۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منبع ==' به '== منابع ==') |
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
برخی روایات، اولین نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را نماز در جریان معراج دانسته است. یکی از آن ها روایتی است که برقی در محاسن بدین گونه نقل نموده است: | برخی روایات، اولین نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را نماز در جریان معراج دانسته است. یکی از آن ها روایتی است که برقی در محاسن بدین گونه نقل نموده است: | ||
* احمد بن محمد بن خالد برقی از پدرش، از فضاله و از حسین بن ابی العلاء نقل کرده که وی میگوید: به امام صادق(علیهالسلام)عرض کردم: دهریان می گویند چرا نماز در هر رکعت دو سجده دارد و دو رکعت با دو سجده نیست؟ حضرت فرمود: | * احمد بن محمد بن خالد برقی از پدرش، از فضاله و از حسین بن ابی العلاء نقل کرده که وی میگوید: به امام صادق(علیهالسلام)عرض کردم: دهریان می گویند چرا نماز در هر رکعت دو سجده دارد و دو رکعت با دو سجده نیست؟ حضرت فرمود: آنگاه که سؤال کردی قلبت را برای فهم آن آزاد (و آماده) کن. مردم گمان می برند که اولین نمازی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برگزار کردند در زمین بود و جبرئیل برای ایشان آورد، و دروغ می گویند. همانا نخستین نمازی که ایشان گزارد در آسمان، در پیشگاه خدای تعالی و در مقابل عرش او جلّ و علا بود. به ایشان وحی کرد و فرمان داد که به چشمه صاد نزدیک شو و وضو بگیر و وضویت را کامل کن و مواضع سجده هایت را پاک کن و برای خداوندگارت نماز بگذار... . | ||
* امام صادق(علیهالسلام) در ادامه سخن خود به بیان نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و محتوای قرائت و کیفیت رکوع ایشان پرداخته و افزودند: | * امام صادق(علیهالسلام) در ادامه سخن خود به بیان نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و محتوای قرائت و کیفیت رکوع ایشان پرداخته و افزودند: | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در روایتی از عفیف بن قیس کندی نقل شده است: | در روایتی از عفیف بن قیس کندی نقل شده است: | ||
پیش از آن که دعوت پیامبر(صلی الله علیه وآله) علنی شود، روزی در مکه با عباس بن عبدالمطلب نشسته بودم، جوانی آمد و به آسمان نگاه کرد و چون آفتاب بالا آمد در برابر کعبه به نماز ایستاد.<ref> با توجه به این که در آن زمان قبله پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیتالمقدس بوده است، ایستادن ایشان در برابر کعبه، به سوی مسجد الاقصی نیز بوده است، زیرا اگر کعبه را در جهت شمال قرار می داد، به سمت مسجد الاقصی (در شمال) نیز قرار می گرفت.</ref> | پیش از آن که دعوت پیامبر(صلی الله علیه وآله) علنی شود، روزی در مکه با عباس بن عبدالمطلب نشسته بودم، جوانی آمد و به آسمان نگاه کرد و چون آفتاب بالا آمد در برابر کعبه به نماز ایستاد.<ref> با توجه به این که در آن زمان قبله پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیتالمقدس بوده است، ایستادن ایشان در برابر کعبه، به سوی مسجد الاقصی نیز بوده است، زیرا اگر کعبه را در جهت شمال قرار می داد، به سمت مسجد الاقصی (در شمال) نیز قرار می گرفت.</ref> آنگاه نوجوانی آمد و در سمت راست او ایستاد و سپس خانمی پشت سر آن دو ایستاد. جوان به رکوع رفت، آن دو نیز رکوع کردند. سپس ایستاد و به سجده رفت، آن دو نیز سجده کردند. به عباس گفتم: امر بزرگی است. عباس نیز گفت: امر بزرگی است. میدانی این جوان کیست؟ این پسر برادرم محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب است. میدانی این نوجوان کیست؟ پسر برادرم علی بن ابی طالب است. میدانی آن زن کیست؟ خدیجه دختر خویلد است. فرزند برادرم به من گفت که خداوندگار او، خداوندگار آسمانها و زمین، او را به این دینی که بر آن است فرمان داده است. به خدا قسم جز این سه نفر کسی در روی زمین چنین آیینی ندارد.<ref>ر. ک: محمد مفید، الارشاد، ج1، ص 29 و 30; احمد عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج4، ص425; همو، لسان المیزان، ج1، ص395; احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ص 59; محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج2، ص56 و احمد بن حنبل، مسند، ج 1، ص 209.</ref> | ||
=== مستندات دیدگاه سوم === | === مستندات دیدگاه سوم === | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==== آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج ==== | ==== آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج ==== | ||
* در آیه 9 و10 سوره علق در باب بازداشتن یکی از کافران از نمازخواندن پیامبر(صلی الله علیه وآله)آمده است: «أرأیت الذی ینهی* عبداً اذا صلی; آیا ندیدی آن که باز می دارد بنده ای را | * در آیه 9 و10 سوره علق در باب بازداشتن یکی از کافران از نمازخواندن پیامبر(صلی الله علیه وآله)آمده است: «أرأیت الذی ینهی* عبداً اذا صلی; آیا ندیدی آن که باز می دارد بنده ای را آنگاه که نماز گزارد؟» | ||
* در سوره مدثر آمده است: «قالوا لم نک من المصلین; گفتند ما از نمازگزاران نبودیم».<ref>سوره مدثر، آیه 43.</ref> | * در سوره مدثر آمده است: «قالوا لم نک من المصلین; گفتند ما از نمازگزاران نبودیم».<ref>سوره مدثر، آیه 43.</ref> | ||
* در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; ای جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکی».<ref>سوره مزمل، آیه1و2.</ref> | * در سوره مزمل نیز آمده است: «یا أیّها المزمل قم اللیل إلّا قلیلاً; ای جامه به خود پیچیده، شب را (به نماز) برخیز مگر اندکی».<ref>سوره مزمل، آیه1و2.</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
===== روایات داله بر تقدم بعثت بر معراج ===== | ===== روایات داله بر تقدم بعثت بر معراج ===== | ||
* ابن اسحاق میگوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد | * ابن اسحاق میگوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آنگاه که بر او(صلی الله علیه وآله)واجب شد، درحالی که ایشان در بلندی های [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه ای از دره زد که چشمه ای از آن جاری شد. جبرئیل [[وضو]] گرفت و رسول خدا بدو می نگریست این برای آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از [[جبرئیل]] دیده بود. آنگاه جبرئیل برخاست و برای او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی [[خدیجه]] آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، [[طهارت]] نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)برای او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آنگاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص 160.</ref> | ||
* علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» میگوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی می کرد تا | * علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» میگوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی می کرد تا آنگاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبی از آسمان فرود آورد و گفت: ای محمد برخیز و برای نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگی روی پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامی که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) هر از گاهی دو رکعت، دو رکعت نماز می گزارد و [[علی بن ابی طالب]](علیهالسلام)همدم پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمی شد. باری زمانی علی(علیهالسلام)بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتی نماز گزاردن او را دید پرسید: ای ابوالقاسم! این چه کاری است؟ پاسخ داد: این نمازی است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(علیهالسلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسی نماز نمی گزارد جز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی(علیهالسلام) و خدیجه پشت سر او (نماز می خواندند)... .<ref>طبرسی، فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 102.</ref> | ||
* [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات می داند و بر این باور است که در زمانی که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهای پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref> | * [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات می داند و بر این باور است که در زمانی که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهای پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref> | ||