۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
'''عرفات''' نام کوهی نزدیک مکه است؛ منطقه وسیعى است با مساحت حدود ۱۸ کیلومتر مربع در شرق [[مکه]] معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه [[طائف]] و مکه قرار گرفته است و زائران [[بیت الله الحرام]] در نهم ذى الحجه از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. | '''عرفات''' نام کوهی نزدیک مکه است؛ منطقه وسیعى است با مساحت حدود ۱۸ کیلومتر مربع در شرق [[مکه]] معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه [[طائف]] و مکه قرار گرفته است و زائران [[بیت الله الحرام]] در نهم ذى الحجه از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. | ||
در نقلى آمده است که [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref> و [[حوا]] پس از [[هبوط]] از [[بهشت]]<ref>ر.ک:مقاله بهشت</ref> و آمدن به کره خاکى در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. | در نقلى آمده است که [[آدم]]<ref>ر. ک:مقاله آدم</ref> و [[حوا]] پس از [[هبوط]] از [[بهشت]]<ref>ر. ک:مقاله بهشت</ref> و آمدن به کره خاکى در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل این منطقه «عرفات» و این روز «عرفه» نام گرفته است. | ||
همچنین گفتهاند که [[جبرئیل]] هنگامی که [[مناسک حج]] را به [[ابراهیم]]<ref>ر.ک:مقاله ابراهیم</ref> می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفتهاند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. | همچنین گفتهاند که [[جبرئیل]] هنگامی که [[مناسک حج]] را به [[ابراهیم]]<ref>ر. ک:مقاله ابراهیم</ref> می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد و نیز گفتهاند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. | ||
=معنای لغوی عرفات= | =معنای لغوی عرفات= | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز میگویند، و از مشرق به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است، و از جنوب به سلسله کوهی که مرتفعترین آن را «ام الرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه. که تمامی این مناطق از آن قریش بوده است. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 6، ص 57</ref> | عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز میگویند، و از مشرق به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است، و از جنوب به سلسله کوهی که مرتفعترین آن را «ام الرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه. که تمامی این مناطق از آن قریش بوده است. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 6، ص 57</ref> | ||
درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا میخوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبلالرحمه»، «قُرَین»، «الال»- به کسر و فتح الف- و «نابت» نامیده شده است. <ref>معالم مکه التأریخیه و الاثریه، ص 182</ref> و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شده است. | درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا میخوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبلالرحمه»، «قُرَین»، «الال» - به کسر و فتح الف- و «نابت» نامیده شده است. <ref>معالم مکه التأریخیه و الاثریه، ص 182</ref> و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شده است. | ||
=تاریخچه عرفات= | =تاریخچه عرفات= | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
