۴٬۹۳۳
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵[[رده: ' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=بحرانهای گذشته= | =بحرانهای گذشته= | ||
صهیونیسم با بحرانهایی روبهرو است که با او متولد شده و تا امروز جلو آمده است. در پدید آمدن این بحرانها، انگلیس، آلمان و... مؤثر بودهاند.<ref>ماضی، 1381، ص54.</ref> اما بخش مهم آن به ذات و خمیرمایه درونی صهیونیسم برمیگردد. مرور برخی از این بحرانها، مىتواند ادعای مذکور را تبیین نماید:<br> | صهیونیسم با بحرانهایی روبهرو است که با او متولد شده و تا امروز جلو آمده است. در پدید آمدن این بحرانها، انگلیس، آلمان و... مؤثر بودهاند.<ref>ماضی، 1381، ص54.</ref> اما بخش مهم آن به ذات و خمیرمایه درونی صهیونیسم برمیگردد. مرور برخی از این بحرانها، مىتواند ادعای مذکور را تبیین نماید:<br> | ||
==بحران تاریخی== | == بحران تاریخی == | ||
صهیونیسم با بحرانهای تاریخی روبهرو بوده است. با مرور بر تاریخ شکلگیری صهیونیسم به روشنی مىتوان بحرانهای تاریخی یهود را کشف کرد: صهیونیسم، محصول تاریخی برخی از حوادث بعد از رنسانس است. در واقع، ریشه صهیونیسم را باید در تعالیم مارتین لوتر آلمانی و ژان کالوین فرانسوی دید. این دو اصلاحگر مسیحی پروتستان را پدید آوردند و آن دو ـ و البته بیشتر، لوتر ـ اولاً دشمنی بین مسیحیان و یهودیان را کاهش دادند و ثانیاً، زمینه سیاسی شدن (میل به تأسیس حکومت) بخشی از یهود (یهود سیاسی = صهیونیسم) را به وجود آوردند. اوج فعالیتهای یاد شده در قرن نوزدهم و بیستم بود. <ref>ایوانف، 1356، ص91.</ref> <br> | صهیونیسم با بحرانهای تاریخی روبهرو بوده است. با مرور بر تاریخ شکلگیری صهیونیسم به روشنی مىتوان بحرانهای تاریخی یهود را کشف کرد: صهیونیسم، محصول تاریخی برخی از حوادث بعد از رنسانس است. در واقع، ریشه صهیونیسم را باید در تعالیم مارتین لوتر آلمانی و ژان کالوین فرانسوی دید. این دو اصلاحگر مسیحی پروتستان را پدید آوردند و آن دو ـ و البته بیشتر، لوتر ـ اولاً دشمنی بین مسیحیان و یهودیان را کاهش دادند و ثانیاً، زمینه سیاسی شدن (میل به تأسیس حکومت) بخشی از یهود (یهود سیاسی = صهیونیسم) را به وجود آوردند. اوج فعالیتهای یاد شده در قرن نوزدهم و بیستم بود. <ref>ایوانف، 1356، ص91.</ref> <br> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
هر چند افراد دیگرى غیر از هرتسل یهودیان را به صهیونیسم سیاسى فرا مىخواندند، امّا هیچیک همانند وى طرح جامع و برنامه سیاسى و سازمانى مدوّنى در دست نداشتند. هرتسل در میان دولتمداران هوادار صهیون نفوذ زیادى پیدا کرد و از این نظر، از ابتدا اصرار ورزید دولت در حال تشکیل را به سازمانی که بنا نهاده بود، یعنی سازمان جهانی صهیونیسم، واگذار نمایند. او علاوه بر کنگرههایى که به عنوان تریبون سیاسى سازمان محسوب مىشد، صندوق اسکان یهود را براى سرمایهگذارى، طرحهاى مهاجرت و اسکان ایجاد کرد. همچنین یک چاپخانه نیز براى چاپ نشریههاى رسمى مبلّغ صهیونیسم و به زبانهاى مختلف نیز راهاندازی نمود. به گفته هرتسل، کلیه این اقدامات، مقدمهاى براى تحقق عینى دولت یهود به شمار مىرفت. <ref>پیشین، ص25.</ref> البته صهیونیستها معتقد بودند اقداماتی چون مهاجرت و اسکان یهودیان، حلّال مشکل یهود نیست بلکه تحقق آن نیازمند پشتوانه و حمایت بینالملل است، از این رو بعد از کنگره اوّل، کنگرههاى دیگرى در شهرهاى مختلف سوئیس و... تشکیل گردید و اقداماتى در خصوص جلب حمایتهاى بینالمللى انجام دادند، امّا تا کنگره یازدهم نتیجهاى در این خصوص به دست نیامد. <br> | هر چند افراد دیگرى غیر از هرتسل یهودیان را به صهیونیسم سیاسى فرا مىخواندند، امّا هیچیک همانند وى طرح جامع و برنامه سیاسى و سازمانى مدوّنى در دست نداشتند. هرتسل در میان دولتمداران هوادار صهیون نفوذ زیادى پیدا کرد و از این نظر، از ابتدا اصرار ورزید دولت در حال تشکیل را به سازمانی که بنا نهاده بود، یعنی سازمان جهانی صهیونیسم، واگذار نمایند. او علاوه بر کنگرههایى که به عنوان تریبون سیاسى سازمان محسوب مىشد، صندوق اسکان یهود را براى سرمایهگذارى، طرحهاى مهاجرت و اسکان ایجاد کرد. همچنین یک چاپخانه نیز براى چاپ نشریههاى رسمى مبلّغ صهیونیسم و به زبانهاى مختلف نیز راهاندازی نمود. به گفته هرتسل، کلیه این اقدامات، مقدمهاى براى تحقق عینى دولت یهود به شمار مىرفت. <ref>پیشین، ص25.</ref> البته صهیونیستها معتقد بودند اقداماتی چون مهاجرت و اسکان یهودیان، حلّال مشکل یهود نیست بلکه تحقق آن نیازمند پشتوانه و حمایت بینالملل است، از این رو بعد از کنگره اوّل، کنگرههاى دیگرى در شهرهاى مختلف سوئیس و... تشکیل گردید و اقداماتى در خصوص جلب حمایتهاى بینالمللى انجام دادند، امّا تا کنگره یازدهم نتیجهاى در این خصوص به دست نیامد. <br> | ||
در اوایل قرن بیستم وایزمن که ریاست کلّ سازمان جهانی صهیونیسم را بر عهده داشت، با شروع جنگ جهانى اوّل دریافت که منافع صهیونیسم و انگلستان داراى اشتراکاتى است، از این رو با مشاهده شکست قریبالوقوع آلمان، از آن کشور فاصله گرفت و به انگلستان روى آورد. جنگ جهانى اوّل فرصتی طلایى براى صهیونیسم به وجود آورد، زیرا امپراطورى عثمانى، یعنى مهمترین مانع تأسیس دولت یهودى، فرو پاشید، و در مقابل، انگلستان پرحرارتتر از گذشته به حمایت از خواستههاى صهیونیستها پرداخت. <ref>کیالی، 1366، ص94.</ref> از اینرو، وایزمن با انگلستان وارد مذاکره شد و تقاضاى خود را مبنى بر تشکیل دولت مستقل یهودى در فلسطین مطرح نمود که این مذاکره به صدور اعلامیه بالفور یا موافقت دولت انگلیس با درخواست صهیونیستها در سال 1296/1917 منجر گردید. اعلامیه بالفور ناشى از اشتراک منافع صهیونیستها و انگلیسىها بود، زیرا انگلیس براى حفظ منافع خویش در کانال سوئز و مصر، و به دلیل ورود عثمانى به جنگ، به سود آلمان و حمله آلمانىها به کانال سوئز، و به پاس قدردانى از کمکهاى مادّى و معنوى یهودیان جهان به انگلیس و اهداف جنگى آن کشور در جنگ جهانى اوّل و در پاسخ به تلاشهاى یهودیان آمریکا براى پیوستن آن کشور به انگلیس در این جنگ، و به منظور کسب حمایت یهودیان روسیه براى جلوگیرى از تسلیم شدن انگلیس به متّحدین (آلمان، عثمانى، ژاپن و... ) و نیز براى خنثى کردن توطئه آلمان در جذب و جلب پشتیبانى صهیونیسم، و سرانجام براى قدردانى از خدمات وایزمن در پیشبرد اهداف جنگى دولتهاى متفق (انگلیس، فرانسه، روسیه و... ) به حمایتى جدّى از هدفها و خواستههاى صهیونیستى پرداخت.<ref>احمدی، 1369، ص155.</ref><br> | در اوایل قرن بیستم وایزمن که ریاست کلّ سازمان جهانی صهیونیسم را بر عهده داشت، با شروع جنگ جهانى اوّل دریافت که منافع صهیونیسم و انگلستان داراى اشتراکاتى است، از این رو با مشاهده شکست قریبالوقوع آلمان، از آن کشور فاصله گرفت و به انگلستان روى آورد. جنگ جهانى اوّل فرصتی طلایى براى صهیونیسم به وجود آورد، زیرا امپراطورى عثمانى، یعنى مهمترین مانع تأسیس دولت یهودى، فرو پاشید، و در مقابل، انگلستان پرحرارتتر از گذشته به حمایت از خواستههاى صهیونیستها پرداخت. <ref>کیالی، 1366، ص94.</ref> از اینرو، وایزمن با انگلستان وارد مذاکره شد و تقاضاى خود را مبنى بر تشکیل دولت مستقل یهودى در فلسطین مطرح نمود که این مذاکره به صدور اعلامیه بالفور یا موافقت دولت انگلیس با درخواست صهیونیستها در سال 1296/1917 منجر گردید. اعلامیه بالفور ناشى از اشتراک منافع صهیونیستها و انگلیسىها بود، زیرا انگلیس براى حفظ منافع خویش در کانال سوئز و مصر، و به دلیل ورود عثمانى به جنگ، به سود آلمان و حمله آلمانىها به کانال سوئز، و به پاس قدردانى از کمکهاى مادّى و معنوى یهودیان جهان به انگلیس و اهداف جنگى آن کشور در جنگ جهانى اوّل و در پاسخ به تلاشهاى یهودیان آمریکا براى پیوستن آن کشور به انگلیس در این جنگ، و به منظور کسب حمایت یهودیان روسیه براى جلوگیرى از تسلیم شدن انگلیس به متّحدین (آلمان، عثمانى، ژاپن و...) و نیز براى خنثى کردن توطئه آلمان در جذب و جلب پشتیبانى صهیونیسم، و سرانجام براى قدردانى از خدمات وایزمن در پیشبرد اهداف جنگى دولتهاى متفق (انگلیس، فرانسه، روسیه و...) به حمایتى جدّى از هدفها و خواستههاى صهیونیستى پرداخت.<ref>احمدی، 1369، ص155.</ref><br> | ||
