پرش به محتوا

جبر و اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
از نتیجه جستجو در منابع لغت این نکته به دست می آید که در معنای جبر، نوعی [[اکراه]] شدید یا مضاعف وجود دارد. مثلا شخص را با [[اجبار]] و اکراه وادار به انجام عملی کنند که مطابق میل او نیست. اضافه بر این، جبر به معنای [[سر نوشت]] نیز می آید به طوری که شخص هیچ اختیاری در تغییر حال خود ندارد تا آن را به نفع خود عوض کند، در نتیجه خود را مسئول هیچ فعلی نمی داند.  
از نتیجه جستجو در منابع لغت این نکته به دست می آید که در معنای جبر، نوعی [[اکراه]] شدید یا مضاعف وجود دارد. مثلا شخص را با [[اجبار]] و اکراه وادار به انجام عملی کنند که مطابق میل او نیست. اضافه بر این، جبر به معنای [[سر نوشت]] نیز می آید به طوری که شخص هیچ اختیاری در تغییر حال خود ندارد تا آن را به نفع خود عوض کند، در نتیجه خود را مسئول هیچ فعلی نمی داند.  


اختیار نیز چون جبر (با حفظ معنای ارتکازی اش) دارای معانی متفاوت اما هم سو است. این واژه نیز در هر علمی مطابق با معنای خودش به کار می رود. مثلا اختیار در فقه مقابل [[اضطرار]] است و در حقوق معنایی مقابل اکراه و در فلسفه معنایی مقابل اجبار دارد و در علم کلام مقابل [[تفویض]] قرار می گیرد.
اختیار نیز چون جبر (با حفظ معنای ارتکازی اش) دارای معانی متفاوت اما هم سو است. این واژه نیز در هر علمی مطابق با معنای خودش به کار می رود. مثلا اختیار در فقه مقابل [[اضطرار]] است و در حقوق معنایی مقابل [[اکراه]] و در [[فلسفه]] معنایی مقابل [[اجبار]] دارد و در [[علم کلام]] مقابل [[تفویض]] قرار می گیرد.
   
   
==معنای جبر در لغت==
==معنای جبر در لغت==
خط ۴۶: خط ۴۶:
در معنای لغوی تفویض آورده اند:«(التفویض)هو أنّ اللَّه تعالى فوّض أفعال العباد إليهم يفعلون ما يشاءون على وجه الاستقلال دون أن يكون للَّه سلطان على أفعالهم» <ref>عسکری سید مرتضی، [[الجبر و التفويض و القضاء و القدر]]، ص6</ref>
در معنای لغوی تفویض آورده اند:«(التفویض)هو أنّ اللَّه تعالى فوّض أفعال العباد إليهم يفعلون ما يشاءون على وجه الاستقلال دون أن يكون للَّه سلطان على أفعالهم» <ref>عسکری سید مرتضی، [[الجبر و التفويض و القضاء و القدر]]، ص6</ref>


تفویض یعنی این که خدای متعال افعال عباد را به خودشان واگذار کرده است که آن چه می خواهند مستقلا و  بدون هر گونه سلطنت و دخالتی از طرف خدای متعال انجام دهند.  
[[تفویض]] یعنی این که خدای متعال [[افعال عباد]] را به خودشان واگذار کرده است که آن چه می خواهند مستقلا و  بدون هر گونه سلطنت و دخالتی از طرف خدای متعال انجام دهند.  


==معنای تفویض در اصطلاح==
==معنای تفویض در اصطلاح==


نوشته اند: تفویض در اصطلاح دارای دو معنا است.1.معنای اول تفویض به معنای واگذاری امور به خدا است یعنی این که شخص تمام امور زندگانی اش را به خدای متعال می سپرد که البته این نوع تفویض می تواند مرتبه ای از مراتب عرفانی بندگان مخلص خدا باشد و شامل منازل سه گانه عبودیت یعنی توکل، تفویض و تسلیم می شود.«فهي مقامات ثلاث من مقامات العبوديه التوكل، ثم التفويض و هو أدق من التوكل ثم التسليم و هو أدق منهما.» <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، جلد 17، ص 334</ref>
نوشته اند: تفویض در اصطلاح دارای دو معنا است.1.معنای اول تفویض به معنای واگذاری امور به خدا است یعنی این که شخص تمام امور زندگانی اش را به خدای متعال می سپرد که البته این نوع تفویض می تواند مرتبه ای از مراتب عرفانی بندگان مخلص خدا باشد و شامل منازل سه گانه عبودیت یعنی توکل، تفویض و تسلیم می شود.«فهي مقامات ثلاث من مقامات العبوديه التوكل، ثم التفويض و هو أدق من التوكل ثم التسليم و هو أدق منهما.» <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، جلد 17، ص 334</ref> یعنی [[عبودیت]] دارای سه مقام است.اول [[توکل]] دوم تفویض که دقیق تر از توکل است، سوم [[تسلیم]] که از تفویض و توکل دقیق تر است. مومن آل فرعون بعد از انجام رسالت خویش نسبت به آل فرعون، امور خویش را به خدای متعال تفویض و این آیه را قرائت کرد«وافوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. غافر(40) 44 » یعنی من امور خود را به خداوند واگذار می‌کنم. به درستی که او از احوال بندگان خود آگاه است.2.معنای دوم تفویض به معنای واگذاری امور به انسان است. تفویض به این معنا که به دو قسم [[تشریعی]] و [[تکوینی]] تقسیم می شود. بنا بر این، مقصود از تفویض در محل بحث، قسم دوم و به معنای کلامی آن است که در مباحثات مربوط به جبر و اختیار به کار می رود. به همین دلیل در تفسیر تفویض این موضوع لحاظ خواهد شد.
 
یعنی عبودیت دارای سه مقام است.اول توکل دوم تفویض که دقیق تر از توکل است، سوم تسلیم که از تفویض و توکل دقیق تر است. مومن آل فرعون بعد از انجام رسالت خویش نسبت به آل فرعون، امور خویش را به خدای متعال تفویض و این آیه را قرائت کرد«وافوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. غافر(40) 44 » یعنی من امور خود را به خداوند واگذار می‌کنم. به درستی که او از احوال بندگان خود آگاه است.2.معنای دوم تفویض به معنای واگذاری امور به انسان است. تفویض به این معنا که به دو قسم تشریعی و تکوینی تقسیم می شود. بنا بر این، مقصود از تفویض در محل بحث، قسم دوم و به معنای کلامی آن است که در مباحثات مربوط به جبر و اختیار به کار می رود. به همین دلیل در تفسیر تفویض این موضوع لحاظ خواهد شد.


==معنای جبر و تفویض در کلام==  
==معنای جبر و تفویض در کلام==  
confirmed
۵٬۹۲۲

ویرایش