۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''چالشهای وحدت و راهبرد رویارویی کنکاشی در تشخیص موانع وحدت و تقریب و راههای برطرف ساختن آنها''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره بیستم میباشد که به قلم دکتر محمد عبدو <ref>پژوهشگر مطالعات اسلامی [[مراکش]]</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | '''چالشهای وحدت و راهبرد رویارویی کنکاشی در تشخیص موانع وحدت و تقریب و راههای برطرف ساختن آنها''' عنوان مقالهای از بخش اندیشه [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] در شماره بیستم میباشد که به قلم دکتر محمد عبدو <ref>پژوهشگر مطالعات اسلامی [[مراکش]]</ref> تدوین و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز سال 1388 منتشر شده است.</div> | ||
=چکیده:= | =چکیده:= | ||
اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. اسلام وحدت را در پنج حوزه لازم دانسته است، که این حوزهها به مثابه هویت جامع و ثابتی برای تمایز مسلمانان است: وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن، و سرزمین اسلام. در عین حال، اسلام مشوق اختلافنظرها بوده تا به این وسیله یک جنبش فکری در جامعه اسلامی ایجاد کند. | اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. اسلام وحدت را در پنج حوزه لازم دانسته است، که این حوزهها به مثابه هویت جامع و ثابتی برای تمایز مسلمانان است: وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن، و سرزمین اسلام. در عین حال، اسلام مشوق اختلافنظرها بوده تا به این وسیله یک جنبش فکری در جامعه اسلامی ایجاد کند. نگارنده، این نوشتار را در دو بخش تنظیم نموده است: در بخش اول، موانع تقریب و وحدت مسلمانان از جمله قومگرایی، شیطنت و فتنهانگیزی کفار و غیره را بررسی مینماید و در بخش دوم از راههای چیرگی بر موانع تقریب و وحدت، بحث میکند. | ||
'''کلید واژهها:''' اسلام، وحدت، کلمه توحید، توحید کلمه، وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن و سرزمین اسلام، موانع تقریب و وحدت. | '''کلید واژهها:''' اسلام، وحدت، کلمه توحید، توحید کلمه، وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن و سرزمین اسلام، موانع تقریب و وحدت. | ||
=مقدمه= | =مقدمه= | ||
شاید بهترین مقدمه این بحث، نقل سخن «علامه شیخ محمد حسین آل کاشف الغطا»(رحمةالله) باشد که در جمله بسیار گویا و کوتاهی، گفت: «اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه». (مجله رسالةالتقریب، شماره دوم، ص 187). اسلام وحدت در پنج حوزه را برای مسلمانان ضروری دانسته است؛ پنج حوزهای که به مثابه هویت جامع و ثابتی طی تاریخ طولانی خود، مسلمانان را تمایز ویژهای بخشید. این حوزههای پنجگانه عبارت است از: وحدت در عقیده؛ وحدت در شریعت؛ وحدت در امت؛ وحدت در تمدن و وحدت در سرزمین اسلام (دارالاسلام).(عماره، 2005م، ص9).<br> | شاید بهترین مقدمه این بحث، نقل سخن «علامه شیخ محمد حسین آل کاشف الغطا»(رحمةالله) باشد که در جمله بسیار گویا و کوتاهی، گفت: «اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه». (مجله رسالةالتقریب، شماره دوم، ص 187). اسلام وحدت در پنج حوزه را برای مسلمانان ضروری دانسته است؛ پنج حوزهای که به مثابه هویت جامع و ثابتی طی تاریخ طولانی خود، مسلمانان را تمایز ویژهای بخشید. این حوزههای پنجگانه عبارت است از: وحدت در عقیده؛ وحدت در شریعت؛ وحدت در امت؛ وحدت در تمدن و وحدت در سرزمین اسلام (دارالاسلام). (عماره، 2005م، ص9).<br> | ||
مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در راستای اطاعت از خداوند متعال در آیات قرآنی زیر، در وحدت و انسجام کامل به سر میبردند:<br> | مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در راستای اطاعت از خداوند متعال در آیات قرآنی زیر، در وحدت و انسجام کامل به سر میبردند:<br> | ||
«يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَه اللّهِ عَلَيکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَه مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک يبَينُ اللّهُ لَکمْ آياتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ * وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّه يدْعُونَ إِلَى الْخَيرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَينَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی، نمیرید * و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمتهای خداوند را بر خود به یاد آورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید، باشد که شما راهیاب گردید * و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و ایناناند که رستگارند * و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه گواهها برای آنان آمده اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود.» (آلعمران/102ـ105).<br> | |||
اگر چه مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مسایل زیادی اختلاف داشتند ولی آن حضرت، با تسامح بسیاری، ایشان را به حق رهنمون میساخت. پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز که در شماری از مسایل اختلاف پیدا کردند، دانستند که چگونه در اوج اختلاف، وحدت و انسجام و قدرت و شوکت و عزّت خویش را پاس بدارند.<br> | اگر چه مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مسایل زیادی اختلاف داشتند ولی آن حضرت، با تسامح بسیاری، ایشان را به حق رهنمون میساخت. پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز که در شماری از مسایل اختلاف پیدا کردند، دانستند که چگونه در اوج اختلاف، وحدت و انسجام و قدرت و شوکت و عزّت خویش را پاس بدارند.<br> | ||
اسلام، مشوق اختلافنظر بود و بر آن بود که با این روند، جنبش فکری در جامعه اسلام ایجاد نماید، ولی برای آنکه زیانهای این اختلافنظرها را از ساحت مسلمانان دور گرداند و عوارض جانبی آنرا کاهش دهد، آدابی برای آن در نظر گرفت و حدودی ترسیم کرد و روح سازندگی و مثبتگرایی و آفرینش و خلاقیت در آن دمید و آن را از دشمنی و خصومت و کینهتوزی و دشنام، پاک گرداند و به این ترتیب، انسان را از تعصبها و تقلید کورکورانه رهایی بخشید و او را به گشودگی و تجدّدگرایی فراخواند و از یورش علیه جمع بر حذر داشت و به داوری خدا و رسول ـ در هر مسئله خرد و کلانی ـ فرمان داد و اعلام نمود که اختلافها به هر میزان و حدودی که باشد، هرگز نباید به کشیدن سلاح بر روی برادران مسلمان منجر شود.<br> | اسلام، مشوق اختلافنظر بود و بر آن بود که با این روند، جنبش فکری در جامعه اسلام ایجاد نماید، ولی برای آنکه زیانهای این اختلافنظرها را از ساحت مسلمانان دور گرداند و عوارض جانبی آنرا کاهش دهد، آدابی برای آن در نظر گرفت و حدودی ترسیم کرد و روح سازندگی و مثبتگرایی و آفرینش و خلاقیت در آن دمید و آن را از دشمنی و خصومت و کینهتوزی و دشنام، پاک گرداند و به این ترتیب، انسان را از تعصبها و تقلید کورکورانه رهایی بخشید و او را به گشودگی و تجدّدگرایی فراخواند و از یورش علیه جمع بر حذر داشت و به داوری خدا و رسول ـ در هر مسئله خرد و کلانی ـ فرمان داد و اعلام نمود که اختلافها به هر میزان و حدودی که باشد، هرگز نباید به کشیدن سلاح بر روی برادران مسلمان منجر شود.<br> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=بخش نخست: موانع «تقریب» و وحدت مسلمانان= | =بخش نخست: موانع «تقریب» و وحدت مسلمانان= | ||
==1ـ قومگرایی== | ==1ـ قومگرایی == | ||
قومگرایی (ناسیونالیسم) بیانی از تجمعی طبیعی و خویشاوندی، به شکل دولتی به منظور ابراز هویت و پاسداری از سرنوشت مشترک است و ایجاب میکند تا جامعه اسلامی، فروپاشیده شود، چه کسانی که به این قومیت وابسته نیستند، خارج از جماعت تلقی میشوند و کسی به آنان توجهی نمیکند و از حقوقی که دیگران بهرهمند هستند، بهرهای ندارند.<br> | قومگرایی (ناسیونالیسم) بیانی از تجمعی طبیعی و خویشاوندی، به شکل دولتی به منظور ابراز هویت و پاسداری از سرنوشت مشترک است و ایجاب میکند تا جامعه اسلامی، فروپاشیده شود، چه کسانی که به این قومیت وابسته نیستند، خارج از جماعت تلقی میشوند و کسی به آنان توجهی نمیکند و از حقوقی که دیگران بهرهمند هستند، بهرهای ندارند.<br> | ||
