پرش به محتوا

احمد بن مصطفی علاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
|-
|-
|متولد
|متولد
|1291 میلادی
|1291 م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|الجزایر
|[[الجزایر]]
|-
|-
|دین
|دین
|اسلام
|[[اسلام]]
|-
|-
|}
|}
خط ۲۰: خط ۲۰:
'''شیخ ابوالعباس احمد بن مصطفی بن العلاوی''' معروف به العلوی مستغانمی در شهر مستغانم کشور [[الجزائر]] به دنیا آمد. وی انجمن '''نظم علوی''' و '''روزنامه البلاغ''' را تأسیس کرد. ایشان در جریان فکری در [[الجزایر]] و به طور کلی جهان عرب و [[جهان اسلام]] تلاش فراوان کرد. ایشان کتاب‌های زیادی در زمینۀ [[عرفان]]، [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[فلسفه]] و... تألیف کرده است.
'''شیخ ابوالعباس احمد بن مصطفی بن العلاوی''' معروف به العلوی مستغانمی در شهر مستغانم کشور [[الجزائر]] به دنیا آمد. وی انجمن '''نظم علوی''' و '''روزنامه البلاغ''' را تأسیس کرد. ایشان در جریان فکری در [[الجزایر]] و به طور کلی جهان عرب و [[جهان اسلام]] تلاش فراوان کرد. ایشان کتاب‌های زیادی در زمینۀ [[عرفان]]، [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[فلسفه]] و... تألیف کرده است.
   
   
=زندگی‌نامه=  
== زندگی‌نامه ==  
ایشان در سال 1291 هجری قمری در شهر مستغانم [[الجزایر]] به دنیا آمد. وی دانش خود را از دانشمندان زمان خود فراگرفت، سپس با مربی بزرگ، شریف محمد بن حبیب البوسیدی الشازلی الدرقاوی ملاقات کرد و با تربیت او پرورش یافت. وی از نظر دانش و ادبیات از همسالان خود پیشی گرفت. او اصول نگارش [[قرآن]] و سوره‌ها را به دست پدرش، حاجی مصطفی، که معلم [[قرآن کریم]] بود آموخت. او [[سوره الرحمن]] را حفظ کرد. برای حمایت از خانواده، به‌ویژه پس از مرگ پدر، در سنین پایین، مجبور به تجارت شد. وی به همراه گروهی از دانش‌آموزان در [[فقه]]، مباحث کلامی مثل [[توحید]] و نیز [[تفسیر قرآن]] به دست گروهی از استادان [[مدینه منوره|مدینه]]، فعالیت علمی خویش را دنبال کرد، تا زمانی که با معلم معنوی خود، شیخ ''محمد بن حبیب البوزیدی'' ملاقات کرد، و تا زمان مرگش در سال 1909 میلادی، نزد او ماند و بهرۀ علمی و معنوی گرفت. سپس با عزم و ارادۀ صادقانه، در سال 1909 میلادی، '''نظم علوی''' را تأسیس کرد. او برای ایجاد مکان‌های علمی('''زاویه''' یا '''گوشه''') که هم سازگار با تحولات مدرن و هم حفظ نقش آموزشی و معنوی آن باشد تلاش کرد. او برای ساختن گوشۀ جدیدی تعدادی امکانات را مانند بخش‌های مطالعه، چاپخانه، و نانوایی گرد هم آورده بود او منتخبی از دانشمندان در [[تفسیر]] و [[حدیث]] را جذب کرد.  
ایشان در سال 1291 هجری قمری در شهر مستغانم [[الجزایر]] به دنیا آمد. وی دانش خود را از دانشمندان زمان خود فراگرفت، سپس با مربی بزرگ، شریف محمد بن حبیب البوسیدی الشازلی الدرقاوی ملاقات کرد و با تربیت او پرورش یافت. وی از نظر دانش و ادبیات از همسالان خود پیشی گرفت. او اصول نگارش [[قرآن]] و سوره‌ها را به دست پدرش، حاجی مصطفی، که معلم [[قرآن کریم]] بود آموخت. او [[سوره الرحمن]] را حفظ کرد. برای حمایت از خانواده، به‌ویژه پس از مرگ پدر، در سنین پایین، مجبور به تجارت شد. وی به همراه گروهی از دانش‌آموزان در [[فقه]]، مباحث کلامی مثل [[توحید]] و نیز [[تفسیر قرآن]] به دست گروهی از استادان [[مدینه منوره|مدینه]]، فعالیت علمی خویش را دنبال کرد، تا زمانی که با معلم معنوی خود، شیخ ''محمد بن حبیب البوزیدی'' ملاقات کرد، و تا زمان مرگش در سال 1909 میلادی، نزد او ماند و بهرۀ علمی و معنوی گرفت. سپس با عزم و ارادۀ صادقانه، در سال 1909 میلادی، '''نظم علوی''' را تأسیس کرد. او برای ایجاد مکان‌های علمی('''زاویه''' یا '''گوشه''') که هم سازگار با تحولات مدرن و هم حفظ نقش آموزشی و معنوی آن باشد تلاش کرد. او برای ساختن گوشۀ جدیدی تعدادی امکانات را مانند بخش‌های مطالعه، چاپخانه، و نانوایی گرد هم آورده بود او منتخبی از دانشمندان در [[تفسیر]] و [[حدیث]] را جذب کرد.  


=فعالیت‌ها=
== فعالیت‌ها ==
او با درایت خاصی مسئولیت‌های علمی را مدیریت نمود. وی به آموزش پیروان خود و گسترش مبلغین در سراسر [[الجزایر]] پرداخت. مکان‌هایی('''زاویه''' یا '''گوشه''') را برای برگزاری محافل علمی ساخت و همایش‌های فکری برگزار کرد. او روزنامه البلاغ را تأسیس کرد، دولت [[فرانسه]] خطر این روزنامه را که متوجه برنامه‌های آن کشور است گوشزد کرد. سپس روزنامه المرشد را تاسیس کرد. مردم به دستورات او پایبند بودند و '''گوشه‌های''' شیخ را تقدیس کردند و به پیروانش افزوده می‌شد. فعالیتش تنها به [[الجزایر]] محدود نشد، بلکه به تمام نقاط [[اروپا]] و جاهای دیگر گسترش یافت. وی به [[بریتانیا]]، [[هلند]]، [[فرانسه]]، [[حبشه]]، [[حجاز]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]] و [[مغرب‌|مغرب]] توجه داشت.<br>
او با درایت خاصی مسئولیت‌های علمی را مدیریت نمود. وی به آموزش پیروان خود و گسترش مبلغین در سراسر [[الجزایر]] پرداخت. مکان‌هایی('''زاویه''' یا '''گوشه''') را برای برگزاری محافل علمی ساخت و همایش‌های فکری برگزار کرد. او روزنامه البلاغ را تأسیس کرد، دولت [[فرانسه]] خطر این روزنامه را که متوجه برنامه‌های آن کشور است گوشزد کرد. سپس روزنامه المرشد را تاسیس کرد. مردم به دستورات او پایبند بودند و '''گوشه‌های''' شیخ را تقدیس کردند و به پیروانش افزوده می‌شد. فعالیتش تنها به [[الجزایر]] محدود نشد، بلکه به تمام نقاط [[اروپا]] و جاهای دیگر گسترش یافت. وی به [[بریتانیا]]، [[هلند]]، [[فرانسه]]، [[حبشه]]، [[حجاز]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]] و [[مغرب‌|مغرب]] توجه داشت.<br>


=آثار علمی=
=== آثارعلمی ===
* کتاب‌ها و نامه‌ها.
* کتاب‌ها و نامه‌ها.
* مقالات مطبوعاتی.
* مقالات مطبوعاتی.
خط ۵۳: خط ۵۳:
مقاله‌هایی که به اشتراک گذاشته، به وضعیت ملت [[الجزایر]] به طور خاص و ملت [[اسلام]] به طور کلی پرداخته و بیماری این ملت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و داروی مؤثر آن را شرح داده و به مهمترین ایدئولوژیک، اجتماعی و حتی سیاسی پرداخته است. مسائل و مشکلاتی که در آن زمان افکار عمومی را به خود مشغول کرد و از افشای برنامه‌های مبلغان و کسانی که توسط مدافعان ادغام، مورد تهمت قرار گرفتند و کسانی که از سیاست استعماری [[فرانسه]] در محو هویت و شخصیت الجزایر دریغ نکردند. همچنین رسیدگی به مسائل مربوط به زنان، کودکان، خانواده، تحصیلات، امور اداری، قضاییه و سایر مسائل عبادی و معاملات، و نیز دفاعش از [[تصوف]] را در این مقاله‌ها گوشزد می‌کند<ref>ر. ک: مقاله با عنوان: إلی الوطنیین من أبناء ملتنا- البلاغ الجزائری- عدد 57 تاریخ 10/02/1928.</ref>.<br>  
مقاله‌هایی که به اشتراک گذاشته، به وضعیت ملت [[الجزایر]] به طور خاص و ملت [[اسلام]] به طور کلی پرداخته و بیماری این ملت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و داروی مؤثر آن را شرح داده و به مهمترین ایدئولوژیک، اجتماعی و حتی سیاسی پرداخته است. مسائل و مشکلاتی که در آن زمان افکار عمومی را به خود مشغول کرد و از افشای برنامه‌های مبلغان و کسانی که توسط مدافعان ادغام، مورد تهمت قرار گرفتند و کسانی که از سیاست استعماری [[فرانسه]] در محو هویت و شخصیت الجزایر دریغ نکردند. همچنین رسیدگی به مسائل مربوط به زنان، کودکان، خانواده، تحصیلات، امور اداری، قضاییه و سایر مسائل عبادی و معاملات، و نیز دفاعش از [[تصوف]] را در این مقاله‌ها گوشزد می‌کند<ref>ر. ک: مقاله با عنوان: إلی الوطنیین من أبناء ملتنا- البلاغ الجزائری- عدد 57 تاریخ 10/02/1928.</ref>.<br>  


=«زاویه» از نگاه او=  
== «زاویه» از نگاه او ==
او بر این عقیده بود که '''«زاویه»''' مکانی تنها برای ذکر و عبادت نیست _جایی که عابد در آن کناره‌گیری می‌کند تا از دنیا جدا شود_ بلکه یک مدرسۀ معنوی و آموزشی است که به منظور کمک به تربیت و آموزش افراد، چه بزرگ و چه کوچک، باید امکانات علمی در آن وجود داشته باشد. او از پیروان خود می‌خواهد تا از '''زاویه''' و '''گوشه‌'''، فضایی علمی بسازند<ref>ر. ک: أعذب المناهل فی الأجوبة والرسائل صفحة 206.</ref>.
او بر این عقیده بود که '''«زاویه»''' مکانی تنها برای ذکر و عبادت نیست _جایی که عابد در آن کناره‌گیری می‌کند تا از دنیا جدا شود_ بلکه یک مدرسۀ معنوی و آموزشی است که به منظور کمک به تربیت و آموزش افراد، چه بزرگ و چه کوچک، باید امکانات علمی در آن وجود داشته باشد. او از پیروان خود می‌خواهد تا از '''زاویه''' و '''گوشه‌'''، فضایی علمی بسازند<ref>ر. ک: أعذب المناهل فی الأجوبة والرسائل صفحة 206.</ref>.


=درگذشت=
== درگذشت ==
او سرانجام در سال 1351 هجری قمری درگذشت و در شهر خود در مستغانم به خاک سپرده شد و زیارتگاهی بر سر خاکش، برای بازدیدکنندگان از اقصی نقاط ساخته شد.
او سرانجام در سال 1351 هجری قمری درگذشت و در شهر خود در مستغانم به خاک سپرده شد و زیارتگاهی بر سر خاکش، برای بازدیدکنندگان از اقصی نقاط ساخته شد.
== منابع ==  
== منابع ==