۴٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|الفرائض • التدبیر فی الامامة • التمییز و اثبات الحجج علی من خالف الشیعة • الدلالة علی حدوث الاشیاء و ... | |الفرائض • التدبیر فی الامامة • التمییز و اثبات الحجج علی من خالف الشیعة • الدلالة علی حدوث الاشیاء و ... | ||
|- | |- | ||
|[[دین]] و [[مذهب]] | |[[دین]] و [[مذهب]] | ||
|[[اسلام]] • [[تشیع]] | |[[اسلام]] • [[تشیع]] | ||
|- | |- | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''هشامبن حَکَم'''، ابومحمد، از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام موسی کاظم]] (علیهما السلام) است. وی دارای آراء و و اندیشه های کلامی منحصر به فرد و از [[متکلمین]] برجستۀ شیعه در قرن دوم می باشد. روایاتی از [[امامان شیعه]] در مدح هشام نقل شده و بسیاری از دانشمندان [[شیعه]] او را ستایش کردهاند. علاوه بر این برخی از [[اهلسنت]] نیز او را به لحاظ علمی ستودهاند که وجود و حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور و دریافت هدیه از جانب [[هارون الرشید]] گواه بر آن است. | '''هشامبن حَکَم'''، ابومحمد، از [[اصحاب]] [[امام صادق]] و [[امام موسی کاظم]] (علیهما السلام) است. وی دارای آراء و و اندیشه های کلامی منحصر به فرد و از [[متکلمین]] برجستۀ شیعه در قرن دوم می باشد. روایاتی از [[امامان شیعه]] در مدح هشام نقل شده و بسیاری از دانشمندان [[شیعه]] او را ستایش کردهاند. علاوه بر این برخی از [[اهلسنت]] نیز او را به لحاظ علمی ستودهاند که وجود و حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور و دریافت هدیه از جانب [[هارون الرشید]] گواه بر آن است. | ||
==معرفی هشام== | == معرفی هشام == | ||
هشام در اوایل قرن دوم هجری در [[کوفه]] دیده به جهان گشود و در شهر واسط رشد کرد و به عرصه اجتماع گام نهاد. او بعدها برای تجارت به [[بغداد]] آمد و در محله کرخ به بزازی مشغول شد. دانشمندان [[علم رجال]] مینویسند: هشام دو فرزند دختر و پسر داشت. فرزند پسرش، حکم، [[متکلم]] بود و در [[بصره]] میزیست. دخترش، فاطمه، یکی از زنان با [[ایمان]] روزگار بود. هشام همچنین برادری به نام محمدبن حکم داشت که از راویان [[حدیث]] بود و [[محمدبن ابیعمیر]]، راوی معروف [[شیعه]]، از او روایت نقل میکند<ref>معجم رجال الحدیث، ج 10، ص273. </ref>. | هشام در اوایل قرن دوم هجری در [[کوفه]] دیده به جهان گشود و در شهر واسط رشد کرد و به عرصه اجتماع گام نهاد. او بعدها برای تجارت به [[بغداد]] آمد و در محله کرخ به بزازی مشغول شد. دانشمندان [[علم رجال]] مینویسند: هشام دو فرزند دختر و پسر داشت. فرزند پسرش، حکم، [[متکلم]] بود و در [[بصره]] میزیست. دخترش، فاطمه، یکی از زنان با [[ایمان]] روزگار بود. هشام همچنین برادری به نام محمدبن حکم داشت که از راویان [[حدیث]] بود و [[محمدبن ابیعمیر]]، راوی معروف [[شیعه]]، از او روایت نقل میکند<ref>معجم رجال الحدیث، ج 10، ص273. </ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
هشام، در مسیر تکامل اندیشهاش، به مکتبهای گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت جوییاش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن یزید کوفی]]، با [[امام صادق علیه السلام]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت علیه السلام]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهانهای دقیق و منطقیاش در گسترش فرهنگ اهلبیت علیه السلام کوشید. | هشام، در مسیر تکامل اندیشهاش، به مکتبهای گوناگون علمی عصر خویش پیوست; ولی هیچ مکتبی عطش حقیقت جوییاش را فرو ننشاند. او سرانجام به وسیله عمویش، [[عمیر بن یزید کوفی]]، با [[امام صادق علیه السلام]] آشنا شد و در شمار پیروان آن حضرت قرار گرفت<ref>رجال نجاشی، ص433. </ref>. سیر تکاملی اندیشه هشام نشان میدهد که آگاهانه و بر اساس برهان عقلی [[تشیع]] را پذیرفته است. او به منظور کسب علم، تامین معاش، مناظره، تبلیغ معارف [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت علیه السلام]] و انجام [[مناسک حج]]، به شهرهای بغداد، بصره، [[مدائن]]، [[حجاز]] و کوفه سفر کرد و با برهانهای دقیق و منطقیاش در گسترش فرهنگ اهلبیت علیه السلام کوشید. | ||