بر اساس گزارش تاریخ، پیشینه این نام و این سرزمین، به زمان [[حضرت آدم (ع)]] میرسد، آن گاه که او و همسرش حوا از بهشت رانده شده و پس از مدتی یکدیگر را در این سرزمین یافتند و از همین رو، برخی این دیدار را علت نامگذاری این نقطه از زمین، به «عرفات» دانستهاند. <ref> لسان العرب، ج 9، ص 157</ref> از آن پس و به دنبال تشریع [[حج]]، وقوف در عرفات به عنوان امری واجب مطرح شد. <ref> شفاءالغرام، ج 2، ص 36 و 108</ref> لیکن شهرت این سرزمین، از زمان [[حضرت ابراهیم (ع)]] به بعد است. تا قبل از پیدایش [[زمزم]] به دلیل وجود چاههای آب در اطراف عرفات برخی قبایل چون جرهمیان، این منطقه را به عنوان محل سکونت خود برگزیده بودند. | بر اساس گزارش تاریخ، پیشینه این نام و این سرزمین، به زمان [[حضرت آدم (ع)]] میرسد، آن گاه که او و همسرش حوا از بهشت رانده شده و پس از مدتی یکدیگر را در این سرزمین یافتند و از همین رو، برخی این دیدار را علت نامگذاری این نقطه از زمین، به «عرفات» دانستهاند. <ref> لسان العرب، ج 9، ص 157</ref> از آن پس و به دنبال تشریع [[حج]]، وقوف در عرفات به عنوان امری واجب مطرح شد. <ref> شفاءالغرام، ج 2، ص 36 و 108</ref> لیکن شهرت این سرزمین، از زمان [[حضرت ابراهیم (ع)]] به بعد است. تا قبل از پیدایش [[زمزم]] به دلیل وجود چاههای آب در اطراف عرفات برخی قبایل چون جرهمیان، این منطقه را به عنوان محل سکونت خود برگزیده بودند. | ||
مرحوم [[محمد تقی مجلسی]]<ref>ر.ک:مقاله محمد تقی مجلسی</ref> قدس سره نوشته است: «...جرهمیان تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که به واسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند. <ref> بحارالانوار، ج 12، ص 98، باب 5، ح 6</ref> لیکن با پر شدن [[چاه زمزم]] به وسیله جرهمیان و کمبود آب در مکه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند. برخی در آنجا ساکن شده و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان میآمدند. مدتی بعد، آب چاههای موجود در عرفات را به مکه منتقل و مردم از آن بهره میگرفتند. | مرحوم [[محمد تقی مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله محمد تقی مجلسی</ref> قدس سره نوشته است: «...جرهمیان تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که به واسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند. <ref> بحارالانوار، ج 12، ص 98، باب 5، ح 6</ref> لیکن با پر شدن [[چاه زمزم]] به وسیله جرهمیان و کمبود آب در مکه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند. برخی در آنجا ساکن شده و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان میآمدند. مدتی بعد، آب چاههای موجود در عرفات را به مکه منتقل و مردم از آن بهره میگرفتند. | ||
ازرقی به نقل از [[ابن عباس]] مینویسد: چون [[قریش]]<ref>ر.ک:مقاله قریش</ref> در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 214</ref> همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشته است، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بودهاند. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2،ص 220</ref> بشاری در گزارش خود از عرفات مینویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانههای زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود میآیند». <ref>معجم البلدان، ج 4، ص 118</ref> | ازرقی به نقل از [[ابن عباس]] مینویسد: چون [[قریش]]<ref>ر. ک:مقاله قریش</ref> در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 214</ref> همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشته است، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بودهاند. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2،ص 220</ref> بشاری در گزارش خود از عرفات مینویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانههای زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود میآیند». <ref>معجم البلدان، ج 4، ص 118</ref> | ||
