۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
پیروان این عقیده، مدعى اند که مسلک آنها در دنیا از با سابقه ترین عقایدى است که سالها قبل از میلاد حضرت «مسیح»(علیه السلام) وجود داشته و در هر عصر طرفدارانى داشته است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?Reader=1&typeinfo=3&mid=10524&pid=61826 پایگاه اطلاع رسانی آیتالله مکارم شیرازی]</ref> | پیروان این عقیده، مدعى اند که مسلک آنها در دنیا از با سابقه ترین عقایدى است که سالها قبل از میلاد حضرت «مسیح»(علیه السلام) وجود داشته و در هر عصر طرفدارانى داشته است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?Reader=1&typeinfo=3&mid=10524&pid=61826 پایگاه اطلاع رسانی آیتالله مکارم شیرازی]</ref> | ||
==معنای لغوی ماتریالیسم== | == معنای لغوی ماتریالیسم == | ||
ماتریالیسم از نظر لغوی به معنای [[مادّهگرایی]] و این است که کسی به عوامل مادّی بیشتر از عوامل معنوی، اهمّیّت دهد و مادیات را بیشتر باور کند. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> در این معنا، ماتریالیسم(Materialism )حالتی روانی است که آدمی را به امور معنوی بی توجّه میسازد. | ماتریالیسم از نظر لغوی به معنای [[مادّهگرایی]] و این است که کسی به عوامل مادّی بیشتر از عوامل معنوی، اهمّیّت دهد و مادیات را بیشتر باور کند. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> در این معنا، ماتریالیسم(Materialism)حالتی روانی است که آدمی را به امور معنوی بی توجّه میسازد. | ||
==معنای اصطلاحی ماتریالیسم== | == معنای اصطلاحی ماتریالیسم == | ||
ماتریالیسم در اصطلاح اعتقاد به این است که همه موجودات جهان، تنها وجود مادّی دارند. این معنا از ماتریالیسم در برابر [[ایدهآلیسم]] جای دارد. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> | ماتریالیسم در اصطلاح اعتقاد به این است که همه موجودات جهان، تنها وجود مادّی دارند. این معنا از ماتریالیسم در برابر [[ایدهآلیسم]] جای دارد. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> | ||
==استعمال واژه ماتریالیسم== | == استعمال واژه ماتریالیسم == | ||
ماتریالیسم استعمالات مختلفی دارد: | ماتریالیسم استعمالات مختلفی دارد: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
و گاهی این کلمه استعمال میشود و مراد از آن انکار موجود ماورای ماده است، یعنی مکتب انحصار، مکتبی که هستی و نظام وجود را در انحصار ماده میداند و هستی را در چهارچوب آنچه در تغیر و تبدل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور میکند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و احساس و لمس بشر بیرون است، منکر است و معدوم و نیست میپندارد.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85&SSOReturnPage=Check&Rand=0 سایت رشد، شبکه ملی مدارس]</ref> | و گاهی این کلمه استعمال میشود و مراد از آن انکار موجود ماورای ماده است، یعنی مکتب انحصار، مکتبی که هستی و نظام وجود را در انحصار ماده میداند و هستی را در چهارچوب آنچه در تغیر و تبدل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور میکند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و احساس و لمس بشر بیرون است، منکر است و معدوم و نیست میپندارد.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85&SSOReturnPage=Check&Rand=0 سایت رشد، شبکه ملی مدارس]</ref> | ||
==مکاتب ماتریالیسم و عقاید آنها== | == مکاتب ماتریالیسم و عقاید آنها == | ||
به مکاتبی که اصالت را به مادّه میدهند و آن را بر امور غیرمادّی مقدّم میدارند، ماتریالیسم گویند. | به مکاتبی که اصالت را به مادّه میدهند و آن را بر امور غیرمادّی مقدّم میدارند، ماتریالیسم گویند. | ||
ماتریالیستها، امور غیر مادّی مانند روح و معنا را خصلتی از مادّه میپندارند. آنان معتقدند که این گونه امور تابع و طفیلی مادّهاند. <ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۸۲.</ref> ماتریالیستها وجود ماورای مادّه را انکار میکنند و همه هستی را در انحصار مادّه میانگارند. | ماتریالیستها، امور غیر مادّی مانند روح و معنا را خصلتی از مادّه میپندارند. آنان معتقدند که این گونه امور تابع و طفیلی مادّهاند. <ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۸۲.</ref> ماتریالیستها وجود ماورای مادّه را انکار میکنند و همه هستی را در انحصار مادّه میانگارند. | ||
