پرش به محتوا

بحثی در ابتدای ماه‌های قمری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه '
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ')
خط ۶۵: خط ۶۵:
=دیدگاه عالمان شیعه=
=دیدگاه عالمان شیعه=
دانشمندان شیعه همگی بر این نکته توافق دارند که رؤیت ماه در شهری برای شهرهای قریب‌الافق نیز کفایت می‌کند؛ چون در چنین حالتی علم پیدا می‌شود که ندیدن ماه در شهرهای قریب الافق، به علت مانعی بوده است؛ اما درباره شهرهای دور که دارای افق‌های گوناگونی هستند، گفته شده که عالمان گذشته به این مسأله نپرداخته‌اند؛ اما رأی مشهور عالمان متأخر آن است که رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر که در افق با آن شهر مختلف است، کافی نیست و نمی‌توان آن را ابتدای ماه شرعی برای شهرهای دیگر برشمرد؛ البته تعدادی از عالمان و محققان شیعه به کفایت رؤیت در یک شهر برای شهرهای دیگر معتقد شده‌اند. این کفایت را مرحوم علامه حلی در کتاب التذکره از برخی عالمان نقل کرده، و خود با صراحت تمام در کتاب المنتهی آن را برگزیده است؛ چنان که شهید اول در کتاب الدروس، این قول را محتمل دانسته و نیز مرحوم محدث کاشانی در کتاب الوافی نیز با صراحت آن را برگزیده و روایت ذیل را در این باب ذکر کرده است:<br>
دانشمندان شیعه همگی بر این نکته توافق دارند که رؤیت ماه در شهری برای شهرهای قریب‌الافق نیز کفایت می‌کند؛ چون در چنین حالتی علم پیدا می‌شود که ندیدن ماه در شهرهای قریب الافق، به علت مانعی بوده است؛ اما درباره شهرهای دور که دارای افق‌های گوناگونی هستند، گفته شده که عالمان گذشته به این مسأله نپرداخته‌اند؛ اما رأی مشهور عالمان متأخر آن است که رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر که در افق با آن شهر مختلف است، کافی نیست و نمی‌توان آن را ابتدای ماه شرعی برای شهرهای دیگر برشمرد؛ البته تعدادی از عالمان و محققان شیعه به کفایت رؤیت در یک شهر برای شهرهای دیگر معتقد شده‌اند. این کفایت را مرحوم علامه حلی در کتاب التذکره از برخی عالمان نقل کرده، و خود با صراحت تمام در کتاب المنتهی آن را برگزیده است؛ چنان که شهید اول در کتاب الدروس، این قول را محتمل دانسته و نیز مرحوم محدث کاشانی در کتاب الوافی نیز با صراحت آن را برگزیده و روایت ذیل را در این باب ذکر کرده است:<br>
بصری می‌گوید: از [[امام صادق(علیه‌السلام)]] درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آن گاه که هوا بر ما ابری می‌شود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینی و اگر اهل شهر دیگری شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref><br>
بصری می‌گوید: از [[امام صادق(علیه‌السلام)]] درباره هلال رمضان که در 29 شعبان آنگاه که هوا بر ما ابری می‌شود پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه نگیر، مگر هلال را ببینی و اگر اهل شهر دیگری شهادت بر رؤیت آن در آن روز دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج 2، ص 64، ح 206.</ref><br>
مرحوم فیض کاشانی در حاشیه‌ای بر این روایت می‌گوید: این‌که امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگری در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردی در شهری ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیده‌اند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقی نیست شهری که در آن ماه دیده شده است، به شهری که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بنای تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن برای عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس این‌که میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریب‌الافق یا بعید الافق با یک‌دیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یک‌دیگر مختلف شده، بی اساس است <ref>ص 20.</ref><br>
مرحوم فیض کاشانی در حاشیه‌ای بر این روایت می‌گوید: این‌که امام فرمود: اگر ماه را اهل شهر دیگری در آن روز دیده باشند، تو روزه آن روز را قضا کن، به علّت آن است که اگر فردی در شهری ماه را دیده باشد، در واقع حدود هزار نفر آن را دیده‌اند؛ چنان که گذشت و به ظاهر، فرقی نیست شهری که در آن ماه دیده شده است، به شهری که دیده نشده، نزدیک یا دور باشد؛ چون اولا بنای تکلیف بر خود رؤیت است، نه بر امکان رؤیت و ثانیاً نزدیک و دور بودن برای عموم مردم مشخص نیست و ثالثاً لفظ مطلق است و تعبیر «شهر دیگر» بدون قید ذکر شده؛ پس این‌که میان فقیهان متأخر ما مشهور شده: شهر قریب‌الافق یا بعید الافق با یک‌دیگر فرق دارند و به دنبال این، کلام فقیهان در تفسیر دور و نزدیک بودن هم به واسطه اجتهاد با یک‌دیگر مختلف شده، بی اساس است <ref>ص 20.</ref><br>
مرحوم شعرانی بر کلام فیض کاشانی تعلیقه‌ای دارد که می‌گوید: خود شریعت، ماه قمری را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقه‌ای به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانی ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعی می‌فهمیم، نزدیک تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، برای همه مناطق کافی است؛ پس اگر هلال در شهری رؤیت شود، در شهرهای دیگر هم ثابت می‌شود.
