۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
بدینترتیب، شکلگیری این سلسله در چشت از قرن چهارم صورت گرفت و تا قرن هفتم ادامه یافت و از قرن ششم بهتدریج از ناحیه هرات و خراسان بزرگ به شبهقاره گسترش پیدا کرد. | بدینترتیب، شکلگیری این سلسله در چشت از قرن چهارم صورت گرفت و تا قرن هفتم ادامه یافت و از قرن ششم بهتدریج از ناحیه هرات و خراسان بزرگ به شبهقاره گسترش پیدا کرد. | ||
==سفر به هند== | == سفر به هند == | ||
با رحلت مریدان خواجه مودود، تصوف در چشت رو به افول نهاد و عدهای از مریدان، با ظهور ترکان غوری و منازعات آنان، به مناطق دیگر رفتند، از جمله به شهر اَجمیر در ایالت راجستان هند. | با رحلت مریدان خواجه مودود، تصوف در چشت رو به افول نهاد و عدهای از مریدان، با ظهور ترکان غوری و منازعات آنان، به مناطق دیگر رفتند، از جمله به شهر اَجمیر در ایالت راجستان هند. | ||
این شهر پس از ورود خواجه معینالدین سجزی چشتی، مرید و خلیفه خواجه عثمان هاروَنی، پایگاه چشتیه شد <ref>تریمینگام، ج۱، ص ۶۴.</ref><ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> چشتی، معینالدین). خواجه معینالدین سلسله چشتیه را در هند بنیان نهاد و اصول و مبانی آن را در اجمیر، مسند قدرت چوهان (از قبایل ساکن در شمال هند پیش از آمدن مسلمانان )، تدوین کرد. <ref>سبحان، ج۱، ص ۱۹۳.</ref> | این شهر پس از ورود خواجه معینالدین سجزی چشتی، مرید و خلیفه خواجه عثمان هاروَنی، پایگاه چشتیه شد <ref>تریمینگام، ج۱، ص ۶۴.</ref><ref>رضوی، ج ۱، ص ۱۲۲ـ۱۲۳.</ref> چشتی، معینالدین). خواجه معینالدین سلسله چشتیه را در هند بنیان نهاد و اصول و مبانی آن را در اجمیر، مسند قدرت چوهان (از قبایل ساکن در شمال هند پیش از آمدن مسلمانان)، تدوین کرد. <ref>سبحان، ج۱، ص ۱۹۳.</ref> | ||
به نوشته جامی، <ref>جامی، نفحاتالانس، ج۱، ص ۳۲۹، چاپ محمود عابدی، تهران۱۳۷۰ ش.</ref> نخستین فرد از این سلسله که به هند سفر کرد، خواجه محمدبن ابواحمد چشتی بود که همراه سلطان محمود غزنوی (حک: ۳۸۹ـ۴۲۱) در جنگ سومنات شرکت کرد، اما سندی در دست نیست که نشان دهد وی در هند پیروانی یافته است؛ بنابراین، مؤسس و مروّج سلسله چشتیه در هند، خواجه معینالدین بود. | به نوشته جامی، <ref>جامی، نفحاتالانس، ج۱، ص ۳۲۹، چاپ محمود عابدی، تهران۱۳۷۰ ش.</ref> نخستین فرد از این سلسله که به هند سفر کرد، خواجه محمدبن ابواحمد چشتی بود که همراه سلطان محمود غزنوی (حک: ۳۸۹ـ۴۲۱) در جنگ سومنات شرکت کرد، اما سندی در دست نیست که نشان دهد وی در هند پیروانی یافته است؛ بنابراین، مؤسس و مروّج سلسله چشتیه در هند، خواجه معینالدین بود. | ||
==اجمیر== | == اجمیر == | ||
معینالدین در ۵۶۱، پس از سفرهای طولانی، سرانجام به اجمیر رفت. <ref>حامدبن فضلاللّه جمالی دهلوی، سیرالعارفین، ج۱، ص ۵، چاپ سنگی دهلی ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۲، ص ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).</ref> | معینالدین در ۵۶۱، پس از سفرهای طولانی، سرانجام به اجمیر رفت. <ref>حامدبن فضلاللّه جمالی دهلوی، سیرالعارفین، ج۱، ص ۵، چاپ سنگی دهلی ۱۳۱۱.</ref><ref>محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، ج ۲، ص ۳۷۷، (لکهنو (: مطبع منشی نولکشور، (بیتا).</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
هرچند این دو شعبه نیز انشعابهایی دارند، اما مردم آنها را به نام دو شاخه اصلی، نظامیه و صابریه، میشناسند. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۲۹ـ۱۳۰، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۵۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | هرچند این دو شعبه نیز انشعابهایی دارند، اما مردم آنها را به نام دو شاخه اصلی، نظامیه و صابریه، میشناسند. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۲۹ـ۱۳۰، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref><ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۵۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
