طواف: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
جز (تمیزکاری)
خط ۸: خط ۸:
</div>
</div>


'''طواف کعبه''' در [[شرع]] مقدس اسلام از جمله [[واجبات]] [[حج]] به شمار می‌رود که فرد با شرایط خاصی باید هفت مرتبه دور [[خانه خدا]] ([[کعبه]]) بگردد؛ بدین صورت که در هر شوط باید از [[حجرالاسود]] شروع و به همان ختم کند. نام دیگر طواف در [[فقه]] [[شوط]] است با این تفاوت که طواف به مجموع انجام هفت شوط اطلاق می‌گردد.  
'''طواف کعبه''' در [[شرع]] مقدس اسلام از جمله [[واجبات]] [[حج]] به شمار می‌رود که فرد با شرایط خاصی باید هفت مرتبه دور [[خانه خدا]] ([[کعبه]]) بگردد؛ بدین صورت که در هر شوط باید از [[حجرالاسود]] شروع و به همان ختم کند. نام دیگر طواف در [[فقه]] [[شوط]] است با این تفاوت که طواف به مجموع انجام هفت شوط اطلاق می‌گردد.  


طواف یک عبادت قدیمی است و مربوط به زمان [[حضرت ابراهیم]] (ع) که [[دین]] اسلام آن را تقریر و امضاء نمود؛ این عمل حتی در [[جاهلیت]] نیز وجود داشت و آنها به دور [[بت]]<nowiki/>‌ها به عنوان طواف می‌گشتند.
طواف یک عبادت قدیمی است و مربوط به زمان [[حضرت ابراهیم]] (ع) که [[دین]] اسلام آن را تقریر و امضاء نمود؛ این عمل حتی در [[جاهلیت]] نیز وجود داشت و آنها به دور [[بت]]<nowiki/>‌ها به عنوان طواف می‌گشتند.
خط ۲۴: خط ۲۴:
1. [[امام صادق(ع)]] فرمود: «همان‌گونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف می‌کنى، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن». <ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(ع)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>
1. [[امام صادق(ع)]] فرمود: «همان‌گونه که با بدنت همراه [[مسلمانان]] بر گِرد کعبه طواف می‌کنى، با قلبت همراه فرشتگان بر گِرد عرش طواف کن». <ref>«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ»؛ منسوب به امام جعفر صادق(ع)، مصباح الشریعة، ص 50، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق</ref>


2. در روایت دیگری از امام صادق (ع) نقل شده است: «با پدرم [[امام باقر(ع)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردى آمد و سلام کرد.
2. در روایت دیگری از امام صادق (ع) نقل شده است: «با پدرم [[امام باقر(ع)]] در [[حجر اسماعیل]] بودیم و ایشان مشغول به [[نماز]] بود که مردى آمد و سلام کرد.  


گفت:سؤال دارم:  
گفت:سؤال دارم:  
خط ۳۰: خط ۳۰:
نخست این‌که [[فلسفه]] طواف این خانه چیست؟ پدرم فرمود: [[خداوند]] متعال وقتى به [[ملائکه]] امر فرمود آدم را [[سجده]] کنند و ملائکه در آغاز با تردید به این موضوع نگریستند، خداوند بر آنان غضب کرد! سپس ملائکه از [[خداوند]] طلب آمرزش و [[توبه]] نمودند. خداوند امر کرد تا به طواف [[بیت المعمور]] مشغول شوند. براى فرزندان آدم نیز کعبه قرار داد تا سبب آمرزش گناهان آنان شود...». <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 188، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق</ref>
نخست این‌که [[فلسفه]] طواف این خانه چیست؟ پدرم فرمود: [[خداوند]] متعال وقتى به [[ملائکه]] امر فرمود آدم را [[سجده]] کنند و ملائکه در آغاز با تردید به این موضوع نگریستند، خداوند بر آنان غضب کرد! سپس ملائکه از [[خداوند]] طلب آمرزش و [[توبه]] نمودند. خداوند امر کرد تا به طواف [[بیت المعمور]] مشغول شوند. براى فرزندان آدم نیز کعبه قرار داد تا سبب آمرزش گناهان آنان شود...». <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 188، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق</ref>


