۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|3}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
'''عبدالله بن زبیر بن عوام بن خُوَیلد مکنّا به ابوبکر و ابوخُبَیب''' صحابی خردسال و از مدعیان خلافت در مکه بود. او در هفت یا هشت سالگی در میان جمعی از کودکان مسلمان با [[پیامبر گرامی]](ص) [[بیعت]] کرد. در زمان عثمان در روند یکسانسازی مصاحف درکنار زید بن ثابت و سعید بن عاص در زمره کاتبان نسخههای [[قرآن]] بود. | '''عبدالله بن زبیر بن عوام بن خُوَیلد مکنّا به ابوبکر و ابوخُبَیب''' صحابی خردسال و از مدعیان خلافت در مکه بود. او در هفت یا هشت سالگی در میان جمعی از کودکان مسلمان با [[پیامبر گرامی]](ص) [[بیعت]] کرد. در زمان عثمان در روند یکسانسازی مصاحف درکنار زید بن ثابت و سعید بن عاص در زمره کاتبان نسخههای [[قرآن]] بود. | ||
خواهرزاده [[عایشه]]<ref>ر.ک:مقاله عایشه</ref> بود و با او ارتباط نزدیکی داشت. او پس از کنارهگیری از طرفین درگیر در صفین به دعوت [[معاویه]] در جمع کنارهگیران از [[امام علی]] (ع) برای نظارت بر حکمیت به دومة الجندل رفت. با معاویه بیعت کرد ولی برای فرار از بیعت با [[یزید]] به [[مکه]] پناه برد. ابن زبیر پس از مرگ یزید از دیگران بیعت گرفت و به خلافت رسید. بزرگان [[بنیهاشم]] در مکه با او بیعت نکردند. وی پس از خلافت به تعمیر و تجدید بنای کعبه (که در لشکرکشی یزید خراب شده بود) پرداخت. او در محاصره دوم مکه به دست حجاج کشته شد. | خواهرزاده [[عایشه]]<ref>ر. ک:مقاله عایشه</ref> بود و با او ارتباط نزدیکی داشت. او پس از کنارهگیری از طرفین درگیر در صفین به دعوت [[معاویه]] در جمع کنارهگیران از [[امام علی]] (ع) برای نظارت بر حکمیت به دومة الجندل رفت. با معاویه بیعت کرد ولی برای فرار از بیعت با [[یزید]] به [[مکه]] پناه برد. ابن زبیر پس از مرگ یزید از دیگران بیعت گرفت و به خلافت رسید. بزرگان [[بنیهاشم]] در مکه با او بیعت نکردند. وی پس از خلافت به تعمیر و تجدید بنای کعبه (که در لشکرکشی یزید خراب شده بود) پرداخت. او در محاصره دوم مکه به دست حجاج کشته شد. | ||
=نسب و ویژگیهای ظاهری عبدالله بن زبیر= | =نسب و ویژگیهای ظاهری عبدالله بن زبیر= | ||
عبدالله بن زبیر بن عوام بن خُوَیلد از تیره بنیاسد قریش مکنّا به ابوبکر و ابوخُبَیب و پدرش عمهزاده پیامبر و مادرش اسماء، دختر ابوبکر است.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۰۵؛ اسدالغابه، ج۳، ص۱۳۸</ref> ابنزبیر بارها به این نسبتها افتخار میکرد. <ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۶۱؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۹۶</ref> بنا بر سخن مشهور | عبدالله بن زبیر بن عوام بن خُوَیلد از تیره بنیاسد قریش مکنّا به ابوبکر و ابوخُبَیب و پدرش عمهزاده پیامبر و مادرش اسماء، دختر ابوبکر است.