==برخی از شاخههای فرعی چشتیه== | == برخی از شاخههای فرعی چشتیه== | ||
برخی از معروفترین شاخههای فرعی چشتیه عبارتاند از: | برخی از معروفترین شاخههای فرعی چشتیه عبارتاند از: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=آداب و تعلیمات= | =آداب و تعلیمات= | ||
==رابطه مرید و مراد== | == رابطه مرید و مراد == | ||
ساده بودن روابط مرید و مراد در بعضی از شاخههای این سلسله و راههای آسان برای پذیرش مرید، یکی از عوامل تمایل مردم به این سلسله بوده است. | ساده بودن روابط مرید و مراد در بعضی از شاخههای این سلسله و راههای آسان برای پذیرش مرید، یکی از عوامل تمایل مردم به این سلسله بوده است. | ||
گرچه بعضی از اقطاب، مانند بابافرید گنجشکر، روش غیابی را مردود دانستهاند، اما بعضی دیگر، مانند سیدمحمد گیسودراز، معتقد بودند که لازم نیست مرید و طالب، مرشد و پیر را زیارت کنند، بلکه غیابی هم میتوان با وی بیعت کرد. | گرچه بعضی از اقطاب، مانند بابافرید گنجشکر، روش غیابی را مردود دانستهاند، اما بعضی دیگر، مانند سیدمحمد گیسودراز، معتقد بودند که لازم نیست مرید و طالب، مرشد و پیر را زیارت کنند، بلکه غیابی هم میتوان با وی بیعت کرد. | ||
در گذشته برای ورود به این سلسله آداب دیگری نیز وجود داشت، از جمله مرید میبایست مدتها در خانقاه در خدمت شیخ میبود و اعمالی هم که جنبه ریاضت داشت، انجام میداد، اما به مرور زمان این قبیل آداب دگرگون شد. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص۳۳۰ـ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۳ـ۳۵۱، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | در گذشته برای ورود به این سلسله آداب دیگری نیز وجود داشت، از جمله مرید میبایست مدتها در خانقاه در خدمت شیخ میبود و اعمالی هم که جنبه ریاضت داشت، انجام میداد، اما به مرور زمان این قبیل آداب دگرگون شد. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص۳۳۰ـ۳۳۴، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref><ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۳ـ۳۵۱، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | ||
در این سلسله وقتی سالک قدم در سیروسلوک میگذارد، ابتدا باید توبه و خود را از معاصی | در این سلسله وقتی سالک قدم در سیروسلوک میگذارد، ابتدا باید توبه و خود را از معاصی «تخلیه» کند تا شایستگی آن را داشته باشد که نفس را به حلیه عبادت آراسته سازد. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۱۹۶ـ۱۹۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
طبق آداب چشتیه مرید درجاتی دارد: مرید سالک، مرید واقف و مرید راجع. | طبق آداب چشتیه مرید درجاتی دارد: مرید سالک، مرید واقف و مرید راجع. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
بیعت دوم مریدی که با دو پیر بیعت میکرد، معتبر نبود، زیرا مرید میبایست به یک حلقه متصل میبود. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۵، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | بیعت دوم مریدی که با دو پیر بیعت میکرد، معتبر نبود، زیرا مرید میبایست به یک حلقه متصل میبود. <ref>محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء در احوال و ملفوظات مشایخ چشت، ج۱، ص ۳۴۵، لاهور ۱۳۵۷ ش.</ref> | ||
==خرقه پوشی== | == خرقه پوشی == | ||
تا زمان شیخ نصیرالدین چراغدهلی آداب خرقهپوشی بسیار مهم بود و سعی میشد خرقه را، که میراث مقدّس خواجگان چشت بود، به جوانان ندهند و از خرقهبازی بهشدت جلوگیری میشد. | تا زمان شیخ نصیرالدین چراغدهلی آداب خرقهپوشی بسیار مهم بود و سعی میشد خرقه را، که میراث مقدّس خواجگان چشت بود، به جوانان ندهند و از خرقهبازی بهشدت جلوگیری میشد. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
