری|سیدمحمد تقی خوانساری]]، سیدمحمد حجت کوه کمری، [[سید حسین بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[امام خمینی]]<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۴۳، تهران، دفتر انتشارات اسلامی</ref>. کسب فیض نماید. | وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] به شهر قم مشرف شدند تا از محضر آیات عظام [[سید محمد تقی خوانساری|سیدمحمد تقی خوانساری]]، سیدمحمد حجت کوه کمری، [[سید حسین بروجردی|سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[امام خمینی]]<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۴۳، تهران، دفتر انتشارات اسلامی</ref>. کسب فیض نماید. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
بعد از تسلّط رضا خان بر مقدّرات کشور ایران، بساط ظلم و ستم و اسلام ستیزی را در کشور گستراند که میرفت تمام مقدّسات را از بین ببرد، که در این میان مردم به رهبری روحانیت آگاه، در سراسر مملکت عَلَم مخالفت بر افراشتند و در مقابل اعمال خلاف شرع و ضد انسانی حکومت شوریدند. در این میان شهر تبریز مثل همیشه پرچمدار علم مخالفت بود و در آن زمان سیدمحمدعلی نوجوانی ۱۶ ساله از پدرش و عالمان شهر راه و رسم مبارزه را فرا میگرفت. | بعد از تسلّط رضا خان بر مقدّرات کشور ایران، بساط ظلم و ستم و اسلام ستیزی را در کشور گستراند که میرفت تمام مقدّسات را از بین ببرد، که در این میان مردم به رهبری روحانیت آگاه، در سراسر مملکت عَلَم مخالفت بر افراشتند و در مقابل اعمال خلاف شرع و ضد انسانی حکومت شوریدند. در این میان شهر تبریز مثل همیشه پرچمدار علم مخالفت بود و در آن زمان سیدمحمدعلی نوجوانی ۱۶ ساله از پدرش و عالمان شهر راه و رسم مبارزه را فرا میگرفت. | ||
در سال ۱۳۴۷ ق. به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلی رضا خان پهلوی سیدمحمدعلی به همراه پدر گرامیش راهی تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجباری در تهران گردید و از آنجا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آنجا، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوی به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب آقا میرزا محمدباقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند بدون اینکه ضرر و زیان وی را جبران نمایند<ref>عاصفی، محمد، مختصری از زندگانی پر افتخار علامه محمد علی قاضی، ص۱۰، چاپ شفق تبریز</ref>.و این اولین تجربه مبارزاتی سیدمحمدعلی بود.سیدمحمدعلی قاضی از همان دوران جوانی، به ماهیت ضد مذهبی رژیم پهلوی پی برد. او که خود در ۱۶ سالگی طعم تبعید و ستم را چشیده بود و ظلم و ستم بر مردم را دیده بود، تصمیم قاطع بر مبارزه علیه استبداد گرفت و در این راه کمر همت بر بست. | در سال ۱۳۴۷ ق. به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلی رضا خان پهلوی سیدمحمدعلی به همراه پدر گرامیش راهی تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجباری در تهران گردید و از آنجا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آنجا، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوی به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب آقا میرزا محمدباقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند بدون اینکه ضرر و زیان وی را جبران نمایند<ref>عاصفی، محمد، مختصری از زندگانی پر افتخار علامه محمد علی قاضی، ص۱۰، چاپ شفق تبریز</ref>.و این اولین تجربه مبارزاتی سیدمحمدعلی بود. سیدمحمدعلی قاضی از همان دوران جوانی، به ماهیت ضد مذهبی رژیم پهلوی پی برد. او که خود در ۱۶ سالگی طعم تبعید و ستم را چشیده بود و ظلم و ستم بر مردم را دیده بود، تصمیم قاطع بر مبارزه علیه استبداد گرفت و در این راه کمر همت بر بست. | ||
=تحصیل در قم= | =تحصیل در قم= | ||