جنگ جهانى اوّل با پیروزى متفقین به پایان رسید و در سال 1298/1919 پیمان تأسیس جامعه ملل در کنگره ورساى به امضای کشورهاى متفق رسید. بر اساس مادّه 22 اساسنامه جامعه ملل، مستعمرات متحدین، تحت قیومیت دولتهای متفق قرار گرفت، زیرا به عقیده مؤسسان جامعه ملل، سکنه آن نقاط، به لحاظ اوضاع سخت زمانه، توانایى اداره خود را نداشتند، از این رو مىبایست تا زمانى که بتوانند خود را اداره کنند، تحت قیومیت یک دولت قیم باشند. <ref>زعیتر، 1362، ص124.</ref> اختلاف میان انگلیس و فرانسه درباره توافقنامه سایکسپیکو<ref>طرحى كامل از قراردادهاى گذشته دولت استعمارى با يهودىها و عربها، براى تجزيه عثمانى مىباشد كه در سال 1295/1916 به تصويب دول متفق رسيد؛ ر. ک: دراسيدل، 1370، ص 367.</ref> | جنگ جهانى اوّل با پیروزى متفقین به پایان رسید و در سال 1298/1919 پیمان تأسیس جامعه ملل در کنگره ورساى به امضای کشورهاى متفق رسید. بر اساس مادّه 22 اساسنامه جامعه ملل، مستعمرات متحدین، تحت قیومیت دولتهای متفق قرار گرفت، زیرا به عقیده مؤسسان جامعه ملل، سکنه آن نقاط، به لحاظ اوضاع سخت زمانه، توانایى اداره خود را نداشتند، از این رو مىبایست تا زمانى که بتوانند خود را اداره کنند، تحت قیومیت یک دولت قیم باشند. <ref>زعیتر، 1362، ص124.</ref> اختلاف میان انگلیس و فرانسه درباره توافقنامه سایکسپیکو<ref>طرحى كامل از قراردادهاى گذشته دولت استعمارى با يهودىها و عربها، براى تجزيه عثمانى مىباشد كه در سال 1295/1916 به تصويب دول متفق رسيد؛ ر. ک: دراسيدل، 1370، ص 367.</ref> در مورد چگونگى اداره فلسطین توسط یک رژیم بینالمللى و چگونگى اجراى اعلامیه بالفور، به برپایى اجلاس شوراى عالى متفقین در سال 1299/1920 در سانریمو منجر گردید که بر اساس آن، سوریه و لبنان تحت سرپرستى فرانسه، و عراق و فلسطین، به شرط اجراى وعده بالفور در قیمومیت انگلیس قرار گرفتند. قیمومیت انگلیس بر فلسطین، سیل مهاجرت یهودیان به فلسطین را در پی داشت، و در مقابل حقوق مردم بومى (عربهاى فلسطینى) نادیده گرفته شد. رفتار انگلیس با مفاد اعلامیه بالفور و محتواى حکم قیمومیت جامعه ملل که رعایت حقوق مردم بومى فلسطین بود، مغایرت داشت و از این رو این رفتار به اختلاف و درگیرى شدید بین یهودیان و اعراب منجر گردید و این اوضاع نابسامان فلسطین موجب شد که انگلیس از اداره آن منطقه عاجز مانده، و مسئله فلسطین را در سال 1326/1947 به سازمان ملل واگذار نماید. <ref>ارینیک، 1368، ص 178.</ref> <br> | ||
==بحران اقتصادى== | == بحران اقتصادى == | ||
اسرائیل در ابتداى تشکیل آن، به واسطه پشتیبانى انگلیس (قیم فلسطین)، سرازیر شدن سرمایههاى یهودیان ثروتمند به آن کشور و استفاده از سرمایههای بخش تولید، رشد قابل ملاحظهاى داشت تا حدی که تولید ناخالص ملى <ref>به مجموع توليدات يک كشور بدون كسر هزينهها توليد ناخالص ملّى مىگويند؛ ر.ک: ساعى، 1381، ص16.</ref> آن هر پنج سال دو برابر شد در حالى که تعداد جمعیت یهود هر هشت سال به دو برابر افزایش مىیافت. این تحول و رشد چشمگیر اقتصادى به تدریج به برترى اقتصادى یهودیان بر اعراب فلسطینى انجامید. رشد اقتصادی به رژیم صهیونیستى کمک کرد تا به تأسیس ارتشى مجّهز و آماده، و جذب مهاجران و تأسیس سازمانهاى جدید حکومتى، از جمله: مراکز درمانى، بانک مرکزى، بیمه، رادیو و... دست بزند. <ref>شیرودى، 1382، ص153.</ref><br> | اسرائیل در ابتداى تشکیل آن، به واسطه پشتیبانى انگلیس (قیم فلسطین)، سرازیر شدن سرمایههاى یهودیان ثروتمند به آن کشور و استفاده از سرمایههای بخش تولید، رشد قابل ملاحظهاى داشت تا حدی که تولید ناخالص ملى <ref>به مجموع توليدات يک كشور بدون كسر هزينهها توليد ناخالص ملّى مىگويند؛ ر. ک: ساعى، 1381، ص16.</ref> آن هر پنج سال دو برابر شد در حالى که تعداد جمعیت یهود هر هشت سال به دو برابر افزایش مىیافت. این تحول و رشد چشمگیر اقتصادى به تدریج به برترى اقتصادى یهودیان بر اعراب فلسطینى انجامید. رشد اقتصادی به رژیم صهیونیستى کمک کرد تا به تأسیس ارتشى مجّهز و آماده، و جذب مهاجران و تأسیس سازمانهاى جدید حکومتى، از جمله: مراکز درمانى، بانک مرکزى، بیمه، رادیو و... دست بزند. <ref>شیرودى، 1382، ص153.</ref><br> | ||
در سالهاى 1352/1973 تا 1364/1985، اقتصاد رژیم صهیونیستى به دلایل مختلفى چون: متحمل شدن هزینههاى زیاد در جنگ 1352/1973، افزایش قیمت نفت، همچنین کاهش سرمایهگذارىهاى خارجى و فقدان بازار فروش و صادرات کالاهاى تولیدى و...، دچار رکود شدیدى شد. در این دوره دولت اسرائیل با کنترل میزان رشد تورم، کاهش هزینههاى دولتى، بهرهگیرى از کمکهاى ویژه آمریکا و اجراى سیاستهاى اصلاح اقتصادى، بحران را مهار کرد و کوشید به رشد اقتصادى دست یابد. در این دوران، به بخش صنعت و دو بخش مرتبط با آن، یعنى ساختمان و خدمات، بیشتر از بخش کشاورزى توجّه شد. در بخش صنعت، صنایع نظامى، گسترش زیادى پیدا کرد، بهطورى که این رژیم، به سازندگان و صادرکنندگان مهّم هواپیماهاى جنگى، موشکها، مهمات و سلاحهاى شیمیایى و... تبدیل شد. در خصوص وضعیت کشاورزى نیز باید گفت با اینکه کمتر به آن توجه میشود، اما اسرائیل همه نیازهاى غذایى خود را در داخل تأمین مىکند. <br> | در سالهاى 1352/1973 تا 1364/1985، اقتصاد رژیم صهیونیستى به دلایل مختلفى چون: متحمل شدن هزینههاى زیاد در جنگ 1352/1973، افزایش قیمت نفت، همچنین کاهش سرمایهگذارىهاى خارجى و فقدان بازار فروش و صادرات کالاهاى تولیدى و... ، دچار رکود شدیدى شد. در این دوره دولت اسرائیل با کنترل میزان رشد تورم، کاهش هزینههاى دولتى، بهرهگیرى از کمکهاى ویژه آمریکا و اجراى سیاستهاى اصلاح اقتصادى، بحران را مهار کرد و کوشید به رشد اقتصادى دست یابد. در این دوران، به بخش صنعت و دو بخش مرتبط با آن، یعنى ساختمان و خدمات، بیشتر از بخش کشاورزى توجّه شد. در بخش صنعت، صنایع نظامى، گسترش زیادى پیدا کرد، بهطورى که این رژیم، به سازندگان و صادرکنندگان مهّم هواپیماهاى جنگى، موشکها، مهمات و سلاحهاى شیمیایى و... تبدیل شد. در خصوص وضعیت کشاورزى نیز باید گفت با اینکه کمتر به آن توجه میشود، اما اسرائیل همه نیازهاى غذایى خود را در داخل تأمین مىکند. <br> | ||
از عوامل رشد اقتصادى اسرائیل، دریافت مساعدتهاى خارجى، چه به شکل وام و چه به صورت کمکهاى بلاعوض یا تسهیلات تجارى است. دریافت غرامت یهودآزارى از دولت آلمان نیز کمک مؤثری به رشد اقتصادی آن نمود؛ به بیان دیگر، اسرائیل به محض اینکه به عنوان یک دولت تشکل پیدا کرد، خود را نماینده همه یهودیان جهان اعلام نمود و با این ادعا توانست قراردادهاى متعددى با دولت آلمان منعقد کند که بر اساس آن، آلمان مىبایست مبالغى را به عنوان غرامت به زیاندیدگان یهودى اسرائیل بپردازد. از جمله این قراردادها، پرداخت 882 میلیون دلار به صورت رایگان به اسرائیل است که این مبلغ به مصرف خرید از آلمان رسید <ref>ماضى، پیشین، ص48.</ref> رژیم صهیونیستى در راستاى قراردادهاى منعقد نموده با آلمان مدعى شد که تمام سپردههاى بانکى یهودیان در بانکهاى اروپایى و به ویژه بانکهاى سوئیسى که صاحبان آنها فوت کردهاند و بدون مطالبه باقى مانده، باید به آن دولت برگردانده شود که از این طریق نیز نهصد میلیون دلار دریافت کرد. علاوه بر آنها، دولت آلمان مىبایست غرامت شخصى به قربانیان حکومت نازى پرداخت کند که این پرداخت همچنان ادامه دارد و مبلغ آن، تنها در سالهاى 1354/1975 تا 1360/1981 به 2/8 میلیارد دلار رسید. به علاوه، کلاوس کینکل، وزیر خارجه وقت آلمان در مى1996/ اردیبهشت 1375، اعلام نمود کلّ کمکهاى آلمان به اسرائیل تا سال مذکور بالغ بر شصت میلیارد دلار بوده است.<br> | از عوامل رشد اقتصادى اسرائیل، دریافت مساعدتهاى خارجى، چه به شکل وام و چه به صورت کمکهاى بلاعوض یا تسهیلات تجارى است. دریافت غرامت یهودآزارى از دولت آلمان نیز کمک مؤثری به رشد اقتصادی آن نمود؛ به بیان دیگر، اسرائیل به محض اینکه به عنوان یک دولت تشکل پیدا کرد، خود را نماینده همه یهودیان جهان اعلام نمود و با این ادعا توانست قراردادهاى متعددى با دولت آلمان منعقد کند که بر اساس آن، آلمان مىبایست مبالغى را به عنوان غرامت به زیاندیدگان یهودى اسرائیل بپردازد. از جمله این قراردادها، پرداخت 882 میلیون دلار به صورت رایگان به اسرائیل است که این مبلغ به مصرف خرید از آلمان رسید <ref>ماضى، پیشین، ص48.</ref> رژیم صهیونیستى در راستاى قراردادهاى منعقد نموده با آلمان مدعى شد که تمام سپردههاى بانکى یهودیان در بانکهاى اروپایى و به ویژه بانکهاى سوئیسى که صاحبان آنها فوت کردهاند و بدون مطالبه باقى مانده، باید به آن دولت برگردانده شود که از این طریق نیز نهصد میلیون دلار دریافت کرد. علاوه بر آنها، دولت آلمان مىبایست غرامت شخصى به قربانیان حکومت نازى پرداخت کند که این پرداخت همچنان ادامه دارد و مبلغ آن، تنها در سالهاى 1354/1975 تا 1360/1981 به 2/8 میلیارد دلار رسید. به علاوه، کلاوس کینکل، وزیر خارجه وقت آلمان در مى1996/ اردیبهشت 1375، اعلام نمود کلّ کمکهاى آلمان به اسرائیل تا سال مذکور بالغ بر شصت میلیارد دلار بوده است.<br> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