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۰۵؛ اسدالغابه، ج۳، ص۱۳۸</ref> ابنزبیر بارها به این نسبتها افتخار میکرد. <ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۶۱؛ اخبار الدولة العباسیه، ص۹۶</ref> بنا بر سخن مشهور او نخستین نوزادی بود که پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه درمیان مسلمانان در شوال سال اول ق. زاده شد. مسلمانان با شنیدن خبر تولد او از خوشحالی یکباره تکبیر گفتند؛ زیرا تولد وی نشانه بطلان شایعه یهودیان بود که به ادعای خویش میخواستند با جادو مانع تولد نوزادان مسلمانان شوند و بدین ترتیب نسل مسلمانان را به تدریج منقرض کنند. پیامبر کام ابن زبیر را با خرما برداشت و او را عبدالله نامید و ابوبکر در گوشهایش اذان گفت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۳۱-۳۲؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۳۷؛ الاصابه، ج۴، ص۸۰</ref> او پوستی به رنگ سبز تیره و بدنی لاغر و نحیف، قدی میانه، محاسنی زرد و بسیار کم پشت <ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۴۴۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۵</ref> و موهایی بلند و پر پشت <ref>الکامل، ج۴، ص۳۶۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۳۳۵</ref> داشت و پدرش وی را شبیهترین مردم به ابوبکر میدانست. <ref>الاصابه، ج۴، ص۸۱</ref> | ||
=تولد عبدالله بن زبیر= | =تولد عبدالله بن زبیر= | ||
روایات تاریخی سال تولد ابن زبیر را با اختلافی اندک گزارش کردهاند. <ref> | روایات تاریخی سال تولد ابن زبیر را با اختلافی اندک گزارش کردهاند. <ref>الاستیعاب، ج3،ص:905</ref> بنا بر سخن مشهور، او نخستین مولود مسلمانان پس از هجرت، در شهر مدینه بود و در شوال سال اول ق. زاده شد. <ref>الطبقات، خامسه2، ص31-32؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص437؛ الاصابه، ج4، ص80؛ تاریخ الطبری/ترجمه، ج3،ص:924؛ دائرةالمعارف اسلام، ج1، ص54، ذیل مدخل “ʿAbd Allāh b. al-Zubayr” </ref> مسلمانان با شنیدن خبر تولد او، به اظهار شادمانی پرداختند؛ زیرا [[یهودیان]] ادعا کرده بودند که با جادو، مانع تولد نوزادان [[مسلمانان]] میشوند و نسل مسلمانان را منقرض میکنند. گفتهاند که پیامبر(ص) نیز شاد شد و کام ابن زبیر را با خرما برداشت و او را عبدالله نامید و ابوبکر در گوشهایش [[اذان]] گفت. <ref>الطبقات، خامسه2، ص31-32؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص437؛ الاصابه، ج4، ص80</ref> | ||
با توجه به برخی از روایات [[شیعه]] و [[سنی]] ازدواج زبیر با اسماء از طریق [[متعه]] بوده <ref>طحاوی، شرح معانی الاثار، ج3، ص24؛ | با توجه به برخی از روایات [[شیعه]] و [[سنی]] ازدواج زبیر با اسماء از طریق [[متعه]] بوده <ref>طحاوی، شرح معانی الاثار، ج3، ص24؛ عسکری، ازدواج موقت در اسلام، ۵۲ ۵۰ </ref> و عبدالله بن زبیر اولین نوزادی است که از این طریق متولد می شود. <ref>العقد الفرید، ج4، ص14 </ref> | ||
ابن زبیر در هفت یا هشت سالگی، همراه جمعی از کودکان مسلمان با پیامبر (ص)بیعت کرد و از این رو، او را از [[صحابه صِغار]] پیامبر شمردهاند. <ref>الاصابه، ج4، ص81؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص430؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص364</ref> | ابن زبیر در هفت یا هشت سالگی، همراه جمعی از کودکان مسلمان با پیامبر (ص)بیعت کرد و از این رو، او را از [[صحابه صِغار]] پیامبر شمردهاند. <ref>الاصابه، ج4، ص81؛ تاریخ الاسلام، ج5، ص430؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص364</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=عبدالله بن زبیر دوره پس از پیامبر(ص)= | =عبدالله بن زبیر دوره پس از پیامبر(ص)= | ||