اما در دوره ما، اندیشه دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه باور به مذهب یا ملت خاصی مطرح نیست و وجود یا اضمحلال یا انزوای کشورها را به عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی نسبت میدهد و بر آن است که این عوامل است که در دوران جدید، کشورها را تأسیس یا زایل میسازد. این امر تفرقه و اختلاف میان مسلمانان را در پی داشته است.<br> | اما در دوره ما، اندیشه دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه باور به مذهب یا ملت خاصی مطرح نیست و وجود یا اضمحلال یا انزوای کشورها را به عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی نسبت میدهد و بر آن است که این عوامل است که در دوران جدید، کشورها را تأسیس یا زایل میسازد. این امر تفرقه و اختلاف میان مسلمانان را در پی داشته است.<br> | ||
==2ـ کمین کفار نسبت به مسلمانان و کوشش در پراکنده ساختن آنها== | ==2ـ کمین کفار نسبت به مسلمانان و کوشش در پراکنده ساختن آنها == | ||
از آنجا که دین اسلام، ناسخ همه ادیان بود و همه ریاستهای موجود را تحت تأثیر قرار داد، همگان کینه آنرا به دل گرفتند و چون در غایت زیبایی و نهایت شایستگی بود دشمنانش فزونی گرفتند و نقشههای شوم و توطئه علیه آن، فراوان گردید. (پیشین، ص80).<br> | از آنجا که دین اسلام، ناسخ همه ادیان بود و همه ریاستهای موجود را تحت تأثیر قرار داد، همگان کینه آنرا به دل گرفتند و چون در غایت زیبایی و نهایت شایستگی بود دشمنانش فزونی گرفتند و نقشههای شوم و توطئه علیه آن، فراوان گردید. (پیشین، ص80).<br> | ||
«علامه مقری» در کتاب خود «ازهار الریاض» سخنی از «علامه فقیه و وزیر و کاتب ابو یحیی بن عاصم» صاحب کتاب «جنه الرضی في التسلیم لما قدّر الله و قضی»، نقل کرده که در آن به ترفندهای خبیث کفار و فتنهانگیزیهای آنان و توطئههایی که علیه مسلمانان میچینند، اشاره کرده است.<br> | «علامه مقری» در کتاب خود «ازهار الریاض» سخنی از «علامه فقیه و وزیر و کاتب ابو یحیی بن عاصم» صاحب کتاب «جنه الرضی في التسلیم لما قدّر الله و قضی»، نقل کرده که در آن به ترفندهای خبیث کفار و فتنهانگیزیهای آنان و توطئههایی که علیه مسلمانان میچینند، اشاره کرده است.<br> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
و به رغم همه اینها ما همچنان شاهدیم که برخی مسلمانان شیفته غرب هستند و عزت و کرامت را نزد ایشان میجویند و علیه برادران مسلمان خویش، با آنان از در دوستی در میآیند.<br> | و به رغم همه اینها ما همچنان شاهدیم که برخی مسلمانان شیفته غرب هستند و عزت و کرامت را نزد ایشان میجویند و علیه برادران مسلمان خویش، با آنان از در دوستی در میآیند.<br> | ||
==3ـ فتنهانگیزی== | ==3ـ فتنهانگیزی == | ||
در ذیل به برخی از موارد فتنهانگیزی اشاره میشود: | در ذیل به برخی از موارد فتنهانگیزی اشاره میشود: | ||
1ـ انتشار کتابهای فتنهجویانه، که خطر زیادی دارد. جناب «شیخ لطف الله صافی» در تبیین این نکته میگوید: «نباید گمان کرد که کارهایی برای برانگیختن تعصبهای مذهبی و فتنهانگیزی میان مسلمانان به صورت انتشار کتابهای فتنهانگیزانه، تنها کار سادهای است که یک متعصب مذهبی اقدام به آن میکند؛ در آن سوی این کتابها و نشریات، دستان استعمار و صهیونیسم وجود دارد و کسانی که هزینه این تبلیغات را تأمین میکنند تنها دشمنان اسلام، یعنی اسراییل و همپیمانان آنند.» (صافی، 1426ق، ص11).<br> | 1ـ انتشار کتابهای فتنهجویانه، که خطر زیادی دارد. جناب «شیخ لطف الله صافی» در تبیین این نکته میگوید: «نباید گمان کرد که کارهایی برای برانگیختن تعصبهای مذهبی و فتنهانگیزی میان مسلمانان به صورت انتشار کتابهای فتنهانگیزانه، تنها کار سادهای است که یک متعصب مذهبی اقدام به آن میکند؛ در آن سوی این کتابها و نشریات، دستان استعمار و صهیونیسم وجود دارد و کسانی که هزینه این تبلیغات را تأمین میکنند تنها دشمنان اسلام، یعنی اسراییل و همپیمانان آنند.» (صافی، 1426ق، ص11).<br> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
