۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی باشد' به ' نمیباشد') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی توان ' به ' نمیتوان ') |
||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
# بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» میفرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایت گر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایت گر مردم خواهد بود<ref>همان، ص 324.</ref>؟ | # بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» میفرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایت گر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایت گر مردم خواهد بود<ref>همان، ص 324.</ref>؟ | ||
با توجه به بیانات فوق، | با توجه به بیانات فوق، نمیتوان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفت هاند، که در هنگام خطاب، حضور نداشت هاند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال میکردند و آن حضرت میفرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخگذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>. | ||
صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد میکند<ref>همان، ص 55.</ref>. بر این اساس، روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته میشوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن میگوید: این سخن، مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث میشوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات، مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات، بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون میآید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم میگویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند میفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است. | صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد میکند<ref>همان، ص 55.</ref>. بر این اساس، روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته میشوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن میگوید: این سخن، مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث میشوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات، مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات، بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون میآید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم میگویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند میفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است. |