مرحوم شعرانی بر کلام فیض کاشانی تعلیقه‌ای دارد که می‌گوید: خود شریعت، ماه قمری را به امکان رؤیت مرتبط کرده است. حال باید توجه کنیم که آیا ماه را در هر منطقه‌ای به امکان رؤیت در همان منطقه ربط داده یا ماه را به همه مناطق در صورت امکان رؤیت در هر مکانی ربط داده. بر اساس آنچه ما از ادلّه شرعی می‌فهمیم، نزدیک تر به واقع آن است که در یک مکان که امکان رؤیت باشد، برای همه مناطق کافی است؛ پس اگر هلال در شهری رؤیت شود، در شهرهای دیگر هم ثابت می‌شود.
خط ۸۸: خط ۸۸:
5. روایت صحیحه عبدالرحمان بن ابی عبدالله که می‌گوید: از امام صادق(علیه‌السلام) درباره هلال ماه رمضان در حالی که در روز 29 شعبان آسمان بر ما ابری است، پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه مگیر، مگر آن را ببینی؛ اما اگر اهل شهر دیگری بر آن گواهی دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج2، ص 64، ح 206.</ref><br>
5. روایت صحیحه عبدالرحمان بن ابی عبدالله که می‌گوید: از امام صادق(علیه‌السلام) درباره هلال ماه رمضان در حالی که در روز 29 شعبان آسمان بر ما ابری است، پرسیدم. امام پاسخ داد: روزه مگیر، مگر آن را ببینی؛ اما اگر اهل شهر دیگری بر آن گواهی دادند، روزه آن روز را قضا کن. <ref>الاستبصار، ج2، ص 64، ح 206.</ref><br>
6. و نیز به روایات دیگری تمسک کرده‌اند؛ مانند آنچه در کتاب تهذیب از امام باقر(علیه‌السلام)آمده: فطر روزی است که مردم افطار می‌کنند، و عید قربان روزی است که مردم قربانی می‌کنند، و روزه وقتی است که مردم روزه می‌گیرند.<ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 317، ح 966.</ref><br>
6. و نیز به روایات دیگری تمسک کرده‌اند؛ مانند آنچه در کتاب تهذیب از امام باقر(علیه‌السلام)آمده: فطر روزی است که مردم افطار می‌کنند، و عید قربان روزی است که مردم قربانی می‌کنند، و روزه وقتی است که مردم روزه می‌گیرند.<ref>تهذیب الاحکام، ج 4، ص 317، ح 966.</ref><br>
روایتی نیز از طریق ابی الجارود نقل شده و می‌گوید: از [[امام باقر(علیه‌السلام)]] شنیدم که می‌فرماید: روزه بگیر زمانی که مردم روزه می‌گیرند و افطار کن؛ آن گاه که مردم افطار می‌کنند؛ چرا که خداوند، هلال‌ها را زمان تعیین وقت‌ها برای مردم قرار داده است. <ref>همان، ص 164، ح 462.</ref><br>
روایتی نیز از طریق ابی الجارود نقل شده و می‌گوید: از [[امام باقر(علیه‌السلام)]] شنیدم که می‌فرماید: روزه بگیر زمانی که مردم روزه می‌گیرند و افطار کن؛ آنگاه که مردم افطار می‌کنند؛ چرا که خداوند، هلال‌ها را زمان تعیین وقت‌ها برای مردم قرار داده است. <ref>همان، ص 164، ح 462.</ref><br>
به آنچه در دعای روایت شده در قنوت نماز عید ذکر شده تمسک کرده‌اند: خدایا! از تو مسألت دارم به حق این روز که برای مسلمانان عید قرار داده‌ای <ref>مصباح المتهجّد، ص645.</ref> و نیز دعای روایت شده از امامان معصوم را ذکر کرده‌اند که در آن آمده است: و رؤیت آن را برای همه مردم، رؤیت یکسان قرار داده‌ای.<br>
به آنچه در دعای روایت شده در قنوت نماز عید ذکر شده تمسک کرده‌اند: خدایا! از تو مسألت دارم به حق این روز که برای مسلمانان عید قرار داده‌ای <ref>مصباح المتهجّد، ص645.</ref> و نیز دعای روایت شده از امامان معصوم را ذکر کرده‌اند که در آن آمده است: و رؤیت آن را برای همه مردم، رؤیت یکسان قرار داده‌ای.<br>