5ـ باطل و اهل باطل را در این جهان، دارای دست برتر بیابد و علت ناکامی مسلمانان را پایبندی آنها به دین اسلام بداند.<br> | 5ـ باطل و اهل باطل را در این جهان، دارای دست برتر بیابد و علت ناکامی مسلمانان را پایبندی آنها به دین اسلام بداند.<br> | ||
==4ـ کینهها و بدخواهیها== | ==4ـ کینهها و بدخواهیها == | ||
برخی بزرگان با انگیزه کینه و نفرت و بدخواهی، بر آتش فتنه، به جای آب، بنزین میریزند؛ از جمله اینان «شیخ الکوثری» است که میگوید: «و اما سرزمین فارس و اطراف آن، همواره و از زمان صفویه، جایگاه غلاه و خشونتطلبان بود؛ آنها اهلسنت را از آن دیار راندند و نگذاشتند که در آنجا با ایشان زندگی کنند و به همین دلیل، آثاری از اهلسنت در آنجا به جای نماند. نادر شاه کوشید که از راه مناظره، نوعی همزیستی با ایشان داشته باشد ولی پس از آن همگان دانستند که علم، کمتر در نزدیکسازی آن طایفههایی که شکلگیری آنها ریشه در سیاست داشته، مؤثر است. همچنآنکه شمشیر نیز در نسلهای گذشته، تأثیری جز تحکیم شرّ، نداشته است». (کوثری، 1988م، ص102و103).<br> | برخی بزرگان با انگیزه کینه و نفرت و بدخواهی، بر آتش فتنه، به جای آب، بنزین میریزند؛ از جمله اینان «شیخ الکوثری» است که میگوید: «و اما سرزمین فارس و اطراف آن، همواره و از زمان صفویه، جایگاه غلاه و خشونتطلبان بود؛ آنها اهلسنت را از آن دیار راندند و نگذاشتند که در آنجا با ایشان زندگی کنند و به همین دلیل، آثاری از اهلسنت در آنجا به جای نماند. نادر شاه کوشید که از راه مناظره، نوعی همزیستی با ایشان داشته باشد ولی پس از آن همگان دانستند که علم، کمتر در نزدیکسازی آن طایفههایی که شکلگیری آنها ریشه در سیاست داشته، مؤثر است. همچنآنکه شمشیر نیز در نسلهای گذشته، تأثیری جز تحکیم شرّ، نداشته است». (کوثری، 1988م، ص102و103).<br> | ||
بهتان بزرگی که در این سخن وجود دارد و نیز اهانت به شیعه و تأیید کشتار ایشان از سوی امویان و عباسیان، بر کسی پوشیده نیست؛ چنین سخنانی است که خود به دوری و فتنهانگیزی و مفسدهجویی میانجامد.<br> | بهتان بزرگی که در این سخن وجود دارد و نیز اهانت به شیعه و تأیید کشتار ایشان از سوی امویان و عباسیان، بر کسی پوشیده نیست؛ چنین سخنانی است که خود به دوری و فتنهانگیزی و مفسدهجویی میانجامد.<br> | ||
==5ـ پیروی از هواهای نفسانی== | ==5ـ پیروی از هواهای نفسانی == | ||
از جمله موانع «تقریب» و وحدت امت اسلامی، هواهای نفسانی است که به جای عقل و منطق بر احساسات و عواطف، حاکم میگردد.<br> | از جمله موانع «تقریب» و وحدت امت اسلامی، هواهای نفسانی است که به جای عقل و منطق بر احساسات و عواطف، حاکم میگردد.<br> | ||
عبارت حضرت «آیتا... شهید سید محمد باقر حکیم» به همین معنا اشاره دارد: «وقتی انسان از هواهای خود پیروی کند و از سمت و سوی عقل و منطق خارج گردد، شاهد اختلافهای برخاسته از تجاوز هواپرستان بر مردم و جهان هستی و نیز تناقض میان منافع و ارادهها و رقابت ناپاک بر جاه و مقام و قدرت و شهوت میان مردم میشود» (رسالةالتقریب، پیشین، ص15).<br> | عبارت حضرت «آیتا... شهید سید محمد باقر حکیم» به همین معنا اشاره دارد: «وقتی انسان از هواهای خود پیروی کند و از سمت و سوی عقل و منطق خارج گردد، شاهد اختلافهای برخاسته از تجاوز هواپرستان بر مردم و جهان هستی و نیز تناقض میان منافع و ارادهها و رقابت ناپاک بر جاه و مقام و قدرت و شهوت میان مردم میشود» (رسالةالتقریب، پیشین، ص15).<br> | ||
==6ـ جهل و طغیان== | ==6ـ جهل و طغیان == | ||
جهل و طغیان هر دو به اختلاف میانجامد، زیرا برخی از این جهالتها، به دلیل عادات موجود یا انتقال از پدران و نیاکان و بر اثر اجتهادها و تغییرات مبتنی بر هواهای نفسانی و اغراض شخصی یا گمان و توهمها، به سنتهای مقدسی تبدیل میشود و به تقسیم مردم به گروههای متعصب و دستهجات پراکندهای میانجامد که به کشتن و بیرون راندن همدیگر از خانه و دیار خود اقدام میکنند و یا آنها را در راستای منافع و نیازهای خود و ارضای شهوتها و امیال خویش، مورد بهرهبرداری قرار میدهند» (پیشین، ص18).<br> | جهل و طغیان هر دو به اختلاف میانجامد، زیرا برخی از این جهالتها، به دلیل عادات موجود یا انتقال از پدران و نیاکان و بر اثر اجتهادها و تغییرات مبتنی بر هواهای نفسانی و اغراض شخصی یا گمان و توهمها، به سنتهای مقدسی تبدیل میشود و به تقسیم مردم به گروههای متعصب و دستهجات پراکندهای میانجامد که به کشتن و بیرون راندن همدیگر از خانه و دیار خود اقدام میکنند و یا آنها را در راستای منافع و نیازهای خود و ارضای شهوتها و امیال خویش، مورد بهرهبرداری قرار میدهند» (پیشین، ص18).<br> | ||