خلاصه اینکه: رژیم اشغالگر قدس، پس از سپری کردن یک دوره رشد اقتصادی، در دو دهه گذشته، با بحران اقتصادی در ابعاد مختلف روبهرو بوده است. <ref>جریس و خلیفه، 1381، ص241.</ref> <br> | خلاصه اینکه: رژیم اشغالگر قدس، پس از سپری کردن یک دوره رشد اقتصادی، در دو دهه گذشته، با بحران اقتصادی در ابعاد مختلف روبهرو بوده است. <ref>جریس و خلیفه، 1381، ص241.</ref> <br> | ||
==بحران سیاسى== | == بحران سیاسى == | ||
اندیشه واهى نژاد برتر و برگزیده، دنیایى از ظلم، بیداد، قتل، غصب، خونآشامى و... را در خود جاى داده است. افسانه پوچ برترى نژادى که در قرن اخیر، صهیونیسم جهانى از پرچمداران اصلى آن مىباشد، در گذشته نیز بین طوایف و اقوام یهودى وجود داشته است، امّا این مسئله توسط صهیونیست، چنان غلظت یافته و در سایه آن، چنان اعمال ضد بشرى صورت مىگیرد، که حتى موجب اعتراض شدید یهودیت شده است، بهطورى که یکى از شخصیتهاى یهودى در این مورد مىگوید: «در فرهنگ صهیونیستى، خداى خالق هستى و خالق انسان تبدیل به خداى قومى مىشود، که با اصول مذهب یهود تضاد آشکار دارد». | اندیشه واهى نژاد برتر و برگزیده، دنیایى از ظلم، بیداد، قتل، غصب، خونآشامى و... را در خود جاى داده است. افسانه پوچ برترى نژادى که در قرن اخیر، صهیونیسم جهانى از پرچمداران اصلى آن مىباشد، در گذشته نیز بین طوایف و اقوام یهودى وجود داشته است، امّا این مسئله توسط صهیونیست، چنان غلظت یافته و در سایه آن، چنان اعمال ضد بشرى صورت مىگیرد، که حتى موجب اعتراض شدید یهودیت شده است، بهطورى که یکى از شخصیتهاى یهودى در این مورد مىگوید: «در فرهنگ صهیونیستى، خداى خالق هستى و خالق انسان تبدیل به خداى قومى مىشود، که با اصول مذهب یهود تضاد آشکار دارد». | ||
صهیونیستها، در طول حیات و تاریخ ننگین خود پیوسته وانمود کردهاند که نژاد برتر و بالاتری نسبت به انسانهاى دیگر دارند و از این رو خود را صاحب تمام جهان و در نهایت، حاکم بر تمام جهانیان و دنیا به حساب مىآورند. آنها با استناد به کتاب تلمود، معتقدند: ارواح یهود از ارواح دیگر برتر است، زیرا ارواح یهودى جزئى از خداوند است و آنها نزد خدا عزیزترند، در حالی که ارواح دیگر، شیطانى و مانند ارواح حیوانات مىباشند. بهشت مخصوص یهود است و هیچکس به جز آنها وارد بهشت نمىشود، ولى جهنم، جایگاه مسیحیان و مسلمانان است. همچنین مىگویند بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریدارى کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادى در اختیار یهود باشد. <ref>شیرازى، بىتا، ص 22.</ref> خصیصه نژادپرستى صهیونیستها باعث شده که هیچگاه غیر خود را قبول نکنند و بر اساس همین خصایص، در هر کجاى دنیا که باشند، موجبات آزار و اذیت همسایگان خود را فراهم مىکنند و به همین دلیل، پیوسته مورد تنفر جهانیان قرار دارند، بهطورى که در دوران مختلف و به علت انزجار مردم از این جماعت، همیشه مطرود بوده و مورد لعن و نفرین جهانیان قرار گرفتهاند. <ref>پیشین، ص106.</ref> یهودىهاى صهیونیست که حرص و ولع زیادی برای تسلط بر دیگران و فرمانروایى کردن بر آنها دارند، در طول تاریخ خود، همیشه در جنگ و درگیرى با انسانهاى دیگر در کشورهاى مختلف به سر بردهاند.صهیونیسم، با توجّه به گستره نفوذش در رسانههاى گروهى، سیاست تبعیض نژادى و نژاد برتر را در بسیارى از کشورها، حتى در کشورهاى به اصطلاح متمدن و مترقى اروپایى، به خصوص آمریکا و حتى انگلستان، فرانسه و... ، پیاده نموده است و مشکلات زیادی را براى تودهها، به دلیل رنگ و نژاد و... به وجود آورده و در صدد نسلزدایى آنان نیز برآمده است که آثار و شواهد آن در جهان مشهود میباشد. نمونه بارز آن را مىتوان در خود اسرائیل دید که چگونه حقوق حقّه مسلمانان فلسطینی را با کمال بىشرمى پایمال مىکنند. نفوذ صهیونیستها بر هیئت حاکمه قدرتهاى بزرگ به حدّى است که به راحتى در نوع سیاستگذارى داخلى و خارجى آن کشورها تأثیر مىگذارند و قوانینى مانند قانون همجنسبازى، ممنوعیت حجاب، مبارزه با تروریسم اسلامى و... که برخی اوقات وضع مىشود، همه از نفوذ صهیونیستها متأثر بوده و غالباً خواسته یا ناخواسته در راستاى اهداف آنها، مبنى بر از بین بردن اعتقادات دینى و مذهبى و نابودى ادیان دیگر قرار دارد، زیرا به زعم صهیونیستها رسیدن به یک حکومت واحد و جهانى یهودى، مستلزم نابودى ادیان دیگر مىباشد. <ref>شاهاک، 1367، ص 220.</ref> <br> | صهیونیستها، در طول حیات و تاریخ ننگین خود پیوسته وانمود کردهاند که نژاد برتر و بالاتری نسبت به انسانهاى دیگر دارند و از این رو خود را صاحب تمام جهان و در نهایت، حاکم بر تمام جهانیان و دنیا به حساب مىآورند. آنها با استناد به کتاب تلمود، معتقدند: ارواح یهود از ارواح دیگر برتر است، زیرا ارواح یهودى جزئى از خداوند است و آنها نزد خدا عزیزترند، در حالی که ارواح دیگر، شیطانى و مانند ارواح حیوانات مىباشند. بهشت مخصوص یهود است و هیچکس به جز آنها وارد بهشت نمىشود، ولى جهنم، جایگاه مسیحیان و مسلمانان است. همچنین مىگویند بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریدارى کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادى در اختیار یهود باشد. <ref>شیرازى، بىتا، ص 22.</ref> خصیصه نژادپرستى صهیونیستها باعث شده که هیچگاه غیر خود را قبول نکنند و بر اساس همین خصایص، در هر کجاى دنیا که باشند، موجبات آزار و اذیت همسایگان خود را فراهم مىکنند و به همین دلیل، پیوسته مورد تنفر جهانیان قرار دارند، بهطورى که در دوران مختلف و به علت انزجار مردم از این جماعت، همیشه مطرود بوده و مورد لعن و نفرین جهانیان قرار گرفتهاند. <ref>پیشین، ص106.</ref> یهودىهاى صهیونیست که حرص و ولع زیادی برای تسلط بر دیگران و فرمانروایى کردن بر آنها دارند، در طول تاریخ خود، همیشه در جنگ و درگیرى با انسانهاى دیگر در کشورهاى مختلف به سر بردهاند. صهیونیسم، با توجّه به گستره نفوذش در رسانههاى گروهى، سیاست تبعیض نژادى و نژاد برتر را در بسیارى از کشورها، حتى در کشورهاى به اصطلاح متمدن و مترقى اروپایى، به خصوص آمریکا و حتى انگلستان، فرانسه و... ، پیاده نموده است و مشکلات زیادی را براى تودهها، به دلیل رنگ و نژاد و... به وجود آورده و در صدد نسلزدایى آنان نیز برآمده است که آثار و شواهد آن در جهان مشهود میباشد. نمونه بارز آن را مىتوان در خود اسرائیل دید که چگونه حقوق حقّه مسلمانان فلسطینی را با کمال بىشرمى پایمال مىکنند. نفوذ صهیونیستها بر هیئت حاکمه قدرتهاى بزرگ به حدّى است که به راحتى در نوع سیاستگذارى داخلى و خارجى آن کشورها تأثیر مىگذارند و قوانینى مانند قانون همجنسبازى، ممنوعیت حجاب، مبارزه با تروریسم اسلامى و... که برخی اوقات وضع مىشود، همه از نفوذ صهیونیستها متأثر بوده و غالباً خواسته یا ناخواسته در راستاى اهداف آنها، مبنى بر از بین بردن اعتقادات دینى و مذهبى و نابودى ادیان دیگر قرار دارد، زیرا به زعم صهیونیستها رسیدن به یک حکومت واحد و جهانى یهودى، مستلزم نابودى ادیان دیگر مىباشد. <ref>شاهاک، 1367، ص 220.</ref> <br> | ||
افکار پوچ نژادپرستى موجب شده است که صهیونیستها، پس از اشغال تدریجى سرزمین فلسطین، وجود ساکنان اصلى و صاحبان واقعى آن سامان را تحمل نکرده و به طرق مختلف و با انواع توطئهها در صدد کشتار و اخراج و آوارگى مردم آن سرزمین برآیند، تا آنجا که هزاران انسان را به قتل رسانیده و منازل آنان را بر سرشان خراب نموده و میلیونها نفر را بىخانمان، راهى بیابانها و کوهها، و از دیارشان اخراج کردهاند. علاوه بر آن، حتى چند صد هزار نفر از صاحبان اصلى فلسطین نیز که در سرزمینهاى اشغالى باقى ماندهاند، از کوچکترین حقوق اجتماعى محروم بوده و با کمترین حقوق و شرایط و امکانات زندگى خود را سپرى مىنمایند. <br> | افکار پوچ نژادپرستى موجب شده است که صهیونیستها، پس از اشغال تدریجى سرزمین فلسطین، وجود ساکنان اصلى و صاحبان واقعى آن سامان را تحمل نکرده و به طرق مختلف و با انواع توطئهها در صدد کشتار و اخراج و آوارگى مردم آن سرزمین برآیند، تا آنجا که هزاران انسان را به قتل رسانیده و منازل آنان را بر سرشان خراب نموده و میلیونها نفر را بىخانمان، راهى بیابانها و کوهها، و از دیارشان اخراج کردهاند. علاوه بر آن، حتى چند صد هزار نفر از صاحبان اصلى فلسطین نیز که در سرزمینهاى اشغالى باقى ماندهاند، از کوچکترین حقوق اجتماعى محروم بوده و با کمترین حقوق و شرایط و امکانات زندگى خود را سپرى مىنمایند. <br> | ||