ابن زبیر در روزگار پیامبر خردسال بود. از او در جنگ ها یا ماجراهای مهم سیاسی و اجتماعی خبری نیست. تنها گفتهاند او در دوره ابوبکر در نبرد یرموک (سال15ق./۶۳۶م.)علیه [[روم]] همراه پدرش زبیر بود؛ ولی سن او به اندازهای نبود که در نبرد شرکت کند. <ref>تاریخ طبری، ج3، ص571؛ الاصابه، ج3، ص334</ref> | ابن زبیر در روزگار پیامبر خردسال بود. از او در جنگ ها یا ماجراهای مهم سیاسی و اجتماعی خبری نیست. تنها گفتهاند او در دوره ابوبکر در نبرد یرموک (سال15ق. /۶۳۶م.)علیه [[روم]] همراه پدرش زبیر بود؛ ولی سن او به اندازهای نبود که در نبرد شرکت کند. <ref>تاریخ طبری، ج3، ص571؛ الاصابه، ج3، ص334</ref> | ||
نام عبدالله بن زبیر اندک اندک از زمان [[عثمان]]<ref>ر.ک:مقاله عثمان</ref> در منابع پربسامد میشود. او در این دوره سِمَتهای مختلفی یافت. به نقل طبری(م. 310ق.)، او در حمله به مناطق شمال [[ایران]] فعلی([[خراسان]] قدیم) در سال 29-30ق. همراه سعید بن العاص بود. <ref> تاریخ | نام عبدالله بن زبیر اندک اندک از زمان [[عثمان]]<ref>ر. ک:مقاله عثمان</ref> در منابع پربسامد میشود. او در این دوره سِمَتهای مختلفی یافت. به نقل طبری(م. 310ق.)، او در حمله به مناطق شمال [[ایران]] فعلی([[خراسان]] قدیم) در سال 29-30ق. همراه سعید بن العاص بود. <ref> تاریخ الطبری، ج4،ص:270؛ همچنین نک: دائرةالمعارف اسلام، ج1، ص55، ذیل مدخل “ʿAbd Allāh b. al-Zubayr”</ref> در ماجرای جمع آوری و یکسانسازی مصاحف از کاتبان نسخههای قرآن بود. <ref>انساب الاشراف، ج10، ص176؛ اسدالغابه، ج3، ص328؛ البدایة و النهایه، ج8، ص335</ref> در حمله به مغرب به سال 27 یا 28ق. تحت فرماندهی عبدالله بن سعد بن ابیسَرْح شرکت داشت. از خود او نقل کرده اند که با کشتن فرمانده لشکر دشمن، پیروزی مسلمانان را باعث شد. <ref>فتوح البلدان، ص224؛ المنتظم، ج4، ص344</ref> ابن زبیر در ماجرای شورش مردم علیه عثمان، بر خلاف پدر و خالهاش عایشه، در کنار عثمان بود و از او دفاع میکرد. <ref>تاریخ خلیفه، ص102؛ البدایة و النهایه، ج7، ص181</ref> او نمایندگی عثمان را در مواجهه با معترضان و امامت جماعت را هنگام محاصره خانهاش بر عهده گرفت و در این ماجرا زخمی شد. <ref>الطبقات، ج2، ص36؛ انساب الاشراف، ج5، ص564</ref> | ||
=عبدالله بن زبیر دوره امام علی(ع)= | =عبدالله بن زبیر دوره امام علی(ع)= | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
پیش از شروع جنگ ابن زبیر دریافت که پدرش زبیر از شرکت در ماجرای جمل پشیمان شده و قصد دارد از آن کناره گیرد. بدین رو کوشید تا مانع رفتن او از صحنه نبرد شود؛ ولی موفق نشد. <ref>الفتوح، ج2، ص470؛ مروج الذهب، ج2، ص363</ref> میان او خالهاش عایشه، رابطه عاطفی عمیقی برقرار بود<ref>نجاتی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ذیل مدخل «ابن زبیر»(http://hajj.ir/99/3019</ref>، عائشه هنگام مرگ او را وصی خود کرد <ref>فتح الباری، ج4، ص476</ref> و از برخی قرائن بر میآید که در ماجرای جنگ جمل، عائشه تحت تاثیر