صفاریان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
خط ۴۰: خط ۴۰:
=خصوصیات جغرافیایی=
=خصوصیات جغرافیایی=


منطقه سیستان در قدیم سرزمین وسیعی بوده است که «کشمیر، گردیز، غور، کابل، رُخد، بْست و مناطق دیگری را که امروز قسمتی از [[پاکستان]] و [[افغانستان]] است» را شامل می‌شده و در واقع «سیستان فعلی قسمت کوچکی از آن است.» و « منطقه‌ای را که امروز سیستان می‌نامیم، قسمت شمالی استان [[سیستان و بلوچستان]]» است و اکنون شهر [[زابل]] به عنوان مرکز سیستان شناخته می‌شود.
منطقه سیستان در قدیم سرزمین وسیعی بوده است که «کشمیر، گردیز، غور، کابل، رُخد، بْست و مناطق دیگری را که امروز قسمتی از [[پاکستان]] و [[افغانستان]] است» را شامل می‌شده و در واقع «سیستان فعلی قسمت کوچکی از آن است.» و «منطقه‌ای را که امروز سیستان می‌نامیم، قسمت شمالی استان [[سیستان و بلوچستان]]» است و اکنون شهر [[زابل]] به عنوان مرکز سیستان شناخته می‌شود.


=وضعیت اجتماعی، سیاسی سیستان مقارن ظهور صفاریان=
=وضعیت اجتماعی، سیاسی سیستان مقارن ظهور صفاریان=
خط ۴۶: خط ۴۶:
مقارن ظهور مطرح شدن یعقوب لیث به عنوان سر دسته گروهی از [[عیاران]]، سیستان بوسیله [[خوارج]] که پس از شکست‌هایشان از [[خلفای اموی]] و [[عباسی]] به این منطقه آمده بودند، مورد تاخت و تاز و چپاول و غارت واقع شده بود و از سوی دیگر حکومت نیز که مسؤول حفظ نظم و امنیت بود، به دلیل ضعف [[خلفای عباسی]] در بغداد و [[حکومت طاهریان]] در [[خراسان]]، به هیچوجه نمی‌توانست جلوی اقدامات خوارج را بگیرد و به همین دلیل بود که گروه مطوعه از عیاران و داوطلبان تشکیل شد تا امنیت مردم را تأمین نموده و با خوارج و نا امنی ایجاد شده از سوی آنان مبارزه نمایند و پس از چندی همین گروه مطوعه به رهبری صالح بن نصر ـ که یعقوب نیز در رأس گروهی از عیاران با وی همکاری می‌کرد ـ «ابراهیم بن حضین القوسی حاکم سیستان را که از جانب طاهریان عنوان حکومت داشت … از زرنج بیرون راند.» و بدین ترتیب گروه مطوعه به رهبری صالح قدرت را در سیستان بدست گرفتند.
مقارن ظهور مطرح شدن یعقوب لیث به عنوان سر دسته گروهی از [[عیاران]]، سیستان بوسیله [[خوارج]] که پس از شکست‌هایشان از [[خلفای اموی]] و [[عباسی]] به این منطقه آمده بودند، مورد تاخت و تاز و چپاول و غارت واقع شده بود و از سوی دیگر حکومت نیز که مسؤول حفظ نظم و امنیت بود، به دلیل ضعف [[خلفای عباسی]] در بغداد و [[حکومت طاهریان]] در [[خراسان]]، به هیچوجه نمی‌توانست جلوی اقدامات خوارج را بگیرد و به همین دلیل بود که گروه مطوعه از عیاران و داوطلبان تشکیل شد تا امنیت مردم را تأمین نموده و با خوارج و نا امنی ایجاد شده از سوی آنان مبارزه نمایند و پس از چندی همین گروه مطوعه به رهبری صالح بن نصر ـ که یعقوب نیز در رأس گروهی از عیاران با وی همکاری می‌کرد ـ «ابراهیم بن حضین القوسی حاکم سیستان را که از جانب طاهریان عنوان حکومت داشت … از زرنج بیرون راند.» و بدین ترتیب گروه مطوعه به رهبری صالح قدرت را در سیستان بدست گرفتند.


اختلاف یعقوب با رهبران مطوعه و به قدرت رسیدن او: یکی از مشکلاتی که گروه مطوعه در مبارزه خود با خوارج برای مردم ایجاد می‌کردند ، این بود که آنها نیز مانند خوارج پس از پیروزی در نبردهایشان دست به چپاول و غارت شهرها می زدند و بالاخره به همین دلیل، یعقوب و عده ای دیگر « به اظهار مخالفت با صالح »برخاستند و پس از نبرد بین آنها صالح شکست خورده و متواری شد ، که البته «پس از اسارت در جنگی دیگر به قتل رسید.» پس از صالح، درهم بن نصر به امارت رسید ، ولی چون «بلندپروازیهای یعقوب که به محدوده ولایت سیستان راضی نمی شد، با طبع ملایم و محافظه کار او موافق نیامد» خواست تا یعقوب را محدود سازد، ولی یارانش او را تنها گذاشته و به یعقوب پیوستند و درهم به فرمان یعقوب توقیف شد ، پس از محبوس شدن درهم بن نصر «مردمان سیستان یعقوب بن اللیث را روز شنبه پنج روز مانده از محرم سنه سبع و اربعین و مایتی» بیعت کردند و بدین ترتیب یعقوب در رأس مطوعه و عیاران در سیستان به امارت رسید.
اختلاف یعقوب با رهبران مطوعه و به قدرت رسیدن او: یکی از مشکلاتی که گروه مطوعه در مبارزه خود با خوارج برای مردم ایجاد می‌کردند، این بود که آنها نیز مانند خوارج پس از پیروزی در نبردهایشان دست به چپاول و غارت شهرها می زدند و بالاخره به همین دلیل، یعقوب و عده ای دیگر «به اظهار مخالفت با صالح»برخاستند و پس از نبرد بین آنها صالح شکست خورده و متواری شد، که البته «پس از اسارت در جنگی دیگر به قتل رسید.» پس از صالح، درهم بن نصر به امارت رسید، ولی چون «بلندپروازیهای یعقوب که به محدوده ولایت سیستان راضی نمی شد، با طبع ملایم و محافظه کار او موافق نیامد» خواست تا یعقوب را محدود سازد، ولی یارانش او را تنها گذاشته و به یعقوب پیوستند و درهم به فرمان یعقوب توقیف شد، پس از محبوس شدن درهم بن نصر «مردمان سیستان یعقوب بن اللیث را روز شنبه پنج روز مانده از محرم سنه سبع و اربعین و مایتی» بیعت کردند و بدین ترتیب یعقوب در رأس مطوعه و عیاران در سیستان به امارت رسید.


