۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
اصفهان در زمان او پایتخت ایران و مرکز فرهنگی آن بود. او در این شهر از محضر دو استاد برجسته حکمت یعنی شیخ بهائی و میرداماد بهره گرفت و به تکمیل معارف عقلی و نقلی پرداخت<ref>خواجوی، مقدمه تفسیر القرآن الكریم ملاصدرا، ص16</ref> که در علوم عقلی بیشتر از میرداماد و در علوم نقلی بیشتر از شیخ بهائی استفاده علمی برد. <ref>خواجوی، مقدمه تفسیر القرآن الكریم ملاصدرا، ص87</ref> | اصفهان در زمان او پایتخت ایران و مرکز فرهنگی آن بود. او در این شهر از محضر دو استاد برجسته حکمت یعنی شیخ بهائی و میرداماد بهره گرفت و به تکمیل معارف عقلی و نقلی پرداخت<ref>خواجوی، مقدمه تفسیر القرآن الكریم ملاصدرا، ص16</ref> که در علوم عقلی بیشتر از میرداماد و در علوم نقلی بیشتر از شیخ بهائی استفاده علمی برد. <ref>خواجوی، مقدمه تفسیر القرآن الكریم ملاصدرا، ص87</ref> | ||
ملاصدرا پس از چندی به کهک قم رفت و گوشه انزوا گزید. برخی گفتهاند او قبل از رفتن به کهک قم به شیراز بازگشته بود و از آنجا به کهک رفت. در این مورد آیتالله سید ابوالحسن قزوینی در شرح حال ملاصدرا مینویسد: . . . پس از مراجعت به شیراز چنانچه عادت دیرینه ابنای عصر قدیم و حدیث همین است محسود بعضی از مدعیان علم قرار گرفت و به قدری مورد تعدی و ایذاء و اهانت آنان قرار گرفت که در نتیجه از شیراز خارج و در نواحی قم در یکی از قرا منزل گزید و به ریاضات شرعیه از ادای نوافل و مستحبات اعمال و صیام روز و قیام در شب، اوقات خود را صرف مینمود. <ref>گلشن ابرار، | ملاصدرا پس از چندی به کهک قم رفت و گوشه انزوا گزید. برخی گفتهاند او قبل از رفتن به کهک قم به شیراز بازگشته بود و از آنجا به کهک رفت. در این مورد آیتالله سید ابوالحسن قزوینی در شرح حال ملاصدرا مینویسد: . . . پس از مراجعت به شیراز چنانچه عادت دیرینه ابنای عصر قدیم و حدیث همین است محسود بعضی از مدعیان علم قرار گرفت و به قدری مورد تعدی و ایذاء و اهانت آنان قرار گرفت که در نتیجه از شیراز خارج و در نواحی قم در یکی از قرا منزل گزید و به ریاضات شرعیه از ادای نوافل و مستحبات اعمال و صیام روز و قیام در شب، اوقات خود را صرف مینمود. <ref>گلشن ابرار، ج۱، مقاله "ملاصدرا؛ خورشید اندیشه" از محمود لطیفی</ref> | ||
اما هانری کربن مینویسد: ملاصدرا پس از کسب درجهٔ [[اجتهاد]]<ref>ر.ک:مقاله اجتهاد</ref>، به تدریس در مدرسهٔ خواجه اصفهان پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد و از آنجا راهی کهک قم گشت. <ref>هانری کربن، ملاصدرا: فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی، ترجمه ذبیحالله… </ref> | اما هانری کربن مینویسد: ملاصدرا پس از کسب درجهٔ [[اجتهاد]]<ref>ر. ک:مقاله اجتهاد</ref>، به تدریس در مدرسهٔ خواجه اصفهان پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد و از آنجا راهی کهک قم گشت. <ref>هانری کربن، ملاصدرا: فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی، ترجمه ذبیحالله… </ref> | ||
=تحصیلات ملاصدرا= | =تحصیلات ملاصدرا= | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=مراحل زندگی علمی= | =مراحل زندگی علمی= | ||