صهیونیستها، در فلسطین اشغالى، به شکلهای مختلف تبعیض نژادى را پیاده کردهاند، از جمله زمینهاى فلسطینیان را بهطور عمده به بنیاد یهودى متعلق مىدانند و از جانب آژانس یهود، سرپرستى آنها را به عهده گرفتهاند. این بنیاد که یکى از تشکیلات جنبش صهیونیستى است، سیاستهاى نژادپرستانه را رهبرى مىکند و گاهی اوقات اقامت و یا دایر کردن محل کسب و یا اشتغال غیریهودیان بر زمینهاى خودشان را ممنوع مىسازد، و به این سیاست پشتوانه قانونى داده و از سوى دستگاههاى اجرایى اسرائیل حمایت مىشود. این محدودیتها با شیوههاى نژادپرستانه، به همه غیریهودیان تحمیل مىشود. در این راستا، یک یهودى دزد یا راهزن، پس از طى دوران محکومیت خود مىتواند در شهر یا منطقه دلخواه خود به کار بپردازد، در صورتى که یک فرد غیریهودى ساکن فلسطین، چنین امتیازى را ندارد.<br> | صهیونیستها، در فلسطین اشغالى، به شکلهای مختلف تبعیض نژادى را پیاده کردهاند، از جمله زمینهاى فلسطینیان را بهطور عمده به بنیاد یهودى متعلق مىدانند و از جانب آژانس یهود، سرپرستى آنها را به عهده گرفتهاند. این بنیاد که یکى از تشکیلات جنبش صهیونیستى است، سیاستهاى نژادپرستانه را رهبرى مىکند و گاهی اوقات اقامت و یا دایر کردن محل کسب و یا اشتغال غیریهودیان بر زمینهاى خودشان را ممنوع مىسازد، و به این سیاست پشتوانه قانونى داده و از سوى دستگاههاى اجرایى اسرائیل حمایت مىشود. این محدودیتها با شیوههاى نژادپرستانه، به همه غیریهودیان تحمیل مىشود. در این راستا، یک یهودى دزد یا راهزن، پس از طى دوران محکومیت خود مىتواند در شهر یا منطقه دلخواه خود به کار بپردازد، در صورتى که یک فرد غیریهودى ساکن فلسطین، چنین امتیازى را ندارد.<br> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۴: | ||
رژیم صهیونیستى، با اِعمال سیاستهاى اقتصادى، باعث بههمریختگى اوضاع اقتصادى مناطق عربى اشغالى شد و در نتیجه، توان اقتصادى اعراب در خدمت اسرائیل در آمد. صهیونیستها، از ترس اینکه بر اثر فشار اقتصادى، کارگران بیکار عرب دست به شورش و انقلاب بزنند، آنها را در بعضى از پروژههاى اقتصادى کوتاهمدّت به کار گرفتند امّا بعد از مدتى آنها را نیز اخراج نمودند، و این سیاست، با این هدف بود که اعراب سرزمینهاى اشغالى براى پیدا کردن کار مجبور شوند به خارج از سرزمینهاى اشغالى مهاجرت کنند. مهاجرت اعراب موجب مىشد که خانه و کاشانه آنها، بر اساس قوانین سازمان واکنش سریع شهرى مصادره شود، و این بدان معنا بود که عربهایى که از فلسطین خارج مىشوند، دیگر حقّ برگشتن ندارند<ref>شاهاک، 1357، ص 240.</ref>، زیرا دیگر حقّ و حقوقى در آنجا نداشتند. این سیاست با هدف تخلیه اراضى از ساکنان اصلى آنها اعمال مىشود. به هر روى، صهیونیست عقیده دارد که مقابله با افزایش تقاضاى ناشى از رشد جمعیت فلسطینى راهى جز این، پیش روى اسرائیل نگذاشته است! به هر روی، اسرائیل غاصب از آغاز تأسیس تاکنون با فقدان مشروعیت در نزد مسلمانان فلسطینی و سایر مسلمانان منطقه روبهرو بوده است و با گسترش قیامهای فلسطینی و بروز جدیدترین حمله سراسری آن رژیم به غزه و نیز با ظهور قیامهای مردمی در مصر، لیبی و... با بحران عمیقتر مشروعیت سیاسی در داخل و نیز در منطقه مسلماننشین خاورمیانه روبهرو گریده است. <ref>پتراس، 1388، ص47.</ref> <br> | رژیم صهیونیستى، با اِعمال سیاستهاى اقتصادى، باعث بههمریختگى اوضاع اقتصادى مناطق عربى اشغالى شد و در نتیجه، توان اقتصادى اعراب در خدمت اسرائیل در آمد. صهیونیستها، از ترس اینکه بر اثر فشار اقتصادى، کارگران بیکار عرب دست به شورش و انقلاب بزنند، آنها را در بعضى از پروژههاى اقتصادى کوتاهمدّت به کار گرفتند امّا بعد از مدتى آنها را نیز اخراج نمودند، و این سیاست، با این هدف بود که اعراب سرزمینهاى اشغالى براى پیدا کردن کار مجبور شوند به خارج از سرزمینهاى اشغالى مهاجرت کنند. مهاجرت اعراب موجب مىشد که خانه و کاشانه آنها، بر اساس قوانین سازمان واکنش سریع شهرى مصادره شود، و این بدان معنا بود که عربهایى که از فلسطین خارج مىشوند، دیگر حقّ برگشتن ندارند<ref>شاهاک، 1357، ص 240.</ref>، زیرا دیگر حقّ و حقوقى در آنجا نداشتند. این سیاست با هدف تخلیه اراضى از ساکنان اصلى آنها اعمال مىشود. به هر روى، صهیونیست عقیده دارد که مقابله با افزایش تقاضاى ناشى از رشد جمعیت فلسطینى راهى جز این، پیش روى اسرائیل نگذاشته است! به هر روی، اسرائیل غاصب از آغاز تأسیس تاکنون با فقدان مشروعیت در نزد مسلمانان فلسطینی و سایر مسلمانان منطقه روبهرو بوده است و با گسترش قیامهای فلسطینی و بروز جدیدترین حمله سراسری آن رژیم به غزه و نیز با ظهور قیامهای مردمی در مصر، لیبی و... با بحران عمیقتر مشروعیت سیاسی در داخل و نیز در منطقه مسلماننشین خاورمیانه روبهرو گریده است. <ref>پتراس، 1388، ص47.</ref> <br> | ||
==بحران فرهنگى== | == بحران فرهنگى == | ||
اسرائیل کشوری است که از طریق گردآوردن گروههاى مختلف یهودى از این سو و آن سو، تشکیل شده و از زمان تشکیل آن، تنشهایى میان گروههاى مختلف یهودى وجود داشته و به مرور زمان این تنشها قوّت گرفته است. از جمله بحرانهایى که رژیم صهیونیستى با آن روبهرو است، وجود تبعیض میان گروههاى مختلف جامعه اسرائیل، تبعیض میان یهودیان و درگیرى میان یهودیان غربى و شرقى، و نیز تبعیض بر ضد اعراب از سوى یهودیان و درگیرى میان یهودیان متعصّب و یهودیان مذهبى میباشد. <ref>افتخارى، 1380، ص 48.</ref> <br> | اسرائیل کشوری است که از طریق گردآوردن گروههاى مختلف یهودى از این سو و آن سو، تشکیل شده و از زمان تشکیل آن، تنشهایى میان گروههاى مختلف یهودى وجود داشته و به مرور زمان این تنشها قوّت گرفته است. از جمله بحرانهایى که رژیم صهیونیستى با آن روبهرو است، وجود تبعیض میان گروههاى مختلف جامعه اسرائیل، تبعیض میان یهودیان و درگیرى میان یهودیان غربى و شرقى، و نیز تبعیض بر ضد اعراب از سوى یهودیان و درگیرى میان یهودیان متعصّب و یهودیان مذهبى میباشد. <ref>افتخارى، 1380، ص 48.</ref> <br> | ||
تبعیض بین یهودیان سفاردى که از شرق به اسرائیل کوچ کردهاند و یهودیان اشکنازى که از غرب به اسرائیل مهاجرت کردهاند، در زمانهاى گذشته ریشه دارد. هنگامی که اشکنازىها به اسرائیل وارد شدند، به واسطه این که یهودیانی ثروتمند و مرفه بودند، به یهودیان سفاردى<ref>اشکنازی(Ashkenase ) و سفاردی(Sepharadi) به ترتیب به یهودیان مهاجر شمال غرب اروپا و اروپای شرقی به اسرائیل اطلاق میشود.</ref> | تبعیض بین یهودیان سفاردى که از شرق به اسرائیل کوچ کردهاند و یهودیان اشکنازى که از غرب به اسرائیل مهاجرت کردهاند، در زمانهاى گذشته ریشه دارد. هنگامی که اشکنازىها به اسرائیل وارد شدند، به واسطه این که یهودیانی ثروتمند و مرفه بودند، به یهودیان سفاردى<ref>اشکنازی(Ashkenase) و سفاردی(Sepharadi) به ترتیب به یهودیان مهاجر شمال غرب اروپا و اروپای شرقی به اسرائیل اطلاق میشود.</ref> به چشم حقارت مىنگریستند. آنها با ورود به اسرائیل، سازمانها و مؤسسات آموزشى، اقتصادى و اجتماعى ویژه خود را بر پا کردند و به تدریج، سلطه سیاسى، اقتصادى و فرهنگى را به دست گرفتند و اکنون نیز چنین است. در جامعه اسرائیل، یهودیان شرقى، همواره ابزارى براى یهودیان غربى هستند و برای مثال، آنها به خطوط اوّل جبهههاى جنگ فرستاده مىشوند، و به لحاظ اینکه در وزارت پلیس، اکثریت با یهودیان شرقى است، مأموریت سرکوبى مخالفان این رژیم، توسط آنها صورت مىگیرد، در حالى که مقامات عالى فرماندهى ارتش در دست یهودیان اشکنازى است. از این رو، با قوت گرفتن انتفاضه و قیامهای بعدی و تنگتر شدن عرصه بر اسرائیلىها، تحمیل خسارتهاى فراوان و ایجاد ناامنى از سوى مبارزان فلسطینى، بحرانهاى شدیدى در سطح نیروهاى سیاسى و نظامى رژیم صهیونیستى به وجود آمده، و این امر، سیاستهاى این رژیم را دچار چالش نموده است و به ویژه در سالهاى اخیر این مشکلات در برخی تظاهراتهاى اسرائیلى، اعلام عدم همکارى بعضی از نیروهاى نظامى با دولت و... تبلور یافته است. <br> | ||