3. [[ابى حمزه ثمالى]] گوید: از [[امام سجاد(ع)]] پرسیدم: علت این‌که طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آن‌حضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» (می‌خواهم جانشینى در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و «قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ » (گفتند: آیا کسى را در آن می‌گمارى که در آن تباهى می‌کند و خون‌ها می‌ریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» <ref>آیه 30 سوره بقره</ref>
3. [[ابى حمزه ثمالى]] گوید: از [[امام سجاد(ع)]] پرسیدم: علت این‌که طواف هفت دور تشریع شده است چیست؟ آن‌حضرت فرمود: زیرا خداوند به ملائکه فرمود: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» (می‌خواهم جانشینى در زمین بگمارم)، پس به خداوند اعتراض نمودند و «قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ» (گفتند: آیا کسى را در آن می‌گمارى که در آن تباهى می‌کند و خون‌ها می‌ریزد)، خداوند در پاسخ آنان فرمود: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» <ref>آیه 30 سوره بقره</ref>


قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمی‌کردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و بیت المعمور که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور. <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>
قبل از این اعتراض، نور خداوند برای آنان نمایان بود و پس از آن به مدت هفت هزار سال بین آنان و نور خداوند حجاب حائل شد (انوار الهی را مشاهده نمی‌کردند) پس در این مدت پناهنده به پروردگار شدند و خداوند آنان را مورد مهر قرار داد و توبه آنان را پذیرفت و بیت المعمور که در آسمان چهارم بود برای آنان پایگاه امن قرار داد و [[بیت الله الحرام]] را در زیر آن قرار داد تا آن نیز برای مردم (مانند بیت المعمور) پایگاه امن باشد پس طواف را هفت دور واجب نمود در برابر هر هزار سال یک دور. <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 406، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>


اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت:
اما درباره قسمت دوم پرسش باید گفت:
خط ۴۱: خط ۴۱:
جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیه­‌های چهارگانه‌ای را که [[رسولان الهی]] می‌گفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند.  
جبرئیل به آنها چگونگی آمادگی برای [[احرام]] را نشان داد و تلبیه­‌های چهارگانه‌ای را که [[رسولان الهی]] می‌گفتند به آنان آموزش داد سپس آنان را تا درب [[صفا]] همراهی کرد. آنان از شتر پیاده شدند و جبرئیل میان آن دو ایستاد و رو به خانه خدا کرد و [[تکبیر]] گفت و آنان نیز تکبیر گفتند. او حمد الهی بجا آورد و آنان نیز چنین کردند. او مجد و ثنای پروردگار کرد و آنان نیز متابعت نمودند.  


پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند...». <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>
پس از این اعمال با آنان نزد حجر الاسود آمد پس جبرئیل دست خود را به آن کشید و فرمان داد که آنان نیز چنین کنند پس با آنان هفت دور طواف کرد و نزد [[مقام ابراهیم]] آمد سپس جبرئیل دو رکعت نماز خواند و آنان نیز خواندند بعد از آن بود که [[اعمال حج]] و تمام آنچه لازم است انجام دهند را به آنان نمایاند...». <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 586، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>