==سفر برای تحصیل دانش== | == سفر برای تحصیل دانش == | ||
هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعی، سعی میکرد پرسشهای خود را با امام صادق علیه السلام در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستی این سخن گواهی میدهد: | هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعی، سعی میکرد پرسشهای خود را با امام صادق علیه السلام در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستی این سخن گواهی میدهد: | ||
روزی، [[ابن ابی العوجاء]] یکی از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشی در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویی در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر میترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.» | روزی، [[ابن ابی العوجاء]] یکی از دانشمندان مخالف [[اسلام]]، پرسشی در باره تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: [[قرآن]] از سویی در آیه سوم [[سوره نساء]] میگوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة; با زنان پاک [[مسلمان]] [[ازدواج]] کنید، با دو یا سه یا چهار زن; و اگر میترسید میان آنها به [[عدالت]] رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.» | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
هشام این گونه برای کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق علیه السلام نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهای هشام، با بردباری پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایی از این پرسش و پاسخها در کتابهای توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | هشام این گونه برای کسب علم و معارف اسلام تلاش میکرد. امام صادق علیه السلام نیز متقابلا هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب میساخت. امام در برابر پرسشهای هشام، با بردباری پاسخ میداد و قانعش میساخت. نمونههایی از این پرسش و پاسخها در کتابهای توحید [[شیخ صدوق]] و علل الشرایع دیده میشود. | ||
==ترازوی امامت و الگوی شیعیان== | == ترازوی امامت و الگوی شیعیان == | ||
[[امام صادق علیه السلام]] میفرمود: هشام بن حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابود کننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بن حکم، صفایی، ص 14.; رجال نجاشی، ص433; فهرست شیخ طوسی، ص 355.</ref>. | [[امام صادق علیه السلام]] میفرمود: هشام بن حکم مراقب و نگهبان حق ما و مؤید صدق ما و نابود کننده نظرهای باطل دشمنان ماست. کسی که از او پیروی کند، از ما پیروی کرده است و کسی که با او مخالفت کند، با ما مخالفت ورزیده است<ref> هشام بن حکم، صفایی، ص 14. ; رجال نجاشی، ص433; فهرست شیخ طوسی، ص 355.</ref>. | ||
==در محضر امام کاظم علیه السلام== | == در محضر امام کاظم علیه السلام == | ||
پایههای اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق علیه السلام استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[موسی بن جعفر|امام کاظم علیه السلام]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام علیه السلام چنان جایگاهی یافت که تاریخنگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت خاص آن حضرت شمردهاند<ref>معجم رجال الحدیث، ج19، ص 271.</ref>. | پایههای اعتقادی و شخصیت والای علمی هشام در مکتب امام صادق علیه السلام استوار شد. چون پیشوای ششم، در سال 148 به [[شهادت]] رسید، هشام به [[موسی بن جعفر|امام کاظم علیه السلام]] روی آورد; از محضر آن معصوم والامقام کامیاب شد و در شمار شاگردان و یاران آن حضرت جای گرفت. او نزد هفتمین امام علیه السلام چنان جایگاهی یافت که تاریخنگاران وی را از کارگزاران مطمئن و مورد عنایت خاص آن حضرت شمردهاند<ref>معجم رجال الحدیث، ج19، ص 271.</ref>. | ||