البته [[یاقوت حموی]] مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، میداند. <ref>معجم البلدان، ج 4، ص 117</ref> آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی مینامیدهاند. زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است. | البته [[یاقوت حموی]] مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، میداند. <ref>معجم البلدان، ج 4، ص 117</ref> آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی مینامیدهاند. زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اینک از خانهها و مزارع در عرفات، هیچ گونه اثری باقی نمانده است. | اینک از خانهها و مزارع در عرفات، هیچ گونه اثری باقی نمانده است. | ||
لیکن در چند سال گذشته دولت [[عربستان]]<ref>ر.ک:مقاله عربستان</ref>، درختان زیادی در عرفات کاشته که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه به عنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند. | لیکن در چند سال گذشته دولت [[عربستان]]<ref>ر. ک:مقاله عربستان</ref>، درختان زیادی در عرفات کاشته که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده میشود، در طول سال نیز اهالی مکه به عنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره میگیرند. | ||
در عرفات، در گذر تاریخ، حوادث فراوانی رخ داده که پرداختن به آن فرصتی دیگر میخواهد. ازرقی نمونهای از آن حوادث را این چنین نقل کرده است: در سال یک هزار و پنجاه و سه، روز نهم ذی الحجه، در حالی که حاجیان در عرفات بودند، سیل عظیمی آمد که از ظهر تا غروب ادامه داشت و چون حاجیان خواستند به [[مشعر]]<ref>ر.ک:مقاله مشعر</ref> بروند، جریان سیل مانع از عبور ایشان شد و آنها ناچار شدند تا آخر شب در عرفات بمانند تا سیل کندتر شود و با سختی گذشتند. <ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 322</ref> | در عرفات، در گذر تاریخ، حوادث فراوانی رخ داده که پرداختن به آن فرصتی دیگر میخواهد. ازرقی نمونهای از آن حوادث را این چنین نقل کرده است: در سال یک هزار و پنجاه و سه، روز نهم ذی الحجه، در حالی که حاجیان در عرفات بودند، سیل عظیمی آمد که از ظهر تا غروب ادامه داشت و چون حاجیان خواستند به [[مشعر]]<ref>ر. ک:مقاله مشعر</ref> بروند، جریان سیل مانع از عبور ایشان شد و آنها ناچار شدند تا آخر شب در عرفات بمانند تا سیل کندتر شود و با سختی گذشتند. <ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 322</ref> | ||
وی همچنین گفته است: نخستین کس که میان [[صفا]] و [[مروه]] و دو کوه عرفات، در شبهای موسم حج، چراغهای نفتی برافروخت ابواسحاق معتصم بود. <ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 220</ref> | وی همچنین گفته است: نخستین کس که میان [[صفا]] و [[مروه]] و دو کوه عرفات، در شبهای موسم حج، چراغهای نفتی برافروخت ابواسحاق معتصم بود. <ref> ازرقی، اخبار مکه، ج 1، ص 220</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
در مسجد محرابی هم بر سکوی مرتفعی قرار دارد که [[امام]] و برخی از همراهان او آنجا [[نماز]] میگزارند و دیگران پایین آن نماز بجا میآورند و بلندی این سکو دو ذراع است ... از مسجد عرفه تا جایی که شامگاه عرفه، امام میایستد یک میل است و نشانه آن در پشت جایی که امام میایستد و کنار جبلالمشاة نصب شده است. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 452، و ج 2، صص 188، 658</ref> | در مسجد محرابی هم بر سکوی مرتفعی قرار دارد که [[امام]] و برخی از همراهان او آنجا [[نماز]] میگزارند و دیگران پایین آن نماز بجا میآورند و بلندی این سکو دو ذراع است ... از مسجد عرفه تا جایی که شامگاه عرفه، امام میایستد یک میل است و نشانه آن در پشت جایی که امام میایستد و کنار جبلالمشاة نصب شده است. <ref>ازرقی، اخبار مکه، ج 2، ص 452، و ج 2، صص 188، 658</ref> | ||