القائات او بوده است. <ref>الاستیعاب، ج3، ص910؛ تاریخ الاسلام، ج4، ص246</ref> | پیش از شروع جنگ ابن زبیر دریافت که پدرش زبیر از شرکت در ماجرای جمل پشیمان شده و قصد دارد از آن کناره گیرد. بدین رو کوشید تا مانع رفتن او از صحنه نبرد شود؛ ولی موفق نشد. <ref>الفتوح، ج2، ص470؛ مروج الذهب، ج2، ص363</ref> میان او خالهاش عایشه، رابطه عاطفی عمیقی برقرار بود<ref>نجاتی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ذیل مدخل «ابن زبیر»(http://hajj.ir/99/3019</ref>، عائشه هنگام مرگ او را وصی خود کرد <ref>فتح الباری، ج4، ص476</ref> و از برخی قرائن بر میآید که در ماجرای جنگ جمل، عائشه تحت تاثیر القائات او بوده است. <ref>الاستیعاب، ج3، ص910؛ تاریخ الاسلام، ج4، ص246</ref> | ||
هنگام ورود لشکریان جمل به [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> ابن زبیر که فرمانده پیاده نظام بود، بر خلاف پیمان آتش بسی که با عثمان بن حُنَیْف حاکم بصره تا رسیدن امام علی(ع)بسته بودند، با گروهی، 40 نفر از محافظان [[مسلمان]] را کشت و [[بیت المال|بیت المال]] را تصرف کرد. <ref>فتوح البلدان، ص365؛ الاستیعاب، ج1، ص368</ref> | هنگام ورود لشکریان جمل به [[بصره]]<ref>ر. ک:مقاله بصره</ref> ابن زبیر که فرمانده پیاده نظام بود، بر خلاف پیمان آتش بسی که با عثمان بن حُنَیْف حاکم بصره تا رسیدن امام علی(ع)بسته بودند، با گروهی، 40 نفر از محافظان [[مسلمان]] را کشت و [[بیت المال|بیت المال]] را تصرف کرد. <ref>فتوح البلدان، ص365؛ الاستیعاب، ج1، ص368</ref> | ||
=مناسبات عایشه و عبدالله بن زبیر= | =مناسبات عایشه و عبدالله بن زبیر= | ||
ابن زبیر را عایشه از کودکی نزد خود نگهداری کرد. بدین ترتیب رابطه عاطفی شدیدی میان عایشه و ابن زبیر شکل گرفت؛ به گونهای که پس از [[رسول خدا]](ص) و [[ابوبکر]]<ref>ر.ک:مقاله ابوبکر</ref>، او نزد عایشه از همه محبوبتر بود. <ref>المعجم الاوسط، ج۲، ص۳۷۳؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۳۹</ref> همین محبت باعث شد تا در امور مختلف به او توجه ویژه داشته باشد. از جمله وقتی فرزندان صحابه نزد وی آمدند تا جای ستون قرعه را به آنان نشان دهد، از این کار سر باززد؛ اما وقتی از اطراف وی پراکنده شدند، جایگاه ستون قرعه را تنها برای ابن زبیر مشخص کرد. <ref>الطبقات، ج۸، ص۱۳۱</ref> | ابن زبیر را عایشه از کودکی نزد خود نگهداری کرد. بدین ترتیب رابطه عاطفی شدیدی میان عایشه و ابن زبیر شکل گرفت؛ به گونهای که پس از [[رسول خدا]](ص) و [[ابوبکر]]<ref>ر. ک:مقاله ابوبکر</ref>، او نزد عایشه از همه محبوبتر بود. <ref>المعجم الاوسط، ج۲، ص۳۷۳؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۳۹</ref> همین محبت باعث شد تا در امور مختلف به او توجه ویژه داشته باشد. از جمله وقتی فرزندان صحابه نزد وی آمدند تا جای ستون قرعه را به آنان نشان دهد، از این کار سر باززد؛ اما وقتی از اطراف وی پراکنده شدند، جایگاه ستون قرعه را تنها برای ابن زبیر مشخص کرد. <ref>الطبقات، ج۸، ص۱۳۱</ref> | ||