دولت اسرائیلى، به عنوان دولتى براى همه یهودیان پا گرفته و در زمانى که یهودیان اقلیت کوچکى را در فلسطین تشکیل مىدادند، جنبش صهیونیسم جهانى در تمام دنیا، شعار دو قوم <ref> دو قومى يعنى برابرى كامل در حقوق اجتماعى و سياسى براى همه شهروندان(يهوديان و اعراب ساكن در قلمرو اسرائيل) بدون تبعيض عقيدتى يا قومى؛ ر. ک: پیشین، ص 40.</ref> و عدم سلطه قومى بر قوم دیگر و برابرى و مساوات را سر مىداد، تا افکار عمومى را با خود همراه سازد، امّا همین که تعداد یهودیان در فلسطین افزایش یافت، صهیونیستها شعارهاى خود را دگرگون کردند و مدعى شدند که یهودیان تنها گروهى هستند که مىتوان آنها را فلسطینى دانست. از این رو، از همان زمان، تبعیض بین اعراب فلسطینى( مالکان اصلى آن سرزمین) و یهودیان صهیونیست آغاز شد و اقدامات گستردهاى برای اخراج آنان از وطنشان صورت گرفت. با افزایش تجاوزات و تظلّمات به ساکنان اصلى فلسطین، درگیرى بین آنها شروع شد و ادامه یافت، ولی اِعمال سیاستهاى خشونتآمیز رژیم صهیونیستى، موجب پیدایش انتفاضه، عملیات شهادتطلبانه و... شد. این قضیه بحرانی جدّى براى آن رژیم به وجود آورده است، بهطورى که امروزه به شدت از سرکوب مردم فلسطین عاجز مانده و روز به روز رو به زوال مىرود. <br> | دولت اسرائیلى، به عنوان دولتى براى همه یهودیان پا گرفته و در زمانى که یهودیان اقلیت کوچکى را در فلسطین تشکیل مىدادند، جنبش صهیونیسم جهانى در تمام دنیا، شعار دو قوم <ref> دو قومى يعنى برابرى كامل در حقوق اجتماعى و سياسى براى همه شهروندان(يهوديان و اعراب ساكن در قلمرو اسرائيل) بدون تبعيض عقيدتى يا قومى؛ ر. ک: پیشین، ص 40.</ref> و عدم سلطه قومى بر قوم دیگر و برابرى و مساوات را سر مىداد، تا افکار عمومى را با خود همراه سازد، امّا همین که تعداد یهودیان در فلسطین افزایش یافت، صهیونیستها شعارهاى خود را دگرگون کردند و مدعى شدند که یهودیان تنها گروهى هستند که مىتوان آنها را فلسطینى دانست. از این رو، از همان زمان، تبعیض بین اعراب فلسطینى(مالکان اصلى آن سرزمین) و یهودیان صهیونیست آغاز شد و اقدامات گستردهاى برای اخراج آنان از وطنشان صورت گرفت. با افزایش تجاوزات و تظلّمات به ساکنان اصلى فلسطین، درگیرى بین آنها شروع شد و ادامه یافت، ولی اِعمال سیاستهاى خشونتآمیز رژیم صهیونیستى، موجب پیدایش انتفاضه، عملیات شهادتطلبانه و... شد. این قضیه بحرانی جدّى براى آن رژیم به وجود آورده است، بهطورى که امروزه به شدت از سرکوب مردم فلسطین عاجز مانده و روز به روز رو به زوال مىرود. <br> | ||
صهیونیستها براى اینکه حکومت مستقلى را براى خود ایجاد کنند، دین یهود را دستآویزى براى خویش قرار دادند و با ایدههاى ارض موعود، قوم برگزیده و... به آرمان سیاسی خود در تشکیل یک حکومت مستقل دست یافتند. <ref>رضوى، 1379، ص 8</ref> با این وصف، از همان ابتدا، بنیانهاى فکرى صهیونیسمهاى سیاسى و مذهبى دچار تناقض بود و با رفتارهاى غیرمذهبى و ضد دینى صهیونیستهاى سیاسى، این تناقضات به شدّت آشکار شده و به بحران اجتماعى تبدیل گردید. صهیونیستها، براى مقابله با یهودیان متدین تفکر جدایى دین از سیاست را تقویت کرده و در تشکیل دولت اسرائیل نیز بر پایه تفکر علمانى( تفکر جدایى دین از سیاست) عمل کردهاند و آن تفکر را براى در حاشیه نگه داشتن صبغه دینى یهود، زنده نگه داشتهاند، امّا یهودیان مذهبى، بهرغم فشارهایى که از سوى صهیونیستها متحمل مىشوند، همواره سیاستهاى آنان را به چالش مىکشند و رفتارهاى صهیونیستى را با دین حضرت موسى(علیهالسلام) و مسیح(علیهالسلام) متعارض مىدانند. <br> | صهیونیستها براى اینکه حکومت مستقلى را براى خود ایجاد کنند، دین یهود را دستآویزى براى خویش قرار دادند و با ایدههاى ارض موعود، قوم برگزیده و... به آرمان سیاسی خود در تشکیل یک حکومت مستقل دست یافتند. <ref>رضوى، 1379، ص 8</ref> با این وصف، از همان ابتدا، بنیانهاى فکرى صهیونیسمهاى سیاسى و مذهبى دچار تناقض بود و با رفتارهاى غیرمذهبى و ضد دینى صهیونیستهاى سیاسى، این تناقضات به شدّت آشکار شده و به بحران اجتماعى تبدیل گردید. صهیونیستها، براى مقابله با یهودیان متدین تفکر جدایى دین از سیاست را تقویت کرده و در تشکیل دولت اسرائیل نیز بر پایه تفکر علمانى(تفکر جدایى دین از سیاست) عمل کردهاند و آن تفکر را براى در حاشیه نگه داشتن صبغه دینى یهود، زنده نگه داشتهاند، امّا یهودیان مذهبى، بهرغم فشارهایى که از سوى صهیونیستها متحمل مىشوند، همواره سیاستهاى آنان را به چالش مىکشند و رفتارهاى صهیونیستى را با دین حضرت موسى(علیهالسلام) و مسیح(علیهالسلام) متعارض مىدانند. <br> | ||
اختلافات میان صهیونیستهاى مذهبى و غیرمذهبى موجب شد در سطح جامعه اسرائیل، سازمانها، احزاب و جنبشهایى به وجود بیاید، مانند ظهور یک سازمان دینى صهیونیستى به نام همزراحى(مرکز روحى) که واکنشى در برابر نفوذ روزافزون موج علمانىگرایى در زمینه آموزش هودیان است. این نهاد براى مقابله با ترویج جدایى دین از سیاست، به تأسیس مدارس دینى قومى، تحت عنوان شبکه مدارس اقدام نمود، و از این طریق به مبارزه با تفکرى برخاست که دین را به عنوان یک مسئله شخصى تلقى مىکند، و تقویت دین در امر سیاست اسرائیل را براى رسیدن به اهداف سیاسى آن رژیم زیانآور میداند.<br> | اختلافات میان صهیونیستهاى مذهبى و غیرمذهبى موجب شد در سطح جامعه اسرائیل، سازمانها، احزاب و جنبشهایى به وجود بیاید، مانند ظهور یک سازمان دینى صهیونیستى به نام همزراحى(مرکز روحى) که واکنشى در برابر نفوذ روزافزون موج علمانىگرایى در زمینه آموزش هودیان است. این نهاد براى مقابله با ترویج جدایى دین از سیاست، به تأسیس مدارس دینى قومى، تحت عنوان شبکه مدارس اقدام نمود، و از این طریق به مبارزه با تفکرى برخاست که دین را به عنوان یک مسئله شخصى تلقى مىکند، و تقویت دین در امر سیاست اسرائیل را براى رسیدن به اهداف سیاسى آن رژیم زیانآور میداند.<br> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۵: | ||
=چالشهای پیشرو= | =چالشهای پیشرو= | ||
بحرانهای اسرائیل و رژیم صهیونیستی به حدی گسترش پیدا کرده که مخالفت علیه صهیونیسم حتی در میان یهودیان هم رو به افزایش گذاشته است. به طور قطع چالشهای پیش روی صهیونیسم، در گذشته دور و نزدیک آن ریشه دارد، اما به زبان دیگر و در لباسی متفاوت نمود پیدا کرده است. به علاوه، به نظر میرسد چالشهای پیشرو، سیر صعودی پیدا کرده و با قیامهای مردم در کشورهای عربی منطقه گره خورده و ابعاد وسیعتری بیابد. | بحرانهای اسرائیل و رژیم صهیونیستی به حدی گسترش پیدا کرده که مخالفت علیه صهیونیسم حتی در میان یهودیان هم رو به افزایش گذاشته است. به طور قطع چالشهای پیش روی صهیونیسم، در گذشته دور و نزدیک آن ریشه دارد، اما به زبان دیگر و در لباسی متفاوت نمود پیدا کرده است. به علاوه، به نظر میرسد چالشهای پیشرو، سیر صعودی پیدا کرده و با قیامهای مردم در کشورهای عربی منطقه گره خورده و ابعاد وسیعتری بیابد. | ||
==الفـ پستصهیونیسم== | == الفـ پستصهیونیسم == | ||
یکی از مهمترین جلوههای این مخالفتها پستصهیونیسم (post zionism) است. پستصهیونیسم یک اعتراض یهودى است که بر پایه آن، برخى از یهودیان، صهیونیست را از بعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىنمایند. (صبح صادق،20 مهر 1383، ص 11). پستصهیونیستها، اساس اندیشههاى خود را بر ایجاد و برقرارى صلح گذاشتهاند. این اندیشه ابتدا در میان روشنفکران و نویسندگان شکل گرفت، امّا در حال حاضر در میان دولتمردان یهود نیز جا افتاده است. پستصهیونیستها به دنبال سرزمین موعود نیستند، بلکه معتقدند تجمع یهودیان در هر جاى دیگر نیز امکانپذیر است و آنها باید به جاى برترىطلبى، راه برتری اقتصادى را در پیش گرفته و در مقام گسترش سلطه اقتصادى باشند. <ref>مهرداد، مرداد1382، ص153.</ref> یهودیانى که صهیونیسم را از بُعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىکنند، به سه دسته تقسیم مىشوند که عبارتاند از: یهودیان ارتدوکس، اصلاحطلبان، و مخالفان صهیونیسم از بعد مذهبى. <ref>ادیب مرتضی، 1388، ص109ـ119.</ref> | یکی از مهمترین جلوههای این مخالفتها پستصهیونیسم (post zionism) است. پستصهیونیسم یک اعتراض یهودى است که بر پایه آن، برخى از یهودیان، صهیونیست را از بعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىنمایند. (صبح صادق،20 مهر 1383، ص 11). پستصهیونیستها، اساس اندیشههاى خود را بر ایجاد و برقرارى صلح گذاشتهاند. این اندیشه ابتدا در میان روشنفکران و نویسندگان شکل گرفت، امّا در حال حاضر در میان دولتمردان یهود نیز جا افتاده است. پستصهیونیستها به دنبال سرزمین موعود نیستند، بلکه معتقدند تجمع یهودیان در هر جاى دیگر نیز امکانپذیر است و آنها باید به جاى برترىطلبى، راه برتری اقتصادى را در پیش گرفته و در مقام گسترش سلطه اقتصادى باشند. <ref>مهرداد، مرداد1382، ص153.</ref> یهودیانى که صهیونیسم را از بُعد مذهبى و غیرمذهبى رد مىکنند، به سه دسته تقسیم مىشوند که عبارتاند از: یهودیان ارتدوکس، اصلاحطلبان، و مخالفان صهیونیسم از بعد مذهبى. <ref>ادیب مرتضی، 1388، ص109ـ119.</ref> | ||
