پرش به محتوا

مدیریت توحش (كتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۵۱: خط ۵۱:
=تعریف مدیریت توحش=
=تعریف مدیریت توحش=
   
   
نکتۀ مهمی که در عنوان کتاب ابی­ بکر ناجی وجود دارد و در ترجمۀ [[فارسی]] به آن اشاره نشده است، عنوان کامل کتاب است. در عنوان کتاب چنین آمده است: «إداره التوحش؛ اخطر مرحله ستمر بها الامه». فهم همین نکته تعریف مدیریت توحش را برای ما آسان می­ کند. این عبارت به ما می­ گوید که توحش یک اصطلاح تخصصی است که ربطی به معنای لغوی آن ندارد. در واقع منظور از سازمان توحش سازمانی است که در حد فاصل بین فروپاشی یک تمدن یا یک نظام دولت و ظهور یک تمدن یا یک نظام دولت دیگر است. یک دوره گذار است، گپ یا گسست است. یعنی یک شرایط دارد متلاشی می شود و به نظر آنها دولت‌های مابعد قرارداد سایکس پیکو در حال بهم ریختن هستند و چیزی جدید به جای آن قرار می گیرد و آن نوعی احیای [[خلافت]] است. این ایده ای است که در وسط این دو آن را توحش نامیده اند؛ و بنابراین با معنی لغوی نسبتی دارد اما بیشتر اصطلاحی است که خود آنها به آن تکیه دارند و بعد اشاره می کنند که توحش یا مرحله توحش سخترین مرحله ای است که جامعه مسلمانی از آن عبور می کند. ناجی در مقدمۀ کتاب می ­نویسد:
نکتۀ مهمی که در عنوان کتاب ابی­ بکر ناجی وجود دارد و در ترجمۀ [[فارسی]] به آن اشاره نشده است، عنوان کامل کتاب است. در عنوان کتاب چنین آمده است: «إداره التوحش؛ اخطر مرحله ستمر بها الامه». فهم همین نکته تعریف مدیریت توحش را برای ما آسان می­ کند. این عبارت به ما می­ گوید که توحش یک اصطلاح تخصصی است که ربطی به معنای لغوی آن ندارد. در واقع منظور از سازمان توحش سازمانی است که در حد فاصل بین فروپاشی یک تمدن یا یک نظام دولت و ظهور یک تمدن یا یک نظام دولت دیگر است. یک دوره گذار است، گپ یا گسست است. یعنی یک شرایط دارد متلاشی می‌شود و به نظر آنها دولت‌های مابعد قرارداد سایکس پیکو در حال بهم ریختن هستند و چیزی جدید به جای آن قرار می گیرد و آن نوعی احیای [[خلافت]] است. این ایده ای است که در وسط این دو آن را توحش نامیده اند؛ و بنابراین با معنی لغوی نسبتی دارد اما بیشتر اصطلاحی است که خود آنها به آن تکیه دارند و بعد اشاره می کنند که توحش یا مرحله توحش سخترین مرحله ای است که جامعه مسلمانی از آن عبور می کند. ناجی در مقدمۀ کتاب می ­نویسد:
   
   
مدیریت توحش، بیانگر خطیرترین مرحله ای است که [[امت]] از آن عبور خواهد کرد که عبارت است از یک طرح کلی ... مدیریت توحش مرحلۀ خطیر پیش­رو است که امت آن را پشت سر خواهد گذاشت؛ اگر در داراه توحش موفق شویم مرحلۀ بعد – به اذن خداوند – مرحلۀ برپایی [[حکومت اسلامی]] خواهد بود که از سقوط خلافت در انتظار آن بوده ایم، و اگر شکست بخوریم به معنای پایان راه نیست، بلکه بایستی گفت این شکست ها تنها افزایش توحش را در پی خواهد گذاشت که به نوبۀ خود بدتر از وضع موجود و یا بدتر از گذشته در دهۀ 90 و ماقبل آن که زیر سایۀ نظام کفر بودیم، نیست، زیرا بدترین و پست­ ترین درجات توحش به مراتب بهتر از حیات و استقرار زیر سایۀ نظام کفر است.
مدیریت توحش، بیانگر خطیرترین مرحله ای است که [[امت]] از آن عبور خواهد کرد که عبارت است از یک طرح کلی ... مدیریت توحش مرحلۀ خطیر پیش­رو است که امت آن را پشت سر خواهد گذاشت؛ اگر در داراه توحش موفق شویم مرحلۀ بعد – به اذن خداوند – مرحلۀ برپایی [[حکومت اسلامی]] خواهد بود که از سقوط خلافت در انتظار آن بوده ایم، و اگر شکست بخوریم به معنای پایان راه نیست، بلکه بایستی گفت این شکست ها تنها افزایش توحش را در پی خواهد گذاشت که به نوبۀ خود بدتر از وضع موجود و یا بدتر از گذشته در دهۀ 90 و ماقبل آن که زیر سایۀ نظام کفر بودیم، نیست، زیرا بدترین و پست­ ترین درجات توحش به مراتب بهتر از حیات و استقرار زیر سایۀ نظام کفر است.
   