بر اثر توصیه و به عنوان تبرک نیز به فردی خرقه داده میشد، که چندان اعتباری نداشت. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۰ـ۲۰۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | بر اثر توصیه و به عنوان تبرک نیز به فردی خرقه داده میشد، که چندان اعتباری نداشت. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۰ـ۲۰۱، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
==ذکر== | == ذکر == | ||
در سلسله چشتیه، شریعت مقدّم بر طریقت است و نه تنها مریدان بلکه مرشد هم باید تمام واجبات و فرایض دینی و حتی مستحبات شرعی را با دقت به جا آورد. | در سلسله چشتیه، شریعت مقدّم بر طریقت است و نه تنها مریدان بلکه مرشد هم باید تمام واجبات و فرایض دینی و حتی مستحبات شرعی را با دقت به جا آورد. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
این اوراد از شیخی به شیخ دیگر و از مریدی به مرید دیگر متفاوت است. | این اوراد از شیخی به شیخ دیگر و از مریدی به مرید دیگر متفاوت است. | ||
مشایخ چشتیه، طبق سنّتی، غالباً این اذکار را به رسول اکرم نسبت میدهند و معتقدند که آن حضرت آنها را به علی علیهالسلام تعلیم داده است. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | مشایخ چشتیه، طبق سنّتی، غالباً این اذکار را به رسول اکرم نسبت میدهند و معتقدند که آن حضرت آنها را به علی علیهالسلام تعلیم داده است. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
گرچه ذکر «لاالهالااللّه» افضل و اولی' از دیگر ذکرهاست ( تهلیل )، اما به آن اکتفا نمیشود. | گرچه ذکر «لاالهالااللّه» افضل و اولی' از دیگر ذکرهاست (تهلیل)، اما به آن اکتفا نمیشود. | ||
به دستور پیر، گاهی مرید باید ذکر خاصی را هر روز هفتاد بار تکرار کند و برای هر وقت نیز ذکر معینی توصیه میشود. | به دستور پیر، گاهی مرید باید ذکر خاصی را هر روز هفتاد بار تکرار کند و برای هر وقت نیز ذکر معینی توصیه میشود. | ||
تعلیم ذکر از همان زمانی که طالب بیعت میکند شروع میشود. | تعلیم ذکر از همان زمانی که طالب بیعت میکند شروع میشود. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
در گذشته، اذکار منظومی به زبان فارسی، خصوصاً در حوالی دکن، در مجالس عمومی و خصوصی خوانده میشد. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳ـ۲۰۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | در گذشته، اذکار منظومی به زبان فارسی، خصوصاً در حوالی دکن، در مجالس عمومی و خصوصی خوانده میشد. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۳ـ۲۰۷، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
==مراقبه== | == مراقبه== | ||
گرچه بعضی از بزرگان چشتیه مراقبه را مقدّم بر ذکر میدانند، ولی اصل آن است که نخست مرید را با ذکر و دعاهای گوناگون و اوراد خاصی به جوش و خروش درآورند، سپس او را به حال مراقبه و تفکر وا دارند. | گرچه بعضی از بزرگان چشتیه مراقبه را مقدّم بر ذکر میدانند، ولی اصل آن است که نخست مرید را با ذکر و دعاهای گوناگون و اوراد خاصی به جوش و خروش درآورند، سپس او را به حال مراقبه و تفکر وا دارند. | ||
مراقبه، که بعد از مجاهده است، خود مقدمهای برای مشاهده و مکاشفه است. | مراقبه، که بعد از مجاهده است، خود مقدمهای برای مشاهده و مکاشفه است. | ||
برای مراقبه ۳۶ نوع برشمردهاند، از جمله مراقبه حضور، مراقبه قلبی و مراقبه قربت. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | برای مراقبه ۳۶ نوع برشمردهاند، از جمله مراقبه حضور، مراقبه قلبی و مراقبه قربت. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۹، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
بعضی از انواع مراقبه در این سلسله بیشباهت به برخی از اعمال مرتاضان هندی نیست، چنان که در حالتهای مختلف مراقبه، گاهی مرید صورتِ نوشته «لاالهالااللّه» یا اسم | بعضی از انواع مراقبه در این سلسله بیشباهت به برخی از اعمال مرتاضان هندی نیست، چنان که در حالتهای مختلف مراقبه، گاهی مرید صورتِ نوشته «لاالهالااللّه» یا اسم «اللّه» و حتی صورت شیخ را در خیال خود مجسم و پیوسته به آن توجه میکند تا حال غیبت به او دست دهد. | ||
در حالِ مراقبه، سالک در حالت سکون و تفکر با چشمان بسته مینشیند و فقط به باطن نظر میکند. <ref>کلیماللّه جهانآبادی، کشکول کلیمی، ج۱، ص ۳۸ـ۴۱، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی ۱۳۹۸/۱۹۷۸.</ref> | در حالِ مراقبه، سالک در حالت سکون و تفکر با چشمان بسته مینشیند و فقط به باطن نظر میکند. <ref>کلیماللّه جهانآبادی، کشکول کلیمی، ج۱، ص ۳۸ـ۴۱، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی ۱۳۹۸/۱۹۷۸.</ref> | ||
از نظر بعضی پیران این سلسله، مراقبه از ذکر مهمتر است، زیرا ذکر، کار زبان است، اما مراقبه عملِ دل و درون. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | از نظر بعضی پیران این سلسله، مراقبه از ذکر مهمتر است، زیرا ذکر، کار زبان است، اما مراقبه عملِ دل و درون. <ref>غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، ج۱، ص ۲۰۸، تهران ۱۳۶۵ ش.</ref> | ||
==سماع== | == سماع== | ||
از آداب بسیار متداول این سلسله و سنّت پیران چشتیه، سماع است که در هند به سبب شرایط مساعد آنجا، رشد بیشتری پیدا کرد و یکی از اصول مهم تعلیمات و آداب این سلسله شد. | از آداب بسیار متداول این سلسله و سنّت پیران چشتیه، سماع است که در هند به سبب شرایط مساعد آنجا، رشد بیشتری پیدا کرد و یکی از اصول مهم تعلیمات و آداب این سلسله شد. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
این آثار به چند بخش تقسیم میشوند: ملفوظات (سخنان مشایخ)، مکتوبات (نامههای مشایخ)، تألیفات درباره آداب و اعمال عرفانی، تذکرهها و شرح احوال مشایخ، و | این آثار به چند بخش تقسیم میشوند: ملفوظات (سخنان مشایخ)، مکتوبات (نامههای مشایخ)، تألیفات درباره آداب و اعمال عرفانی، تذکرهها و شرح احوال مشایخ، و | ||
==ملفوظات== | == ملفوظات== | ||
از مهمترین آثار ادبی چشتیه در شبهقاره بهشمار میروند. | از مهمترین آثار ادبی چشتیه در شبهقاره بهشمار میروند. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
بهطور کلی، گردآوری ملفوظات، که بیشتر به فارسی بود، پس از پایان دوره اعتلای چشتیه و تا این اواخر، روشی معمول بود، اما بهتدریج گردآوری ملفوظات بهزبان فارسی از رونق افتاد و اگر هم ملفوظاتی باشد به زبان اردوست. | بهطور کلی، گردآوری ملفوظات، که بیشتر به فارسی بود، پس از پایان دوره اعتلای چشتیه و تا این اواخر، روشی معمول بود، اما بهتدریج گردآوری ملفوظات بهزبان فارسی از رونق افتاد و اگر هم ملفوظاتی باشد به زبان اردوست. | ||
==مکتوبات== | == مکتوبات== | ||
صحائفالسلوک، رقعات منسوب به شیخ نصیرالدین چراغدهلی <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۶۹، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> بحرالمعانی، نامههای محمدبن نصیرالدین جعفر مکی مرادآبادی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۳۱۵، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> مکتوبات اشرفی، نامههای سید اشرف جهانگیر سمنانی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۹۷۹، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> مکتوبات عبدالقدوس گَنگوَهی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۹۹۶، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> و مکتوبات کلیمی، از شیخکلیماللّه جهانآبادی. <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> | صحائفالسلوک، رقعات منسوب به شیخ نصیرالدین چراغدهلی <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص ۱۶۹، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> بحرالمعانی، نامههای محمدبن نصیرالدین جعفر مکی مرادآبادی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۳۱۵، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> مکتوبات اشرفی، نامههای سید اشرف جهانگیر سمنانی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۹۷۹، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> مکتوبات عبدالقدوس گَنگوَهی <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص ۱۹۹۶، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> و مکتوبات کلیمی، از شیخکلیماللّه جهانآبادی. <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> | ||
درباره آداب و اعمال عرفانی نیز کتابها و رسالههای متعددی تألیف شده، که از آن جمله است: رسالهای در تصوف از معینالدین چشتی، <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص۱۴۸۲ـ۱۴۸۳، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> ملهمات شیخ جمالالدین هانسوی، مخّ المعانی امیرحسن دهلوی، و اصولالسماع فخرالدین زرّادی در شرح مجالس سماع. <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۱۳، ص ۲۵۵۹، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> | درباره آداب و اعمال عرفانی نیز کتابها و رسالههای متعددی تألیف شده، که از آن جمله است: رسالهای در تصوف از معینالدین چشتی، <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۳، ص۱۴۸۲ـ۱۴۸۳، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> ملهمات شیخ جمالالدین هانسوی، مخّ المعانی امیرحسن دهلوی، و اصولالسماع فخرالدین زرّادی در شرح مجالس سماع. <ref>احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، ج ۱۳، ص ۲۵۵۹، اسلامآباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
==تذکرهها== | == تذکرهها == | ||
سیرالاولیاء، نوشته میرخورد، قدیمترین تذکره مشایخ متقدم چشتیه در قرن هشتم است که در ۱۳۵۷ ش در لاهور چاپ شد و در اواخر قرن سیزدهم خواجهگل محمد احمدپوری بر آن تکمله نوشت؛ سیرالعارفین، از جمالی دهلوی، که در ۱۳۱۱در دهلی بهچاپ رسید؛ رساله احوال پیران چشت، از بها معروف به راجا؛ سیرالاقطاب، اثر هدیه بن عبدالرحیم چشتی عثمانی، که در ۱۳۳۱ در لکهنو منتشر شد؛ روضه الاقطاب از محمد بولاق؛ و مناقبفخریه از میرشهابالدین نظام. | سیرالاولیاء، نوشته میرخورد، قدیمترین تذکره مشایخ متقدم چشتیه در قرن هشتم است که در ۱۳۵۷ ش در لاهور چاپ شد و در اواخر قرن سیزدهم خواجهگل محمد احمدپوری بر آن تکمله نوشت؛ سیرالعارفین، از جمالی دهلوی، که در ۱۳۱۱در دهلی بهچاپ رسید؛ رساله احوال پیران چشت، از بها معروف به راجا؛ سیرالاقطاب، اثر هدیه بن عبدالرحیم چشتی عثمانی، که در ۱۳۳۱ در لکهنو منتشر شد؛ روضه الاقطاب از محمد بولاق؛ و مناقبفخریه از میرشهابالدین نظام. | ||
==آثار منظوم مشایخ چشتیه== | == آثار منظوم مشایخ چشتیه == | ||
دیوانهایی به خواجه معینالدین چشتی و خواجه قطبالدین بختیار نسبت دادهاند که در صحت انتساب آنها تردید وجود دارد <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۲، ص۱۳۰۰، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>صباحالدین عبدالرحمان، بزمصوفیه، چاپ مسعود علیصاحب ندوی، اعظم گره ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> دیوان مسعود بک؛ تحفه النصائح، از یوسف گدا؛ و دیوان نیاز از شاه نیاز احمد. <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۲، ص ۱۳۰۲، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> | دیوانهایی به خواجه معینالدین چشتی و خواجه قطبالدین بختیار نسبت دادهاند که در صحت انتساب آنها تردید وجود دارد <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۲، ص۱۳۰۰، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref><ref>صباحالدین عبدالرحمان، بزمصوفیه، چاپ مسعود علیصاحب ندوی، اعظم گره ۱۳۶۹/۱۹۴۹.</ref> دیوان مسعود بک؛ تحفه النصائح، از یوسف گدا؛ و دیوان نیاز از شاه نیاز احمد. <ref>عارف نوشاهی، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانه گنجبخش، ج ۲، ص ۱۳۰۲، اسلامآباد ۱۳۶۵ ش ـ.</ref> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چشتیه»، شماره۵۴۴۱. | دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چشتیه»، شماره۵۴۴۱. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده: صوفیه]] | [[رده:صوفیه]] | ||
[[رده: جریان های جهان اسلام]] | [[رده:جریان های جهان اسلام]] |