==مرحله اول== | == مرحله اول == | ||
دوره شاگردی اوست. در این دوره به بحث و بررسی نظریههای متکلمان و فلسفه میپردازد. او در مقدمه اسفار از اینکه در ابتدای عمر در گرایش به روش اهل بحث زیاده روی کرده پشیمانی خود را بیان میکند. | دوره شاگردی اوست. در این دوره به بحث و بررسی نظریههای متکلمان و فلسفه میپردازد. او در مقدمه اسفار از اینکه در ابتدای عمر در گرایش به روش اهل بحث زیاده روی کرده پشیمانی خود را بیان میکند. | ||
==مرحله دوم== | == مرحله دوم == | ||
در این مرحله گوشهنشینی و دوری از مردم و روی آوردن به عبادت را در بعضی از کوههای دور دست واقع در کهک از روستاهای قم برمیگزیند. این انزوا پانزده سال به طول انجامید. در مقدمه اسفار داستان این دوره را بیان میکند: چون از سوی مردم در تنگنا بود و از اهل دانش و معرفت کسی را نمییافت و نظریههای اشتباه، بسیار رواج داشت از مردم دوری گزید و به کوهستان پناه برد و به عبادت خداوند مشغول گردید، نه دیگر درسی القا میکرد و نه به تألیفی میپرداخت. در این زمان دراز جز عبادت و مجاهده و ریاضت، اشتغالی نداشت. | در این مرحله گوشهنشینی و دوری از مردم و روی آوردن به عبادت را در بعضی از کوههای دور دست واقع در کهک از روستاهای قم برمیگزیند. این انزوا پانزده سال به طول انجامید. در مقدمه اسفار داستان این دوره را بیان میکند: چون از سوی مردم در تنگنا بود و از اهل دانش و معرفت کسی را نمییافت و نظریههای اشتباه، بسیار رواج داشت از مردم دوری گزید و به کوهستان پناه برد و به عبادت خداوند مشغول گردید، نه دیگر درسی القا میکرد و نه به تألیفی میپرداخت. در این زمان دراز جز عبادت و مجاهده و ریاضت، اشتغالی نداشت. | ||
==مرحله سوم== | == مرحله سوم == | ||
این مرحله دوره نگارش کتابها است. چنانکه خود صدرا میگوید: اکنون زمان نوشتن کتاب است و این خواست خداوند است که به این زمان موکول گردیده است. اسفار نخستین کتابی است که پس از انزوای طولانی مینویسد و چنین برمیآید که آن را در همان محل گوشه نشینی خود نوشته است. پیش از اسفار رسالههای اندکی نوشته است و پس از اسفار هر کتابی که نوشته است از عبارات آن گرفته شده است و میتوان اسفار را اساس کتابهای دیگر صدرا دانست. <ref>زیستنامه صدرالدین محمد شیرازی، مقدمه محمدرضا مظفر بر اسفار، ص۴-۷</ref> | این مرحله دوره نگارش کتابها است. چنانکه خود صدرا میگوید: اکنون زمان نوشتن کتاب است و این خواست خداوند است که به این زمان موکول گردیده است. اسفار نخستین کتابی است که پس از انزوای طولانی مینویسد و چنین برمیآید که آن را در همان محل گوشه نشینی خود نوشته است. پیش از اسفار رسالههای اندکی نوشته است و پس از اسفار هر کتابی که نوشته است از عبارات آن گرفته شده است و میتوان اسفار را اساس کتابهای دیگر صدرا دانست. <ref>زیستنامه صدرالدین محمد شیرازی، مقدمه محمدرضا مظفر بر اسفار، ص۴-۷</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=فرزندان ملاصدرا= | =فرزندان ملاصدرا= | ||
فرزندان ملاصدرا که هر یک از علوم اسلامی<ref>ر.ک:مقاله علوم اسلامی</ref> بهرهای وافی برده و از نامداران جهان اسلام محسوب میشوند جلوه دیگری از روح الهی آن فیلسوف وارسته میباشد که در نظام خانواده تجلی یافته است. | فرزندان ملاصدرا که هر یک از علوم اسلامی<ref>ر. ک:مقاله علوم اسلامی</ref> بهرهای وافی برده و از نامداران جهان اسلام محسوب میشوند جلوه دیگری از روح الهی آن فیلسوف وارسته میباشد که در نظام خانواده تجلی یافته است. | ||
۱. اولین فرزند این خانواده ام کلثوم در سال ۱۰۱۹ به دنیا آمد و دانش و بینش و علم و فلسفه را از پدر آموخت و در سال ۱۰۳۴ به عقد ملاعبدالرزاق لاهیجی (فیاض) درآمد. او همچنان در محضر همسرش به تحصیل ادامه داد تا در اکثر علوم متعارف سرآمد همگنان شد به نحوی که در مجالس دانشمندان شرکت مینمود و با آنان به مباحثه میپرداخت. <ref>مستدرک اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۳.</ref> | ۱. اولین فرزند این خانواده ام کلثوم در سال ۱۰۱۹ به دنیا آمد و دانش و بینش و علم و فلسفه را از پدر آموخت و در سال ۱۰۳۴ به عقد ملاعبدالرزاق لاهیجی (فیاض) درآمد. او همچنان در محضر همسرش به تحصیل ادامه داد تا در اکثر علوم متعارف سرآمد همگنان شد به نحوی که در مجالس دانشمندان شرکت مینمود و با آنان به مباحثه میپرداخت. <ref>مستدرک اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۳.</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش در پی شاه محمد خدابنده به قزوین پایتخت آن دوران صفویان رفت و دوران نوجوانی و جوانیاش را در آن سامان سپری کرد، او درمدرسه التفاتیه قزوین حجرهای داشت که هماکنون نیز برای بازدید طلبهها و گردشگرا پابرجااست، سنگ بنای پیشرفت علمی او در حوزههای علمیه قزوین بود. در همانجا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان مهاجرت نمود. | ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش در پی شاه محمد خدابنده به قزوین پایتخت آن دوران صفویان رفت و دوران نوجوانی و جوانیاش را در آن سامان سپری کرد، او درمدرسه التفاتیه قزوین حجرهای داشت که هماکنون نیز برای بازدید طلبهها و گردشگرا پابرجااست، سنگ بنای پیشرفت علمی او در حوزههای علمیه قزوین بود. در همانجا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان مهاجرت نمود. | ||
او در مدرسه خواجواصفهان نیز از محضر درس استادانش شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث) و [[میرفندرسکی]] بهره جست. ملاصدرا دروس [[فقه]]<ref>ر.ک مقاله فقه</ref>، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت. | او در مدرسه خواجواصفهان نیز از محضر درس استادانش شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث) و [[میرفندرسکی]] بهره جست. ملاصدرا دروس [[فقه]]<ref>ر. ک مقاله فقه</ref>، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت. | ||
به هر حال شاه عباس اول در پایان سال ۹۹۹ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶)، <ref>پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا</ref> از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید. | به هر حال شاه عباس اول در پایان سال ۹۹۹ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶)، <ref>پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا</ref> از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