بر پایه گزارشی، ابن زبیر به بهانه خرید حجره عایشه که محل دفن پیامبر گرامی و [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اول و دوم است، اموال بسیاری در اختیار او قرار داد. این اموال آن قدر فراوان بودکه پنج شتر بزرگ آن را برای عایشه بردند. او شرط کرد که این حجره تا زنده بودن عایشه در اختیارش باشد. وقتی ابن زبیر آگاه شد که عایشه خانهاش را فروخته و بهای آن را [[صدقه]] داده، تهدید کرد که او را به سبب این ولخرجی از تصرف در اموالش محروم کند. عایشه به سبب این توهین سوگند یاد کرد که هرگز او را به حضور نپذیرد؛ اما محبت میان این دو باعث شد تا ابن زبیر با ترفندی به دیدن عایشه برود. عایشه برای کفاره شکستن سوگندش ۴۰ یا ۱۰۰ [[برده]] را آزاد <ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰؛ الادب المفرد، ج۱، ص۱۴۳</ref> و خود را برای شکستن سوگند ملامت کرد. <ref> السنن الکبری، ج۶، ص۶۲</ref> به گفته عایشه، او پس از دفن شدن عمر در کنار رسول خدا، همیشه با حجاب کامل در حجره خود زندگی میکرد تا این که ابن زبیر دیوار و حائل میان قبرها و محل سکونت او را بنا کرد. <ref>الطبقات، ج۲، ص۲۲۵؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۱۱</ref> | بر پایه گزارشی، ابن زبیر به بهانه خرید حجره عایشه که محل دفن پیامبر گرامی و [[خلیفه]]<ref>ر. ک:مقاله خلیفه</ref> اول و دوم است، اموال بسیاری در اختیار او قرار داد. این اموال آن قدر فراوان بودکه پنج شتر بزرگ آن را برای عایشه بردند. او شرط کرد که این حجره تا زنده بودن عایشه در اختیارش باشد. وقتی ابن زبیر آگاه شد که عایشه خانهاش را فروخته و بهای آن را [[صدقه]] داده، تهدید کرد که او را به سبب این ولخرجی از تصرف در اموالش محروم کند. عایشه به سبب این توهین سوگند یاد کرد که هرگز او را به حضور نپذیرد؛ اما محبت میان این دو باعث شد تا ابن زبیر با ترفندی به دیدن عایشه برود. عایشه برای کفاره شکستن سوگندش ۴۰ یا ۱۰۰ [[برده]] را آزاد <ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰؛ الادب المفرد، ج۱، ص۱۴۳</ref> و خود را برای شکستن سوگند ملامت کرد. <ref> السنن الکبری، ج۶، ص۶۲</ref> به گفته عایشه، او پس از دفن شدن عمر در کنار رسول خدا، همیشه با حجاب کامل در حجره خود زندگی میکرد تا این که ابن زبیر دیوار و حائل میان قبرها و محل سکونت او را بنا کرد. <ref>الطبقات، ج۲، ص۲۲۵؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۱۱</ref> | ||
ابن زبیر به عنوان وصی عایشه پس از مرگ او به سال ۵۷ق. بر پیکرش [[نماز]] گزارد و او را که بر پایه وصیت خودش به سبب برخی از کارهایش که ابن حجر آن را شرکت در جنگ جمل میداند <ref>فتح الباری، ج۴، ص۴۷۶</ref> ، از دفن شدن در کنار پیامبر احساس شرم میکرد، در کنار دیگر همسران پیامبر در [[بقیع]] دفن کرد. <ref>المعارف، ص۱۳۴؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۲۱</ref> | ابن زبیر به عنوان وصی عایشه پس از مرگ او به سال ۵۷ق. بر پیکرش [[نماز]] گزارد و او را که بر پایه وصیت خودش به سبب برخی از کارهایش که ابن حجر آن را شرکت در جنگ جمل میداند <ref>فتح الباری، ج۴، ص۴۷۶</ref>، از دفن شدن در کنار پیامبر احساس شرم میکرد، در کنار دیگر همسران پیامبر در [[بقیع]] دفن کرد. <ref>المعارف، ص۱۳۴؛ وفاء الوفاء، ج۲، ص۱۲۱</ref> | ||