ملک اشرف قایتبای (873 ه.- 901 ه.) در زمان سلطنت خود، مسجد نمره را در عرفات تعمیر و قنات عرفه را که مسدود شده بود لایروبی کرد. <ref>شانهچی، مسجدالحرام و کعبه، صص 373 و 374</ref> مساحت مسجد نمره در بازسازی و توسعه اخیر به 000، 124 متر مربع رسیده است. | ملک اشرف قایتبای (873 ه. - 901 ه.) در زمان سلطنت خود، مسجد نمره را در عرفات تعمیر و قنات عرفه را که مسدود شده بود لایروبی کرد. <ref>شانهچی، مسجدالحرام و کعبه، صص 373 و 374</ref> مساحت مسجد نمره در بازسازی و توسعه اخیر به 000، 124 متر مربع رسیده است. | ||
=گذری در عرفات= | =گذری در عرفات= | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
و اینک برآنیم تا نام برخی از مکانهایی را که به هنگام حرکت از سمت [[مزدلفه]] ([[مشعرالحرام]]) به جانب عرفات به چشم می خورد، به ترتیب آنچه را که می بینیم و یا جایگاه آن را در کتابهای تاریخی می یابیم به نحو اختصار روشن سازیم: | و اینک برآنیم تا نام برخی از مکانهایی را که به هنگام حرکت از سمت [[مزدلفه]] ([[مشعرالحرام]]) به جانب عرفات به چشم می خورد، به ترتیب آنچه را که می بینیم و یا جایگاه آن را در کتابهای تاریخی می یابیم به نحو اختصار روشن سازیم: | ||
==اخشبان== | == اخشبان == | ||
در مرز شرقی مزدلفه دو کوه وجود دارد با نام | در مرز شرقی مزدلفه دو کوه وجود دارد با نام اخشبان، کوه شمالی را اخشب کبیر و کوه جنوبی را اخشب صغیر گویند، از میان آن دو، راهی به سمت مزدلفه میگذرد که آن را طریق المزمین و طریق الأخشبین نامند. این راه امروزه توسعه پیدا کرده است. چندین مسیر برای سواره ها احداث گردیده و یک راه نیز برای کسانی که می خواهند این مسیر را پیاده طی کنند. <ref> اودیه مکه المکرمه، ص93</ref> این مسیر را مأزمان نیز نامند. <ref>معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص241</ref> | ||
==مأزمان== | == مأزمان == | ||
مأزمان تثنیه مأزم است که اهل لغت به راه تنگ میان دو کوه و امثال آن میگویند، <ref>شفاء الغرام، ج1، ص498; مرآه الحرمین، ج1، ص340</ref> و در اینجا مقصود آن راه تنگی است که در میان دو کوه وجود دارد که اهل مکه از آن به عنوان مضیق ; یعنی تنگه یاد میکنند، <ref>غایه المرام باخبار سلطنه البلد الحرام، ج2، ص249; شفاءالغرام، ج1، ص497</ref> تقی الدین فاسی از ابن شعبان نقل می کند که مأزمان دو کوه است در مکه که از مزدلفه بحساب نمیآید و همو به نقل از نووی در تهذیب مینویسد که آن دو کوه، بین عرفات و مزدلفه واقع است که از میان آن دو راهی میگذرد. <ref>شفاءالغرام، ج1، ص498 - 497</ref> | مأزمان تثنیه مأزم است که اهل لغت به راه تنگ میان دو کوه و امثال آن میگویند، <ref>شفاء الغرام، ج1، ص498; مرآه الحرمین، ج1، ص340</ref> و در اینجا مقصود آن راه تنگی است که در میان دو کوه وجود دارد که اهل مکه از آن به عنوان مضیق ; یعنی تنگه یاد میکنند، <ref>غایه المرام باخبار سلطنه البلد الحرام، ج2، ص249; شفاءالغرام، ج1، ص497</ref> تقی الدین فاسی از ابن شعبان نقل می کند که مأزمان دو کوه است در مکه که از مزدلفه بحساب نمیآید و همو به نقل از نووی در تهذیب مینویسد که آن دو کوه، بین عرفات و مزدلفه واقع است که از میان آن دو راهی میگذرد. <ref>شفاءالغرام، ج1، ص498 - 497</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