   
فقرۀ فوق چشم­ انداز کتاب ناجی را به وضوح برای مخاطب نشان می ­دهد. ناجی معتقد است که مدیریت توحش یعنی مدیریت انسان‌هایی که نه از امنیت، نه از آموزش، نه از بهداشت و نه از هیچ مسئله دیگری برخوردار نیستند. خلاصه مطلب ابوبکر ناجی در جزوه اش این است که اگر جهادگرایان منطقه ای را تحت تصرف خود در بیاورند آن منطقه در نتیجه طبیعی جنگ و درگیری و ناآرامی که در آن صورت گرفته دچار هرج و مرج می شود. ناجی که این مرحله را مرحله بروز «توحش» می داند به جهادگرایان توصیه می کند که باید قادر به مدیریت این مرحله باشند. از این رو با فراهم کردن امنیت و خدمات برای مردم، و با به در کردن دیگر گروه های مسلح رقیب، وفاداری ساکنین محلی را کسب کنند. او عبور از این مرحله را برای ایجاد خلافت ضروری می داند. مثال موفق ابوبکر ناجی [[طالبان]] [[افغانستان]] است که گرچه مردم در ابتدا از آن ها وحشت داشتند اما آنجا که طالبانی ها برای مردم خدمات و امنیت فراهم کردند دل آن ها را نیز به دست آورده و امارت اسلامی خود را بنا کردند. از این رو وقتی در کنار تصاویر خشن تنها تصاویری مانند ساختن یک دیوار و کمک به مردم از سوی داعش می بینیم، این تصاویر درحقیقت بیان کننده «مدیریت توحش» است که ناجی از آن یاد کرده است. ناجی در «تصویر ایده آلیستی مدیریت توحش» وظایف و مأموریت­ آن را در موارد زیر خلاصه می­ کند:
فقرۀ فوق چشم­ انداز کتاب ناجی را به وضوح برای مخاطب نشان می ­دهد. ناجی معتقد است که مدیریت توحش یعنی مدیریت انسان‌هایی که نه از امنیت، نه از آموزش، نه از بهداشت و نه از هیچ مسئله دیگری برخوردار نیستند. خلاصه مطلب ابوبکر ناجی در جزوه اش این است که اگر جهادگرایان منطقه ای را تحت تصرف خود در بیاورند آن منطقه در نتیجه طبیعی جنگ و درگیری و ناآرامی که در آن صورت گرفته دچار هرج و مرج می‌شود. ناجی که این مرحله را مرحله بروز «توحش» می داند به جهادگرایان توصیه می کند که باید قادر به مدیریت این مرحله باشند. از این رو با فراهم کردن امنیت و خدمات برای مردم، و با به در کردن دیگر گروه های مسلح رقیب، وفاداری ساکنین محلی را کسب کنند. او عبور از این مرحله را برای ایجاد خلافت ضروری می داند. مثال موفق ابوبکر ناجی [[طالبان]] [[افغانستان]] است که گرچه مردم در ابتدا از آن ها وحشت داشتند اما آنجا که طالبانی ها برای مردم خدمات و امنیت فراهم کردند دل آن ها را نیز به دست آورده و امارت اسلامی خود را بنا کردند. از این رو وقتی در کنار تصاویر خشن تنها تصاویری مانند ساختن یک دیوار و کمک به مردم از سوی داعش می بینیم، این تصاویر درحقیقت بیان کننده «مدیریت توحش» است که ناجی از آن یاد کرده است. ناجی در «تصویر ایده آلیستی مدیریت توحش» وظایف و مأموریت­ آن را در موارد زیر خلاصه می­ کند:
   