=اصل و نسب صفاریان=
=اصل و نسب صفاریان=


در مورد اصل و نسب صفاریان به درستی چیزی نمی دانیم و آنچه که درباره اجداد یعقوب در بعضی از منابع آمده ، شاید ناشی از حس ناسیونالیستی شدید بعضی از مورخین ـ از جمله مؤلف ناشناخته تاریخ سیستان ـ و یا با توجه به رشد و قدرت یابی سریع یعقوب باشد که موجب شده افسانه هایی درباره او در بین مردم رایج شود، بهرحال در این مورد مؤلف تاریخ سیستان، یعقوب را با ۱۰ واسطه به [[انوشیروان]] و با ۵۴ واسطه به کیومرث پادشاه افسانه ای ایران باستان می رساند. ولی در این مورد خواندمیر مؤلف حبیب السیر با احتیاط می نویسد: «در هیچیک از کتب متداوله در باب نسب صفار روایت صحیحی به نظر این ذره احقر نرسیده ، اما نوبتی از شهریار ملکشاه یحیی که در زمان دولت سلطان سعید، میرزا حسین که سالها والی ولایت سیستان بود استماع افتاد که می گفت نسب من به لیث صفاری می رسد و نسب لیث به انوشیروان عادل ملحق می‌گردد.»
در مورد اصل و نسب صفاریان به درستی چیزی نمی دانیم و آنچه که درباره اجداد یعقوب در بعضی از منابع آمده، شاید ناشی از حس ناسیونالیستی شدید بعضی از مورخین ـ از جمله مؤلف ناشناخته تاریخ سیستان ـ و یا با توجه به رشد و قدرت یابی سریع یعقوب باشد که موجب شده افسانه هایی درباره او در بین مردم رایج شود، بهرحال در این مورد مؤلف تاریخ سیستان، یعقوب را با ۱۰ واسطه به [[انوشیروان]] و با ۵۴ واسطه به کیومرث پادشاه افسانه ای ایران باستان می رساند. ولی در این مورد خواندمیر مؤلف حبیب السیر با احتیاط می نویسد: «در هیچیک از کتب متداوله در باب نسب صفار روایت صحیحی به نظر این ذره احقر نرسیده، اما نوبتی از شهریار ملکشاه یحیی که در زمان دولت سلطان سعید، میرزا حسین که سالها والی ولایت سیستان بود استماع افتاد که می گفت نسب من به لیث صفاری می رسد و نسب لیث به انوشیروان عادل ملحق می‌گردد.»


=وجه تسمیه صفاریان=
=وجه تسمیه صفاریان=
خط ۶۶: خط ۶۶:
=رسمی‌کردن زبان فارسی=
=رسمی‌کردن زبان فارسی=


در زمان یعقوب لیث زبان فارسی برای اولین بار پس از حمله اعراب زبان رسمی شد وتا حدی از نابودی زبان فارسی وریشه ان جلوگیری شد به همین دلیل هم گویش فارسی در شرق ایران پاک تر و زنده تر مانده است.درسیستان بطور غیرمستقیم از ورود کلمات عربی به فارسی جلوگیری شد شاید به همین دلیل است که گویش مردم سیستان شباهت زیادی به فارسی باستان وپهلوی دارد وکلمات عربی خیلی کمتر دیده می‌شود که بیشتر انها هم ظرف چند سال اخیر از طریق رسانه‌ها وارد شده است.
در زمان یعقوب لیث زبان فارسی برای اولین بار پس از حمله اعراب زبان رسمی شد وتا حدی از نابودی زبان فارسی وریشه ان جلوگیری شد به همین دلیل هم گویش فارسی در شرق ایران پاک تر و زنده تر مانده است. درسیستان بطور غیرمستقیم از ورود کلمات عربی به فارسی جلوگیری شد شاید به همین دلیل است که گویش مردم سیستان شباهت زیادی به فارسی باستان وپهلوی دارد وکلمات عربی خیلی کمتر دیده می‌شود که بیشتر انها هم ظرف چند سال اخیر از طریق رسانه‌ها وارد شده است.


=ترویج مذهب تشیع در ایران=
=ترویج مذهب تشیع در ایران=
خط ۷۴: خط ۷۴:
=فرمانروایان صفاری=
=فرمانروایان صفاری=


#یعقوب بن لیث صفاری
# یعقوب بن لیث صفاری
#عمرو بن لیث صفاری
# عمرو بن لیث صفاری
#علی بن لیث صفاری
# علی بن لیث صفاری
#طاهر بن محمد بن لیث صفاری
# طاهر بن محمد بن لیث صفاری
#خلف بن احمد
# خلف بن احمد


=منبع=
=منبع=
خط ۸۴: خط ۸۴:
[https://tarikhema.org/ancient/iran/22654/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B5%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86/ برگرفته از سایت حکومت صفاریان - تاریخ ما]
[https://tarikhema.org/ancient/iran/22654/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B5%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86/ برگرفته از سایت حکومت صفاریان - تاریخ ما]


[[رده: تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده: حکومت‌ها]]
[[رده:حکومت‌ها]]
[[رده: ایران]]
[[رده:ایران]]
۴٬۹۳۳

ویرایش