همچنین امام صادق(ع) فرمود: «حضرت ابراهیم وقتى اسماعیل را که شیرخواره‌اى بود در مکّه گذارد وى تشنه بود و بین کوه صفا و [[مروه]] درختى بود، مادر اسماعیل از منزلش بیرون آمد تا به کوه صفا رسید، کسى را در آنجا ندید پس گفت: آیا در این وادى کسی نیست؟  
همچنین امام صادق(ع) فرمود: «حضرت ابراهیم وقتى اسماعیل را که شیرخواره‌اى بود در مکّه گذارد وى تشنه بود و بین کوه صفا و [[مروه]] درختى بود، مادر اسماعیل از منزلش بیرون آمد تا به کوه صفا رسید، کسى را در آنجا ندید پس گفت: آیا در این وادى کسی نیست؟  
خط ۵۱: خط ۵۱:
امام صادق(ع) در ادامه فرمود: کاروانها به جهت نبود آب از مسیر [[مکه]] دوری می‌گزیدند پس فرزند ابراهیم از شدت تشنگی پاهایش را بر زمین سایید پس چشمه آبی از زمین جوشید و وقتی مادر از مروه به سوی او آمد و چشمه جوشان را دید جلوی چشمه را خاک ریخت تا آب جاری نشود و اگر این کار را نمی‌کرد حقیقتاً چشمه روان می‌گشت.
امام صادق(ع) در ادامه فرمود: کاروانها به جهت نبود آب از مسیر [[مکه]] دوری می‌گزیدند پس فرزند ابراهیم از شدت تشنگی پاهایش را بر زمین سایید پس چشمه آبی از زمین جوشید و وقتی مادر از مروه به سوی او آمد و چشمه جوشان را دید جلوی چشمه را خاک ریخت تا آب جاری نشود و اگر این کار را نمی‌کرد حقیقتاً چشمه روان می‌گشت.


آب در آن تل خاک به صورت حوضی در آمد و پرندگان به دور آن حلقه زدند و قافله‌ای که از یمن بدان سو می‌آمد وقتی پرواز پرندگان به آن نقطه را مشاهده نمودند گفتند: این پرندگان در آنجا گرد هم جمع نشدند مگر به سبب آبی که یافته‌اند پس خود را به آنجا رساندند و آب را دیده و از آن نوشیدند و همان‌جا غذایشان را خوردند و ... ». <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 432، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>
آب در آن تل خاک به صورت حوضی در آمد و پرندگان به دور آن حلقه زدند و قافله‌ای که از یمن بدان سو می‌آمد وقتی پرواز پرندگان به آن نقطه را مشاهده نمودند گفتند: این پرندگان در آنجا گرد هم جمع نشدند مگر به سبب آبی که یافته‌اند پس خود را به آنجا رساندند و آب را دیده و از آن نوشیدند و همان‌جا غذایشان را خوردند و ...». <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 432، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش</ref>
   
   
=انواع طواف در فقه شیعه=
=انواع طواف در فقه شیعه=


==طواف تحیت==  
== طواف تحیت ==  


طواف تحیت یا طواف ورود که وقتی انسان داخل مکه می‌گردد [[مستحب]] است به طواف خانه کعبه بشتابد و دور آن خانه مقدس را طواف نماید. این طواف در [[فقه شیعه]] <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ص 319، بی تا</ref>. و نیز فقه مذاهب [[حنفی]]، [[شافعی]] و [[حنبلی]] مستحب است. <ref>الجزیری، عبدالرحمن، ج 1، ص 663، بی تا</ref>
طواف تحیت یا طواف ورود که وقتی انسان داخل مکه می‌گردد [[مستحب]] است به طواف خانه کعبه بشتابد و دور آن خانه مقدس را طواف نماید. این طواف در [[فقه شیعه]] <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ص 319، بی تا</ref>. و نیز فقه مذاهب [[حنفی]]، [[شافعی]] و [[حنبلی]] مستحب است. <ref>الجزیری، عبدالرحمن، ج 1، ص 663، بی تا</ref>


==طواف زیارت یا طواف حج==
== طواف زیارت یا طواف حج ==


این عمل در فقه شیعه واجب است و بلکه از ارکان حج به حساب می‌آید. <ref>محمد جواد مغنیه، ج 1،‌ ص 188،‌1420 ق</ref>
این عمل در فقه شیعه واجب است و بلکه از ارکان حج به حساب می‌آید. <ref>محمد جواد مغنیه، ج 1، ‌ ص 188، ‌1420 ق</ref>