استدلال‌های آنان به سکوت همه روایات ختم شده که هیچ یک، وحدت افق را در مسأله رؤیت معتبر نکرده و حتی در روایات ضعیف هم از وحدت افق ذکری نشده است.<br>
استدلال‌های آنان به سکوت همه روایات ختم شده که هیچ یک، وحدت افق را در مسأله رؤیت معتبر نکرده و حتی در روایات ضعیف هم از وحدت افق ذکری نشده است.<br>


=ادلّه مخالفان کفایت رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر=
=ادلّه مخالفان کفایت رؤیت هلال در شهری برای شهرهای دیگر=
آنچه در گفتار این مخالفان ظهور دارد، از همان ابتدا تأکید بر مسأله «انصراف» عرفی است که از تعبیر «رؤیت در شهر دیگر» استفاده کرده‌اند به شکلی که تعبیر «شهر دیگر» درست، و مطلق است و شامل همه شهرهای دیگر می‌شود؛ اما منصرف و متمایل به شهری است که با شهری که رؤیت حاصل شده از نظر طول و عرض، قریب‌الافق هستند؛ پس در این حالت، قاعده فقط در خصوص شهرهای نزدیک به هم، رأی به وحدت حکم می‌دهد و آن گاه که دقت کنیم، می‌بینیم این انصراف عرفی با توجه به مسائل ذیل مورد تأکید واقع می‌شود: <br>
آنچه در گفتار این مخالفان ظهور دارد، از همان ابتدا تأکید بر مسأله «انصراف» عرفی است که از تعبیر «رؤیت در شهر دیگر» استفاده کرده‌اند به شکلی که تعبیر «شهر دیگر» درست، و مطلق است و شامل همه شهرهای دیگر می‌شود؛ اما منصرف و متمایل به شهری است که با شهری که رؤیت حاصل شده از نظر طول و عرض، قریب‌الافق هستند؛ پس در این حالت، قاعده فقط در خصوص شهرهای نزدیک به هم، رأی به وحدت حکم می‌دهد و آنگاه که دقت کنیم، می‌بینیم این انصراف عرفی با توجه به مسائل ذیل مورد تأکید واقع می‌شود: <br>
أ. بعید پنداشتن این مسأله که در روایتی که تعبیر «شهر دیگر» را دارد، نظر به شهرهایی هم داشته باشد که در دورترین نقطه زمین باشد. <br>
أ. بعید پنداشتن این مسأله که در روایتی که تعبیر «شهر دیگر» را دارد، نظر به شهرهایی هم داشته باشد که در دورترین نقطه زمین باشد. <br>
ب. تأکید عرف بر تشبیه و قیاس اختلاف اوقات طلوع قمری بر اوقات مختلف طلوع‌های خورشیدی، به رغم بطلان این قیاس، امّا در هر حال، این باور عرفی باعث منصرف کردن ظهور کلام از شمول همه شهرها می‌شود و این مسأله سبب می‌شود که اگر به واقع منظور از «شهر دیگر» اعم از شهرهای نزدیک و دور بوده، لازم بود در خود روایات تصریح می‌شد که فرقی میان شهر نزدیک یا دور نیست و چون چنین تصریحی در روایات موجود نیست، همان باور عرف و فهم عرفی که از تعبیر «شهر دیگر» فقط شهر نزدیک را می‌فهمد، پذیرفته شده است. <br>
ب. تأکید عرف بر تشبیه و قیاس اختلاف اوقات طلوع قمری بر اوقات مختلف طلوع‌های خورشیدی، به رغم بطلان این قیاس، امّا در هر حال، این باور عرفی باعث منصرف کردن ظهور کلام از شمول همه شهرها می‌شود و این مسأله سبب می‌شود که اگر به واقع منظور از «شهر دیگر» اعم از شهرهای نزدیک و دور بوده، لازم بود در خود روایات تصریح می‌شد که فرقی میان شهر نزدیک یا دور نیست و چون چنین تصریحی در روایات موجود نیست، همان باور عرف و فهم عرفی که از تعبیر «شهر دیگر» فقط شهر نزدیک را می‌فهمد، پذیرفته شده است. <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش