confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|فعالیتها | |فعالیتها | ||
|[[اصحاب]] [[امام هادی( | |[[اصحاب]] [[امام هادی(علیه السلام)]] | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری''' [[متکلم]] و [[فقیه]] [[مذهب امامیه]] بود. [[طوسی]] او را در شمار اصحاب امام هادی( | '''فضل بن شاذان بن خلیل اَزْدی نیشابوری''' [[متکلم]] و [[فقیه]] [[مذهب امامیه]] بود. [[طوسی]] او را در شمار اصحاب امام هادی(علیه السلام) آورده است. وی در [[بغداد]] از مشایخی چون محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا شد. ابن شاذان سپس به [[کوفه]] رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست. | ||
== زندگی == | == زندگی == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بنابر روایت [[کشّی]]، فضل مدتی پس از وفات [[هارون عباسی]] (۱۹۳ق) به همراه پدرش به بغداد آمد و در حالیکه هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد اسماعیل بن عباد به آموختن [[قرآن]] پرداخت<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.</ref>. ابن شاذان در بغداد از محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. او سپس به کوفه رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. | بنابر روایت [[کشّی]]، فضل مدتی پس از وفات [[هارون عباسی]] (۱۹۳ق) به همراه پدرش به بغداد آمد و در حالیکه هنوز به بلوغ نرسیده بود، در قطیعة الربیع بغداد نزد اسماعیل بن عباد به آموختن [[قرآن]] پرداخت<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۳.</ref>. ابن شاذان در بغداد از محمد بن ابیعمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. او سپس به کوفه رفت و در آنجا از حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱ -۵۹۲.</ref>. | ||
== ارتباط با ائمه( | == ارتباط با ائمه(علیه السلام) == | ||
=== امام هادی( | === امام هادی(علیه السلام) === | ||
[[شیخ طوسی]] ابن شاذان را در شمار [[اصحاب]] [[امام هادی( | [[شیخ طوسی]] ابن شاذان را در شمار [[اصحاب]] [[امام هادی(علیه السلام)]] آورده است<ref>نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲.</ref>. با توجه به حضور ابن شاذان در عراق در ربع اول قرن ۳ق، احتمال روایت مستقیم او از [[امام جواد]] و امام هادی وجود دارد، اما اینکه در آثار ابن بابویه به احادیثی برمیخوریم که حکایت از استماع مستقیم ابن شاذان از [[امام رضا(علیه السلام)]] دارد، امری غریب است<ref> نک: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۱۵، ۵۹۱-۵۹۲؛ ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، ص۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۱ طوسی، الرجال، ۱۳۸۰ق، ص۴۲۰.</ref>. | ||
=== امام حسن عسکری( | === امام حسن عسکری(علیه السلام) === | ||
ابن شاذان، در زمان [[امام حسن عسکری( | ابن شاذان، در زمان [[امام حسن عسکری(علیه السلام)]] از معتبرترین عالمان امامی خراسان بهشمار میرفت. کشی از ارتباط دورادور او با آن حضرت خبر داده است<ref> نک: ابن بابویه، التوحید، ۱۳۸۷ق، ص۱۳۷، ۲۷۰؛ ابن بابویه، الخصال، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۸؛ ابن بابویه، عیون الاخبار، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص. ۱۱۹</ref>. در مورد رابطه او با امام حسن عسکری(علیه السلام) روایات بر دو دسته است؛ در یکدسته سخنانی از آنحضرت در عتاب و سرزنش وی وارد شده<ref>بحرالعلوم، محمد مهدی، الرجال، تهران، ۱۳۶۳ق.</ref> و در برخی ترحم امام(علیه السلام) نسبت به وی و مدح او دیده میشود. | ||
== جایگاه علمی == | == جایگاه علمی == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== عقاید == | == عقاید == | ||
برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت [[خداوند]] و اقرار به ماجاء من عندالله است<ref> بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref>. او به اساس رجعت قائل بود<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.</ref> و در مسألهای چون ازدواج [[عمر]] با [[ام کلثوم]] دختر [[امام علی( | برپایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت [[خداوند]] و اقرار به ماجاء من عندالله است<ref> بحرالعلوم، الرجال، ۱۳۶۳ق، ج۳، ص۲۱۵.</ref>. او به اساس رجعت قائل بود<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، ۱۳۷۷ق.</ref> و در مسألهای چون ازدواج [[عمر]] با [[ام کلثوم]] دختر [[امام علی(علیه السلام)]] معتقد بود که آن امکلثوم دیگری بوده است<ref>طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ۲۸۴. </ref>. | ||