1 ـ برخى از یهودیان ارتدوکس مانند گروه نتورى کارتا، جنبش صهیونیسم را جنبش غیرمذهبى مىدانند و معتقدند رهبران سیاسى صهیونیسم با آنکه خود به یهودیت ارتدوکسى اعتقادى ندارند، و حتّى بسیارى از آنان از منکران خدا بوده و به احکام دینی اعتنا نمىکنند، دین را به عنوان یک ابزار کارآمد برای دستیابى به اغراض سیاسى خود بهانه کرده و آن را وسیلهای براى ترغیب گروههاى یهودى جهت مهاجرت به فلسطین قرار دادهاند. صهیونیسم از یهود، امّتى نژادپرست و غیرمذهبى مىسازد که این موضوع با تعالیم مذهب یهود، در تعارض است. ارتدوکسها خواهان تشکیل یک امّت کاملاً مذهبى مىباشند که هویتش با اجراى اوامر و نواهى خداوند مرتبط باشد. این یهودیان جنبش صهیونیسم را جنبش مسیحایى دروغین مىدانند که با اراده خداوند به ستیز پرداخته است. به نظر آنها، صهیونیسم باید یهود را به صبر و انتظار دعوت کند، تا خداوند به آنها اجازه بازگشت دهد. در واقع خداوند، آنها را برای به دست گرفتن زمام امور و بازگشت به فلسطین دعوت نمىکند. برخى یهودیان ارتدوکس افراطى، که اکنون نام هاحردییم به خود دادهاند، بر اساس اصول و عقایدى که بدان پاىبند هستند، مشکلات زیادى را در جامعه اسرائیل به وجود آوردهاند. برخى از اصول و عقاید این گروهها عبارت است از: | 1 ـ برخى از یهودیان ارتدوکس مانند گروه نتورى کارتا، جنبش صهیونیسم را جنبش غیرمذهبى مىدانند و معتقدند رهبران سیاسى صهیونیسم با آنکه خود به یهودیت ارتدوکسى اعتقادى ندارند، و حتّى بسیارى از آنان از منکران خدا بوده و به احکام دینی اعتنا نمىکنند، دین را به عنوان یک ابزار کارآمد برای دستیابى به اغراض سیاسى خود بهانه کرده و آن را وسیلهای براى ترغیب گروههاى یهودى جهت مهاجرت به فلسطین قرار دادهاند. صهیونیسم از یهود، امّتى نژادپرست و غیرمذهبى مىسازد که این موضوع با تعالیم مذهب یهود، در تعارض است. ارتدوکسها خواهان تشکیل یک امّت کاملاً مذهبى مىباشند که هویتش با اجراى اوامر و نواهى خداوند مرتبط باشد. این یهودیان جنبش صهیونیسم را جنبش مسیحایى دروغین مىدانند که با اراده خداوند به ستیز پرداخته است. به نظر آنها، صهیونیسم باید یهود را به صبر و انتظار دعوت کند، تا خداوند به آنها اجازه بازگشت دهد. در واقع خداوند، آنها را برای به دست گرفتن زمام امور و بازگشت به فلسطین دعوت نمىکند. برخى یهودیان ارتدوکس افراطى، که اکنون نام هاحردییم به خود دادهاند، بر اساس اصول و عقایدى که بدان پاىبند هستند، مشکلات زیادى را در جامعه اسرائیل به وجود آوردهاند. برخى از اصول و عقاید این گروهها عبارت است از: | ||
* دین یهود، مانند مسیحیت، دینى است عملگرا و راهنماى زندگى، نه آرمان و عقیده؛ | * دین یهود، مانند مسیحیت، دینى است عملگرا و راهنماى زندگى، نه آرمان و عقیده؛ | ||
* فرایض دینى و شریعت مکتوب یهودیان به خدا بازمىگردد؛ | * فرایض دینى و شریعت مکتوب یهودیان به خدا بازمىگردد؛ | ||
* دین یهود غیرقابل تغییر و تأویل بوده و قوانین دینى آن، آباد کننده دنیا و آخرت است و پیروى از آن، امکان همزیستى یهودیان را با غیریهودیان مهیا مىسازد؛ | * دین یهود غیرقابل تغییر و تأویل بوده و قوانین دینى آن، آباد کننده دنیا و آخرت است و پیروى از آن، امکان همزیستى یهودیان را با غیریهودیان مهیا مىسازد؛ | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
5 ـ با گسترش صهیونیسم و به دست گرفتن رهبرى گروههاى یهودى جهان، رهایى یا رد نمودن آشکار آن مشکل گردیده است. به همین دلیل برخى از اعضاى گروههاى یهود به خاطر اسرائیل، به جنگ روى آوردهاند، امّا در عمل، برای منافع صهیونیسم خدمتی نکردهاند، و چه بسا، صهیونیسم ملّى ـ میهنى در هر نوع آن، تعبیرى از این نوع رهایى است. یکى از طرفداران این ایده، این نوع از صهیونیسم را به گروه ارشاد نظامى تشبیه کرده است که سرود نظامىِ به پیش را مىخواند ولى بر جاى خود قرار دارد و از جایش تکان نمىخورد؛ به بیان دیگر، بسیارى از یهودیان جهان دولت صهیونیستى را به عنوان یک واقعیت موجود مىپذیرند، امّا گاهى اوقات، به نقد ریشهاى دولت صهیونیسم میپردازند. <ref>ملکمحمدى، پائیز1378، ص11.</ref> برای مثال، برخى از ارتدوکسها، دولت صهیونیسم را دولتى غیرمذهبى به شمار مىآورند که در آن لامذهبى، منتشر شده و شعائر دینى بپا داشته نمىشود. برخى یهودیان غیرمذهبى، اصلاحطلب و محافظهکار، آن را دولتى خشکمذهب مىدانند که تعدد و تنوع را در درون خود رد مىکند. برخى از لیبرالیستها نیز آن را دولتى میدانند که در بخش عمومى و دولتى آن، برخى از سمبلها و اصول خشک کمونیسم تسلط دارد و چنین دولتی، سیاست دولتهاى نژادى و نژادپرست را دنبال مىکند. برخى از چپىها نیز آن را دولتى فردگرا همچون آمریکا مىدانند که حول محور اقتصاد سرمایهدارى در گردش است. همچنین بسیارى از یهودیان اعتقاد دارند مفهوم صهیونیسم در مرکزیت اسرائیل نقش نداشته و ندارد. <br> | 5 ـ با گسترش صهیونیسم و به دست گرفتن رهبرى گروههاى یهودى جهان، رهایى یا رد نمودن آشکار آن مشکل گردیده است. به همین دلیل برخى از اعضاى گروههاى یهود به خاطر اسرائیل، به جنگ روى آوردهاند، امّا در عمل، برای منافع صهیونیسم خدمتی نکردهاند، و چه بسا، صهیونیسم ملّى ـ میهنى در هر نوع آن، تعبیرى از این نوع رهایى است. یکى از طرفداران این ایده، این نوع از صهیونیسم را به گروه ارشاد نظامى تشبیه کرده است که سرود نظامىِ به پیش را مىخواند ولى بر جاى خود قرار دارد و از جایش تکان نمىخورد؛ به بیان دیگر، بسیارى از یهودیان جهان دولت صهیونیستى را به عنوان یک واقعیت موجود مىپذیرند، امّا گاهى اوقات، به نقد ریشهاى دولت صهیونیسم میپردازند. <ref>ملکمحمدى، پائیز1378، ص11.</ref> برای مثال، برخى از ارتدوکسها، دولت صهیونیسم را دولتى غیرمذهبى به شمار مىآورند که در آن لامذهبى، منتشر شده و شعائر دینى بپا داشته نمىشود. برخى یهودیان غیرمذهبى، اصلاحطلب و محافظهکار، آن را دولتى خشکمذهب مىدانند که تعدد و تنوع را در درون خود رد مىکند. برخى از لیبرالیستها نیز آن را دولتى میدانند که در بخش عمومى و دولتى آن، برخى از سمبلها و اصول خشک کمونیسم تسلط دارد و چنین دولتی، سیاست دولتهاى نژادى و نژادپرست را دنبال مىکند. برخى از چپىها نیز آن را دولتى فردگرا همچون آمریکا مىدانند که حول محور اقتصاد سرمایهدارى در گردش است. همچنین بسیارى از یهودیان اعتقاد دارند مفهوم صهیونیسم در مرکزیت اسرائیل نقش نداشته و ندارد. <br> | ||
==ب ـ مسیحیت صهیونیستی== | == ب ـ مسیحیت صهیونیستی == | ||
علاقه و عشق اعضاى گروههاى یهود به اسرائیل، علاقهاى واقعى نیست، بلکه مملو از اختلافنظرهاست. با وجود این، اکثر یهودیان جهان پرچم صهیونیسم را برمىدارند و از آن دولت حمایت مىکنند تا پرستیژ این کشور را بالا برده و دیدگاهها و شناختهاى سنتى را که بر فرهنگ عامّه حاکم است از بین ببرند، مثل دیدگاهى که معتقد است یهود حیواناتى خونخوار و ترسو بوده و رحم و شفقت در وجود آنها نیست. به این ترتیب، یهودیان سعى مىکنند به جاى این دیدگاه، یهودى را تلاشگری معرفى کنند که صحرا را مىکاود. این ایدهها، ابعاد فرهنگ صهیونیستى اسرائیل را زیر سؤال برده و به فرهنگهاى فلسطینى و عربى توجّه مىنماید و این، نتیجه تأثیر تحولات فرهنگ غرب بر صحنه فرهنگى اسرائیل است که خود را ادامه فرهنگ غرب در منطقه خاورمیانه مىداند.<br> | علاقه و عشق اعضاى گروههاى یهود به اسرائیل، علاقهاى واقعى نیست، بلکه مملو از اختلافنظرهاست. با وجود این، اکثر یهودیان جهان پرچم صهیونیسم را برمىدارند و از آن دولت حمایت مىکنند تا پرستیژ این کشور را بالا برده و دیدگاهها و شناختهاى سنتى را که بر فرهنگ عامّه حاکم است از بین ببرند، مثل دیدگاهى که معتقد است یهود حیواناتى خونخوار و ترسو بوده و رحم و شفقت در وجود آنها نیست. به این ترتیب، یهودیان سعى مىکنند به جاى این دیدگاه، یهودى را تلاشگری معرفى کنند که صحرا را مىکاود. این ایدهها، ابعاد فرهنگ صهیونیستى اسرائیل را زیر سؤال برده و به فرهنگهاى فلسطینى و عربى توجّه مىنماید و این، نتیجه تأثیر تحولات فرهنگ غرب بر صحنه فرهنگى اسرائیل است که خود را ادامه فرهنگ غرب در منطقه خاورمیانه مىداند.<br> | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۷: | ||