==7ـ ادعای تحریف قرآن از سوی شیعه== | ==7ـ ادعای تحریف قرآن از سوی شیعه == | ||
از جمله ادعاهای باطلی که خلق را گمراه میسازد و به تفرقه و نزاع میان مسلمانان میانجامد، اتهام برخی اهلسنت به شیعیان مبنی بر قول به تحریف قرآن است؛ از جمله آنچه که «محمد بن حسن حجوی ثعالبی» از علمای مغرب گفته که شیعیان قائل به نزول وحی بر امامان دوازدهگانه خود پس از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هستند و آیاتی را در قرآن افزوده یا کاسته و پنهان ساخته و چون رازی میان خود نگاه داشتهاند تا بر کمخردان فتنه انگیزی کنند. (حجوی ثعالبی فاسی، 1426 ق، ص40).<br> | از جمله ادعاهای باطلی که خلق را گمراه میسازد و به تفرقه و نزاع میان مسلمانان میانجامد، اتهام برخی اهلسنت به شیعیان مبنی بر قول به تحریف قرآن است؛ از جمله آنچه که «محمد بن حسن حجوی ثعالبی» از علمای مغرب گفته که شیعیان قائل به نزول وحی بر امامان دوازدهگانه خود پس از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هستند و آیاتی را در قرآن افزوده یا کاسته و پنهان ساخته و چون رازی میان خود نگاه داشتهاند تا بر کمخردان فتنه انگیزی کنند. (حجوی ثعالبی فاسی، 1426 ق، ص40).<br> | ||
و یا از این قبیل است آنچه «احسان الهی ظهیر» در کتاب خود «الشیعه و القرآن» نوشته است: «ما خود را پایبند میدانیم که در این مورد چیزی نگوییم مگر آنکه از یکی از امامان دوازدهگانه و از کتاب خود شیعیان و آنچه از نظر آنها قابل اعتماد است، نقل کرده باشیم و یادآور شویم که شیعه در زمان همه پیشوایان خود ـ بدون هیچ استثنایی ـ معتقد بودهاند که قرآن تحریف شده و دچار تغییر گردیده است و در آن چیزهای زیادی اضافه یا از آن کاسته شده است». (الهی ظهیر، 1426ق، ص26).<br> | و یا از این قبیل است آنچه «احسان الهی ظهیر» در کتاب خود «الشیعه و القرآن» نوشته است: «ما خود را پایبند میدانیم که در این مورد چیزی نگوییم مگر آنکه از یکی از امامان دوازدهگانه و از کتاب خود شیعیان و آنچه از نظر آنها قابل اعتماد است، نقل کرده باشیم و یادآور شویم که شیعه در زمان همه پیشوایان خود ـ بدون هیچ استثنایی ـ معتقد بودهاند که قرآن تحریف شده و دچار تغییر گردیده است و در آن چیزهای زیادی اضافه یا از آن کاسته شده است». (الهی ظهیر، 1426ق، ص26).<br> | ||
این گفتههای آنهاست؛ گفتههایی که بیهیچ تأمل و دقتی بیان شده است، حال آنکه دقت و تأمل در مسایل، امر لازم و واجبی است که هیچ کس نباید آنرا نادیده بگیرد. خداوند تأکید فرموده: | این گفتههای آنهاست؛ گفتههایی که بیهیچ تأمل و دقتی بیان شده است، حال آنکه دقت و تأمل در مسایل، امر لازم و واجبی است که هیچ کس نباید آنرا نادیده بگیرد. خداوند تأکید فرموده: «وَ کانَ الإِْنْسانُ عَجُولاً ً؛ و آدمی شتابگر است» (اسراء/11) و نیز فرموده است: «خُلِقَ الإِْنْسانُ مِنْ عَجَلٍ؛ آدمی را از شتاب آفریدهاند» (انبیاء/37).<br> | ||
و پیامبر و فرستاده خود(صلیاللهعلیهوآله) را به عدم عجله و شتاب، سفارش کرده است: | و پیامبر و فرستاده خود(صلیاللهعلیهوآله) را به عدم عجله و شتاب، سفارش کرده است: «وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یقْضى إِلَیک وَحْیهُ؛ ... و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد، شتاب مکن...» (طه/114).<br> | ||
اقدام به هر کاری و حکم بر هر امری باید پس از دقّت و تأمل و بینش درست صورت گیرد و بینش درست نیز مستلزم تأمل کافی است.<br> | اقدام به هر کاری و حکم بر هر امری باید پس از دقّت و تأمل و بینش درست صورت گیرد و بینش درست نیز مستلزم تأمل کافی است.<br> | ||