در نظر ماتریالیستها تنها آنچه در تغییر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان روی میدهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس بشر بیرون است، وجود ندارد. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> | در نظر ماتریالیستها تنها آنچه در تغییر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان روی میدهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس بشر بیرون است، وجود ندارد. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> | ||
==ماتریالیسم در حوزه جامعهشناختی== | == ماتریالیسم در حوزه جامعهشناختی == | ||
ماتریالیسم در حوزه جامعهشناسی نیز تعریف ویژهای دارد و آن، طرح نظریههایی است که روابط اقتصادی را علّت بنیادی پدیدههای اجتماعی میشمارند. <ref>فرهنگ جامعهشناسی، ص۲۳۵.</ref> | ماتریالیسم در حوزه جامعهشناسی نیز تعریف ویژهای دارد و آن، طرح نظریههایی است که روابط اقتصادی را علّت بنیادی پدیدههای اجتماعی میشمارند. <ref>فرهنگ جامعهشناسی، ص۲۳۵.</ref> | ||
==مادّهگرایی در تاریخ انسانی== | == مادّهگرایی در تاریخ انسانی == | ||
همواره برخی انسانها میپنداشتهاند که منشأ جهان، مادّه است و چیزی فراتر از آن وجود ندارد. | همواره برخی انسانها میپنداشتهاند که منشأ جهان، مادّه است و چیزی فراتر از آن وجود ندارد. | ||
===مادهگرایی در چین باستان=== | === مادهگرایی در چین باستان === | ||
در چین باستان نظریّه عناصر پنجگانه مطرح بود که مغز، چوب، آب، آتش و خاک را پنج عنصر مادّی پایهای میدانست و این پنج عنصر در نظر چینیان، جهان را تشکیل میدادند. | در چین باستان نظریّه عناصر پنجگانه مطرح بود که مغز، چوب، آب، آتش و خاک را پنج عنصر مادّی پایهای میدانست و این پنج عنصر در نظر چینیان، جهان را تشکیل میدادند. | ||
===مادهگرایی در هند قدیم=== | === مادهگرایی در هند قدیم === | ||
اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. <ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۶۹۸.</ref> | اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. <ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۶۹۸.</ref> | ||
===مادهگرایی در یونان باستان=== | === مادهگرایی در یونان باستان === | ||
این نظریّه میان فیلسوفان یونان باستان نیز هواخواهانی داشت. بسیاری از آنان عنصر نخستین جهان را آب، آتش، اتم و هوا میدانستند. | این نظریّه میان فیلسوفان یونان باستان نیز هواخواهانی داشت. بسیاری از آنان عنصر نخستین جهان را آب، آتش، اتم و هوا میدانستند. | ||
===دیدگاه دموکریتوس=== | === دیدگاه دموکریتوس === | ||
دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. <ref>تاریخ فلسفه کاپلستون، ج۱، ص۱۴۹.</ref> <ref>تاریخ فلسفه یونان، ج۹، ص۴۰.</ref> | دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. <ref>تاریخ فلسفه کاپلستون، ج۱، ص۱۴۹.</ref> <ref>تاریخ فلسفه یونان، ج۹، ص۴۰.</ref> | ||
===دیدگاه اپیکور=== | === دیدگاه اپیکور === | ||
اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. <ref>فلسفه اپیکور، ص۴۲-۹۵.</ref> | اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. <ref>فلسفه اپیکور، ص۴۲-۹۵.</ref> | ||
==احیای تفکر ماتریالیستی== | == احیای تفکر ماتریالیستی == | ||
احیای تفکر ماتریالیستی را میتوان از قرن ۱۷م. دانست. توماس هابس معتقد بود که هر چه ما تصور میکنیم متناهی است؛ پس امر نامتناهی وجود ندارد. آدمی نمیتواند اندیشهای به ذهن آوَرَد مگر از آنچه به حس در میآید و در زمان و مکان خاص میگنجد. <ref>لویاتان، ص۸۸-۱۴۷.</ref> | احیای تفکر ماتریالیستی را میتوان از قرن ۱۷م. دانست. توماس هابس معتقد بود که هر چه ما تصور میکنیم متناهی است؛ پس امر نامتناهی وجود ندارد. آدمی نمیتواند اندیشهای به ذهن آوَرَد مگر از آنچه به حس در میآید و در زمان و مکان خاص میگنجد. <ref>لویاتان، ص۸۸-۱۴۷.</ref> | ||
==اوج رشد و توسعه مادّهگرایی== | == اوج رشد و توسعه مادّهگرایی == | ||