'''اعتقاد به امامت''' | '''اعتقاد به امامت''' | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | کلیات عقیده او در باب [[امامت]] با عقاید [[امامیه]] تطابق دارد؛ زیرا او استحقاق امامت را به نص میداند و امام را واجب الاطاعه میشمرد<ref>قمی، حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.</ref> و وجود بیش از یک امام را در زمان واحد بر روی زمین، ناممکن میدانست<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰-۵۴۱.</ref>. | ||
البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[پیامبر( | البته گفته شده که او در برخی مسائل امامت نظرات ویژهای داشت. وی با این عقیده که امامان به باطن امور آگاهند و علم الهی لاینقطع به ایشان میرسد، موافق نبود و معتقد بود [[پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)]] [[دین]] را بهطور کامل آورده و امامان پس از او، علم خود را از سرچشمه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فراگرفتهاند<ref>طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>. گفته شده ابن شاذان وصی [[ابراهیم(علیه السلام)]] را برتر از وصی ّ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میدانست و این به مفهوم تفضیل انبیا بر ائمه است<ref> طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸.</ref>؛ ولی یکی از هواداران معاصرش این سخن را اتهامی به وی دانسته است<ref> ابن شاذان، علل الشریعه، ص۱-۴.</ref>. | ||
'''اثبات امامت علی( | '''اثبات امامت علی(علیه السلام)''' | ||
ابن شاذان در کتاب العلل<ref> سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳-۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref> و در مناظراتی که از وی نقل شده<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref>، ادله خود بر اثبات امامت حضرت علی( | ابن شاذان در کتاب العلل<ref> سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۱، ص۸۳-۸۵؛ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹.</ref> و در مناظراتی که از وی نقل شده<ref> نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۰، ۵۴۲؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۲۸.</ref>، ادله خود بر اثبات امامت حضرت علی(علیه السلام) و نفی امامت [[شیخین]] و برخی دیگر از مسائل امامت را بیان کرده است. | ||
'''اقرار به "ما جاء من عندالله"''' | '''اقرار به "ما جاء من عندالله"''' | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
مسائل البلدان، که نجاشی<ref>نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲.</ref> بدان اشاره کرده و طوسی در برخی از آثارش بخشهایی از آن را نقل کرده است<ref>مثلاً نک: فیض کاشانی، الاصول الاصلیه، ۱۳۴۹ش، ص۵.</ref>؛ | مسائل البلدان، که نجاشی<ref>نک: طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۸، ۵۴۲.</ref> بدان اشاره کرده و طوسی در برخی از آثارش بخشهایی از آن را نقل کرده است<ref>مثلاً نک: فیض کاشانی، الاصول الاصلیه، ۱۳۴۹ش، ص۵.</ref>؛ | ||
یوم و لیله، که گفته شده به نظر [[امام حسن عسکری( | یوم و لیله، که گفته شده به نظر [[امام حسن عسکری(علیه السلام)]] رسیده و مورد تأیید آن حضرت قرار گرفته است<ref>نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷.</ref>؛ | ||
کتابی با عنوان الایضاح به کوشش محدث ارموی در [[تهران]] در ۱۳۵۱ش به نام فضل بن شاذان (بهعنوان مؤلف) منتشر شده و سپس در [[بیروت]] در ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م تجدید چاپ شده است. هیچیک از متقدّمان این کتاب را به ابن شاذان نسبت ندادهاند و این نسبت نخستین بار در قرن ۱۱ق در آثار [[فیض کاشانی]] بهچشم میخورد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴.</ref>. مؤلف در الایضاح به نقض مخالفان امامیه بهطور اعم و [[معتزله]]، [[جهمیه]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]] و [[اصحاب حدیث]] بهطور اخص پرداخته است. محدث ارموی در مقدمه الایضاح سعی کرده با ذکر شواهدی صحت انتساب آن را به ابن شاذان ثابت کند. | کتابی با عنوان الایضاح به کوشش محدث ارموی در [[تهران]] در ۱۳۵۱ش به نام فضل بن شاذان (بهعنوان مؤلف) منتشر شده و سپس در [[بیروت]] در ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م تجدید چاپ شده است. هیچیک از متقدّمان این کتاب را به ابن شاذان نسبت ندادهاند و این نسبت نخستین بار در قرن ۱۱ق در آثار [[فیض کاشانی]] بهچشم میخورد<ref> طوسی، الفهرست، ص۱۲۴.</ref>. مؤلف در الایضاح به نقض مخالفان امامیه بهطور اعم و [[معتزله]]، [[جهمیه]]، [[مرجئه]]، [[خوارج]] و [[اصحاب حدیث]] بهطور اخص پرداخته است. محدث ارموی در مقدمه الایضاح سعی کرده با ذکر شواهدی صحت انتساب آن را به ابن شاذان ثابت کند. |