آنهایی که معتقدند قرآن تحریف شده است، گروه اندکی هستند و بزرگان و علمای امامیه این مسئله را توضیح دادهاند. از جمله آنها امام خمینی(رحمةالله) میباشد که میگوید: «آنها ـ اخباریون ـ به وجوه بسیاری از جمله بنابر ادعای وقوع تحریف در قرآن بر حسب اخبار و احادیث فراوان بر عدم حجیت ظواهر قرآن استدلال کردهاند» (فهم القرآن، ص544).<br> | آنهایی که معتقدند قرآن تحریف شده است، گروه اندکی هستند و بزرگان و علمای امامیه این مسئله را توضیح دادهاند. از جمله آنها امام خمینی(رحمةالله) میباشد که میگوید: «آنها ـ اخباریون ـ به وجوه بسیاری از جمله بنابر ادعای وقوع تحریف در قرآن بر حسب اخبار و احادیث فراوان بر عدم حجیت ظواهر قرآن استدلال کردهاند» (فهم القرآن، ص544).<br> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
'''2ـ لزوم رویارویی با رسوبات گذشته''' و آنچه به ارث بردهایم و نیز دخالتهای بیگانگان در بسیاری از مسایل ما طی قرنهای متمادی، به علت ضعف و پراکندگی و تفرقه ما.<br> | '''2ـ لزوم رویارویی با رسوبات گذشته''' و آنچه به ارث بردهایم و نیز دخالتهای بیگانگان در بسیاری از مسایل ما طی قرنهای متمادی، به علت ضعف و پراکندگی و تفرقه ما.<br> | ||
'''3ـ توجه به عناصر وحدت اسلامی''' به جای چنگاندازی به عوامل اختلاف و ترک دلایل اختلاف و کوشش در راستای توجه به آنچه ما را به هم نزدیک میسازد نه آنچه میان ما تفرقه ایجاد میکند و وحدت ما را در هم میشکند.<br> | '''3ـ توجه به عناصر وحدت اسلامی''' به جای چنگاندازی به عوامل اختلاف و ترک دلایل اختلاف و کوشش در راستای توجه به آنچه ما را به هم نزدیک میسازد نه آنچه میان ما تفرقه ایجاد میکند و وحدت ما را در هم میشکند.<br> | ||
«علامه عبد الحسین آل کاشفالغطاء» در کتاب خود: «اصل الشیعه و اصولها» میگوید: «اولین شرط بازگرداندن دوستی و برادری [مسلمانان با یکدیگر ]، بستن باب مجادلات مذهبی است، زیرا ادامه این مجادلهها ای بسا به فرجام ناخوشایندی، منتهی گردد» (کوثری، پیشین، ص104).<br> | «علامه عبد الحسین آل کاشفالغطاء» در کتاب خود: «اصل الشیعه و اصولها» میگوید: «اولین شرط بازگرداندن دوستی و برادری [مسلمانان با یکدیگر]، بستن باب مجادلات مذهبی است، زیرا ادامه این مجادلهها ای بسا به فرجام ناخوشایندی، منتهی گردد» (کوثری، پیشین، ص104).<br> | ||
'''4ـ رو آوردن به صلح و دوستی با داور قرار دادن آیین الهی.''' اگر آیین الهی اجرا گردیده و هر کس وظایف و حقوق خویش را بشناسد و مردم در برابر حکم خدا و شریعت او برابر باشند، همه مشکلات حل خواهد شد. قرآن کریم به این مسئله اشاره نموده است، آنجا که میفرماید: | '''4ـ رو آوردن به صلح و دوستی با داور قرار دادن آیین الهی.''' اگر آیین الهی اجرا گردیده و هر کس وظایف و حقوق خویش را بشناسد و مردم در برابر حکم خدا و شریعت او برابر باشند، همه مشکلات حل خواهد شد. قرآن کریم به این مسئله اشاره نموده است، آنجا که میفرماید: «کانَ النَّاسُ أُمَّه واحِدَه فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتابَ بِالْحَقِّ لِيحْکمَ بَينَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيناتُ بَغْياً بَينَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يهْدِي مَنْ يشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ مردم در آغاز امتی یگانه بودند]آنگاه به اختلاف پرداختند[پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانی را به راستی و درستی فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند و در آن اختلاف نورزیدند مگر همان کسان که به آنها، آن کتاب داده شده بود]آن هم[پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید، از سر افزونجویی که در میانشان بود، آنگاه خداوند به اراده خودش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند، رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راهی راست راهنمایی میکند» (بقره/215).<br> | ||