اللهوردی خان در وقف نامه مدرسه تصریح کرد که اختیار تدریس را به ملاصدرا واگذار میکنم تا اینکه هر درسی را که میخواهد در برنامه دروس مدرسه قرار دهد. <ref>مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۴۹–۲۵۰</ref> | اللهوردی خان در وقف نامه مدرسه تصریح کرد که اختیار تدریس را به ملاصدرا واگذار میکنم تا اینکه هر درسی را که میخواهد در برنامه دروس مدرسه قرار دهد. <ref>مولیانی، جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، ۲۴۹–۲۵۰</ref> | ||
[[حکومت صفوی]]<ref>ر.ک:مقاله صفویه</ref> و در راس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس صفوی به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردی خان گرجی حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسه خان نامی شد، اللهوردی خان چشم از جهان بست و به دیار باقی شتافت. پس از او فرزند وی امام قلی خان که از دوستان دوران جوانی ملاصدرا بود پس از پدرش به حکومت فارس رسیده بود، پس از فتح هرمز و بیرون راندن پرتغالیها از خلیج فارس، و در پی پیروزی حکم رفع تبعید ملاصدرا را از شاه عباس گرفته و ملاصدرا را به شیراز دعوت کرد. | [[حکومت صفوی]]<ref>ر. ک:مقاله صفویه</ref> و در راس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس صفوی به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردی خان گرجی حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسه خان نامی شد، اللهوردی خان چشم از جهان بست و به دیار باقی شتافت. پس از او فرزند وی امام قلی خان که از دوستان دوران جوانی ملاصدرا بود پس از پدرش به حکومت فارس رسیده بود، پس از فتح هرمز و بیرون راندن پرتغالیها از خلیج فارس، و در پی پیروزی حکم رفع تبعید ملاصدرا را از شاه عباس گرفته و ملاصدرا را به شیراز دعوت کرد. | ||
درخشانترین دوره زندگی ملاصدرا از لحاظ سودی که به جامعه رساند و طی آن دوره کتابهای فراوان و ارزشمندی نگاشت، دورهای است که او پس از بازگشت از کهک در شیراز شروع به تدریس کرد. | درخشانترین دوره زندگی ملاصدرا از لحاظ سودی که به جامعه رساند و طی آن دوره کتابهای فراوان و ارزشمندی نگاشت، دورهای است که او پس از بازگشت از کهک در شیراز شروع به تدریس کرد. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
=اساتید ملاصدرا= | =اساتید ملاصدرا= | ||
در عصر صدرالمتاءلهین اصفهان ـ و پس از آن قزوین ـ پایتخت و مرکز علمی ایران بود و اکثر اساتید بزرگ در این شهرها اقامت داشتند و جاذبه ویژهای برای دانش دوستان داشت . | در عصر صدرالمتاءلهین اصفهان ـ و پس از آن قزوین ـ پایتخت و مرکز علمی ایران بود و اکثر اساتید بزرگ در این شهرها اقامت داشتند و جاذبه ویژهای برای دانش دوستان داشت. | ||
صدرالمتاءلهین ابتدا در محضر درس شیخ الاسلام شهر بهاءالحق والدین محمد بن عبدالصمد عاملی ـ معروف به شیخ بهائی ـ که در علوم نقلی مورد اعتماد و دانشمند زمان و برنای عصر خویش بود حاضر شد و سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده کم نظیر و علامه رهرو ذیفنون عصر بنا نهاده شد و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی و الهی و معارف حقیقی و اصول یقینی سید بزرگوار و پاک نهاد حکیم الهی