قرن ۱۸ و ۱۹م. اوج رشد و توسعه مادّهگرایی بود. فیلسوفانی همانند لامتری، هولباخ، انگلس و مارکس توفیق یافتند که با طرح تئوریهای ماتریالیستی هواخواهان فراوانی بیابند. | قرن ۱۸ و ۱۹م. اوج رشد و توسعه مادّهگرایی بود. فیلسوفانی همانند لامتری، هولباخ، انگلس و مارکس توفیق یافتند که با طرح تئوریهای ماتریالیستی هواخواهان فراوانی بیابند. | ||
==شکست مبانی ماتریالیسم== | == شکست مبانی ماتریالیسم == | ||
مادّهگرایی در قرن ۱۹ م.ت حوّلات بسیاری را در جهان رقم زد؛ امّا دیری نپایید که روی به افول نهاد؛ چونان که امروزه بسیاری از صاحبنظران، به پوچی مبانی ماتریالیسم اعتراف کرده، آن را شکست خورده میدانند. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | مادّهگرایی در قرن ۱۹ م. ت حوّلات بسیاری را در جهان رقم زد؛ امّا دیری نپایید که روی به افول نهاد؛ چونان که امروزه بسیاری از صاحبنظران، به پوچی مبانی ماتریالیسم اعتراف کرده، آن را شکست خورده میدانند. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | ||
==شاخههای ماتریالیسم== | == شاخههای ماتریالیسم == | ||
هر چند ماتریالیسم از دیرباز به گونهای میان برخی جوامع بشری مطرح بوده است، امّا از قرن ۱۷ م. بود که در چارچوب یک تئوری نظاممند پدیدار گشت. از آن هنگام تا کنون ماتریالیستها در دو گروه جای گرفتهاند: | هر چند ماتریالیسم از دیرباز به گونهای میان برخی جوامع بشری مطرح بوده است، امّا از قرن ۱۷ م. بود که در چارچوب یک تئوری نظاممند پدیدار گشت. از آن هنگام تا کنون ماتریالیستها در دو گروه جای گرفتهاند: | ||
===هواخواهان ماتریالیسم مکانیکی=== | === هواخواهان ماتریالیسم مکانیکی === | ||
اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | ||
جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. <ref>فرهنگ واژهها، ص۴۸۳.</ref> <ref>سیر فلسفه در اروپا، ص۲۷۳-۲۹۰.</ref> | جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. <ref>فرهنگ واژهها، ص۴۸۳.</ref> <ref>سیر فلسفه در اروپا، ص۲۷۳-۲۹۰.</ref> | ||
===هواخواهان ماتریالیسم دیالکتیکی=== | === هواخواهان ماتریالیسم دیالکتیکی === | ||
این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | ||
====اصول ماتریالیسم دیالکتیکی==== | ==== اصول ماتریالیسم دیالکتیکی ==== | ||
ماتریالیسم دیالکتیکی بر چهار اصل استوار است: | ماتریالیسم دیالکتیکی بر چهار اصل استوار است: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
سوم. اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛ بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا علت و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | سوم. اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛ بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا علت و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | ||
چهارم.اصل جهش، انقلاب و تکامل؛ یعنی همه تغییرات جهان، تکاملی است نه دوری و تکراری. <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۵۸.</ref> <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۱۹۰.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۲۸۹.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۳۱۲.</ref> | چهارم. اصل جهش، انقلاب و تکامل؛ یعنی همه تغییرات جهان، تکاملی است نه دوری و تکراری. <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۵۸.</ref> <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۱۹۰.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۲۸۹.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۳۱۲.</ref> | ||
نظریّهپردازان ماتریالیسم دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده تبیین تغییرات اجتماعی قرن خود برآیند، درباره حرکت تاریخ نیز تئوری ساختهاند. تئوری ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی از این گذر پا به وجود نهاد. | نظریّهپردازان ماتریالیسم دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده تبیین تغییرات اجتماعی قرن خود برآیند، درباره حرکت تاریخ نیز تئوری ساختهاند. تئوری ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی از این گذر پا به وجود نهاد. | ||
====تعریف ماتریالیسم تاریخی==== | ==== تعریف ماتریالیسم تاریخی ==== | ||
ماتریالیسم تاریخی بدین معنا است که تاریخ ماهیّتی مادّی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلّیّات تاریخی هر جامعه، علّت مادّی و اقتصادی دارند.<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۲۹.</ref> <ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۳۰.</ref> | ماتریالیسم تاریخی بدین معنا است که تاریخ ماهیّتی مادّی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلّیّات تاریخی هر جامعه، علّت مادّی و اقتصادی دارند.<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۲۹.</ref> <ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۳۰.</ref> | ||
====معنای وجود دیالکتیکی تاریخ==== | ==== معنای وجود دیالکتیکی تاریخ ==== | ||
اینکه تاریخ، وجود دیالکتیکی دارد، بدین معنا است که حرکات تکاملی تاریخ، حرکاتی است دیالکتیکی و معلول تضادهای دیالکتیکی توأم با همبستگی خاص تضادها. | اینکه تاریخ، وجود دیالکتیکی دارد، بدین معنا است که حرکات تکاملی تاریخ، حرکاتی است دیالکتیکی و معلول تضادهای دیالکتیکی توأم با همبستگی خاص تضادها. | ||
====تضاد دیالکتیکی==== | ==== تضاد دیالکتیکی ==== | ||
تضادّ دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و انکار خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضادّ درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین. <ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۸۳.</ref> | تضادّ دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و انکار خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضادّ درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین. <ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۸۳.</ref> | ||
==دیدگاه اسلام درباره ماتریالیسم== | == دیدگاه اسلام درباره ماتریالیسم == | ||
ماتریالیسم با چالشهای نظری و عملی متعدّدی روبهرو است. از آن رو که این نظریّه بر اصالت ماده استوار است، با نقض اصالت مادّه، فرو میریزد. | ماتریالیسم با چالشهای نظری و عملی متعدّدی روبهرو است. از آن رو که این نظریّه بر اصالت ماده استوار است، با نقض اصالت مادّه، فرو میریزد. | ||
===نقض اصالت ماده=== | === نقض اصالت ماده === | ||
الف. قرآن کریم دیدگاههای مبتنی بر مادّه را رد میکند و میفرماید: «و گفتند جز زندگی دنیوی ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند.» <ref>جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴. | الف. قرآن کریم دیدگاههای مبتنی بر مادّه را رد میکند و میفرماید: «و گفتند جز زندگی دنیوی ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند.» <ref>جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴. </ref> | ||
ب. برهان نظم، صدّیقین، وجوب و امکان و برخی براهین دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی جهان، عقل و شعوری ورای مادّه در کار است. | ب. برهان نظم، صدّیقین، وجوب و امکان و برخی براهین دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی جهان، عقل و شعوری ورای مادّه در کار است. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
د. از راههای اثبات یک موضوع، گواهی خردمندان است و انسانهای خردمند بیشماری همانند پیامبران، اولیای الهی و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود خداوند و نیرویی برتر از نیروهای مادّی گواهی دادهاند. <ref>اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ص۸-۴۰.</ref> | د. از راههای اثبات یک موضوع، گواهی خردمندان است و انسانهای خردمند بیشماری همانند پیامبران، اولیای الهی و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود خداوند و نیرویی برتر از نیروهای مادّی گواهی دادهاند. <ref>اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ص۸-۴۰.</ref> | ||
==منبع== | == منبع == | ||
[http://lib.eshia.ir/26356/1/397/%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 فرهنگ شیعه] | [http://lib.eshia.ir/26356/1/397/%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 فرهنگ شیعه] | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مکاتب غیر دینی]] | [[رده:مکاتب غیر دینی]] |