==مقام علمی هشام بن حکم== | == مقام علمی هشام بن حکم == | ||
شاگرد ممتاز مکتب [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت علیه السلام]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس میکرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن میشتافت و دانشی تازه میآموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتابهای حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد. | شاگرد ممتاز مکتب [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت علیه السلام]] نه تنها در علوم نقلی و عقلی سرآمد عصر خویش بود; بلکه هر گاه احساس میکرد حمایت از اسلام به تحصیل علوم دیگر نیاز دارد، با جان و دل در پی آن میشتافت و دانشی تازه میآموخت. او در مقام [[فتوا]]، یک [[فقیه]] پرهیزکار، در مقام مناظره و دفاع از اعتقادات شیعه یک متکلم ورزیده و در [[علم حدیث]] یک [[محدث]] ممتاز و مورد اعتماد راویان معروف شیعه بود. کتابهای حدیثی مختلف به رشته نگارش کشید و شاگردان بسیار تربیت کرد. | ||
متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روانشناسی و سایر دانشهای رایج عصر خویش اطلاعات گستردهای داشت. [[عبدالله نعمه]] مینویسد: [[یحیی بن خالد برمکی]]، وزیر هارونالرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشستهای علمی و تخصصی برگزار میکرد. در یکی از نشستها، که هشام بن حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت شد. وقتی نوبت به هشام بن حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج9، ص 324.</ref>. | متکلم مجاهد و خستگی ناپذیر قرن دوم هجری، علاوه بر [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] و فلسفه و علم حدیث، در علوم روانشناسی و سایر دانشهای رایج عصر خویش اطلاعات گستردهای داشت. [[عبدالله نعمه]] مینویسد: [[یحیی بن خالد برمکی]]، وزیر هارونالرشید، با حضور دانشمندان مختلف، نشستهای علمی و تخصصی برگزار میکرد. در یکی از نشستها، که هشام بن حکم نیز حضور داشت، پس از گفتگو و بحث در موضوعات مختلف علمی، یحیی گفت: در باره «عشق» هم سخن بگویید. حاضران هر یک در حد معلومات خویش مطالبی بیان کردند و سخنانشان به وسیله منشیان وزیر ثبت شد. وقتی نوبت به هشام بن حکم رسید، با بیانی شیرین مطالبی بیان کرد که حاضران بی اختیار لب به تحسین گشودند<ref>قاموس الرجال، ج9، ص 324.</ref>. | ||
==شاگردان هشام== | == شاگردان هشام == | ||
چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهلبیت علیه السلام شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده میشود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهرههای درخشان شیعه است. صفوان بن یحیی کوفی، حماد بن عثمان، یونس بن یعقوب، علی بن منصور و یونس بن عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار میآیند. [[یونس بن عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم علیه السلام بود<ref> هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعهای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>. | چنانکه اشاره شد، هشام در پرتو انوار تابناک اهلبیت علیه السلام شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعضی از آنان گوی سبقت از همگان ربودند. [[محمد بن ابی عمیر]] یکی از آنان شمرده میشود که مورد اعتماد و احترام علمای بزرگ [[امامیه]] قرار گرفته، از چهرههای درخشان شیعه است. صفوان بن یحیی کوفی، حماد بن عثمان، یونس بن یعقوب، علی بن منصور و یونس بن عبدالرحمن از دیگر شاگردان هشام به شمار میآیند. [[یونس بن عبدالرحمن]] فقیهی نامور و یاور مخصوص امام کاظم علیه السلام بود<ref> هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص 62.</ref>. [[علی بن منصور]] در علم کلام دانشوری برجسته بود و درسهای [[توحید]] و [[امامت]] را در مجموعهای با عنوان «تدبیر» گرد آورد<ref> در مورد شرح حال او به مقاله نگارنده در شماره 15 ماهنامه کوثر رجوع شود.</ref>. | ||
==آثار== | == آثار == | ||