و فقیه ربانی امیر محمد باقر بن شمس الدین مشهور به ـ میرداماد ـ عهده دار گشت . این نوجوان خوش استعداد و پر شور حدیث و درایه و رجال و فقه و اصول را از شیخ بهائی و فلسفه و کلام و عرفان و دیگر علوم ذوقی را از محضر میرداماد آموخت و علوم طبیعی و ریاضی و نجوم و هیئت را نیز از محضر این دو استاد و احتمالا نزد حکیم ابوالقاسم میر فندرسکی عارف زاهد و ریاضی دان بنام عصر فراگرفت. <ref>زندگینامه ملاصدرا (صدرالمتالهین) | مشاهیر تاریخ ما | صدرالمتاءلهین ابتدا در محضر درس شیخ الاسلام شهر بهاءالحق والدین محمد بن عبدالصمد عاملی ـ معروف به شیخ بهائی ـ که در علوم نقلی مورد اعتماد و دانشمند زمان و برنای عصر خویش بود حاضر شد و سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده کم نظیر و علامه رهرو ذیفنون عصر بنا نهاده شد و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی و الهی و معارف حقیقی و اصول یقینی سید بزرگوار و پاک نهاد حکیم الهی و فقیه ربانی امیر محمد باقر بن شمس الدین مشهور به ـ میرداماد ـ عهده دار گشت. این نوجوان خوش استعداد و پر شور حدیث و درایه و رجال و فقه و اصول را از شیخ بهائی و فلسفه و کلام و عرفان و دیگر علوم ذوقی را از محضر میرداماد آموخت و علوم طبیعی و ریاضی و نجوم و هیئت را نیز از محضر این دو استاد و احتمالا نزد حکیم ابوالقاسم میر فندرسکی عارف زاهد و ریاضی دان بنام عصر فراگرفت. <ref>زندگینامه ملاصدرا (صدرالمتالهین) | مشاهیر تاریخ ما | ||
https://mandegar.tarikhema.org › mo... | https://mandegar.tarikhema.org › mo... | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
=شاگردان معروف ملاصدرا= | =شاگردان معروف ملاصدرا= | ||
==فیض کاشانی== | == فیض کاشانی == | ||
نام وی محمدبن المرتضی و ملقّب به محسن ولی مشهور به فیض است. وی بیشتر به فقه و حدیث و اخلاق و عرفان معروف شده است. پدر او یکی از علمای کاشان بود. فیض در بیست سالگی به اصفهان (پایتخت آن زمان ایران) و سپس شیراز رفت و علوم آن زمان را فراگرفت و سپس به شهر قم آمد که ملاصدرا در آنجا حوزه درس گستردهای داشت، و با آشنایی با ملاصدرا حدود ده سال (تا زمان بازگشت ملاصدرا به شیراز) نزد وی درس خواند و به دامادی او مفتخر شد و حتی همراه او به شیراز رفت و دو سال دیگر هم در آنجا ماند ولی چون در آن زمان (نزدیک به چهل سالگی خود) دانشمندی توانا و جامع علوم شده بود به شهر خود کاشان بازگشت و در آنجا حوزه درس برپا کرد. | نام وی محمدبن المرتضی و ملقّب به محسن ولی مشهور به فیض است. وی بیشتر به فقه و حدیث و اخلاق و عرفان معروف شده است. پدر او یکی از علمای کاشان بود. فیض در بیست سالگی به اصفهان (پایتخت آن زمان ایران) و سپس شیراز رفت و علوم آن زمان را فراگرفت و سپس به شهر قم آمد که ملاصدرا در آنجا حوزه درس گستردهای داشت، و با آشنایی با ملاصدرا حدود ده سال (تا زمان بازگشت ملاصدرا به شیراز) نزد وی درس خواند و به دامادی او مفتخر شد و حتی همراه او به شیراز رفت و دو سال دیگر هم در آنجا ماند ولی چون در آن زمان (نزدیک به چهل سالگی خود) دانشمندی توانا و جامع علوم شده بود به شهر خود کاشان بازگشت و در آنجا حوزه درس برپا کرد. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