حضرت امام خمینی در آن موقع از برجستهترین اساتید حوزه علمیه قم بود و در رشته فلسفه دو کتاب مهم «شرح منظومه» و «اسفار» را تدریس میکرد. تبحّر علمی و روش جالب تدریس و همچنین خصوصیات ارزشمند اخلاقی و منشهای والای روحی امام، باعث شده بود که حوزه تدریس ایشان پر جمعیتترین درس حوزه باشد.سیدمحمدعلی طباطبائی در این دو درس امام شرکت جست و از همان زمان رابطه نزدیک و پیوند عمیقی بین او و امام خمینی برقرار شد. وی ضمن استفادههای علمی، با بهرهجویی از افکار بلند استادش به تلاش و کوشش جهت دستیابی به آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی پرداخت. اقامت ایشان در شهر مقدس قم که از سال ۱۳۵۹ ق. شروع شده بود به مدت ده سال به طول انجامید وی در این مدّت علاوه از درسهای امام خمینی از محضر آیات عظام: سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و دیگر اساتید زبر دست بهرههای شایانی برد. | حضرت امام خمینی در آن موقع از برجستهترین اساتید حوزه علمیه قم بود و در رشته فلسفه دو کتاب مهم «شرح منظومه» و «اسفار» را تدریس میکرد. تبحّر علمی و روش جالب تدریس و همچنین خصوصیات ارزشمند اخلاقی و منشهای والای روحی امام، باعث شده بود که حوزه تدریس ایشان پر جمعیتترین درس حوزه باشد. سیدمحمدعلی طباطبائی در این دو درس امام شرکت جست و از همان زمان رابطه نزدیک و پیوند عمیقی بین او و امام خمینی برقرار شد. وی ضمن استفادههای علمی، با بهرهجویی از افکار بلند استادش به تلاش و کوشش جهت دستیابی به آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی پرداخت. اقامت ایشان در شهر مقدس قم که از سال ۱۳۵۹ ق. شروع شده بود به مدت ده سال به طول انجامید وی در این مدّت علاوه از درسهای امام خمینی از محضر آیات عظام: سیدمحمد حجت کوه کمری، سید صدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و دیگر اساتید زبر دست بهرههای شایانی برد. | ||
=تحصیل در نجف= | =تحصیل در نجف= | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
به همین خاطر یکی دو روز از ورودش به نجف نگذشته بود که با جدیّت تمام در حوزههای درسی بزرگان همچون آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم و آیتالله سیدابوالقاسم خویی و آیتالله عبدالحسین رشتی و محمدحسین کاشفالغطاء و ...شرکت جست و مشغول کسب علم و دانش و تحصیل در فنون مختلف فقه و اصول و فلسفه شد. | به همین خاطر یکی دو روز از ورودش به نجف نگذشته بود که با جدیّت تمام در حوزههای درسی بزرگان همچون آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم و آیتالله سیدابوالقاسم خویی و آیتالله عبدالحسین رشتی و محمدحسین کاشفالغطاء و ...شرکت جست و مشغول کسب علم و دانش و تحصیل در فنون مختلف فقه و اصول و فلسفه شد. | ||
شهید قاضی در میان اساتید نجف برای آیتالله العظمی حاج شیخ محمدحسین کاشفالغطاء احترام فوقالعادهای قایل بود و بیشتر با ایشان انس و الفت داشت و در واقع شیفته و مرید اخلاق والا و تبحّر عمیق علمی و افکار بلند سیاسی، اجتماعی کاشفالغطاء گشته بود.اقامت در نجف و استفادههای علمی و معنوی از حوزه علمیه را میتوان از بهترین و شادابترین روزگاران عمر آیتالله قاضی طباطبائی بحساب آورد. چرا که در آن ایام، به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی مثل آیتالله العظمی حکیم و آیتالله العظمی کاشفالغطاء و دیگران به اخذ اجازه اجتهاد نایل آمد. (آیتالله قاضی از بیست نفر از مراجع بزرگ به اخذ درجه اجتهاد یا اجازه روایت نایل شدهاند که خودشان اسامی آنان را در مقدمه کتاب «اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه» آوردهاند.) | شهید قاضی در میان اساتید نجف برای آیتالله العظمی حاج شیخ محمدحسین کاشفالغطاء احترام فوقالعادهای قایل بود و بیشتر با ایشان انس و الفت داشت و در واقع شیفته و مرید اخلاق والا و تبحّر عمیق علمی و افکار بلند سیاسی، اجتماعی کاشفالغطاء گشته بود. اقامت در نجف و استفادههای علمی و معنوی از حوزه علمیه را میتوان از بهترین و شادابترین روزگاران عمر آیتالله قاضی طباطبائی بحساب آورد. چرا که در آن ایام، به تحکیم مبانی فکری خود پرداخت و به درجات عالی فقاهت و اجتهاد رسید و از مراجع بزرگی مثل آیتالله العظمی حکیم و آیتالله العظمی کاشفالغطاء و دیگران به اخذ اجازه اجتهاد نایل آمد. (آیتالله قاضی از بیست نفر از مراجع بزرگ به اخذ درجه اجتهاد یا اجازه روایت نایل شدهاند که خودشان اسامی آنان را در مقدمه کتاب «اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه» آوردهاند.) | ||
