۲۱٬۸۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=== برقراری رابطه با متألهین کاتولیک و پروتستان === | === برقراری رابطه با متألهین کاتولیک و پروتستان === | ||
در همین دوره بود که گارودی با متألهین کاتولیک و پروتستان به خصوص «ژیراردی» کشیش کاتولیک روابطی برقرار کرد که معتقد بود، مارکسیسم انسان را به فقر معنوی گرفتار کرده و به تدریج گرایشهای مذهبی در او بیدار شد. | در همین دوره بود که گارودی با متألهین کاتولیک و پروتستان به خصوص «ژیراردی» کشیش کاتولیک روابطی برقرار کرد که معتقد بود، مارکسیسم انسان را به فقر معنوی گرفتار کرده و به تدریج گرایشهای مذهبی در او بیدار شد. | ||
در پی این تماسها و ارتباطات مستمر و مکرر بود که کتاب «آیا امروزه میتوان کمونیست بود؟»<ref>.(peut_ on etre communiste augourdhui)</ref> را در سال 1968 میلادی، نوشت و به طرح این قضیه پرداخت که آیا ممکن است خداوند را به نحوی توصیف کرد که برای انسانها قابل درک باشد و مثلا او را سرچشمهٔ افعال خلاقه انسان بدانیم؟ | در پی این تماسها و ارتباطات مستمر و مکرر بود که کتاب '''«آیا امروزه میتوان کمونیست بود؟»'''<ref>.(peut_ on etre communiste augourdhui)</ref> را در سال 1968 میلادی، نوشت و به طرح این قضیه پرداخت که آیا ممکن است خداوند را به نحوی توصیف کرد که برای انسانها قابل درک باشد و مثلا او را سرچشمهٔ افعال خلاقه انسان بدانیم؟ | ||
گارودی در کتاب «الگویی برای سوسیالیسم در فرانسه» که باز در همان سال 1968 میلادی، آن به رشته درآورد و سپس منتشر کرد، ابراز خوشبینی و امیدواری بیشتری در باب ایجاد تفاهم بین دو طرز فکر مذهبی و کمونیستی کرده بود. | گارودی در کتاب «الگویی برای سوسیالیسم در فرانسه» که باز در همان سال 1968 میلادی، آن به رشته درآورد و سپس منتشر کرد، ابراز خوشبینی و امیدواری بیشتری در باب ایجاد تفاهم بین دو طرز فکر مذهبی و کمونیستی کرده بود. | ||
وی در کتاب «مارکسیسم در قرن بیستم» از این نیز فراتر رفت و تلاش کرد، نشان دهد که مارکسیسم میتواند ارزشهای مذهبی را در خود جذب کند. ولی حوادث [[چکسلواکی]] زندگی و افکار گارودی را بکلی دگرگون کرد. | وی در کتاب «مارکسیسم در قرن بیستم» از این نیز فراتر رفت و تلاش کرد، نشان دهد که مارکسیسم میتواند ارزشهای مذهبی را در خود جذب کند. ولی حوادث [[چکسلواکی]] زندگی و افکار گارودی را بکلی دگرگون کرد. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== ادامه تحقیق درباره ادیان دیگر === | === ادامه تحقیق درباره ادیان دیگر === | ||
اما گرایشهای مذهبی هر روز در این فیلسوف نیرومندتر میشد و او همچنان به تحقیقات خود درباره ادیان بزرگ ادامه میداد و درجستوجوی حقیقت بود، حقیقتی که ورای حزب بازیها و سیاستبازیها و قدرتطلبیها نهفته باشد. او که مردی متفکر و فیلسوف بود، نمیتوانست کورکورانه افکار پیش ساخته را بپذیرد و ازآنها پیروی کند. | اما گرایشهای مذهبی هر روز در این فیلسوف نیرومندتر میشد و او همچنان به تحقیقات خود درباره ادیان بزرگ ادامه میداد و درجستوجوی حقیقت بود، حقیقتی که ورای حزب بازیها و سیاستبازیها و قدرتطلبیها نهفته باشد. او که مردی متفکر و فیلسوف بود، نمیتوانست کورکورانه افکار پیش ساخته را بپذیرد و ازآنها پیروی کند. | ||
مخالفانش در فرانسه او را به بیثباتی در عقیده متهم کردهاند. ولی چگونه ممکن است مردی که نقد عمر بر سر مطالعه و تحقیق گذاشته و روزگاری دراز به تفکر دربارهٔ مکتبهای مختلف سیاسی و عقیدتی پرداخته و نزدیک به پنجاه جلد کتاب در زمینههای | مخالفانش در فرانسه او را به بیثباتی در عقیده متهم کردهاند. ولی چگونه ممکن است مردی که نقد عمر بر سر مطالعه و تحقیق گذاشته و روزگاری دراز به تفکر دربارهٔ مکتبهای مختلف سیاسی و عقیدتی پرداخته و نزدیک به پنجاه جلد کتاب در زمینههای فلسفی و مذهبی و سیاسی پدید آورده است، بیثبات باشد؟ | ||
اگر گارودی نخست [[کمونیست]] شد از آن رو بود که علاج دردهای بشری و بهبودی زندگی کارگران و زحمتکشان را در آن میجست. اما مشاهده کرد که پیروان این مکتب به اصطلاح طرفدار زحمتکشان، خود در عمل تجاوزگر و جهانخوار و ستم پیشهاند. | اگر گارودی نخست [[کمونیست]] شد از آن رو بود که علاج دردهای بشری و بهبودی زندگی کارگران و زحمتکشان را در آن میجست. اما مشاهده کرد که پیروان این مکتب به اصطلاح طرفدار زحمتکشان، خود در عمل تجاوزگر و جهانخوار و ستم پیشهاند. | ||