فیض بیش از صد جلد کتاب تألیف کرده است. کتب معروف او عبارتند از: مفاتیح در فقه، الوافی در حدیث، الصافی و نیز الاصفی در تفسیر قرآن مجید، عین الیقین و نیز اصول المعارف در فلسفه و عرفان، المحجة البیضاء در اخلاق، که تماماً بزبان عربی است و هر یک در جای خود اهمیت بسزایی دارد. | فیض بیش از صد جلد کتاب تألیف کرده است. کتب معروف او عبارتند از: مفاتیح در فقه، الوافی در حدیث، الصافی و نیز الاصفی در تفسیر قرآن مجید، عین الیقین و نیز اصول المعارف در فلسفه و عرفان، المحجة البیضاء در اخلاق، که تماماً بزبان عربی است و هر یک در جای خود اهمیت بسزایی دارد. | ||
وی دارای شش فرزند بوده که فرزند او بنام محمد علم الهدی دانشمندی مشهور و دارای تألیفات است. وفات فیض در سال 1091 هـ (گویا در سن 84 سالگی) بوده است و همین بر سنگ قبر او نوشته شده است. | وی دارای شش فرزند بوده که فرزند او بنام محمد علم الهدی دانشمندی مشهور و دارای تألیفات است. وفات فیض در سال 1091 هـ (گویا در سن 84 سالگی) بوده است و همین بر سنگ قبر او نوشته شده است. | ||
==فیّاض لاهیجی== | == فیّاض لاهیجی == | ||
نام وی عبدالرزاق فرزند علی لاهیجی ملقب به فیّاض است. فیاض بیشتر به فلسفه و کلام مشهور است و یکی از شاعران توانای زمان خود بوده است. | نام وی عبدالرزاق فرزند علی لاهیجی ملقب به فیّاض است. فیاض بیشتر به فلسفه و کلام مشهور است و یکی از شاعران توانای زمان خود بوده است. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
وی حداقل دارای سه پسر بوده که هر سه از دانشمندان زمان خود شدهاند. نام پسر ارشد او ملاحسن لاهیجی است که در قم جانشین پدر خود شده و بر مسند استادی نشسته است. عمر او را هفتاد سال نوشتهاند و درگذشت او را سال 1072 ه… ذکر کردهاند. وی در شهر قم درگذشته و در همانجا مدفون شده است. | وی حداقل دارای سه پسر بوده که هر سه از دانشمندان زمان خود شدهاند. نام پسر ارشد او ملاحسن لاهیجی است که در قم جانشین پدر خود شده و بر مسند استادی نشسته است. عمر او را هفتاد سال نوشتهاند و درگذشت او را سال 1072 ه… ذکر کردهاند. وی در شهر قم درگذشته و در همانجا مدفون شده است. | ||
==ملاحسین تنکابنی== | == ملاحسین تنکابنی == | ||
یکی دیگر از شاگردان مشهور ملاصدرا ملاحسین تنکابنی یا گیلانی است. تنکابن یکی از شهرهای استان مازندران در شمال ایران و در ساحل دریاست<ref>در غرب به دریای مازندران Caspian (یا دریای قزوین) میگویند</ref>، از این شهر فلاسفه و دانشمندان مشهوری برخاسته است. | یکی دیگر از شاگردان مشهور ملاصدرا ملاحسین تنکابنی یا گیلانی است. تنکابن یکی از شهرهای استان مازندران در شمال ایران و در ساحل دریاست<ref>در غرب به دریای مازندران Caspian (یا دریای قزوین) میگویند</ref>، از این شهر فلاسفه و دانشمندان مشهوری برخاسته است. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
از وی چند کتاب در فلسفه باقی مانده است. و مرگ او در سال 1105 هـ (1695م) واقع شده است. | از وی چند کتاب در فلسفه باقی مانده است. و مرگ او در سال 1105 هـ (1695م) واقع شده است. | ||
==حکیم آقاجانی== | == حکیم آقاجانی == | ||