==طواف نساء==
== طواف نساء ==


طواف نساء در [[فقه شیعه]] واجب است ولی جز ارکان حج به حساب نمی‌آید. بنابراین چه در [[حج تمتع]] چه در [[حج قرآن]] و [[حج افراد]] و نیز بر عمره‌ها. به جز [[عمره تمتع]] واجب است مکلف این حکم اعم از زن و مرد است. اگر کسی این عمل را ترک کند اگر زن باشد تا وقتی در سال دیگر طواف نساء انجام ندهد شوهرش بر او [[حرام]] است. اگر مرد باشد به همین طریق زن به او حرام می‌شود و اگر کسی ازدواج نکرده است تا انجام دوباره آن زن گرفتن بر او حرام می‌شود.
طواف نساء در [[فقه شیعه]] واجب است ولی جز ارکان حج به حساب نمی‌آید. بنابراین چه در [[حج تمتع]] چه در [[حج قرآن]] و [[حج افراد]] و نیز بر عمره‌ها. به جز [[عمره تمتع]] واجب است مکلف این حکم اعم از زن و مرد است. اگر کسی این عمل را ترک کند اگر زن باشد تا وقتی در سال دیگر طواف نساء انجام ندهد شوهرش بر او [[حرام]] است. اگر مرد باشد به همین طریق زن به او حرام می‌شود و اگر کسی ازدواج نکرده است تا انجام دوباره آن زن گرفتن بر او حرام می‌شود.
خط ۷۱: خط ۷۱:
بعد از انجام حلق و تقصیر به مکه برمی‌گردند و طواف زیارت با دو [[رکعت]] [[نماز]] انجام می‌دهند بعد از آن سعی بین صفا و مروه انجام می‌شود و بعد از [[سعی]]، طواف نساء را انجام می‌دهند. با دو رکعت نماز مانند طواف زیارت نباید طواف نساء قبل از سعی بین صفا و مروه و نیز نباید قبل از طواف زیارت انجام شود؛ بلکه باید بعد از سعی بین صفا و مروه انجام شود. <ref>الفاضل اللنکرانی، ج 5، ص 383، 1418</ref>
بعد از انجام حلق و تقصیر به مکه برمی‌گردند و طواف زیارت با دو [[رکعت]] [[نماز]] انجام می‌دهند بعد از آن سعی بین صفا و مروه انجام می‌شود و بعد از [[سعی]]، طواف نساء را انجام می‌دهند. با دو رکعت نماز مانند طواف زیارت نباید طواف نساء قبل از سعی بین صفا و مروه و نیز نباید قبل از طواف زیارت انجام شود؛ بلکه باید بعد از سعی بین صفا و مروه انجام شود. <ref>الفاضل اللنکرانی، ج 5، ص 383، 1418</ref>


==طواف وداع==
== طواف وداع ==


طوافی است که انسان هنگام بیرون شدن از مکه انجام می‌دهد و آخرین عملی است که در مکه انجام می‌دهد. از آن جهت [[طواف وداع]] گویند که گویا با این طواف از مکه و [[مسجدالحرام]] خداحافظی و وداع می‌نماید. از نظر فقه شیعه این طواف [[مستحب]] است. <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ‌ص 319، بی تا</ref> ولی از نظر اهل سنت سه نظر وجود دارد. حنفی‌ها و حنبلی‌ها اعتقاد به وجوب این طواف دارند. ولی مالکی‌ها آن را مستحب و شافعی‌ها دو نظر دارند برخی واجب و برخی مستحب می‌دانند. <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ‌ص 319، بی تا</ref>
طوافی است که انسان هنگام بیرون شدن از مکه انجام می‌دهد و آخرین عملی است که در مکه انجام می‌دهد. از آن جهت [[طواف وداع]] گویند که گویا با این طواف از مکه و [[مسجدالحرام]] خداحافظی و وداع می‌نماید. از نظر فقه شیعه این طواف [[مستحب]] است. <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ‌ص 319، بی تا</ref> ولی از نظر اهل سنت سه نظر وجود دارد. حنفی‌ها و حنبلی‌ها اعتقاد به وجوب این طواف دارند. ولی مالکی‌ها آن را مستحب و شافعی‌ها دو نظر دارند برخی واجب و برخی مستحب می‌دانند. <ref>عبدالله بن تاج الشریعه، ‌ص 319، بی تا</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:
=انواع طواف در فقه اهل سنت=
=انواع طواف در فقه اهل سنت=