مسئله سنی و شیعه ـ همچنآنکه «جناب شیخ احمد حسن باقوری» نتیجهگیری کرده ـ مسئله ایمان و علم است و اگر مشکلات آنان را در پرتو ایمان صادقانه و دانش حل و فصل کنیم، هیچ گره ناگشوده و مانعی در برابرمان باقی نخواهد ماند.<br> | مسئله سنی و شیعه ـ همچنآنکه «جناب شیخ احمد حسن باقوری» نتیجهگیری کرده ـ مسئله ایمان و علم است و اگر مشکلات آنان را در پرتو ایمان صادقانه و دانش حل و فصل کنیم، هیچ گره ناگشوده و مانعی در برابرمان باقی نخواهد ماند.<br> | ||
آری، مسئله، مسئله ایمان و علم است. علم، از اینرو که هر دو گروه [سنی و شیعه]، رابطه خود را با اسلام بر اساس ایمان به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) پیریزی کردهاند و همگی بر اصول اساسی این دین، اتفاقنظر دارند و اگر در این میان در فرعیات فقهی و تشریعی، نظرات گوناگون و متفاوتی مطرح شود، همه مذاهب اسلامی معتقدند مجتهد ـ خطا کند یا بر صواب باشد ـ نزد خداوند اجر و پاداش دارد.<br> | آری، مسئله، مسئله ایمان و علم است. علم، از اینرو که هر دو گروه [سنی و شیعه]، رابطه خود را با اسلام بر اساس ایمان به کتاب خدا و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) پیریزی کردهاند و همگی بر اصول اساسی این دین، اتفاقنظر دارند و اگر در این میان در فرعیات فقهی و تشریعی، نظرات گوناگون و متفاوتی مطرح شود، همه مذاهب اسلامی معتقدند مجتهد ـ خطا کند یا بر صواب باشد ـ نزد خداوند اجر و پاداش دارد.<br> | ||
و ایمان، به این دلیل که وجدان هیچ مسلمانی راضی به ایجاد اختلاف و کینه میان امت واحد نیست، حتی اگر بر فرض، این اختلافها و کینهها، علتی داشته باشد، و حال آنکه هرگز علتی سبب منطقی برای آنها وجود ندارد. (رسالةالتقریب، پیشین، ص188). <br> | و ایمان، به این دلیل که وجدان هیچ مسلمانی راضی به ایجاد اختلاف و کینه میان امت واحد نیست، حتی اگر بر فرض، این اختلافها و کینهها، علتی داشته باشد، و حال آنکه هرگز علتی سبب منطقی برای آنها وجود ندارد. (رسالةالتقریب، پیشین، ص188). <br> | ||
'''5ـ عدم دعوت به ادغام مذاهب،''' زیرا این امر هرگز تحقق نمیپذیرد و چه بسا به تفرقه و پراکندگی بیشتری هم منجر شود. مطلوب آن است که آنچه عقلای قوم و سلف صالح ما به آن فراخواندهاند، مطرح باشد؛ کسانی چون «امام خمینی»(رحمةالله) و «حضرت آیتالله خامنهای» که بر مشترکات در عرصههای عقیده و شریعت به مثابه اصول اساسی اسلام و معیار و ملاک برادری اسلامی و وحدت امت و البته همراه با حفظ مذاهب و احترام متقابل میان پیروان آنها به رغم اختلافهای فرعی در چارچوب دلیل و برهان، تأکید کردهاند؛ در این صورت، باب گفتوگو و اجتهاد نیز در آنها باز است. (پیشین، ص40و41).<br> | '''5ـ عدم دعوت به ادغام مذاهب،''' زیرا این امر هرگز تحقق نمیپذیرد و چه بسا به تفرقه و پراکندگی بیشتری هم منجر شود. مطلوب آن است که آنچه عقلای قوم و سلف صالح ما به آن فراخواندهاند، مطرح باشد؛ کسانی چون «امام خمینی»(رحمةالله) و «حضرت آیتالله خامنهای» که بر مشترکات در عرصههای عقیده و شریعت به مثابه اصول اساسی اسلام و معیار و ملاک برادری اسلامی و وحدت امت و البته همراه با حفظ مذاهب و احترام متقابل میان پیروان آنها به رغم اختلافهای فرعی در چارچوب دلیل و برهان، تأکید کردهاند؛ در این صورت، باب گفتوگو و اجتهاد نیز در آنها باز است. (پیشین، ص40و41).<br> | ||
'''6ـ به داوری گرفتن «اهداف | '''6ـ به داوری گرفتن «اهداف شریعت» ،''' که در واقع، قبله مجتهدان است و هر کس به سمت آن روی آورد، حتماً به راه حقیقت قدم گذاشته است. عبارت «غزالی» به همین نکته اشاره دارد؛ او میگوید: «قبله مجتهد، مقاصد و اهداف شرع است؛ مجتهد از هر سو بدان نظر افکند، اهداف شرع را در نظر گرفته و روی به این قبله دارد و همچون کسی است که در میان دیوارهای کعبه، به نماز ایستاده باشد» (غزالی، 1424ق، ص112).<br> | ||
بنابراین توجه به اهداف و مقاصد شرع، باعث میشود تا مجتهدان با هر میزان اختلافنظر و دیدگاه و اندیشههای گوناگون و حتی متضاد، بر حق باشند.<br> | بنابراین توجه به اهداف و مقاصد شرع، باعث میشود تا مجتهدان با هر میزان اختلافنظر و دیدگاه و اندیشههای گوناگون و حتی متضاد، بر حق باشند.<br> | ||
