پرش به محتوا

شبهه سهو النبی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می گوید' به 'می‌گوید'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'می‌گوید')
خط ۶۲: خط ۶۲:
خبر ذى الیدین عندنا باطل لان النبی صلى الله علیه وآله لا یجوز علیه السهو مع ان جماعه من أصحاب الحدیث طعنوا فیه لان راویه أبو هریره وکان إسلامه بعد موت ذى الیدین بسنتین فان ذا الیدین قتل یوم بدر وذلک بعد الهجره بسنتین وأسلم أبو هریره بعد الهجره بسبع سنین قال المحتجون به ان المقتول یوم بدر وهو ذوا الشمالین واسمه عبدالله بن عمرو بن فضیله الخزاعى وذوالیدین عاش بعد النبی صلى الله علیه وآله ومات فی ایام معویه وقبره بذى خشب واسمه الخرباق لان عمران بن الحسین روى هذا الحدیث فقال فیه فقام الخرباق فقال اقصرت الصلوه واجیب بان الاوزاعی قال فقام ذوالشمالین فقال اقصرت الصلوه ام نسیت یا رسول الله صلى الله علیه وآله فقال کل ذلک لم یکن وروى انه قال انما أسهو لابین لکم وروى انه قال لم أنس ولم تقصر الصلوه وروى من طریق الخاصه ان ذا الیدین کان یقال له ذا الشمالین عن الصادق (ع) .(تذکره الفقهاء، ج ۱، ص ۱۳۰)
خبر ذى الیدین عندنا باطل لان النبی صلى الله علیه وآله لا یجوز علیه السهو مع ان جماعه من أصحاب الحدیث طعنوا فیه لان راویه أبو هریره وکان إسلامه بعد موت ذى الیدین بسنتین فان ذا الیدین قتل یوم بدر وذلک بعد الهجره بسنتین وأسلم أبو هریره بعد الهجره بسبع سنین قال المحتجون به ان المقتول یوم بدر وهو ذوا الشمالین واسمه عبدالله بن عمرو بن فضیله الخزاعى وذوالیدین عاش بعد النبی صلى الله علیه وآله ومات فی ایام معویه وقبره بذى خشب واسمه الخرباق لان عمران بن الحسین روى هذا الحدیث فقال فیه فقام الخرباق فقال اقصرت الصلوه واجیب بان الاوزاعی قال فقام ذوالشمالین فقال اقصرت الصلوه ام نسیت یا رسول الله صلى الله علیه وآله فقال کل ذلک لم یکن وروى انه قال انما أسهو لابین لکم وروى انه قال لم أنس ولم تقصر الصلوه وروى من طریق الخاصه ان ذا الیدین کان یقال له ذا الشمالین عن الصادق (ع) .(تذکره الفقهاء، ج ۱، ص ۱۳۰)
ابن حجر: در توجیه روایاتی که شامل نام ذوالشمالین یا ذوالیدین یا هر دوی آنها می باشد به این نکات اشاره می نماید:
ابن حجر: در توجیه روایاتی که شامل نام ذوالشمالین یا ذوالیدین یا هر دوی آنها می باشد به این نکات اشاره می نماید:
این عمل ناشی از توهم زهری می باشد. در ادامه می گوید که با توجه به اینکه ذوالشمالین (عمیر بن عبد عمرو بن نضله) در جنگ بدر شهید شده است مقتضای قصه این است که قبل جنگ بدر رخ داده باشد که این امری محال است زیرا قبل از اسلام ابوهریره می شود و ابوهریره بالغ بر پنج سال بعد از بدر اسلام آورده است. اما ذوالیدین (خرباق) مدتی بعد از رحلت پیامبر (ص) نیز زندگی نمود.
این عمل ناشی از توهم زهری می باشد. در ادامه می‌گوید که با توجه به اینکه ذوالشمالین (عمیر بن عبد عمرو بن نضله) در جنگ بدر شهید شده است مقتضای قصه این است که قبل جنگ بدر رخ داده باشد که این امری محال است زیرا قبل از اسلام ابوهریره می شود و ابوهریره بالغ بر پنج سال بعد از بدر اسلام آورده است. اما ذوالیدین (خرباق) مدتی بعد از رحلت پیامبر (ص) نیز زندگی نمود.
در جواب این توجیه باید گفت که روایات دربرگیرنده سهو پیامبر(ص) در بسیاری از منابع اهل سنت از طریق ذوالشمالین نقل شده است وپذیرش این توجیه موجب نادرست دانستن آن روایتها و عدم پذیرش استناد به آنها می شود.  
در جواب این توجیه باید گفت که روایات دربرگیرنده سهو پیامبر(ص) در بسیاری از منابع اهل سنت از طریق ذوالشمالین نقل شده است وپذیرش این توجیه موجب نادرست دانستن آن روایتها و عدم پذیرش استناد به آنها می شود.  
در ادامه توجیهات اشاره به جواز ائمه بر وقوع این قصه برای هر دوی آنها می نماید و می گوید که روایت ابوهریره از ذوالشمالین دارای ارسال است و روایت از ذوالیدین را ناشی از مشاهده او می داند.
در ادامه توجیهات اشاره به جواز ائمه بر وقوع این قصه برای هر دوی آنها می نماید و می‌گوید که روایت ابوهریره از ذوالشمالین دارای ارسال است و روایت از ذوالیدین را ناشی از مشاهده او می داند.
در پاسخ این توجیه باید گفت که به چه دلیلی و برای چه مصلحتی می‌توان تکرار در این قضیه را پذیرفت؟ علاوه بر اینکه ارسال در روایت سبب ضعف و رد آن روایت می شود. در صورت مشاهده این قضیه توسط ابوهریره اختلافات موجود در نقل او که در منابع مختلف قابل استنادند چگونه توجیه می شود؟
در پاسخ این توجیه باید گفت که به چه دلیلی و برای چه مصلحتی می‌توان تکرار در این قضیه را پذیرفت؟ علاوه بر اینکه ارسال در روایت سبب ضعف و رد آن روایت می شود. در صورت مشاهده این قضیه توسط ابوهریره اختلافات موجود در نقل او که در منابع مختلف قابل استنادند چگونه توجیه می شود؟
در احتمال بعدی که ذکر می کند می گوید شاید ذوالشمالین را ذوالیدین نیز می نامیدند و هم چنین بالعکس ذوالیدین نیز ذوالشمالین نامیده می شد و این امر سبب اشتباه شده است .(ابن حجر، فتح الباری ،ج۳، ص۷۷ و ابن اثیر ،ج ۲ ،ص ۱۴۱)
در احتمال بعدی که ذکر می کند می‌گوید شاید ذوالشمالین را ذوالیدین نیز می نامیدند و هم چنین بالعکس ذوالیدین نیز ذوالشمالین نامیده می شد و این امر سبب اشتباه شده است .(ابن حجر، فتح الباری ،ج۳، ص۷۷ و ابن اثیر ،ج ۲ ،ص ۱۴۱)
این توجیه نیز از ادعاهایی است که هیچ دلیلی برای آن ذکر نشده است.
این توجیه نیز از ادعاهایی است که هیچ دلیلی برای آن ذکر نشده است.


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش