۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکلگیری [[تصوف]] نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است. در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان همزمان و حتی پیشتر | '''نقد اهل تصوف بر تصوف''' از ابتدای شکلگیری [[تصوف]] نسبت به آراء و عادات صوفیان وجود داشته است. در حقیقت بسیاری از انتقادات عالمان و فقیهان به صوفیان همزمان و حتی پیشتر در کلام خود صوفیه نیز آمده بود و کوچکترین کجروی از دید نقادان این گروه پوشیده نمیماند. | ||
=نقد افراد= | =نقد افراد= | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
<ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۸-۸۱، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref> | <ref>سهروردی، عمر، ج۱، ص۷۸-۸۱، عوارف المعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.</ref> | ||
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۵۲۲، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | ||
<ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ | <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، اسرارنامه، بیت ۹۷۰ بب، به کوشش صادق گوهرین، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> | ||
=نگارش آثار نقد= | =نگارش آثار نقد= | ||
در این هنگام و نیز در سدههای پس از آن، بسیاری از نویسندگان صوفیه برای نشان دادن روش و منش درست و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف | در این هنگام و نیز در سدههای پس از آن، بسیاری از نویسندگان صوفیه برای نشان دادن روش و منش درست و اصلاح خطاهای راه یافته به تصوف [[دستینه ها در مقامات و آداب|رسالهها و کتابهایی]] نوشتند که برخی از آنها عبارتاند از: رساله فی غلطات الصوفیة، اثر ابوعبدالرحمان سلمی <ref>عفیفی، ابوالعلاء، ج۱، ص۸۳، الملامتیة و الصوفیة و اهل الفتوة، بیروت، ۱۳۶۴ق.</ref> | ||
اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref> | اللمع ابونصر سراج <ref>سراج، عبدالله، ج۱، ص۴۰۹-۴۳۶، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۱۴م.</ref> | ||
التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref> | التعرف لمذهب اهل التصوف، اثر ابوبکر کلابادی، <ref>کلابادی، محمد، ج۱، ص۲۰، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی سرور، بیروت، ۱۴۰۰ق.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=موارد= | =موارد= | ||
انتقاد صوفیان از یکدیگر نیز، هم متوجه عقاید و افکار و نظریهها بود و هم آداب و رسوم و رفتار آنان را در بر میگرفت. | انتقاد صوفیان از یکدیگر نیز، هم متوجه عقاید و افکار و نظریهها بود و هم آداب و رسوم و رفتار آنان را در بر میگرفت. | ||
برخی از موضوعاتی که همواره میان صوفیان مورد بحث بودهاند، عبارتاند از: | برخی از موضوعاتی که همواره میان صوفیان مورد بحث بودهاند، عبارتاند از: توحید، عشق، ولایت، کرامات، سماع، اسقاط تکلیف، ترک علم، خرقهپوشی، دوری از خلق، دنیاطلبی و ریا. | ||
==حلول== | == حلول == | ||
از میان آنها توحید و مباحث پیرامون آن، مهمترین موضوع مورد اختلاف بود. | از میان آنها توحید و مباحث پیرامون آن، مهمترین موضوع مورد اختلاف بود. | ||
ابتدا صوفیان نیز در معنای باور به یگانگی خداوند با دیگر مسلمانان همداستان بودند، اما به تدریج با توسعۀ آموزههای عرفانی، آن معنای ساده پیچیدهتر شد و مراتب گوناگون یافت. | ابتدا صوفیان نیز در معنای باور به یگانگی خداوند با دیگر مسلمانان همداستان بودند، اما به تدریج با توسعۀ آموزههای عرفانی، آن معنای ساده پیچیدهتر شد و مراتب گوناگون یافت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | شیخ محمود شبستری نیز اعتقاد به حـلـول و اتحاد را چون مستلزم اذعان بـه دو وجـود ــ حـالّ و محلّ ــ است، منافی توحید دانست. <ref>شبستری، محمود، ج۱، ص۸۵، گلشن راز، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | ||
== شطحیات == | |||
==شطحیات== | |||
دیگر آنکه در حالات بیخودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت. | دیگر آنکه در حالات بیخودی از سوی برخی صوفیان عباراتی چون «انا الحق» و «سبحانی ما اعظم شأنی» نقل شد که به شطحیات شهرت یافت. | ||
هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | هر چند که برخی عارفان چون حلاج، جان بر سر اقوالی از این نوع گذاشتند، اما برخی از مشایخ صوفیه، از جمله حارث محاسبی <ref>عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۷۲۳-۷۲۴، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۸ش.</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
). | ). | ||
==وحدت وجود== | == وحدت وجود == | ||
موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحثبرانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در اینباره با بعضی از طرفداران ابن عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref> | موضوع وحدت وجود نیز از جمله موضوعات بسیار بحثبرانگیز بوده است و صوفیانی چون علاءالدولۀ سمنانی (د ۷۳۶ق) در اینباره با بعضی از طرفداران ابن عربی (د ۶۳۸ق) به مناقشه پرداختند. <ref>علاءالدولۀ سمنانی، احمد، ج۱، ص۳۳۷-۳۴۶، مصنفات فارسی، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۸: | ||
<ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محییالدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref> | <ref>جهانگیری، محسن، ج۱، ص۵۱۷، محییالدین ابن عربی: چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ش.</ref> | ||
==عشق== | == عشق == | ||
عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطهای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، بهویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیباییهای عالم و صورتهای نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور میدانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی میشمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref> | عشق نیز از مباحث مهم تصوف است که با توحید و فنا رابطهای نزدیک دارد و نزد بسیاری از صوفیه، بهویژه در تصوف عاشقانه، مفهومی محوری است و رابطۀ آن با حسن و جمال نیز همواره از موضوعات مورد توجه صوفیان بوده است، چندان که برخی از آنان چون ابوحلمان دمشقی، ذوالنون مصری، ابوحمزۀ بغدادی، ابوالحسین نوری، احمد غزالی، روزبهان بقلی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی، توجه به زیباییهای عالم و صورتهای نیکو را مشاهدۀ تجلی جمال الاهی در این صور میدانستند و عشق مجازی را مقدمۀ عشق الاهی میشمردند. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۴-۱۱، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref> | ||
<ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref> | <ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۸۷-۵۸۹، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۳: | ||
حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref> | حتی عارفی چون روزبهان بقلی نیز که خود بر طریق عشق بود، در عبهر العاشقین صوفیان را از غلتیدن به دام شهوات و افتادن در گناهان به بهانۀ عشق برحذر داشته است. <ref>روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ج۱، ص۹۵-۹۸، به کوشش هانری کربن و محمد معین، تهران، ۱۳۶۰ش.</ref> | ||
==سماع== | == سماع == | ||
رسم سماع از مهمترین موضوعات مورد انتقاد صوفیه بوده است. | رسم سماع از مهمترین موضوعات مورد انتقاد صوفیه بوده است. | ||
اگرچه اغلب صوفیان با برپایی مجالس سماع موافق بودند و آن را تمجید و تجویز میکردند، <ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.</ref> | اگرچه اغلب صوفیان با برپایی مجالس سماع موافق بودند و آن را تمجید و تجویز میکردند، <ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۲: | ||
و نارواییهای سماع صوفیان زمانه را برشمردهاند. <ref>اوحدی مراغهای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref> | و نارواییهای سماع صوفیان زمانه را برشمردهاند. <ref>اوحدی مراغهای، کلیات، ج۱، ص۶۲۹-۶۳۲، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۴۰ش.</ref> | ||
==اسقاط تکلیف== | == اسقاط تکلیف == | ||
برخی از صوفیان که جامی آنان را «متشبهان مبطل به صوفیه» میخواند، <ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۹-۱۰، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref> | برخی از صوفیان که جامی آنان را «متشبهان مبطل به صوفیه» میخواند، <ref>جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۹-۱۰، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.</ref> | ||
تقید به احکام شریعت را وظیفۀ عوام میدانستند و معتقد بودند که حال خواص و اهل حقیقت برتر از آن است که به رسوم ظاهر مقید شوند. | تقید به احکام شریعت را وظیفۀ عوام میدانستند و معتقد بودند که حال خواص و اهل حقیقت برتر از آن است که به رسوم ظاهر مقید شوند. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۱: | ||
وی همچنین رسالهای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهشهایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref> | وی همچنین رسالهای خاص در نکوهش اباحتیان نوشته است. <ref>پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۱۵۲-۲۰۹، دومجدد: پژوهشهایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران، ۱۳۸۱ش.</ref> | ||
==بیاعتنایی به علوم== | == بیاعتنایی به علوم == | ||
برخی از صوفیان بر اساس پایبندی به شیوۀ معرفتی خود که به آن «علم کشفی» میگفتند، دیگر علوم را مقرون به حقیقت نمیدانستند و گاه بر آنها استخفاف نیز روا میداشتند (از جمله به این منبع رجوع کنید <ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر چهار، بیتهای ۱۵۱۶،۱۵۱۹، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۲۳-۱۹۳۳م.</ref> | برخی از صوفیان بر اساس پایبندی به شیوۀ معرفتی خود که به آن «علم کشفی» میگفتند، دیگر علوم را مقرون به حقیقت نمیدانستند و گاه بر آنها استخفاف نیز روا میداشتند (از جمله به این منبع رجوع کنید <ref>مولوی، مثنوی معنوی، دفتر چهار، بیتهای ۱۵۱۶،۱۵۱۹، به کوشش نیکلسن، لیدن، ۱۹۲۳-۱۹۳۳م.</ref> | ||
). | ). | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۳۹: | ||
محمد غزالی نیز بر صوفیان بیبهره از علم حال که از علم قال میگریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی میخواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> | محمد غزالی نیز بر صوفیان بیبهره از علم حال که از علم قال میگریزند، نقدی تند دارد و آنان را اباحتی میخواند. <ref>غزالی، محمد، ج۱، ص۳۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> | ||
==رفتارها و آداب خاص== | == رفتارها و آداب خاص == | ||
افزون بر آنچه گفته شد، انتقاد از برخی دیگر از رفتارها، آداب و شیوههای اهل تصوف نیز در میان نوشتههای صوفیان یافت میشود که پارهای از مهمترین آنها عبارتاند از: خرقهپوشی و زهدفروشی صوفینمایان برای جلب توجه خلق؛ <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۵۱-۵۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref> | افزون بر آنچه گفته شد، انتقاد از برخی دیگر از رفتارها، آداب و شیوههای اهل تصوف نیز در میان نوشتههای صوفیان یافت میشود که پارهای از مهمترین آنها عبارتاند از: خرقهپوشی و زهدفروشی صوفینمایان برای جلب توجه خلق؛ <ref>هجویری، علی، ج۱، ص۵۱-۵۳، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۷۱ش.</ref> | ||
<ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۳۰۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> | <ref>غزالی، محمد، ج۲، ص۳۰۸، کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۸: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷ . | دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده: صوفیه]] | [[رده:صوفیه]] |