=بازگشت به ایران= | =بازگشت به ایران= | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
آیتالله قاضی طباطبائی فعالیتهای مهم و اثرگذاری قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران داشتند. | آیتالله قاضی طباطبائی فعالیتهای مهم و اثرگذاری قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران داشتند. | ||
==قبل از انقلاب اسلامی== | == قبل از انقلاب اسلامی == | ||
آیتالله قاضی طباطبائی فعالیتهای تاثیرگذاری قبل از انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامیداشتند. | آیتالله قاضی طباطبائی فعالیتهای تاثیرگذاری قبل از انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامیداشتند. | ||
===سخنرانی و پخش اعلامیه=== | === سخنرانی و پخش اعلامیه === | ||
سال ۱۳۴۲ شمسی در تاریخ ایران آغاز مبارزات امام خمینی با سخنرانی علیه استکبار و تبعید ایشان بود و به دنبال آن یاران امام خمینی، به تبعیت از وی در سراسر کشور قد علم کردند و پرچم جهاد و مبارزه بر افراشتند، در این مبارزه، آیتالله قاضی طباطبائی سهم بسزائی در بر انگیختن احساسات مردم داشت. وی با سخنرانیهای آتشین و پخش اعلامیههای ضد رژیم، مردم تبریز را به صحنه پیکار آورد و با این عمل شجاعانه خود، شعله بر خرمن دشمن انداخت و حال زارشان را پریشانتر ساخت. چرا که طاغوتیان به خوبی میدانستند، قیام آذربایجان یعنی به حرکت در آمدن کل ایران، و این همان کابوسی بود که دژخیمان همواره از آن وحشت داشتند. | سال ۱۳۴۲ شمسی در تاریخ ایران آغاز مبارزات امام خمینی با سخنرانی علیه استکبار و تبعید ایشان بود و به دنبال آن یاران امام خمینی، به تبعیت از وی در سراسر کشور قد علم کردند و پرچم جهاد و مبارزه بر افراشتند، در این مبارزه، آیتالله قاضی طباطبائی سهم بسزائی در بر انگیختن احساسات مردم داشت. وی با سخنرانیهای آتشین و پخش اعلامیههای ضد رژیم، مردم تبریز را به صحنه پیکار آورد و با این عمل شجاعانه خود، شعله بر خرمن دشمن انداخت و حال زارشان را پریشانتر ساخت. چرا که طاغوتیان به خوبی میدانستند، قیام آذربایجان یعنی به حرکت در آمدن کل ایران، و این همان کابوسی بود که دژخیمان همواره از آن وحشت داشتند. | ||
===زندان و تبعید به تهران=== | === زندان و تبعید به تهران === | ||
در پی جوش و خروش امت مسلمان، سازمان ضد امنیّت با هماهنگی «علی دهقان» استاندار وقت آذربایجان، و «حسن مهرداد» رئیس ساواک تبریز، سید را دستگیر و به پادگان زرهی تهران بردند و بعد از آن به سیاهچال مخوف قزل قلعه تحویل دادند که دو ماه و نیم ماندگار شدند و بعد از آزادی از زندان هم کسی حق رفتوآمد و تماس با ایشان را نداشت و همواره زیر نظر و مراقبت شدید مأموران ساواک بود. و در تهران به عنوان تبعیدی زندگی میکرد. | در پی جوش و خروش امت مسلمان، سازمان ضد امنیّت با هماهنگی «علی دهقان» استاندار وقت آذربایجان، و «حسن مهرداد» رئیس ساواک تبریز، سید را دستگیر و به پادگان زرهی تهران بردند و بعد از آن به سیاهچال مخوف قزل قلعه تحویل دادند که دو ماه و نیم ماندگار شدند و بعد از آزادی از زندان هم کسی حق رفتوآمد و تماس با ایشان را نداشت و همواره زیر نظر و مراقبت شدید مأموران ساواک بود. و در تهران به عنوان تبعیدی زندگی میکرد. | ||
===حمایت از خط امام خمینی=== | === حمایت از خط امام خمینی === | ||
سید طباطبایی، قبل از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از یاران وفادار امام و حامیان وی ظاهر میشدند و به ایفای نقش میپرداختند. یکی از مهمترین نقشهای ایشان حمایت از خط و مشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مخالفت با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که بر اساس آن به زنان حق رای داده میشد و قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان حذف میشد و به جای قسم به قرآن، قسم به کتاب آسمانی کفایت میکرد<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>.این طرح مخالفت حوزه علمیه قم، مراجع تقلید خصوصا امام خمینی (رحمةاللهعلیه) را برانگیخت. بر همین اساس علمای تبریز، اعلامیههایی را صادر کردند که آیتالله قاضی از جمله امضاءکنندگان آن اعلامیهها<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۷، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴</ref>بود. | سید طباطبایی، قبل از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از یاران وفادار امام و حامیان وی ظاهر میشدند و به ایفای نقش میپرداختند. یکی از مهمترین نقشهای ایشان حمایت از خط و مشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مخالفت با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که بر اساس آن به زنان حق رای داده میشد و قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان حذف میشد و به جای قسم به قرآن، قسم به کتاب آسمانی کفایت میکرد<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>.این طرح مخالفت حوزه علمیه قم، مراجع تقلید خصوصا امام خمینی (رحمةاللهعلیه) را برانگیخت. بر همین اساس علمای تبریز، اعلامیههایی را صادر کردند که آیتالله قاضی از جمله امضاءکنندگان آن اعلامیهها<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۷، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴</ref>بود. | ||
===مدیریت واقعه طالبیه=== | === مدیریت واقعه طالبیه === | ||
از دیگر وقایعی که آیتالله طباطبایی از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب بهره برد، واقعه مدرسه طالبیه تبریز بود. این واقعه از اینجا شروع شد که اعلامیه امام در مدرسه طالبیه روی دیوار نصب شد که ماموران شهربانی وقتی خواستند اعلامیه را پاره کنند، با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند و این درگیری به بازار کشیده شد و با شورش مردمی که از مسجد مقبره بیرون آمده بودند، محاصره نیروهای شهربانی شکسته شد. در اثر این حادثه بود که آیتالله قاضی اعلامیهای صادر کردند و فردای آن روز آن را با خط سرخ در تمام شهر منتشر کردند<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۰۱، قسمت اول، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴</ref>. | از دیگر وقایعی که آیتالله طباطبایی از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب بهره برد، واقعه مدرسه طالبیه تبریز بود. این واقعه از اینجا شروع شد که اعلامیه امام در مدرسه طالبیه روی دیوار نصب شد که ماموران شهربانی وقتی خواستند اعلامیه را پاره کنند، با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند و این درگیری به بازار کشیده شد و با شورش مردمی که از مسجد مقبره بیرون آمده بودند، محاصره نیروهای شهربانی شکسته شد. در اثر این حادثه بود که آیتالله قاضی اعلامیهای صادر کردند و فردای آن روز آن را با خط سرخ در تمام شهر منتشر کردند<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۰۱، قسمت اول، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴</ref>. | ||
===افشاگری علیه رژیم=== | === افشاگری علیه رژیم === | ||
محرم ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز که به همینجهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیتالله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>.در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد. | محرم ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز که به همینجهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیتالله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند<ref>روحانی، سیدحمید، تحلیلی بر نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۴۲_ ۱۴۴</ref>.در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