چهره درخشان مکتب ولایت، علاوه بر فعالیتهاى گسترده در دانشاندوزى و تبلیغ، حدود سى جلد کتاب در موضوعات مختلف علمى به رشته نگارش کشید. «الامامه» و [[جبر و اختیار]] در علم کلام و «الفاظ» در [[اصول فقه]] بخشى از یادگارهاى آن دانشمند برجسته است<ref>هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص59.</ref>. | چهره درخشان مکتب ولایت، علاوه بر فعالیتهاى گسترده در دانشاندوزى و تبلیغ، حدود سى جلد کتاب در موضوعات مختلف علمى به رشته نگارش کشید. «الامامه» و [[جبر و اختیار]] در علم کلام و «الفاظ» در [[اصول فقه]] بخشى از یادگارهاى آن دانشمند برجسته است<ref>هشام بن حکم، عبدالله نعمه، ص59.</ref>. | ||
==در معرض اتهام== | == در معرض اتهام == | ||
موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم علیه السلام چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبتهاى ناروا به اوج خود رسید، [[موسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا علیه السلام]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا علیه السلام فرمود: هشام را دوست بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص433.</ref>. | موقعیت و لیاقت هشام در محضر امام صادق و امام کاظم علیه السلام چنان بود که گروهى بدان حسد ورزیدند و شایعات گوناگون علیه او رواج دادند. متاسفانه این شایعات سودمند واقع شد و حتى بعضى از شیعیان نیز در باره اعتقادات هشام در تردید فرو رفتند. وقتى این نسبتهاى ناروا به اوج خود رسید، [[موسى مشرقى]] خدمت [[امام رضا علیه السلام]] حضور یافت و گفت: آیا هشام را دوست بداریم یا از او بیزارى بجوییم؟ امام رضا علیه السلام فرمود: هشام را دوست بدارید. وقتى که به شما چنین گفتم، عمل کنید. اکنون برو و به شیعیان بگو امام مرا به ولایت و دوستى هشام فرمان داد<ref> رجال نجاشى، ص433.</ref>. | ||
==آخرین روزهاى زندگى== | == آخرین روزهاى زندگى == | ||
یحیى برمکى در آغاز به هشام بن حکم اظهار علاقه میکرد و مدتى نیز وى را دبیر مجالس مناظره خود ساخت. او سرانجام از هشام رنجید و اسباب کشتن وى را فراهم کرد. انتقادهاى هشام آراى فلسفى یحیى بن خالد، مغلوب ساختن پیوسته وى در بحثها و نیز هراس وزیر از نزدیکى هشام به هارون علل اصلى دشمنى یحیى با هشام بود. روزى هارون گفت: دوست دارم در مجالس مناظره شما شرکت کنم; اما نه در حضور دیگران، بلکه در پشت پرده تا حاضران نظرهاى خویش را بی پروا بیان کنند. | یحیى برمکى در آغاز به هشام بن حکم اظهار علاقه میکرد و مدتى نیز وى را دبیر مجالس مناظره خود ساخت. او سرانجام از هشام رنجید و اسباب کشتن وى را فراهم کرد. انتقادهاى هشام آراى فلسفى یحیى بن خالد، مغلوب ساختن پیوسته وى در بحثها و نیز هراس وزیر از نزدیکى هشام به هارون علل اصلى دشمنى یحیى با هشام بود. روزى هارون گفت: دوست دارم در مجالس مناظره شما شرکت کنم; اما نه در حضور دیگران، بلکه در پشت پرده تا حاضران نظرهاى خویش را بی پروا بیان کنند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
حضرت رضا علیه السلام در باره او فرمود: خدا او را رحمت کند. بندهاى خیرخواه و دلسوز و یک انسان حقیقى بود. اصحابش بر او حسد بردند و آزارش کردند<ref>هشام بن حکم، صفایى، ص 121.</ref>. | حضرت رضا علیه السلام در باره او فرمود: خدا او را رحمت کند. بندهاى خیرخواه و دلسوز و یک انسان حقیقى بود. اصحابش بر او حسد بردند و آزارش کردند<ref>هشام بن حکم، صفایى، ص 121.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
# [http://ensani.ir/fa/article/55211/%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9- برگرفته از سایت هشام بن حکم از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیه السلام http://ensani.ir] | # [http://ensani.ir/fa/article/55211/%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9- برگرفته از سایت هشام بن حکم از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیه السلام http://ensani.ir] | ||
# | # | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده: متکلمان]] | [[رده:متکلمان]] |