confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|علت جنگ | |علت جنگ | ||
|پیمانشکنی بنی نضیر از همپیمانان [[ | |پیمانشکنی بنی نضیر از همپیمانان [[حضرت محمد (ص)|پیامبر صلی الله علیه]] • توطئه چیدن در قتل پیامبرصلی الله علیه | ||
|- | |- | ||
|نتیجه جنگ | |نتیجه جنگ | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''غزوه بنی نضیر'''، دومین جنگ [[پیامبراکرم علیه | '''غزوه بنی نضیر'''، دومین جنگ [[حضرت محمد (ص)|پیامبراکرم صلی الله علیه]] با [[یهودیان]] [[مدینه]] است که در ربیع الاول سال چهارم هجرت اتفاق افتاد. بیشتر تاریخ نویسان اسلامی عقیده دارند که در این حادثه خونی ریخته نشد، ولی مرحوم [[شیخ مفید]] می گوید: شب فتح، نبرد مختصری که منجر به قتل ده نفر از یهودیان شد صورت گرفت و با کشته شدن آنها مقدمات تسلیم شدن ارتش بنی نضیر گردید. بدین ترتیب یکى از تحریک کنندگان قبایل عرب بر ضد اسلام از بین رفت. برخی آیات [[سوره حشر]] نیز پیرامون این حادثه نازل گردید. | ||
== غزوه بنی نضیر == | == غزوه بنی نضیر == | ||
غزوه در اصطلاح به جنگی گفته میشود که پیامبر علیه | غزوه در اصطلاح به جنگی گفته میشود که پیامبر صلی الله علیه خود فرماندهی آن را به عهده داشت. غزوه بنینضیر، دومین جنگ پیامبرصلی الله علیه با یهودیان مدینه است که در [[ربیعالاول]] سال چهارم هجرت اتفاق افتاد<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1989م. ، الطبعه الاولی، ج1، ص363.</ref>. جنگ اول با بنیقینقاع در بیستمین ماه هجرت<ref>محمد بن اسحاق بن یسار، سیره ابن اسحاق، تحقیق محمد حمیدالله، بیتا، پاریس، ج2، ص295.</ref> و جنگ دوم با بنینضیر در سی و ششمین ماه هجرت صورت پذیرفت<ref>همان، ج1، ص363.</ref>. | ||
بنینضیر به همراه [[بنیقینقاع]] و [[بنیقریظه]]، قبایل یهودی ساکن [[مدینه]] از هم پیمانان | بنینضیر به همراه [[بنیقینقاع]] و [[بنیقریظه]]، قبایل یهودی ساکن [[مدینه]] از هم پیمانان پیامبرصلی الله علیه به شمار میرفتند که هرسه پیمانشکن شدند. | ||
== پیمانشکنی بنینضیر == | == پیمانشکنی بنینضیر == | ||
در بیان توضیح پیمانشکنی بنینضیر و جنگ [[پیامبر علیه | در بیان توضیح پیمانشکنی بنینضیر و جنگ [[حضرت محمد (ص)|پیامبر صلی الله علیه]] با ایشان باید گفت که در سی و هفتمین ماه هجرت [[رسولخدا علیه السلام]] به مدینه<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> یکی از [[مسلمانان]]، به نام "عمرو بن امیه بن ضُمری"<ref>بلاذری، احمد بن یحیی؛ تحقیق سهل ذکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1998م. ، الطبعه الاولی، ج1، ص415.</ref> در اتفاقی بر اثر جهل دو نفر از قبیله بنیعامر را کشت. این قبیله که از همپیمانان پیامبر علیه السلام به شمار میرفتند بر اساس معاهده و پیمان امضا شده با پیامبر علیه السلام<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مؤسسة الهدی، قاهره، دارالتقوی، 2002م. ، الطبعه الاولی، ج2، ص108.</ref> درخواست [[دیه]] کشته شدهها را کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. طبق مفاد همان معاهده نامه که بین همه قبایل ساکن در مدینه بسته شده بود، همپیمانان باید در مقدار دیه مشارکت میکردند. پیامبر علیه السلام به همراه برخی از اصحاب برای اخذ سهم قبیله بنینضیر عازم قلعه آنها شدند. ضمن این که بنینضیر خود از همپیمانان بنیعامر نیز به شمار میرفتند<ref> الطبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق ابو صهیب الکرمی، بیت الافکار، بیروت، بیتا، الطبعه الاولی، ص387.</ref>. | ||
جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیوارههای آن تشکیل شد. یهودیان بنینضیر از رسول خدا علیه | جلسه در بیرون قلعه و نزدیک دیوارههای آن تشکیل شد. یهودیان بنینضیر از رسول خدا صلی الله علیه و درخواست ایشان استقبال کردند. در همین بین، آنان در مقام توطئه برآمدند و طرح قتل پیامبر صلی الله علیه را علیرغم مخالفت گروهی از آنان<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص365.</ref> مانند "سلام بن مشکم"<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref> برنامهریزی کرده و تعهد خود نسبت به پیامبر صلی الله علیه و مسلمانان را نقض کردند<ref>واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص364.</ref>. آنان تصمیم گرفته بودند با پرتاب سنگ از بالای قلعه، رسولخدا صلی الله علیه را از بین ببرند<ref>ابن هشام، پیشین، ج2، ص109.</ref> از اینرو قرار شد، "عمرو بن جحاش بن کعب بن بسیل نضری" از یهودیان داخل قلعه این کار را انجام دهد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، پیشین، ج2، ص44.</ref>. | ||
پیامبر علیه السلام از طریق [[وحی]] از توطئه بنینضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>. | پیامبر علیه السلام از طریق [[وحی]] از توطئه بنینضیر آگاه شد و بدون خبر، [[اصحاب]] خود را ترک کرد<ref>طبری، پیشین، ص387.</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== شروع جنگ == | == شروع جنگ == | ||
پیامبر صلی الله علیه از تصمیم آنان مبنی بر عدم ترک مدینه آگاه شد. از اینرو، همراه سپاهیان اسلام بعد از [[نماز ظهر]]، تکبیرگویان به سمت قلعههای بنینضیر حرکت کردند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. قبل از حرکت پیامبرصلی الله علیه [[ابن ام مکتوم]] را به عنوان جانشین خود در مدینه انتخاب کرد<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص416.</ref> و پرچم سپاه را به دست [[علی بن ابی طالب علیه السلام]] داد<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص139.</ref>. سپاهیان اسلام قلعهها را محاصره کردند. محاصرهای که 15 شب به طول انجامید<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص415.</ref>. در این مدت درگیریهای پراکندهای نیز صورت میپذیرفت. در یکی از شبها علی بن ابیطالب علیه السلام در کمینی "غروک" از شجاعان و قدرتمندان بنینضیر را که قصد شبیخون داشت، از بین برد. او که به همراه ده نفر دیگر در پی ضربه زدن به [[مسلمانان]] بودند، توسط سپاهیان اسلام از بین رفتند. به دستور پیامبر صلی الله علیه سرهای آنان به درون قلعههای بنینضیر پرتاب شد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص372.</ref>. این حرکت رعب شدیدی در دلهای [[یهودیان]] ایجاد کرد. بنی قریضه که هنوز بر ماندن اصرار میکرد، با راه کاری دیگر از سوی پیامبرصلی الله علیه روبرو شد و آن قطع تعدادی از نخلهایشان توسط مسلمانان بود که با ناراحتی و اعتراض شدید بنینضیر مواجه شد. پیامبر صلی الله علیه هم یادآور شد که این کار به دستور خداوند صورت پذیرفته است<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص110. لازم به ذکر است که خداوند دراینباره آیهای نازل فرمود که «هرچه از درختان خرما قطع کنید و یا پا بر جا بگذارید، به فرمان خداست.» قرآن کریم، سوره حشر، آیه 5.</ref> | پیامبر صلی الله علیه از تصمیم آنان مبنی بر عدم ترک مدینه آگاه شد. از اینرو، همراه سپاهیان اسلام بعد از [[نماز ظهر]]، تکبیرگویان به سمت قلعههای بنینضیر حرکت کردند<ref>همان، ج2، ص44.</ref>. قبل از حرکت پیامبرصلی الله علیه [[ابن ام مکتوم]] را به عنوان جانشین خود در مدینه انتخاب کرد<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص416.</ref> و پرچم سپاه را به دست [[علی بن ابی طالب |علی بن ابی طالب علیه السلام]] داد<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص139.</ref>. سپاهیان اسلام قلعهها را محاصره کردند. محاصرهای که 15 شب به طول انجامید<ref>بلاذری، پیشین، ج1، ص415.</ref>. در این مدت درگیریهای پراکندهای نیز صورت میپذیرفت. در یکی از شبها علی بن ابیطالب علیه السلام در کمینی "غروک" از شجاعان و قدرتمندان بنینضیر را که قصد شبیخون داشت، از بین برد. او که به همراه ده نفر دیگر در پی ضربه زدن به [[مسلمانان]] بودند، توسط سپاهیان اسلام از بین رفتند. به دستور پیامبر صلی الله علیه سرهای آنان به درون قلعههای بنینضیر پرتاب شد<ref> واقدی، محمد بن سعد؛ کتاب المغازی، پیشین، ج1، ص372.</ref>. این حرکت رعب شدیدی در دلهای [[یهودیان]] ایجاد کرد. بنی قریضه که هنوز بر ماندن اصرار میکرد، با راه کاری دیگر از سوی پیامبرصلی الله علیه روبرو شد و آن قطع تعدادی از نخلهایشان توسط مسلمانان بود که با ناراحتی و اعتراض شدید بنینضیر مواجه شد. پیامبر صلی الله علیه هم یادآور شد که این کار به دستور خداوند صورت پذیرفته است<ref> ابن هشام، پیشین، ج3، ص110. لازم به ذکر است که خداوند دراینباره آیهای نازل فرمود که «هرچه از درختان خرما قطع کنید و یا پا بر جا بگذارید، به فرمان خداست.» قرآن کریم، سوره حشر، آیه 5.</ref> | ||
== نتیجه جنگ == | == نتیجه جنگ == |