در پی سخنرانی امام (رحمةاللهعلیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که مراجع تقلید بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام میدادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیتالله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون آیتالله میلانی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله مرعشی نجفی، ایشان نمیتوانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که میتوانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که میتوانست در تهران داشته باشد<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۱۶، دفتر ششم، مصاحبه با آیتالله بنی فضل</ref>. | در پی سخنرانی امام (رحمةاللهعلیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که مراجع تقلید بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام میدادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیتالله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون آیتالله میلانی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله مرعشی نجفی، ایشان نمیتوانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که میتوانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که میتوانست در تهران داشته باشد<ref>باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، ص۱۱۶، دفتر ششم، مصاحبه با آیتالله بنی فضل</ref>. | ||
===دشمنی با اسرائیل=== | === دشمنی با اسرائیل === | ||
دشمنی با [[اسرائیل]] از ویژگیهای بارز ایشان بود که به تأسی از امام آن را در منابر و اعلامیههای خود تبلیغ و هویدا میساخت. ایشان به پیروی از امام و همراه با علمای دیگری پس از سومین جنگ بین اعراب و اسرائیل تلاشهای فراوانی در قالب صدور اعلامیه مبنی بر لزوم جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی به انجام رساندند<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگینامه و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبائی، ص۲۲۹</ref>. | دشمنی با [[اسرائیل]] از ویژگیهای بارز ایشان بود که به تأسی از امام آن را در منابر و اعلامیههای خود تبلیغ و هویدا میساخت. ایشان به پیروی از امام و همراه با علمای دیگری پس از سومین جنگ بین اعراب و اسرائیل تلاشهای فراوانی در قالب صدور اعلامیه مبنی بر لزوم جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی به انجام رساندند<ref>رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل زاده، زندگینامه و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبائی، ص۲۲۹</ref>. | ||
===تأسیس صندوق مجاهدین اسلامی=== | === تأسیس صندوق مجاهدین اسلامی === | ||
در تبریز در سال ۵۲ برای تغذیه حرکتهای ضد رژیم اعم از چاپ و نشر اعلامیه، کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی، مساعدت به فعالانی که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند و... صندوقی به نام مجاهدین اسلامی زیر نظر ایشان تاسیس گردید تا از این طریق به بارور شدن نهضت کمکی کرده باشد<ref> | در تبریز در سال ۵۲ برای تغذیه حرکتهای ضد رژیم اعم از چاپ و نشر اعلامیه، کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی، مساعدت به فعالانی که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند و... صندوقی به نام مجاهدین اسلامی زیر نظر ایشان تاسیس گردید تا از این طریق به بارور شدن نهضت کمکی کرده باشد<ref>همان، ص265</ref>.ارتباط با دانشجویان در راستای مبارزه با رژیم یکی دیگر از فعالیتهای ایشان بود که وی در کارهای خود آن را مد نظر قرار داده بود<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با حسن نوربخش، ۱۳۷۶/۰۷/۲۱</ref>. | ||
===دوران تبعید=== | === دوران تبعید === | ||
