۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پیش از زمان مرحوم شیخ منتجب الدین، واژه «سید» برای فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت رسمی رایج و زبانزد نبوده و تنها با لقب شریف یا ذکر نسب آنان شناخته میشدند.<br> | پیش از زمان مرحوم شیخ منتجب الدین، واژه «سید» برای فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت رسمی رایج و زبانزد نبوده و تنها با لقب شریف یا ذکر نسب آنان شناخته میشدند.<br> | ||
در برخی متون تاریخی قرون نخستین اسلامی برای افرادی از قبیله قریش به عنوان سید در معنای کنونی آن به کار رفته است. مثلاً برای هشام بن مغیره آمده «کان سیداًمن سادات قریش فی زمانه» <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، جلد ۱۰، ص ۱۷۲</ref> ظاهراً تا قرن پنجم هجری در ابتدای نام طالبی ها به جای پیشوند سید اغلب واژه شریف به کار میرفت. این امر در کتب رجالی شیعه قابل مشاهده است. نجاشی، رجال، ص۲۶،۳۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص ۹،50، 162 پس از آن کاربرد دو پیشوند سید و شریف با یکدیگر در ابتدای نام سید مرتضی ،علم الهدی و برخی سادات دیگر این قرن دیده | در برخی متون تاریخی قرون نخستین اسلامی برای افرادی از قبیله قریش به عنوان سید در معنای کنونی آن به کار رفته است. مثلاً برای هشام بن مغیره آمده «کان سیداًمن سادات قریش فی زمانه» <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، جلد ۱۰، ص ۱۷۲</ref> ظاهراً تا قرن پنجم هجری در ابتدای نام طالبی ها به جای پیشوند سید اغلب واژه شریف به کار میرفت. این امر در کتب رجالی شیعه قابل مشاهده است. نجاشی، رجال، ص۲۶،۳۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص ۹،50، 162 پس از آن کاربرد دو پیشوند سید و شریف با یکدیگر در ابتدای نام سید مرتضی ،علم الهدی و برخی سادات دیگر این قرن دیده میشود. <ref>علوی عمری، ابی الحسن علی، المجدی فی انساب الطالبین، ص ۳۸۱</ref> و از این قرن بعد آوردن پیشوند سید در ابتدای نام آنها در ایران مرسوم شده است. به طوری که در پاره ای موارد در منابع انسابی این قرن پیشوند «سید»به تنهایی در ابتدای نام برخی از علوی های غیر فاطمی نیز دیده میشود. <ref>همان، ص 486</ref> صاحب کتاب «الشجرة المبارکة» عنوان نموده که در هرات یکی از سادات حسینی زیدی به نام ابوالحسن اسماعیل (قرن 5)برای نخستین بار لقب سید را برای خود به کار برد و دیگر سادات این شهر تا زمانی که او حیات داشت لقب شریف داشتند. <ref>فخر رازی، ابوعبدلله محمد، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، ص 41.</ref> <br> | ||
=اصطلاح شریف= | =اصطلاح شریف= | ||
شریف به معنای صاحب افتخار و نیز پاک نژاد است. اما در اصطلاح معانی مختلفی دارد. برخی بر کسانی که از طرف پدر از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله باشند، اطلاق میکنند و برخی، بر کسی که فقط مادرش «سید» باشد و برخی، آن را که از نسل امیرالمومنین علیهالسلام باشند؛ خواه از بطن حضرت زهرا سلام الله علیها و یا غیر آن، شریف لقب دهند. به هر حال اطلاق این واژه بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله از قرون اولیه اسلامی بوده است. | شریف به معنای صاحب افتخار و نیز پاک نژاد است. اما در اصطلاح معانی مختلفی دارد. برخی بر کسانی که از طرف پدر از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله باشند، اطلاق میکنند و برخی، بر کسی که فقط مادرش «سید» باشد و برخی، آن را که از نسل امیرالمومنین علیهالسلام باشند؛ خواه از بطن حضرت زهرا سلام الله علیها و یا غیر آن، شریف لقب دهند. به هر حال اطلاق این واژه بر اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله از قرون اولیه اسلامی بوده است. | ||
هم اکنون واژه «شریف» در اردن برای عموم فرزندان پیامبر و در حجاز برای سادات حسینی به کار برده | هم اکنون واژه «شریف» در اردن برای عموم فرزندان پیامبر و در حجاز برای سادات حسینی به کار برده میشود. البته افرادی چون شیخ طوسی (م460ق) و نجاشی (م۴۵۰ ق) از واژه «سید» در تالیفات خود یاد کردهاند، اما با واژه «شریف» همراه است.<br> | ||
بدین گونه: «السید الشریف ...» | بدین گونه: «السید الشریف ...» |