'''7ـ ضرورت اعتدال در نقدها:''' در انتقاد از علمای خویش، نباید قدم از اعتدال فراتر گذاشت؛ چه بسا ایشان تأویل و عذری داشته باشند که ما از آن آگاهی نداشته باشیم، که در این صورت نسبت به مسلمانی، دچار سوءظن شده و با تهمت به وی، دروغگویی پیشه کردهایم.<br> | '''7ـ ضرورت اعتدال در نقدها:''' در انتقاد از علمای خویش، نباید قدم از اعتدال فراتر گذاشت؛ چه بسا ایشان تأویل و عذری داشته باشند که ما از آن آگاهی نداشته باشیم، که در این صورت نسبت به مسلمانی، دچار سوءظن شده و با تهمت به وی، دروغگویی پیشه کردهایم.<br> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
=منابع و مآخذ:= | =منابع و مآخذ:= | ||
#ابن حزم، محمد، الملل والنحل، چاپ مکتبه المثنی، بغداد، بیتا. | # ابن حزم، محمد، الملل والنحل، چاپ مکتبه المثنی، بغداد، بیتا. | ||
#الهی ظهیر، احسان، الشیعه و القرآن، دار الامام المجدّد، مصر، چاپ اول، 1426ق. | # الهی ظهیر، احسان، الشیعه و القرآن، دار الامام المجدّد، مصر، چاپ اول، 1426ق. | ||
#حجوی ثعالبی فاسی، محمد بن حسن، القرآن فوق کل شیئ، تحقیق و تفسیر: دکتر محمد بن عزوز، مرکز التراث الثقافی العربی ـ دارالبیضاء. دار ابن حزم. بیروت، 1426ق. | # حجوی ثعالبی فاسی، محمد بن حسن، القرآن فوق کل شیئ، تحقیق و تفسیر: دکتر محمد بن عزوز، مرکز التراث الثقافی العربی ـ دارالبیضاء. دار ابن حزم. بیروت، 1426ق. | ||
#رسالهالتقریب، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، شماره دوم، محرام الحرام 1414ق. | # رسالهالتقریب، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، شماره دوم، محرام الحرام 1414ق. | ||
#صافی، لطفالله، صوت الحق و دعوه الصدق، دارالمعارف، بیروت، بیتا. | # صافی، لطفالله، صوت الحق و دعوه الصدق، دارالمعارف، بیروت، بیتا. | ||
# | # ـــــــــــ، مع الخطیب في خطوطه العریضه، مؤسسه السیده المعصومه للطباعه و النشر، چاپخانه ثامن الحجج(علیهالسلام)، قم، چاپ هشتم، 1426ق. | ||
#عامری، ابوالحسن محمد بن یوسف، الاعلام بمناقب الاسلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1427ق. | # عامری، ابوالحسن محمد بن یوسف، الاعلام بمناقب الاسلام، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1427ق. | ||
#علاء، صادق، اعلام الخلف بمن قال بتحریف القرآن من اعلام السلف، مرکز الآفاق للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، 1425ق. | # علاء، صادق، اعلام الخلف بمن قال بتحریف القرآن من اعلام السلف، مرکز الآفاق للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، 1425ق. | ||
#عماره، محمد، الاسلام و التحدیات المعاصره، نهضه مصر للطباعه و النشر و التوزیع، مصر، چاپ اول، 2005م. | # عماره، محمد، الاسلام و التحدیات المعاصره، نهضه مصر للطباعه و النشر و التوزیع، مصر، چاپ اول، 2005م. | ||
#غزالی، ابو حامد، حقیقه القولین، دارالاوقاف و الشوؤن الاسلامیه، دبی، چاپ اول، 1424ق. | # غزالی، ابو حامد، حقیقه القولین، دارالاوقاف و الشوؤن الاسلامیه، دبی، چاپ اول، 1424ق. | ||
#کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، دارالسلام للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1418ق. | # کوثری، محمد زاهد، مقالات الکوثری، دارالسلام للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1418ق. | ||
#مقری | # مقری تلمسانی، شهابالدین احمد بن محمد، ازهار الریاض في اخبار القاضی عیاض، صندوق احیاء التراث الاسلامی المشترک بین الملکه المغربیه و الامارات العربیه المتحده، قاهره، ج1، 1358ق. | ||
*مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره بیستم، پاییز 1388 میباشد. | * مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره بیستم، پاییز 1388 میباشد. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]] | [[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]] | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده:مقالات]] | ||
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] |