آیتالله قاضی به خاطر مبارزات بیامانش، سالهائی از عمر پر برکت خود را در زندانها و تبعیدگاهها سپری کرد که یکی از محلّهای تبعید وی بافت کرمان بود. | آیتالله قاضی به خاطر مبارزات بیامانش، سالهائی از عمر پر برکت خود را در زندانها و تبعیدگاهها سپری کرد که یکی از محلّهای تبعید وی بافت کرمان بود. | ||
روز سیام آذر ماه ۱۳۴۷ ش. مصادف بود با یوم الله عید سعید فطر در شهر تبریز نماز پر صلابت عید فطر در جوّ معنوی به امامت آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی برگزار شد. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمیداد، از این اجتماع با شکوه نهایت استفاده را کرد و بر علیه سردمداران رژیم سخنرانی کردند و ضمن گفتار آتشین نقاب از چهره کریه رژیم پهلوی بر گرفت و روابط خفّتبار دولت با رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی را محکوم کرد، غروب همان روز برای اداء نماز مغرب و عشاء به مسجد شعبان تشریف آوردند و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شد.هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بود که مزدوران وطنفروش وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند. و سپس او را به بافت کرمان تبعید نمودند<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص ۷۲ - ۷۳</ref>. | روز سیام آذر ماه ۱۳۴۷ ش. مصادف بود با یوم الله عید سعید فطر در شهر تبریز نماز پر صلابت عید فطر در جوّ معنوی به امامت آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی برگزار شد. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمیداد، از این اجتماع با شکوه نهایت استفاده را کرد و بر علیه سردمداران رژیم سخنرانی کردند و ضمن گفتار آتشین نقاب از چهره کریه رژیم پهلوی بر گرفت و روابط خفّتبار دولت با رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی را محکوم کرد، غروب همان روز برای اداء نماز مغرب و عشاء به مسجد شعبان تشریف آوردند و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شد. هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بود که مزدوران وطنفروش وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند. و سپس او را به بافت کرمان تبعید نمودند<ref>ابراهیم نژاد، محمد، قاضی طباطبائی قله شجاعت و ایثار، ص ۷۲ - ۷۳</ref>. | ||
بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور ساواک جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر میکشید. اتاقی که آیتالله قاضی در آن، روزهای تنهایی میگذراند، یک اتاق کوچک و محقّری بود که از سطح حیاط دو پلّه پایینتر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار میکرد و برای اینکه زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، بجای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره میپرید وسط اتاق، و با حالت غرور و خودخواهی و صدای خشن و ناهنجار دستور میداد زود باش امضاء کن ... | بعد از اسکان در بافت کرمان، هر روز یک مأمور ساواک جهت حضور و غیاب تبعیدی به محل سکونت او سر میکشید. اتاقی که آیتالله قاضی در آن، روزهای تنهایی میگذراند، یک اتاق کوچک و محقّری بود که از سطح حیاط دو پلّه پایینتر بود. مأمور ساواک طبق تعلیماتی که از طرف سازمان به او داده شده بود، با گستاخی و تبختر رفتار میکرد و برای اینکه زور و حاکمیت دستگاه را به رخ تبعیدی کشیده باشد، بجای وارد شدن از در اتاق، با کفش از پنجره میپرید وسط اتاق، و با حالت غرور و خودخواهی و صدای خشن و ناهنجار دستور میداد زود باش امضاء کن ... | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
روزی هنگامی که مامور با همان رفتار همیشگی به وسط اتاق پرید، سید بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور کوبید و فریاد زد:بیادب! مگر نگفتم مؤدب باش ... | روزی هنگامی که مامور با همان رفتار همیشگی به وسط اتاق پرید، سید بلافاصله کتاب سنگین و ضخیم «المنجد» را برداشت و محکم بر پس گردن مأمور کوبید و فریاد زد:بیادب! مگر نگفتم مؤدب باش ... | ||
مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیتالله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است. | مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیتالله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است. | ||
بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد<ref> | بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد<ref>همان، ص75</ref>. | ||
===بسترسازی قیام ۲۹ بهمن=== | === بسترسازی قیام ۲۹ بهمن === | ||
مقاله توهینآمیزی که در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار اطلاعات به چاپ رسید و در آن نسبت به ساحت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، هتاکی شد و در پی آن مردم قم، دست به تظاهرات زدند و سیل خشم و نفرت بر علیه حکومت به راه انداختند و در پاسخ، حکومت وقت ایران مردم قم را به گلوله بسب و بسیاری را به شهادت رساند. | مقاله توهینآمیزی که در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار اطلاعات به چاپ رسید و در آن نسبت به ساحت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، هتاکی شد و در پی آن مردم قم، دست به تظاهرات زدند و سیل خشم و نفرت بر علیه حکومت به راه انداختند و در پاسخ، حکومت وقت ایران مردم قم را به گلوله بسب و بسیاری را به شهادت رساند. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشتساز خود چنان ضربهای بر پیکر دشمنان اسلام و قرآن آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند. | مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشتساز خود چنان ضربهای بر پیکر دشمنان اسلام و قرآن آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند. | ||
==بعد از انقلاب اسلامی== | == بعد از انقلاب اسلامی == | ||
آیتالله قاضی پس از انقلاب از حرکت باز نایستادند و تا آخرین قطره خون در راه اسلام و انقلاب تلاش نمودند. | آیتالله قاضی پس از انقلاب از حرکت باز نایستادند و تا آخرین قطره خون در راه اسلام و انقلاب تلاش نمودند. | ||
===امامت جمعه تبریز=== | === امامت جمعه تبریز === | ||
با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله قاضی طی حکمی از سوی امام در سال ۱۳۵۸ به عنوان امام جمعه و نماینده تامالاختیار امام در تبریز منصوب شد. مهمترین کارکرد آقای قاضی را باید رهبری جریانها و فضای سیاسی تبریز همسو با فضای انقلاب در قالب ایجاد امنیت و ثبات، تحرک بخشیدن به سازندگیها، رفع کدورتها و رفع نواقص دانست. به عنوان مثال در اواخر خرداد ۵۸ تعدادی از همافران دست به تحصن زدند و خواستههایی را مطرح کرده بودند که با تلاشهای وی، دست از تحصن برداشتند<ref>روزنامه اطلاعات، ۱۳۵۸/۰۴/۰۱</ref>. | با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله قاضی طی حکمی از سوی امام در سال ۱۳۵۸ به عنوان امام جمعه و نماینده تامالاختیار امام در تبریز منصوب شد. مهمترین کارکرد آقای قاضی را باید رهبری جریانها و فضای سیاسی تبریز همسو با فضای انقلاب در قالب ایجاد امنیت و ثبات، تحرک بخشیدن به سازندگیها، رفع کدورتها و رفع نواقص دانست. به عنوان مثال در اواخر خرداد ۵۸ تعدادی از همافران دست به تحصن زدند و خواستههایی را مطرح کرده بودند که با تلاشهای وی، دست از تحصن برداشتند<ref>روزنامه اطلاعات، ۱۳۵۸/۰۴/۰۱</ref>. | ||
===تأثیرگذاری در حزب جمهوری اسلامی=== | === تأثیرگذاری در حزب جمهوری اسلامی === | ||
با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، آیتالله قاضی با صدور اعلامیههایی مردم را تشویق به عضویت در آن میکرد. در قم از طرف دفتر امام اعلام شد که «حزب جمهوری اسلامی را حضرت آیتالله العظمی امام خمینی تایید میفرمایند و حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیتالله قاضی طباطبایی نماینده امام هستند.» | با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، آیتالله قاضی با صدور اعلامیههایی مردم را تشویق به عضویت در آن میکرد. در قم از طرف دفتر امام اعلام شد که «حزب جمهوری اسلامی را حضرت آیتالله العظمی امام خمینی تایید میفرمایند و حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیتالله قاضی طباطبایی نماینده امام هستند.» | ||