هر چند پدیده مسیحیت صهیونیستی پدیدهاى است که در داخل اسرائیل روی نمایانده است، امّا این پدیده تأثیرات زیادى بر یهودیان خارج از اسرائیل از جمله یهودیان منطقه خاورمیانه داشته و روابط این یهودیان را با دولت اسرائیل خدشهدار نموده است. نشانههاى این امر را مىتوان در کنفرانس صهیونیستى بال در سوئیس که سال 1376/1997، به مناسبت صدمین سال پیدایش صهیونیسم برگزار شد، مشاهده کرد. در این کنفرانس، ابراهام بورگ، رئیس آژانس بینالمللى یهود و سازمان صهیونیسم جهانى در سخنرانى خود اعتراف کرد که به واسطه عملکرد نادرست دولت اسرائیل در حمله به لبنان و سرکوبى انتفاضه فلسطین، اندیشه صهیونیسم دچار بحران جدّى شده است. یکى از خاخامها نیز در این کنفرانس، در تأیید اعترافات ابراهام بورگ، چنین عنوان کرد که اسطوره صهیونیسم در حال احتضار است و یهودیان نمىتوانند همه عملکرد اسرائیل را تأیید نمایند. <ref>پیشین.</ref><br> | هر چند پدیده مسیحیت صهیونیستی پدیدهاى است که در داخل اسرائیل روی نمایانده است، امّا این پدیده تأثیرات زیادى بر یهودیان خارج از اسرائیل از جمله یهودیان منطقه خاورمیانه داشته و روابط این یهودیان را با دولت اسرائیل خدشهدار نموده است. نشانههاى این امر را مىتوان در کنفرانس صهیونیستى بال در سوئیس که سال 1376/1997، به مناسبت صدمین سال پیدایش صهیونیسم برگزار شد، مشاهده کرد. در این کنفرانس، ابراهام بورگ، رئیس آژانس بینالمللى یهود و سازمان صهیونیسم جهانى در سخنرانى خود اعتراف کرد که به واسطه عملکرد نادرست دولت اسرائیل در حمله به لبنان و سرکوبى انتفاضه فلسطین، اندیشه صهیونیسم دچار بحران جدّى شده است. یکى از خاخامها نیز در این کنفرانس، در تأیید اعترافات ابراهام بورگ، چنین عنوان کرد که اسطوره صهیونیسم در حال احتضار است و یهودیان نمىتوانند همه عملکرد اسرائیل را تأیید نمایند. <ref>پیشین.</ref><br> | ||
یهودیان خارج اسرائیل خواهان آن هستند که دولت اسرائیل به نظرات یهودیان احترام گذاشته و در رفتارهاى نادرست خود تجدیدنظر نماید، زیرا اگر بخواهد بهطور خودسرانه عمل کند، دیگر به مکتب صهیونیسم نیاز نیست. به عقیده آنها، باید در مکتب صهیونیسم تجدیدنظر صورت گیرد. این بحران، در درون، نتیجه عکس داشته است؛ به این معنا که مسیحیت صهیونیستی در درون مرزهای ملی فعلاً جنبه انسجامدهندگی دارد اما در خارج از مرزها، بهویژه در میان یهودیان مخالف سیاستهای اسرائیل، وجه جداکنندگی بازی مىکند ولی به تدریج وجه جداکنندگی آن به درون مرزهای اسرائیل وارد خواهد شد. کشیده شدن انتقاد از مسیحیت صهیونیستی به محافل مطبوعاتى و هنرى (قصه، تئاتر و سینما و... ) نشاندهندۀ ورود تدریجی وجه جداکنندگی آن به داخل کشور است.<br> | یهودیان خارج اسرائیل خواهان آن هستند که دولت اسرائیل به نظرات یهودیان احترام گذاشته و در رفتارهاى نادرست خود تجدیدنظر نماید، زیرا اگر بخواهد بهطور خودسرانه عمل کند، دیگر به مکتب صهیونیسم نیاز نیست. به عقیده آنها، باید در مکتب صهیونیسم تجدیدنظر صورت گیرد. این بحران، در درون، نتیجه عکس داشته است؛ به این معنا که مسیحیت صهیونیستی در درون مرزهای ملی فعلاً جنبه انسجامدهندگی دارد اما در خارج از مرزها، بهویژه در میان یهودیان مخالف سیاستهای اسرائیل، وجه جداکنندگی بازی مىکند ولی به تدریج وجه جداکنندگی آن به درون مرزهای اسرائیل وارد خواهد شد. کشیده شدن انتقاد از مسیحیت صهیونیستی به محافل مطبوعاتى و هنرى (قصه، تئاتر و سینما و...) نشاندهندۀ ورود تدریجی وجه جداکنندگی آن به داخل کشور است.<br> | ||
==ج ـ تزاید شکاف اجتماعی== | == ج ـ تزاید شکاف اجتماعی == | ||
شکاف عمدهای که در سطح جامعه اسرائیل وجود دارد و به طور شکنندهای ادامه خواهد یافت، شکاف بین اشکنازیها و سفاردیها است. در سالهای اخیر، میزان فعالیت سفاردیها افزایش یافته و آنها خواستار مطالبات اجتماعی بیشتری شدهاند. <br> | شکاف عمدهای که در سطح جامعه اسرائیل وجود دارد و به طور شکنندهای ادامه خواهد یافت، شکاف بین اشکنازیها و سفاردیها است. در سالهای اخیر، میزان فعالیت سفاردیها افزایش یافته و آنها خواستار مطالبات اجتماعی بیشتری شدهاند. <br> | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۷: | ||
در مجموع میتوان گفت دوئل بین اشکنازیها و سفاردیها تداوم داشته و میتواند چالشی بالقوه برای اسرائیل باشد. <br> | در مجموع میتوان گفت دوئل بین اشکنازیها و سفاردیها تداوم داشته و میتواند چالشی بالقوه برای اسرائیل باشد. <br> | ||
==دـ تضادهای عربی ـ اسرائیلی== | == دـ تضادهای عربی ـ اسرائیلی == | ||
از مجموع حدود 2 /6 میلیون جمعیت اسرائیل (طبق آمار مرکز آمار اسرائیل در سال 2005)، بیش از یک میلیون نفر آن، یعنی حدود20% جمعیت اسرائیل را اعراب تشکیل میدهند. این عده، عربهایی هستند که قبل از تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948، در آنجا ساکن بودهاند. شهروندان عرب اسرائیل شامل تعدادی از گروههای متفاوت مذهبی هستند که به زبان عربی صحبت میکنند و هویت مشخصی دارند. عربهای مسلمان بزرگترین اعراب اسرائیل هستند که بیشتر سنیمذهب میباشند. پس از مسلمانان، مسیحیها بزرگترین گروه جامعه اعراب اسرائیل را تشکیل میدهند.<br> | از مجموع حدود 2 /6 میلیون جمعیت اسرائیل (طبق آمار مرکز آمار اسرائیل در سال 2005)، بیش از یک میلیون نفر آن، یعنی حدود20% جمعیت اسرائیل را اعراب تشکیل میدهند. این عده، عربهایی هستند که قبل از تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948، در آنجا ساکن بودهاند. شهروندان عرب اسرائیل شامل تعدادی از گروههای متفاوت مذهبی هستند که به زبان عربی صحبت میکنند و هویت مشخصی دارند. عربهای مسلمان بزرگترین اعراب اسرائیل هستند که بیشتر سنیمذهب میباشند. پس از مسلمانان، مسیحیها بزرگترین گروه جامعه اعراب اسرائیل را تشکیل میدهند.<br> | ||
حقوق اعراب اسرائیل، در اعلامیه استقلال سال 1948، تضمین شده بود. هماینک مشارکت سیاسی آنها در انتخابات محلی و ملی مشهود است و همواره نمایندگانی را برای دفاع از منافع اعراب در انتخاب کنست (پارلمان) اسرائیل برمیگزینند. <br> | حقوق اعراب اسرائیل، در اعلامیه استقلال سال 1948، تضمین شده بود. هماینک مشارکت سیاسی آنها در انتخابات محلی و ملی مشهود است و همواره نمایندگانی را برای دفاع از منافع اعراب در انتخاب کنست (پارلمان) اسرائیل برمیگزینند. <br> | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۷: | ||
تحولات چند سال اخیر نشان داده است که افکار عمومی در اسرائیل همسو و همجهت با گروه اول است. در آینده، رویارویی و چالش بین گروه دوم و سوم با موافقان تشکیل دولت فلسطینی و خروج از اراضی اشغالی فلسطینی افزایش خواهد یافت. طرح خروج از اراضی فلسطینی (غزه و کرانه غربی)، که با طرح شارون آغاز گردید و در حال پیگیری از سوی حزب کادیما و اولمرت، نخستوزیر فعلی اسرائیل است، مىتواند مرهمی ـ نه دوای قطعی ـ بر بحرانهای گذشته و چالشهای پیشروی اسرائیل باشد. <br> | تحولات چند سال اخیر نشان داده است که افکار عمومی در اسرائیل همسو و همجهت با گروه اول است. در آینده، رویارویی و چالش بین گروه دوم و سوم با موافقان تشکیل دولت فلسطینی و خروج از اراضی اشغالی فلسطینی افزایش خواهد یافت. طرح خروج از اراضی فلسطینی (غزه و کرانه غربی)، که با طرح شارون آغاز گردید و در حال پیگیری از سوی حزب کادیما و اولمرت، نخستوزیر فعلی اسرائیل است، مىتواند مرهمی ـ نه دوای قطعی ـ بر بحرانهای گذشته و چالشهای پیشروی اسرائیل باشد. <br> | ||
=منابع و مآخذ= | =منابع و مآخذ= | ||
# «ترورهاى فرامنطقهاى»، صبح صادق، 20 مهر 1383. | # «ترورهاى فرامنطقهاى»، صبح صادق، 20 مهر 1383. | ||
# «سوسیال صهیونیسم و احزاب اسرائیل»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره 4، تابستان 1379. | # «سوسیال صهیونیسم و احزاب اسرائیل»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره 4، تابستان 1379. | ||
# «ضررهاى اقتصادى رژیم صهیونیستى از انتفاضه»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال دوم، شماره اوّل، پائیز 1379. | # «ضررهاى اقتصادى رژیم صهیونیستى از انتفاضه»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال دوم، شماره اوّل، پائیز 1379. | ||
# ابوحسنه، نافذ، کالبدشکافى جامعه صهیونیستى در فلسطین اشغالى، ترجمه محمدرضا حاجیان، اندیشهسازان نور، تهران، 1381. | # ابوحسنه، نافذ، کالبدشکافى جامعه صهیونیستى در فلسطین اشغالى، ترجمه محمدرضا حاجیان، اندیشهسازان نور، تهران، 1381. | ||
# احمدی، حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه، کیهان، تهران، 1369. | # احمدی، حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه، کیهان، تهران، 1369. | ||
# ادیب مرتضی، اجسان، تروریسم صهیونیستی: ماهیت، تاریخ و واقعیتها، ترجمه محمدرضا بلوردی، موسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | # ادیب مرتضی، اجسان، تروریسم صهیونیستی: ماهیت، تاریخ و واقعیتها، ترجمه محمدرضا بلوردی، موسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | ||
# ارینیک، ژان پىیر، خاورمیانه در قرن بیستم، ترجمه فرنگیس اردلان، جاویدان، تهران، 1368. | # ارینیک، ژان پىیر، خاورمیانه در قرن بیستم، ترجمه فرنگیس اردلان، جاویدان، تهران، 1368. | ||
# اسرائیل از نگاه دیگر (مجموعه مقالات)، ترجمه پژوهشکده مطالعات استراتژیک گروه مطالعات سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، تهران، 1387. | # اسرائیل از نگاه دیگر (مجموعه مقالات)، ترجمه پژوهشکده مطالعات استراتژیک گروه مطالعات سیاست خارجی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، تهران، 1387. | ||
# افتخاری، اصغر، جامعهشناسى اسرائیل، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران، 1380. | # افتخاری، اصغر، جامعهشناسى اسرائیل، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران، 1380. | ||
# ایوانف، یوری، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، امیرکبیر، تهران، 1356. | # ایوانف، یوری، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، امیرکبیر، تهران، 1356. | ||
# آگدازی، جوزف، مشغله دائمی اعراب اسرائیلی در رابطه با دولت: دولت یهودیان یا دولت تمامی شهروندان؟ ماهنامه لوموند دیپلماتیک (فارسی) مى2006. | # آگدازی، جوزف، مشغله دائمی اعراب اسرائیلی در رابطه با دولت: دولت یهودیان یا دولت تمامی شهروندان؟ ماهنامه لوموند دیپلماتیک (فارسی) مى2006. | ||
# بابی، ایلان، «پستصهیونیسم، تجلّى بحران در اندیشه صهیونیستى»، ترجمه محمدعلى مهتدى، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال پنجم، شماره 2 و 3، تابستان و پاییز 1377. | # بابی، ایلان، «پستصهیونیسم، تجلّى بحران در اندیشه صهیونیستى»، ترجمه محمدعلى مهتدى، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال پنجم، شماره 2 و 3، تابستان و پاییز 1377. | ||
# بحران جانشینى عرفات، «فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره دوم، زمستان 1378. | # بحران جانشینى عرفات، «فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره دوم، زمستان 1378. | ||
# پتراس، جیمز، نفوذ اسرائیل در آمریکا، ترجمه غدیر نبیزاده، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، 1388. | # پتراس، جیمز، نفوذ اسرائیل در آمریکا، ترجمه غدیر نبیزاده، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، 1388. | ||
# تقیپور، محمدنقی، استراتژی پیرامونی اسرائیل، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1383. | # تقیپور، محمدنقی، استراتژی پیرامونی اسرائیل، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1383. | ||
# توازن امنیت ملی اسرائیل پس از شصت سال: کنفرانس هشتم هرتزیلیا، ترجمه حمید نیکو، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | # توازن امنیت ملی اسرائیل پس از شصت سال: کنفرانس هشتم هرتزیلیا، ترجمه حمید نیکو، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1388. | ||
# جریس، صبری و خلیفه، احمد، ساختارهای صهیونیستی، ترجمه قبس زعفرانی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1381. | # جریس، صبری و خلیفه، احمد، ساختارهای صهیونیستی، ترجمه قبس زعفرانی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1381. | ||
# دراسیدل، آلاسدایر، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه درّه میر حیدر، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، تهران، 1370. | # دراسیدل، آلاسدایر، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه درّه میر حیدر، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، تهران، 1370. | ||
# رضوى، مهدی، نیرنگسازى صهیونیسم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1379. | # رضوى، مهدی، نیرنگسازى صهیونیسم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1379. | ||
# زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه اکبرهاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، تهران، 1362. | # زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه اکبرهاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، تهران، 1362. | ||
# زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، روزنگار، تهران، 1381. | # زیدآبادی، احمد، دین و دولت در اسرائیل، روزنگار، تهران، 1381. | ||
# ساعی، احمد، مسائل سیاسى، اقتصادى جهان سوّم، سمت، تهران، 1381. | # ساعی، احمد، مسائل سیاسى، اقتصادى جهان سوّم، سمت، تهران، 1381. | ||
# شاهاک، اسرائیل، صهیونیسم نژادپرستى عریان، ترجمه اصغر تفنگساز، نشر پرسش، اصفهان، 1367. | # شاهاک، اسرائیل، صهیونیسم نژادپرستى عریان، ترجمه اصغر تفنگساز، نشر پرسش، اصفهان، 1367. | ||
# شاهاک، اسرائیل، نژادپرستى دولت اسرائیل، ترجمه امانالله ترجمان، توس، تهران، 1357. | # شاهاک، اسرائیل، نژادپرستى دولت اسرائیل، ترجمه امانالله ترجمان، توس، تهران، 1357. | ||
# شیرازی، محمد، دنیا و یهود، نشر امام صادق، مشهد، بىتا. | # شیرازی، محمد، دنیا و یهود، نشر امام صادق، مشهد، بىتا. | ||
# شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، یاقوت، قم، 1382. | # شیرودی، مرتضی، فلسطین و صهیونیسم، یاقوت، قم، 1382. | ||
# صفاتاج، مجید، نژادپرستى صهیونیسم، نشر فلسطین، تهران، بىتا. | # صفاتاج، مجید، نژادپرستى صهیونیسم، نشر فلسطین، تهران، بىتا. | ||
# عبدالقادر سلطان، فتحی و رجب سلامه، محمد، شاباک: سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، ترجمه صغری روستایی، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1386. | # عبدالقادر سلطان، فتحی و رجب سلامه، محمد، شاباک: سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، ترجمه صغری روستایی، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، تهران، 1386. | ||
# کیالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهرکلام، امیرکبیر، تهران، 1366. | # کیالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهرکلام، امیرکبیر، تهران، 1366. | ||
# ماضی، محمد، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه غلامرضا تهامی، سنا، تهران، 1381. | # ماضی، محمد، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه غلامرضا تهامی، سنا، تهران، 1381. | ||
# مرکز مطالعات فلسطین، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستى، ترجمه مرکز مطالعات اندیشهسازان نور، امیرکبیر، تهران، 1377. | # مرکز مطالعات فلسطین، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستى، ترجمه مرکز مطالعات اندیشهسازان نور، امیرکبیر، تهران، 1377. | ||
# مسیری، عبدالوهاب، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، وزارت امور خارجه، تهران، 1374. | # مسیری، عبدالوهاب، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، وزارت امور خارجه، تهران، 1374. | ||
# ملکمحمدی، حمیدرضا، «پساصهیونیسم»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره اول، پائیز 1378. | # ملکمحمدی، حمیدرضا، «پساصهیونیسم»، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره اول، پائیز 1378. | ||
# مهاجرانی، عطاءاللّه، «موافقتنامه غزّه – اریحا»، فصلنامه سیاسى اقتصادى و اجتماعى، شماره | # مهاجرانی، عطاءاللّه، «موافقتنامه غزّه – اریحا»، فصلنامه سیاسى اقتصادى و اجتماعى، شماره 3، بهار1373. | ||
# مهرداد، احمدرضا، «نئوصهیونیسم و پست صهیونیسم»، خلاصه مقالات همایش بینالمللى انتفاضه، مرداد1382. | # مهرداد، احمدرضا، «نئوصهیونیسم و پست صهیونیسم»، خلاصه مقالات همایش بینالمللى انتفاضه، مرداد1382. | ||
# مؤسسه الدرسات الفسطینیه، ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، ترجمه علی جنتی، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، ج1، 1384. | # مؤسسه الدرسات الفسطینیه، ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، ترجمه علی جنتی، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، تهران، ج1، 1384. | ||
# نیکیتینا، گالینا، دولت اسرائیل، ترجمه بیژن مهدوی، پیشگام، تهران، 1356. | # نیکیتینا، گالینا، دولت اسرائیل، ترجمه بیژن مهدوی، پیشگام، تهران، 1356. | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۰: | ||
[[رده:مقالات]] | [[رده:مقالات]] | ||
[[رده: مجلهها]] | [[رده:مجلهها]] | ||
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده: کتابها]] | [[رده:کتابها]] | ||
[[رده: کتابهای شیعه]] | [[رده:کتابهای شیعه]] | ||
[[رده: کتابهای تقریبی]] | [[رده:کتابهای تقریبی]] | ||
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |