۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' نمی توان ' به ' نمیتوان ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ماوراءالنهرسرزمین شگفتیهاست. سرزمینی در شمال شرقی ایران امروز، بین شرق دریای خزر و غرب [[چین]]، همان ورارودان یا فرارود و فرارودان و ورزرود كه گاهی به خراسان بزرگ نیز معروف بوده و اعراب بدان ماوراءالنهر میگفتهاند و رودان نیز منظور دو رود آمودریا و سیردریا یا [[جیحون]] و [[سیحون]] است. مصداق تاریخی و جغرافیایی این منطقه واقعاً مشخص نیست و در برخی منابع خلط اسامی شده است، گاهی همۀ سرزمینهای شمالی ایران از جمله [[خراسان]] را یک جا ماوراءالنهر خوانده و گاهی از هم تفکیک کرده و مثلاً خراسان را اقلیم چهارم و ماوراءالنهر را اقلیم پنجم به حساب آوردهاند ولذا وجود برخی مناطق این خطه میان این دو اقلیم وحتّی گاهی میان آن دو با اقلیم ششم(ولایت ترک) در ابهام است. | ماوراءالنهرسرزمین شگفتیهاست. سرزمینی در شمال شرقی ایران امروز، بین شرق دریای خزر و غرب [[چین]]، همان ورارودان یا فرارود و فرارودان و ورزرود كه گاهی به خراسان بزرگ نیز معروف بوده و اعراب بدان ماوراءالنهر میگفتهاند و رودان نیز منظور دو رود آمودریا و سیردریا یا [[جیحون]] و [[سیحون]] است. مصداق تاریخی و جغرافیایی این منطقه واقعاً مشخص نیست و در برخی منابع خلط اسامی شده است، گاهی همۀ سرزمینهای شمالی ایران از جمله [[خراسان]] را یک جا ماوراءالنهر خوانده و گاهی از هم تفکیک کرده و مثلاً خراسان را اقلیم چهارم و ماوراءالنهر را اقلیم پنجم به حساب آوردهاند ولذا وجود برخی مناطق این خطه میان این دو اقلیم وحتّی گاهی میان آن دو با اقلیم ششم(ولایت ترک) در ابهام است. | ||
چنان که در آثارالبلاد و اخبارالعباد قزوینی «نخشب» یک بار جزو اقلیم چهارم و بار دیگر جزو اقلیم پنجم و«فاراب» یک بار جزو اقلیم پنجم و بار دیگر جزو اقلیم ششم به حساب میآید. به همین دلیل چنان که وامبری مینویسد مرزبندی واقعی ماوراءالنهر را | چنان که در آثارالبلاد و اخبارالعباد قزوینی «نخشب» یک بار جزو اقلیم چهارم و بار دیگر جزو اقلیم پنجم و«فاراب» یک بار جزو اقلیم پنجم و بار دیگر جزو اقلیم ششم به حساب میآید. به همین دلیل چنان که وامبری مینویسد مرزبندی واقعی ماوراءالنهر را نمیتوان مشخص کرد و بر سر تعیین مدلول جعرافیایی برخی ازسرزمینهای آن اختلاف هست این منطقۀ آباد زمانی جزو خاک ایران و درواقع خراسان بزرگ به شمار میآمده و اکنون به قلمرو جمهوریهای تاجیك و ترك زبان: [[تاجیكستان]]، [[ازبكستان]]، [[تركمنستان]]، [[قزاقستان]] و [[قرقیزستان]] اطلاق میشود. امپراتوری [[روسیه]] در نیمۀ دوم قرن 19 با اغراض خاص سیاسی به این منطقه وارد و بر آن مسلط شد و به همراه بخشهایی از تركستان، چین، تبت شمالی، [[کشمیر]]، بخش شمالی پاكستان و بخشی از خراسان و [[مازندران]] ایران آن را آسیای مركزی نامید. این منطقه همچنین منطبق است بر بخشی از سرزمین افسانهای [[توران زمین]] (قلمرو فرمانروایی تور، فرزند فریدون در [[شاهنامه فردوسی]])كه علاوه بر دو رود بزرگ که نام برده شد، رودهای زرافشان، پنج، فرغانه، تجن و برخی دیگر نیز در آن جاریاند. | ||
تاریخ این سرزمین یكی از پیچیدهترین و سیالترین تاریخها است كه حدود 2500 تا 3000 سال را دربرمیگیرد. نخستین اشارت به سرزمینهای این منطقه را در [[اوستا]] میتوان یافت. در یشتها آمده كه [[اهورامزدا]] شانزده سرزمین را متوالیاً آفرید و بیشتر این سرزمینها مربوط به ایران شرقی و آسیای مركزی است. در مهر یشت نیز به رودخانههای قابل كشتیرانی اشاره شده كه آنها را فقط با سیر دریا و آمودریا میتوان انطباق داد. [[هرودوت]] در شرح ساتراپیهای ایران، ساتراپی شانزدهم را شامل: پارتها، خوارزمیها، سغدها و آریاییها میشمارد. در اوستا و [[كتیبه داریوش]] در بیستون نیز از خوارزم نام برده شده است. | تاریخ این سرزمین یكی از پیچیدهترین و سیالترین تاریخها است كه حدود 2500 تا 3000 سال را دربرمیگیرد. نخستین اشارت به سرزمینهای این منطقه را در [[اوستا]] میتوان یافت. در یشتها آمده كه [[اهورامزدا]] شانزده سرزمین را متوالیاً آفرید و بیشتر این سرزمینها مربوط به ایران شرقی و آسیای مركزی است. در مهر یشت نیز به رودخانههای قابل كشتیرانی اشاره شده كه آنها را فقط با سیر دریا و آمودریا میتوان انطباق داد. [[هرودوت]] در شرح ساتراپیهای ایران، ساتراپی شانزدهم را شامل: پارتها، خوارزمیها، سغدها و آریاییها میشمارد. در اوستا و [[كتیبه داریوش]] در بیستون نیز از خوارزم نام برده شده است. |