===تأکید بر وحدت اسلامی=== | === تأکید بر وحدت اسلامی === | ||
آیتالله قاضی یکی از عالمان روشنبین و ژرفنگری بود که همیشه بر [[وحدت اسلامی]] تأکید داشت و در فرصتهای مناسب با رفتار مدبرانه در جهت تحقق بخشیدن هرچه بیشتر وحدت بین مسلمانان جهان میکوشید. | آیتالله قاضی یکی از عالمان روشنبین و ژرفنگری بود که همیشه بر [[وحدت اسلامی]] تأکید داشت و در فرصتهای مناسب با رفتار مدبرانه در جهت تحقق بخشیدن هرچه بیشتر وحدت بین مسلمانان جهان میکوشید. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
هنوز شش ماه از انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که گروهک فرقان استاد حوزه و دانشگاه [[شهید مرتضی مطهری|آیتالله مطهری]] را به شهادت رساند ... | هنوز شش ماه از انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که گروهک فرقان استاد حوزه و دانشگاه [[شهید مرتضی مطهری|آیتالله مطهری]] را به شهادت رساند ... | ||
وقتی خبر شهادت استاد مطهری، به گوش آیتالله قاضی رسید بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود میگفت: کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به شهادت برسم<ref>روزنامه رسالت، شماره ۱۳۹۴، ص۴</ref>. چند روز بعد دعایش مستجاب شد! | وقتی خبر شهادت استاد مطهری، به گوش آیتالله قاضی رسید بسیار متأثر شد و همواره به اطرافیان خود میگفت: کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به شهادت برسم<ref>روزنامه رسالت، شماره ۱۳۹۴، ص۴</ref>. چند روز بعد دعایش مستجاب شد! | ||
سرانجام بعد از عمری مجاهدت و تعلیم و تربیت و | سرانجام بعد از عمری مجاهدت و تعلیم و تربیت و نویسندگی، سرانجام در دهم آبان ۱۳۵۸ مصادف با عید سعید قربان پس از آنکه نماز عید را اقامه کردند و در خطبههای نماز به افشاگری پرداختند و فرمودند «مرا تهدید به قتل میکنند. من از شهادت نمیترسم و آمادهام و از خدا میخواهم.» در همان روز بعد از نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل توسط منافقی از گروه فرقان در سن ۶۵ سالگی به شهادت رسید. فردای آن روز مردم مصیبتزده آذربایجان پیکر آن شهید را تشییع کردند و در آرامگاه خانوادگی واقع در مسجد مقبره به خاک سپردند. | ||
=پیام امام خمینی= | =پیام امام خمینی= | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
=آثار علمی= | =آثار علمی= | ||
شهید محراب آیتالله قاضی از جمله قلمبدستان پرکاری بود که در طول عمرشان با تلاش گسترده و نیّتی خالصانه توانست تحقیقات ارزندهای را با بیانی رسا و قلمی شیوا و نثری استوار به جهان وسیع فرهنگ اسلامی عرضه بدارد.کار تحقیقاتی و نویسندگی آن بزرگوار از دو جهت حائز اهمیت است، یکی نوشتن کتابهای مستقل در رشتههای مختلف که مورد نیاز بود و تألیفی صورت نگرفته بود و دیگری با تعلیقه و تصحیح و مقدمهنویسی بر آثار گرانقدر دیگر دانشمندان و چاپ مجدّد آنها، افکار بلند و ارزشمند آنان را احیا کرد. | شهید محراب آیتالله قاضی از جمله قلمبدستان پرکاری بود که در طول عمرشان با تلاش گسترده و نیّتی خالصانه توانست تحقیقات ارزندهای را با بیانی رسا و قلمی شیوا و نثری استوار به جهان وسیع فرهنگ اسلامی عرضه بدارد. کار تحقیقاتی و نویسندگی آن بزرگوار از دو جهت حائز اهمیت است، یکی نوشتن کتابهای مستقل در رشتههای مختلف که مورد نیاز بود و تألیفی صورت نگرفته بود و دیگری با تعلیقه و تصحیح و مقدمهنویسی بر آثار گرانقدر دیگر دانشمندان و چاپ مجدّد آنها، افکار بلند و ارزشمند آنان را احیا کرد. | ||
رهآورد فکری شهید قاضی که به صورت نوشته به یادگار مانده است عبارتند از: | رهآورد فکری شهید قاضی که به صورت نوشته به یادگار مانده است عبارتند از: | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:مفسران شیعه]] | [[رده:مفسران شیعه]] | ||
[[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] | [[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] |