   
* برقراری امنیت داخلی.
* برقراری امنیت داخلی.
خط ۶۶: خط ۶۶:
* نرم کردن و تألیف قلوب دنیاپرستان با اندکی مال و با اصولی حلال و طبق قوانین اعلام شده، حداقل بین افراد تحت مدیریت.
* نرم کردن و تألیف قلوب دنیاپرستان با اندکی مال و با اصولی حلال و طبق قوانین اعلام شده، حداقل بین افراد تحت مدیریت.
* جلوگیری از منافقان با ارائه استدلال و وادار کردنشان به سرکوب و پنهان کردن نفاق خود و عدم اظهار آراء و نظریاتشان و سپس مراعات حال افرادی از منافقان که از ما اطاعت کرده اند تا خطری از جانب ایشان شامل حال ما نشود.
* جلوگیری از منافقان با ارائه استدلال و وادار کردنشان به سرکوب و پنهان کردن نفاق خود و عدم اظهار آراء و نظریاتشان و سپس مراعات حال افرادی از منافقان که از ما اطاعت کرده اند تا خطری از جانب ایشان شامل حال ما نشود.
* ارتقا یافتن تا جایی که امکان توسعه و قدرت هجوم علیه دشمنان با هدف جلوگیری از نفوذ و همچنین غنیمت گرفتن اموال و دارائی­هایشان محقق می شود و ابقای آنها در حال ترس و نگرانی دائم صورت گیرد.
* ارتقا یافتن تا جایی که امکان توسعه و قدرت هجوم علیه دشمنان با هدف جلوگیری از نفوذ و همچنین غنیمت گرفتن اموال و دارائی­هایشان محقق می‌شود و ابقای آنها در حال ترس و نگرانی دائم صورت گیرد.
* ائتلاف با گروه هایی که ائتلاف با آنها جایز است.
* ائتلاف با گروه هایی که ائتلاف با آنها جایز است.
   
   
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
ناجی هنگامی که از فروپاشی قطب روسیه و نظام تک­ ‌قطبی صحبت می ­کند معتقد است که این قطب باقی­مانده رام نشدنی است و نیروهایش از هم ­نظیران خود در قطب روسیه متفاوت است، مخصوصاً که قدرت رسانه ­ای آن­ها به مراتب از قدرت رسانه­ای رقیب قو ی­تر می باشد.
ناجی هنگامی که از فروپاشی قطب روسیه و نظام تک­ ‌قطبی صحبت می ­کند معتقد است که این قطب باقی­مانده رام نشدنی است و نیروهایش از هم ­نظیران خود در قطب روسیه متفاوت است، مخصوصاً که قدرت رسانه ­ای آن­ها به مراتب از قدرت رسانه­ای رقیب قو ی­تر می باشد.
   
   
ناجی «عوامل نابودی تمدن» را در موارد مختلفی همچون فساد عقیدتی، انحطاط اخلاقی، ظلم اجتماعی و ... می­ داند اما در جایی از کتاب مدیریت توحش (ص 37) بحثی را تحت عنوان «نکتۀ مهم» مطرح می­ کند و می ­نویسد: «ضعف اقتصادی ناشی از هزینه­ های جنگ، یا هجوم ‌‌های مستقیم با هدف فرسایش اقتصاد، یکی از مهمترین عوامل نابودی تمدن­‌ها و تهدیدکننده آنهاست. همچنین به واسطۀ ضعف اقتصادی، ظلم­ های اجتماعی که جنگ یا درگیرهای سیاسی و جدایی میان بخش­ های مختلف جامعه در کشور مرکز شعله ­ور کرده، آشکار می شود».
ناجی «عوامل نابودی تمدن» را در موارد مختلفی همچون فساد عقیدتی، انحطاط اخلاقی، ظلم اجتماعی و ... می­ داند اما در جایی از کتاب مدیریت توحش (ص 37) بحثی را تحت عنوان «نکتۀ مهم» مطرح می­ کند و می ­نویسد: «ضعف اقتصادی ناشی از هزینه­ های جنگ، یا هجوم ‌‌های مستقیم با هدف فرسایش اقتصاد، یکی از مهمترین عوامل نابودی تمدن­‌ها و تهدیدکننده آنهاست. همچنین به واسطۀ ضعف اقتصادی، ظلم­ های اجتماعی که جنگ یا درگیرهای سیاسی و جدایی میان بخش­ های مختلف جامعه در کشور مرکز شعله ­ور کرده، آشکار می‌شود».
   
   
=برتری استراتژی و عمل بر اعتقاد و ایمان در مانیفست داعش=
=برتری استراتژی و عمل بر اعتقاد و ایمان در مانیفست داعش=
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۱۰۷

ویرایش