حکیم ملامحمد آقاجانی، را نیز یکی از شاگردان ملاصدرا نام بردهاند. زندگی او نیز بسیار مبهم است، شهرت او بیشتر با شرحی است که در سال (1071 هـ / 1661م) به کتاب دشوار و مهم میرداماد (استاد ملاصدرا) نوشته است. <ref>پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا | حکیم ملامحمد آقاجانی، را نیز یکی از شاگردان ملاصدرا نام بردهاند. زندگی او نیز بسیار مبهم است، شهرت او بیشتر با شرحی است که در سال (1071 هـ / 1661م) به کتاب دشوار و مهم میرداماد (استاد ملاصدرا) نوشته است. <ref>پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
صدرالمتألهین در این کتاب بزرگ با صراحت تمام رابطه حکمت و دین و عقل و وحی را بیان میدارد که: حاشا الشریعه الحقه الالهیه البیضاء ان تکون احکامها مصادمه للمعارف الیقینیه الضروریه و تباً لفلسفه تکون قوانینها غیر مطابقه للکتاب و السنه<ref>اسفار، ج۸، ص۳۰۳</ref>؛ حاشا که احکام و مقررات بر حق و تابناک شرعی با معارف بدیهی و یقینی عقلانی ناهماهنگ باشد و نابود باد فلسفه و حکمتی که قواعد و یافتههایش مطابق با کتاب الهی و سنت نبوی نباشد». | صدرالمتألهین در این کتاب بزرگ با صراحت تمام رابطه حکمت و دین و عقل و وحی را بیان میدارد که: حاشا الشریعه الحقه الالهیه البیضاء ان تکون احکامها مصادمه للمعارف الیقینیه الضروریه و تباً لفلسفه تکون قوانینها غیر مطابقه للکتاب و السنه<ref>اسفار، ج۸، ص۳۰۳</ref>؛ حاشا که احکام و مقررات بر حق و تابناک شرعی با معارف بدیهی و یقینی عقلانی ناهماهنگ باشد و نابود باد فلسفه و حکمتی که قواعد و یافتههایش مطابق با کتاب الهی و سنت نبوی نباشد». | ||
==تفسیر قرآن== | == تفسیر قرآن == | ||
صدرالمتألهین در درک ظاهر و فهم اسرار قرآن و حدیث تبحّری ویژه داشت و گرچه در اکثر کتب فلسفی خود به قرآن و حدیث تمسک نموده و گاهی نیز به شرح آیات و احادیث پرداخته اما کتابهایی نیز به تفسیر آیات و احادیث اختصاص داده و سوره سجده، سوره یس، سوره واقعه، سوره حدید، سوره جمعه، سوره طارق، سوره اعلی، سوره زلزال و سوره بقره تا آیه ۶۵ و آیةالکرسی و آیه نور و. . . را تفسیر نموده که از تفاسیر ارزشمند فلسفی به شمار میآیند. این تفسیر با عنوان "تفسیر القرآن الکریم" تاکنون چندین بار چاپ شده است. | صدرالمتألهین در درک ظاهر و فهم اسرار قرآن و حدیث تبحّری ویژه داشت و گرچه در اکثر کتب فلسفی خود به قرآن و حدیث تمسک نموده و گاهی نیز به شرح آیات و احادیث پرداخته اما کتابهایی نیز به تفسیر آیات و احادیث اختصاص داده و سوره سجده، سوره یس، سوره واقعه، سوره حدید، سوره جمعه، سوره طارق، سوره اعلی، سوره زلزال و سوره بقره تا آیه ۶۵ و آیةالکرسی و آیه نور و. . . را تفسیر نموده که از تفاسیر ارزشمند فلسفی به شمار میآیند. این تفسیر با عنوان "تفسیر القرآن الکریم" تاکنون چندین بار چاپ شده است. | ||
==شرح اصول کافی== | == شرح اصول کافی == | ||