فاکهی و ازرقی حد فاصل میان دو مأزم را، که از آن بعنوان مأزما عرفه یاد میکنند، ۱۱۲ ذراع و ۱۲ انگشت نوشته اند، <ref>تاریخ مکه، ج2، ص187; اخبار مکه، ج4، ص429</ref> ظاهراً مقصود آنها عرض تنگه است. در واقع این فاصله را دره ای تشکیل میدهد که نهایت آن به بطن عرنه میرسد. در گذشته حاجیان به هنگام عبور از این مسیر به سوی مشعرالحرام، گاهی در این تنگه مورد هجوم عده ای از دزدان و غارتگران قرار می گرفتند و اموالشان به غارت میرفت <ref>غایه المرام باخبار سلطنه البلدالحرام، ج2، ص249</ref> و گاهی خونها ریخته می شد. امروز این راه توسعه پیدا کرده است. | فاکهی و ازرقی حد فاصل میان دو مأزم را، که از آن بعنوان مأزما عرفه یاد میکنند، ۱۱۲ ذراع و ۱۲ انگشت نوشته اند، <ref>تاریخ مکه، ج2، ص187; اخبار مکه، ج4، ص429</ref> ظاهراً مقصود آنها عرض تنگه است. در واقع این فاصله را دره ای تشکیل میدهد که نهایت آن به بطن عرنه میرسد. در گذشته حاجیان به هنگام عبور از این مسیر به سوی مشعرالحرام، گاهی در این تنگه مورد هجوم عده ای از دزدان و غارتگران قرار می گرفتند و اموالشان به غارت میرفت <ref>غایه المرام باخبار سلطنه البلدالحرام، ج2، ص249</ref> و گاهی خونها ریخته می شد. امروز این راه توسعه پیدا کرده است. | ||
==بطن عرنه== | == بطن عرنه == | ||
حد فاصل بین دو علامت حد حرم و بین دو علامت حد عرفه از سمت مکه را بطن عرنه میگویند. بهنگام استعمال، کلمه عرفه گاهی شامل بطن عرنه نیز میگردد، و گاهی تنها اراده موقف از آن میگردد. <ref>مرآه الحرمین، ج1، ص335</ref> طول وادی عرنه را ۱۵۵۳ متر نوشته اند. <ref>مرآه الحرمین، ج1، ص341</ref> گاهی از بطن عرنه اراده مسجد عرفه و همه مسیل میگردد. <ref>اتحاف الوری باخبار ام القری (پاورقی)، ج1، ص435، بنقل از معجم البلدان</ref> | حد فاصل بین دو علامت حد حرم و بین دو علامت حد عرفه از سمت مکه را بطن عرنه میگویند. بهنگام استعمال، کلمه عرفه گاهی شامل بطن عرنه نیز میگردد، و گاهی تنها اراده موقف از آن میگردد. <ref>مرآه الحرمین، ج1، ص335</ref> طول وادی عرنه را ۱۵۵۳ متر نوشته اند. <ref>مرآه الحرمین، ج1، ص341</ref> گاهی از بطن عرنه اراده مسجد عرفه و همه مسیل میگردد. <ref>اتحاف الوری باخبار ام القری (پاورقی)، ج1، ص435، بنقل از معجم البلدان</ref> | ||
==علمین حرم== | == علمین حرم == | ||
گویند اول کسی که علامتهای حد [[حرم]] (انصاب حرم) را نصب کرد، [[حضرت ابراهیم خلیل]] با راهنمایی [[جبرئیل]] بوده است، و پس از او [[اسماعیل]]، [[قصی بن کلاب]]، قریش، [[پیامبر (ص)]] قبل از [[هجرت]] و همچنین در [[عام الفتح]]، [[عمر]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref>، [[عثمان]]<ref>روک:مقاله عثمان</ref>، [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref>، [[عبدالملک بن مروان]] و [[مهدی عباسی]] آن را تجدید بنا کرده اند و بعدها صاحب اربل در سال ۶۲۶ هـ. ق. و صاحب یمن در سال ۶۸۳ هـ. ق. دو علامتی که در سمت عرفه بود تجدید ساخت کردند. <ref>شفاءالغرام، ج1، ص86</ref> | گویند اول کسی که علامتهای حد [[حرم]] (انصاب حرم) را نصب کرد، [[حضرت ابراهیم خلیل]] با راهنمایی [[جبرئیل]] بوده است، و پس از او [[اسماعیل]]، [[قصی بن کلاب]]، قریش، [[پیامبر (ص)]] قبل از [[هجرت]] و همچنین در [[عام الفتح]]، [[عمر]]<ref>ر. ک:مقاله عمر</ref>، [[عثمان]]<ref>روک:مقاله عثمان</ref>، [[معاویه]]<ref>ر. ک:مقاله معاویه</ref>، [[عبدالملک بن مروان]] و [[مهدی عباسی]] آن را تجدید بنا کرده اند و بعدها صاحب اربل در سال ۶۲۶ هـ. ق. و صاحب یمن در سال ۶۸۳ هـ. ق. دو علامتی که در سمت عرفه بود تجدید ساخت کردند. <ref>شفاءالغرام، ج1، ص86</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |