پرش به محتوا

طریقت بیرامیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۴: خط ۴:


بر اساس برخی منابع شجره‌نامه سلسله بیرامیه به بایزید بسطامی می‌رسد و با چند واسطه به ابوبکر خلیفه اول و سپس به رسول اکرم (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) منتهی می‌شود.
بر اساس برخی منابع شجره‌نامه سلسله بیرامیه به بایزید بسطامی می‌رسد و با چند واسطه به ابوبکر خلیفه اول و سپس به رسول اکرم (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) منتهی می‌شود.
اما در شجره‌نامه دیگری که کاملاً متفاوت از قبلی است تبار این سلسله، از طریق حضرت علی (علیه‌السلام)، به پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌رسد. <ref>حریری‌زاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۲، ص۲۲۱ و بعد، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref>(در این شجره‌نامه، سیداسحاق صفی‌الدین اردبیلی (متوفی ۷۳۵) مؤسس طریقت صفویه یا اردبیلیه و منشعب از طریقت ابهریه، طریقت قطب الدین ابهری، محسوب، و بیرامیّه شعبه‌ای از صفویه معرفی شده است <ref>عینی، محمدعلی، حاجی بایرام ولی، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۴۰، استانبول ۱۳۴۳.</ref>).
اما در شجره‌نامه دیگری که کاملاً متفاوت از قبلی است تبار این سلسله، از طریق حضرت علی (علیه‌السلام)، به پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌رسد. <ref>حریری‌زاده، کمال الدین، تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۲، ص۲۲۱ و بعد، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref>(در این شجره‌نامه، سیداسحاق صفی‌الدین اردبیلی (متوفی ۷۳۵) مؤسس طریقت صفویه یا اردبیلیه و منشعب از طریقت ابهریه، طریقت قطب الدین ابهری، محسوب، و بیرامیّه شعبه‌ای از صفویه معرفی شده است <ref>عینی، محمدعلی، حاجی بایرام ولی، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۴۰، استانبول ۱۳۴۳.</ref>).


=معرفی اجمالی مؤسس=
=معرفی اجمالی مؤسس=
خط ۲۱: خط ۲۱:
بیرامیۀ شمسیه پس از درگذشت آق‌شمس‌الدین توسط خلفای او به شاخه‌های متعددی تقسیم شدند. ابراهیم تنّوری (د ۸۸۷ق/۱۴۸۲م) تنوریه را به وجود آورد که بعدها عیسویه از آن جدا شد، یکی از خلفای ابراهیم تنوری، یاوْصی محمد محیی الدین (متوفی ۹۲۲)، پدر شیخ الاسلام ابوالسعود عمادی (متوفی ۹۸۲) است. و همت افندی (د ۱۰۹۵ق/۱۶۸۴م) نیز شاخۀ همتیه را ایجاد نمود، که در حوالی اَدَنه و مرعش طریقه بیرامیّه را اشاعه داد. <ref>Türk ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref><ref>ج، ص۲۷۰، Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲.</ref><ref>IA، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref> بدین ترتیب، از شاخه بیرامیّه شمسیه دو شاخه تنوریه و همتیّه جدا شدند.
بیرامیۀ شمسیه پس از درگذشت آق‌شمس‌الدین توسط خلفای او به شاخه‌های متعددی تقسیم شدند. ابراهیم تنّوری (د ۸۸۷ق/۱۴۸۲م) تنوریه را به وجود آورد که بعدها عیسویه از آن جدا شد، یکی از خلفای ابراهیم تنوری، یاوْصی محمد محیی الدین (متوفی ۹۲۲)، پدر شیخ الاسلام ابوالسعود عمادی (متوفی ۹۸۲) است. و همت افندی (د ۱۰۹۵ق/۱۶۸۴م) نیز شاخۀ همتیه را ایجاد نمود، که در حوالی اَدَنه و مرعش طریقه بیرامیّه را اشاعه داد. <ref>Türk ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref><ref>ج، ص۲۷۰، Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲.</ref><ref>IA، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۶.</ref> بدین ترتیب، از شاخه بیرامیّه شمسیه دو شاخه تنوریه و همتیّه جدا شدند.


برخی، طریقت اشرفیه را نیز که منسوب به اشرف زاده عبدالله رومی ازنیقی است، شعبه‌ای از بیرامیّه شمرده‌اند. <ref>حریری‌زاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref> (اما به نظر می‌رسد که این طریقت شاخه‌ای از سلسله قادریّه باشد. <ref>بروسه لی، محمد طاهربیگ، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲.</ref>
برخی، طریقت اشرفیه را نیز که منسوب به اشرف زاده عبدالله رومی ازنیقی است، شعبه‌ای از بیرامیّه شمرده‌اند. <ref>حریری‌زاده، کمال الدین، تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref> (اما به نظر می‌رسد که این طریقت شاخه‌ای از سلسله قادریّه باشد. <ref>بروسه لی، محمد طاهربیگ، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲.</ref>
از شاخه‌های ملامیه بیرامیه، هاشمیه است که آن را امیر عثمان هاشمی تأسیس کرد. از شخصیت‌های مهم این شاخه عبدالرحیم افندی (متوفی ۱۱۴۰)، شاعر و مشهور به حبشی‌زاده بود.
از شاخه‌های ملامیه بیرامیه، هاشمیه است که آن را امیر عثمان هاشمی تأسیس کرد. از شخصیت‌های مهم این شاخه عبدالرحیم افندی (متوفی ۱۱۴۰)، شاعر و مشهور به حبشی‌زاده بود.


خط ۳۳: خط ۳۳:
بارزترین ویژگی بیرامیّه اعتقاد شدید به وحدت وجود است.
بارزترین ویژگی بیرامیّه اعتقاد شدید به وحدت وجود است.
در سایر طریقت‌ها اعتقاد قلبی به وحدت وجود، مرحله‌ای است که در پایان سلوک می‌توان به آن رسید؛ در حالی که در بیرامیّه، سالک با اعتقاد به وحدت وجود، سلوک خود را آغاز می‌کند و می‌کوشد که این اعتقاد را در خود تحقق بخشد. بیرام ولی نیز مراتب سه ‌ ‌گانه رسیدن به توحید را دانستن («بیلمک»)، یافتن («بولماق») و شدن («اولماق») دانسته است. این مراتب، در رساله النوریّه و مقامات اولیاء آق شمس‌الدین ذکر شده است.
در سایر طریقت‌ها اعتقاد قلبی به وحدت وجود، مرحله‌ای است که در پایان سلوک می‌توان به آن رسید؛ در حالی که در بیرامیّه، سالک با اعتقاد به وحدت وجود، سلوک خود را آغاز می‌کند و می‌کوشد که این اعتقاد را در خود تحقق بخشد. بیرام ولی نیز مراتب سه ‌ ‌گانه رسیدن به توحید را دانستن («بیلمک»)، یافتن («بولماق») و شدن («اولماق») دانسته است. این مراتب، در رساله النوریّه و مقامات اولیاء آق شمس‌الدین ذکر شده است.
بیرامیان در اثنای ذکر خفی، روشی به نام «رسیدن به دل» دارند که آن را «صِقال» یعنی تصفیه و تجلیه دل می‌گویند؛ بدین ترتیب که آنها در هنگام ذکر خفی چشم‌ها را بسته، نَفَس را حبس کرده و در معنای ذکر تأمل می‌کنند؛ در اثنای ذکر، وردی که باید خوانده شود مثلاً «لااله الاالله» دایره‌ای تلقی می‌شود که از دل بر می‌آید (قوس قلبی) و باز به دل باز می‌گردد (قوس آفاقی) و در آن استقرار می‌یابد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۴، ص۲۰۸ و بعد، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>حریری‌زاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴ و بعد، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref>
بیرامیان در اثنای ذکر خفی، روشی به نام «رسیدن به دل» دارند که آن را «صِقال» یعنی تصفیه و تجلیه دل می‌گویند؛ بدین ترتیب که آنها در هنگام ذکر خفی چشم‌ها را بسته، نَفَس را حبس کرده و در معنای ذکر تأمل می‌کنند؛ در اثنای ذکر، وردی که باید خوانده شود مثلاً «لااله الاالله» دایره‌ای تلقی می‌شود که از دل بر می‌آید (قوس قلبی) و باز به دل باز می‌گردد (قوس آفاقی) و در آن استقرار می‌یابد. <ref>افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، ج۴، ص۲۰۸ و بعد، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.</ref><ref>حریری‌زاده، کمال الدین، تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، ج۱، ص۱۷۴ و بعد، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.</ref>
گرایش به جذبه و گفتن سخنان بی‌پروا دربارۀ وحدت وجود درمیان ملامیۀ بیرامیه موجب برانگیختن مخالفت علما و متشرعان، و سرانجام موجب کشته شدن اسماعیل معشوقی، زندانی شدن حسام‌الدین انقروی و به قتل رسیدن حمزه بالی بوسنوی گردید. این واقعه، رابطۀ دوستانۀ اولیه میان دولت عثمانی و بیرامیه را که به تدریج رو به تیرگی نهاده بود، بیش از پیش متلاطم ساخت؛ چنان‌که پس از قتل حمزه‌بالی، بیرامیه که از آن پس خود را «حمزویه» می‌نامیدند، مدت‌ها مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند و گاه همچون بشیر آغا (د ۱۰۷۳ق/۱۶۶۳م) و ۴۰ تن از مریدانش در کنار هم اعدام شدند. اما حضور خلفای معتدل و محافظه‌کاری چون حسن قبادوز (د ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، ادریس مختفی (د ۱۰۲۴ق/۱۶۱۵م)، اوغلان ابراهیم افندی (د ۱۰۷۳ق) و عبدالقادر بلخی (د ۱۳۴۱ق/۱۹۲۳م)، موجب بقا، ثبات، و در نهایت گسترش این طریقه در سرزمین‌های غرب آناتولی و بالکان گشت. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref>
گرایش به جذبه و گفتن سخنان بی‌پروا دربارۀ وحدت وجود درمیان ملامیۀ بیرامیه موجب برانگیختن مخالفت علما و متشرعان، و سرانجام موجب کشته شدن اسماعیل معشوقی، زندانی شدن حسام‌الدین انقروی و به قتل رسیدن حمزه بالی بوسنوی گردید. این واقعه، رابطۀ دوستانۀ اولیه میان دولت عثمانی و بیرامیه را که به تدریج رو به تیرگی نهاده بود، بیش از پیش متلاطم ساخت؛ چنان‌که پس از قتل حمزه‌بالی، بیرامیه که از آن پس خود را «حمزویه» می‌نامیدند، مدت‌ها مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند و گاه همچون بشیر آغا (د ۱۰۷۳ق/۱۶۶۳م) و ۴۰ تن از مریدانش در کنار هم اعدام شدند. اما حضور خلفای معتدل و محافظه‌کاری چون حسن قبادوز (د ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، ادریس مختفی (د ۱۰۲۴ق/۱۶۱۵م)، اوغلان ابراهیم افندی (د ۱۰۷۳ق) و عبدالقادر بلخی (د ۱۳۴۱ق/۱۹۲۳م)، موجب بقا، ثبات، و در نهایت گسترش این طریقه در سرزمین‌های غرب آناتولی و بالکان گشت. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۵، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref>


خط ۴۷: خط ۴۷:
=اصول طریقه ملامیه بیرامیه=
=اصول طریقه ملامیه بیرامیه=


گرچه گفته شده است که حاجی بیرام‌ ولی تاج سرخ رنگ ۱۲ترک برسر می‌گذاشت و بیرامیۀ پس از او، تاج ۶ترک سفید (که نماد ۶ جهت فضا و در نتیجه نماد همۀ هستی است) بر سر می‌گذاشتند، <ref>IA، ج۲، ص۴۲۶.</ref><ref>Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimler ve terimleri sözlüğü, Istanbul, ۱۹۸۳، ج۵، ص۴۷۵.</ref><ref>Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲، ج۵، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref> اما ملامیۀ بیرامیه خرقه و پوشش خاصی نداشتند و به آیین‌های ویژۀ پذیرش تازه واردان، تلقین ذکر و...، نیز چندان مقید نبودند. حمزویان نه تنها خانقاه و زاویه‌ای از آن خود نداشتند، بلکه مشایخ خود را نیز به عوض مقبره، در گورستان‌های عادی و عمومی به خاک می‌سپردند. آنان همچنین به جای تأکید بر ذکری خاص، محبت به مرشد، صحبت با اخوان، ذکر قلبی و همۀ دیگر اعضای بدن و عدم غفلت از وحدت را که سرانجام منجر به حضور دائمی می‌شود، اصل دانسته، و آن را «مراقبۀ دل» و «ذکر دائم» گفته‌اند. اعتقاد به «غوث» که تنها با اجازۀ او می‌توان به ارشاد سالکان پرداخت، نیز از اصول مهم طریقۀ ملامیۀ بیرامیه (حمزویه) است. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۲۵-۲۳۴، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref>
گرچه گفته شده است که حاجی بیرام‌ ولی تاج سرخ رنگ ۱۲ترک برسر می‌گذاشت و بیرامیۀ پس از او، تاج ۶ترک سفید (که نماد ۶ جهت فضا و در نتیجه نماد همۀ هستی است) بر سر می‌گذاشتند، <ref>IA، ج۲، ص۴۲۶.</ref><ref>Pakalin, M Z, Osmanlı tarih deyimler ve terimleri sözlüğü, Istanbul, ۱۹۸۳، ج۵، ص۴۷۵.</ref><ref>Türkiye dianet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, ۱۹۹۲، ج۵، ص۲۷۲-۲۷۳.</ref> اما ملامیۀ بیرامیه خرقه و پوشش خاصی نداشتند و به آیین‌های ویژۀ پذیرش تازه واردان، تلقین ذکر و... ، نیز چندان مقید نبودند. حمزویان نه تنها خانقاه و زاویه‌ای از آن خود نداشتند، بلکه مشایخ خود را نیز به عوض مقبره، در گورستان‌های عادی و عمومی به خاک می‌سپردند. آنان همچنین به جای تأکید بر ذکری خاص، محبت به مرشد، صحبت با اخوان، ذکر قلبی و همۀ دیگر اعضای بدن و عدم غفلت از وحدت را که سرانجام منجر به حضور دائمی می‌شود، اصل دانسته، و آن را «مراقبۀ دل» و «ذکر دائم» گفته‌اند. اعتقاد به «غوث» که تنها با اجازۀ او می‌توان به ارشاد سالکان پرداخت، نیز از اصول مهم طریقۀ ملامیۀ بیرامیه (حمزویه) است. <ref>گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ج۱، ص۲۲۵-۲۳۴، ترجمۀ توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۸ش.</ref>


=تاج بیرامیه=
=تاج بیرامیه=
خط ۶۲: خط ۶۲:


=فهرست منابع=
=فهرست منابع=
(۱) حریری‌زاده، کمال الدین،تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.
(۱) حریری‌زاده، کمال الدین، تبیان وسائل الحقائق فی بیان سلوک الطرائق، کتابخانه فاتح، کتاب‌های ابراهیم افندی، ش ۴۳۰، ۴۳۱، ۴۳۲.
(۲) افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.
(۲) افندی، صاری عبدالله، جوهرالبدایه و دره النهایه، کتابخانه دانشگاه، نسخ خطی خالص افندی، ش ۴۱۲۶.
(۳) طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، شقائق نعمانیّه و ذیللری، ج ۱: حدائق الشّقائق، (ترجمه) مجدی محمد افندی، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول ۱۹۸۹.
(۳) طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، شقائق نعمانیّه و ذیللری، ج ۱: حدائق الشّقائق، (ترجمه) مجدی محمد افندی، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول ۱۹۸۹.
خط ۶۹: خط ۶۹:
(۶) گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ترجمه توفیق هاشم پور سبحانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۶) گولپینارلی، عبدالباقی، ملامت و ملامتیان، ترجمه توفیق هاشم پور سبحانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۷) لعلی زاده، عبدالباقی، سرگذشت ملامیّه.
(۷) لعلی زاده، عبدالباقی، سرگذشت ملامیّه.
(۸) هدایی، عزیز محمود، واقعات هدائی، التّبر المسبوک المشتمل علی ماجری من اللطائف فی اثناء السلوک، کتابخانه سلیم آغا اسکدار، کتاب‌های هدایی، ش ۱.:
(۸) هدایی، عزیز محمود، واقعات هدائی، التّبر المسبوک المشتمل علی ماجری من اللطائف فی اثناء السلوک، کتابخانه سلیم آغا اسکدار، کتاب‌های هدایی، ش ۱. :
(۹) عبدالله، افندی، ثمرات ‌الفؤاد، مطبعۀ عامره، ۱۲۸۸ق.
(۹) عبدالله، افندی، ثمرات ‌الفؤاد، مطبعۀ عامره، ۱۲۸۸ق.
(۱۰) گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در یکصد پرسش و پاسخ، ترجمۀ توفیق هاشم‌پورسبحانی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۱۰) گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در یکصد پرسش و پاسخ، ترجمۀ توفیق هاشم‌پورسبحانی، تهران، ۱۳۶۹ش.
خط ۸۲: خط ۸۲:
=منبع=
=منبع=


دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۵۳۵۹.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۵۳۵۹.  
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۲۴۳۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیرامیه»، شماره۲۴۳۵.


"
"
[[رده: صوفیه]]
[[رده:صوفیه]]
[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
[[رده: جریان های مذهبی جهان اسلام]]
[[رده:جریان های مذهبی جهان اسلام]]
۴٬۹۳۳

ویرایش