==طواف قدوم==
== طواف قدوم ==


طواف قدوم که برای بار اول ورود در مکه انجام می‌شود. این طواف از نظر [[سنی]]<nowiki/>‌ها واجب نیست، مستحب است. <ref>عبدالرحمن الجزیری،‌ ج 1،‌ص 663، بی تا</ref>
طواف قدوم که برای بار اول ورود در مکه انجام می‌شود. این طواف از نظر [[سنی]]<nowiki/>‌ها واجب نیست، مستحب است. <ref>عبدالرحمن الجزیری، ‌ ج 1، ‌ص 663، بی تا</ref>


==طواف رکن==
== طواف رکن ==


طواف رکن یا طواف زیارت که به عنوان رکن دوم [[حج]] شناخته شده است. زمان انجام این طواف در روز دهم ذی الحجه است و آخر وقت آن بر اساس نظر [[حنفی]]<nowiki/>‌ها تا آخر عمر است. اگر در روز دهم انجام نشد در آخر عمر هم می‌تواند انجام دهد. [[مالکی]]<nowiki/>‌ها معتقدند از اول روز دهم تا آخر ماه ذی الحجه وقت انجام طواف رکن است. [[شافعی]] و حنبلی‌ها معتقدند که اول وقت آن از نصف شب دهم ذی الحجه است و آخر آن تا بی نهایت است.<ref>عبدالرحمن الجزیری،‌ ج 1،‌ص 664، بی تا</ref>
طواف رکن یا طواف زیارت که به عنوان رکن دوم [[حج]] شناخته شده است. زمان انجام این طواف در روز دهم ذی الحجه است و آخر وقت آن بر اساس نظر [[حنفی]]<nowiki/>‌ها تا آخر عمر است. اگر در روز دهم انجام نشد در آخر عمر هم می‌تواند انجام دهد. [[مالکی]]<nowiki/>‌ها معتقدند از اول روز دهم تا آخر ماه ذی الحجه وقت انجام طواف رکن است. [[شافعی]] و حنبلی‌ها معتقدند که اول وقت آن از نصف شب دهم ذی الحجه است و آخر آن تا بی نهایت است.<ref>عبدالرحمن الجزیری، ‌ ج 1، ‌ص 664، بی تا</ref>


==طواف الوداع==
== طواف الوداع ==


طوافی است که حجاج برای آخرین بار در مکه انجام می‌دهد و بعد از آن از مکه خارج می‌شود از آن جهت طواف وداع گفته‌اند که حاج با این طواف با مکه و کعبه وداع می‌کند قبلا ذکر گردیده است.
طوافی است که حجاج برای آخرین بار در مکه انجام می‌دهد و بعد از آن از مکه خارج می‌شود از آن جهت طواف وداع گفته‌اند که حاج با این طواف با مکه و کعبه وداع می‌کند قبلا ذکر گردیده است.


بنابراین سنی‌ها طوافی به نام طواف النساء را به رسمیت نمی‌شناسند. <ref>المغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه ، دار الجود،‌ بیروت،‌ 1404ق</ref>
بنابراین سنی‌ها طوافی به نام طواف النساء را به رسمیت نمی‌شناسند. <ref>المغنیه، محمد جواد، الفقه علی مذاهب الخمسه، دار الجود، ‌ بیروت، ‌ 1404ق</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۴٬۹۳۳

ویرایش