شرح اصول کافی ملاصدرا اولین شرحی است که بر کتاب بینظیر اصول کافی پس از حدود شش قرن نوشته شده و سنت شرح نویسی بر روایات عمیق اعتقادی را باب نموده و بدون شک یکی از مهمترین متون اعتقادی شیعی دوره صفوی است که در هماهنگی بین حکمت و عرفان یکی از بهترین و بلکه اولین کلید است. مؤلف کتاب روضات الجنات در مورد این کتاب میگوید: و عندی انّه ارفع شرح کتب علی احادیث اهل البیت علیهم السّلام و ارجحها فائده و اجلّها قدراً. <ref>روضات الجنات، ج۴، ص۱۲۰</ref> | شرح اصول کافی ملاصدرا اولین شرحی است که بر کتاب بینظیر اصول کافی پس از حدود شش قرن نوشته شده و سنت شرح نویسی بر روایات عمیق اعتقادی را باب نموده و بدون شک یکی از مهمترین متون اعتقادی شیعی دوره صفوی است که در هماهنگی بین حکمت و عرفان یکی از بهترین و بلکه اولین کلید است. مؤلف کتاب روضات الجنات در مورد این کتاب میگوید: و عندی انّه ارفع شرح کتب علی احادیث اهل البیت علیهم السّلام و ارجحها فائده و اجلّها قدراً. <ref>روضات الجنات، ج۴، ص۱۲۰</ref> | ||
خط ۲۱۲: | خط ۲۱۲: | ||
=وفات ملاصدرا در سفر حج= | =وفات ملاصدرا در سفر حج= | ||
چنانکه گفته شد ملاصدرا هفت بار برای زیارت خانه خدا پیاده سفر کرد و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت [[کعبه]] در شهر [[بصره]]<ref>روک:مقاله بصره</ref> در خاک [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> بیمار شد و چشم از جهان فرو بست. | چنانکه گفته شد ملاصدرا هفت بار برای زیارت خانه خدا پیاده سفر کرد و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت [[کعبه]] در شهر [[بصره]]<ref>روک:مقاله بصره</ref> در خاک [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> بیمار شد و چشم از جهان فرو بست. | ||
سال درگذشت ملاصدرا بنا به مشهور سال (1050 هـ / 1640 م) است، و برخی درگذشت وی را سال (1045 هـ / 1635 م) دانستهاند. نوه او به نام محمد علم الهدی ـ که یکی از ستارگان دانش در زمان خود و فرزند علامه فیض کاشانی است ـ آنرا در یادداشتهای خود ضبط کرده است، و قطع ناگهانی و ناقص ماندن برخی تألیفات وی مانند تفسیر قرآن و شرح اصول کافی از در حدود سال (1044 هـ / 1634 م) مؤید این ادعاست. | سال درگذشت ملاصدرا بنا به مشهور سال (1050 هـ / 1640 م) است، و برخی درگذشت وی را سال (1045 هـ / 1635 م) دانستهاند. نوه او به نام محمد علم الهدی ـ که یکی از ستارگان دانش در زمان خود و فرزند علامه فیض کاشانی است ـ آنرا در یادداشتهای خود ضبط کرده است، و قطع ناگهانی و ناقص ماندن برخی تألیفات وی مانند تفسیر قرآن و شرح اصول کافی از در حدود سال (1044 هـ / 1634 م) مؤید این ادعاست. | ||
وفات ملاصدرا در بصره بود ولی او را به شهر [[نجف]]<ref>ر.ک:مقاله نجف</ref> که آرامگاه امام علی (ع) در آن قرار دارد بردند و بنابر گفته نوه او ـ علامه علم الهدی ـ او را در طرف چپ صحن حرم امام علی (ع) دفن کردند. <ref>ملاصدرا که بود و چه بر او گذشت؟ - خبرگزاری برنا | وفات ملاصدرا در بصره بود ولی او را به شهر [[نجف]]<ref>ر. ک:مقاله نجف</ref> که آرامگاه امام علی (ع) در آن قرار دارد بردند و بنابر گفته نوه او ـ علامه علم الهدی ـ او را در طرف چپ صحن حرم امام علی (ع) دفن کردند. <ref>ملاصدرا که بود و چه بر او گذشت؟ - خبرگزاری برنا | ||
https://www.borna.news › استان ها</ref> | https://www.borna.news › استان ها</ref> | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده: عالمان]] | |||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] |