=بازسازی کعبه به دست عبدالله بن زبیر= | =بازسازی کعبه به دست عبدالله بن زبیر= | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
بر پایه این گزارش، پیامبر تأکید فرموده بود که اگر میتوانست کعبه را خراب میکرد و آن را بر پایه طرح ابراهیم(ع) میساخت و دو دَرِ شرقی و غربی برای ورود و خروج آن قرار میداد. پیامبر بخشهایی از کعبه را که در حجر مانده بود، برای عایشه معین کرده <ref> اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ السنن الصغری، ج۴، ص۱۷۲؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶</ref> و عایشه نیز آن را به ابن زبیر نشان داده بود. <ref>سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱</ref> دستیابی به افتخار بازسازی کعبه[۱۸۹] و زدودن اتهام آتش زدن کعبه را نیز میتوان در تصمیم او برای بازسازی کعبه دخیل دانست. او از افراد مختلف درباره این کار نظرخواهی کرد؛ اما بیشتر مردم، به ویژه ابن عباس، بدان سبب که این کار حاکمان بعدی را در تخریب کعبه گستاخ میکند، با آن مخالفت ورزیدند. | بر پایه این گزارش، پیامبر تأکید فرموده بود که اگر میتوانست کعبه را خراب میکرد و آن را بر پایه طرح ابراهیم(ع) میساخت و دو دَرِ شرقی و غربی برای ورود و خروج آن قرار میداد. پیامبر بخشهایی از کعبه را که در حجر مانده بود، برای عایشه معین کرده <ref> اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ السنن الصغری، ج۴، ص۱۷۲؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶</ref> و عایشه نیز آن را به ابن زبیر نشان داده بود. <ref>سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱</ref> دستیابی به افتخار بازسازی کعبه[۱۸۹] و زدودن اتهام آتش زدن کعبه را نیز میتوان در تصمیم او برای بازسازی کعبه دخیل دانست. او از افراد مختلف درباره این کار نظرخواهی کرد؛ اما بیشتر مردم، به ویژه ابن عباس، بدان سبب که این کار حاکمان بعدی را در تخریب کعبه گستاخ میکند، با آن مخالفت ورزیدند. | ||
او پیشنهاد کرد که به تعمیر و ترمیم کعبه بسنده شود <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۴۹</ref> ؛ ولی ابن زبیر این کار را مخالف شأن کعبه دانست. [[جابر بن عبدالله انصاری]] و جمعی از سرشناسان نیز با بازسازی کامل کعبه موافق بودند. سرانجام عبدالله بن زبیر در روز شنبه ۱۵ جمادی الثانی سال ۶۴ق. تخریب کعبه را به دست خود آغاز کرد. <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹</ref> بر پایه روایتی از پیامبر، مردانی حبشی با ساقهای باریک و نحیف تخریبگر کعبه قلمداد شده بودند. ابن زبیر برای آن که کارش مصداق این حدیث شناخته شود، چند غلام حبشی را برای این کار به خدمت گرفت <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الروض المعطار، ص۹۴؛ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱</ref> و دیوارهای کعبه را کاملاً فروریخت. | او پیشنهاد کرد که به تعمیر و ترمیم کعبه بسنده شود <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۴۹</ref>؛ ولی ابن زبیر این کار را مخالف شأن کعبه دانست. [[جابر بن عبدالله انصاری]] و جمعی از سرشناسان نیز با بازسازی کامل کعبه موافق بودند. سرانجام عبدالله بن زبیر در روز شنبه ۱۵ جمادی الثانی سال ۶۴ق. تخریب کعبه را به دست خود آغاز کرد. <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹</ref> بر پایه روایتی از پیامبر، مردانی حبشی با ساقهای باریک و نحیف تخریبگر کعبه قلمداد شده بودند. ابن زبیر برای آن که کارش مصداق این حدیث شناخته شود، چند غلام حبشی را برای این کار به خدمت گرفت <ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الروض المعطار، ص۹۴؛ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱</ref> و دیوارهای کعبه را کاملاً فروریخت. | ||
مردم مکه از ترس نازل شدن عذاب به سمت [[منا]] گریختند. | مردم مکه از ترس نازل شدن عذاب به سمت [[منا]] گریختند. او محل کعبه و حجر اسماعیل و پایههای آن را تا رسیدن به سنگهای عظیمی که مانند انگشتان دو دست یا گردنهای شتر در هم تنیده شده بودند، حفرکرد.<ref> الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲۳؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۰</ref> با ضربه زدن به این پایهها که تا حجر اسماعیل ادامه داشت، تمام مکه به شدت به حرکت درآمد و کسانی که به تخریب و بازسازی کعبه رأی داده بودند، پشیمان شدند و همه مردم به وحشت افتادند. این حفاری و پایهگذاری خانه بر پایههای ابراهیمی تحت نظارت شماری از بزرگان مکه انجام شد. به گزارش مجاهد بن جبر، بخشی از حجرالاسود که در داخل دیوار کعبه مانده و در این بازسازی نمایان شده بود، رنگ سفید داشت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۹۲</ref> ابن زبیر به توصیه ابن عباس حصاری چوبی گرداگرد پایههای کعبه قرارداد تا مردم پیرامون آن طواف کنند و به سوی آن نماز بخوانند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸</ref> | ||
ابن زبیر در این بازسازی با افراد سالخورده و آگاه درباره کعبه مشورت نمود و سنگهای مورد نیاز خود را از همان هفت کوه ([[حَراء]]، ثَبِیر، مَقطع، خَنْدَمه، حلحله، مِفجَر مزدلفه، مِقلَع الکعبه) استخراج کرد که قریش برای بازسازی پیشین کعبه از آن استفاده کرده بود. نیز ملات کعبه را از گچ با دوام یمنی برگزید که به سفارش او از صنعا وارد میشد. در مدت بازسازی کعبه، حجرالاسود در پارچهای از حریر گرانبهای سفید درون جعبهای همراه دیگر اشیای کعبه، در [[دارالندوه]] نگهداری میشد. <ref> انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۰</ref> بر پایه گزارشی، او در حفاری حجر اسماعیل به سنگی سبز برخورد که عبدالله بن صفوان آن را قبر اسماعیل دانست و به حال خود رها کرد. <ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱</ref> | ابن زبیر در این بازسازی با افراد سالخورده و آگاه درباره کعبه مشورت نمود و سنگهای مورد نیاز خود را از همان هفت کوه ([[حَراء]]، ثَبِیر، مَقطع، خَنْدَمه، حلحله، مِفجَر مزدلفه، مِقلَع الکعبه) استخراج کرد که قریش برای بازسازی پیشین کعبه از آن استفاده کرده بود. نیز ملات کعبه را از گچ با دوام یمنی برگزید که به سفارش او از صنعا وارد میشد. در مدت بازسازی کعبه، حجرالاسود در پارچهای از حریر گرانبهای سفید درون جعبهای همراه دیگر اشیای کعبه، در [[دارالندوه]] نگهداری میشد. <ref> انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۰</ref> بر پایه گزارشی، او در حفاری حجر اسماعیل به سنگی سبز برخورد که عبدالله بن صفوان آن را قبر اسماعیل دانست و به حال خود رها کرد. <ref>البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
=کشتهشدن عبدالله بن زبیر= | =کشتهشدن عبدالله بن زبیر= | ||
ابن زبیر سرانجام دانست که تاب مقاومت در برابر سپاه [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> را ندارد. وی به سفارش مادرش با یارانی اندک تا واپسین لحظه و در حالی که به کعبه تکیه داده بود جنگید و به دست مردانی از بنیسکون و بنیمراد کشته شد. | ابن زبیر سرانجام دانست که تاب مقاومت در برابر سپاه [[شام]]<ref>ر. ک:مقاله شام</ref> را ندارد. وی به سفارش مادرش با یارانی اندک تا واپسین لحظه و در حالی که به کعبه تکیه داده بود جنگید و به دست مردانی از بنیسکون و بنیمراد کشته شد. | ||
در این نبرد ۲۴۰ نفر همراه ابن زبیر کشته شدند و خون برخی از آنان تا درون کعبه جاری شد. سر او را همراه سر عبدالله بن مطیع و عبدالله بن صفوان به مدینه بردند و آنجا نصب کردند. سپس این سرها را برای عبدالملک بردند و هر یک از حاملان سرها ۵۰۰ دینار پاداش گرفت. روایتهای دیگر محل قتل ابن زبیر را نزدیک حجون دانستهاند. بر پایه برخی روایتها عبدالملک سر ابن زبیر را برای تسلیمکردن عبدالله بن خازم حاکم ابن زبیر در [[خراسان]] به آن دیار فرستاد و او سر را همان جا دفن کرد. | در این نبرد ۲۴۰ نفر همراه ابن زبیر کشته شدند و خون برخی از آنان تا درون کعبه جاری شد. سر او را همراه سر عبدالله بن مطیع و عبدالله بن صفوان به مدینه بردند و آنجا نصب کردند. سپس این سرها را برای عبدالملک بردند و هر یک از حاملان سرها ۵۰۰ دینار پاداش گرفت. روایتهای دیگر محل قتل ابن زبیر را نزدیک حجون دانستهاند. بر پایه برخی روایتها عبدالملک سر ابن زبیر را برای تسلیمکردن عبدالله بن خازم حاکم ابن زبیر در [[خراسان]] به آن دیار فرستاد و او سر را همان جا دفن کرد. | ||
حجاج پیکر ابن زبیر را تا یک سال از پا آویخت. سرانجام به خواهش مادرش اسماً پیکر را به او دادند. اسماً پیکر فرزندش را در قبرستان حجون مکه به خاک سپرد. بر پایه گزارش مصعب بن عبدالله پیکر ابن زبیر را به مدینه انتقال دادند و در خانه مادر بزرگش صفیه دفن کردند که بعدها به [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> پیامبر (ص) ملحق شد.<ref>فرزند نامبارک زبیر که او را از همراهی با اهل بیت(ع) باز داشت ... | حجاج پیکر ابن زبیر را تا یک سال از پا آویخت. سرانجام به خواهش مادرش اسماً پیکر را به او دادند. اسماً پیکر فرزندش را در قبرستان حجون مکه به خاک سپرد. بر پایه گزارش مصعب بن عبدالله پیکر ابن زبیر را به مدینه انتقال دادند و در خانه مادر بزرگش صفیه دفن کردند که بعدها به [[مسجد]]<ref>ر. ک:مقاله مسجد</ref> پیامبر (ص) ملحق شد.<ref>فرزند نامبارک زبیر که او را از همراهی با اهل بیت(ع) باز داشت ... | ||
https://www.mehrnews.com › news</ref> | https://www.mehrnews.com › news</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
[[رده:حاضران در سقیفه]] | [[رده:حاضران در سقیفه]] | ||
[[رده: اصحاب پیامبر ص]] | [[رده:اصحاب پیامبر ص]] | ||
[[رده:فتنه اول جنگ جمل]] | [[رده:فتنه اول جنگ جمل]] |