۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می باشد' به ' میباشد') |
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
'''معنای توحید در ربوبیت''' | '''معنای توحید در ربوبیت''' | ||
توحید در ربوبیت یعنی این که که خداوند تدبیر کننده جهان و همه موجودات آن است و روابط هستی و موجودات را به گونهای تنظیم میکند تا به هدفی که برای آنها منظور شده است، برسند.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> و اما برخی از آیاتِ بیانکننده توحید در ربوبیت که البته ناظر به توحید در خالقیت نیز میباشد،<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> عبارت است از آیه ۵۴ سوره اعراف: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ؛ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر به او اختصاص دارد» و آیه ۵۰ سوره طه: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ؛ پروردگار ما کسی است که همه چیز را آفرید؛ | توحید در ربوبیت یعنی این که که خداوند تدبیر کننده جهان و همه موجودات آن است و روابط هستی و موجودات را به گونهای تنظیم میکند تا به هدفی که برای آنها منظور شده است، برسند.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> و اما برخی از آیاتِ بیانکننده توحید در ربوبیت که البته ناظر به توحید در خالقیت نیز میباشد،<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> عبارت است از آیه ۵۴ سوره اعراف: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ؛ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر به او اختصاص دارد» و آیه ۵۰ سوره طه: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ؛ پروردگار ما کسی است که همه چیز را آفرید؛ آنگاه هدایت کرد». ر<ref>. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> | ||
'''معنای توحید در خالقیت''' | '''معنای توحید در خالقیت''' | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
دراینباره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه دادهاند که البته میتوان از میان بیشتر این نظرات، به وجه الجمع قابل قبول همه مذاهب دست یافت. با این توضیح که در عین اعتقاد به فاعلیت انحصاری خدا نسبت به مخلوقات، و به قول[[ملاصدرا]] لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمیشود <ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج6، ص373</ref>انسان نیز فاعل واقعی فعل خود به حساب میآید. در این تعریف، خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه، [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[اهل حدیث]] هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به طور مستقیم با افعال عباد و نحوه تبیین آن با جبر و اختیار گره میخورد، تفاسیری ارایه دادهاند که بعضا قابل توجه است و همان طور که اشاره شد، میشود از میان همه آنها به وجه الجمع قابل قبولی رسید. | دراینباره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه دادهاند که البته میتوان از میان بیشتر این نظرات، به وجه الجمع قابل قبول همه مذاهب دست یافت. با این توضیح که در عین اعتقاد به فاعلیت انحصاری خدا نسبت به مخلوقات، و به قول[[ملاصدرا]] لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمیشود <ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج6، ص373</ref>انسان نیز فاعل واقعی فعل خود به حساب میآید. در این تعریف، خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه، [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[اهل حدیث]] هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به طور مستقیم با افعال عباد و نحوه تبیین آن با جبر و اختیار گره میخورد، تفاسیری ارایه دادهاند که بعضا قابل توجه است و همان طور که اشاره شد، میشود از میان همه آنها به وجه الجمع قابل قبولی رسید. | ||
[[امامیه]] اگر چه چون سایر مذاهب، به توحید افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او میدانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است، اما در مقابل و مطابق با بخشی دیگر از آیات قرآن، به [[عدل الهی]] نیز اعتقاد دارند و انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام میدهد، تحسین کرده مستحق جزا میدانند. امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم [[اولیای الهی]] گام بر میدارند و به روایتی استناد میکنند | [[امامیه]] اگر چه چون سایر مذاهب، به توحید افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او میدانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است، اما در مقابل و مطابق با بخشی دیگر از آیات قرآن، به [[عدل الهی]] نیز اعتقاد دارند و انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام میدهد، تحسین کرده مستحق جزا میدانند. امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم [[اولیای الهی]] گام بر میدارند و به روایتی استناد میکنند آنگاه که شخصی از [[امام علی علیهالسلام]] راجع به قدر و تکلیف افعال بشر در مواجهه با توحید افعالی میپرسد، <ref> محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷</ref>امر بین الامرین را تعلیم میکند. یعنی راهی میان جبر و تفویض. در این صورت، علاوه بر حفظ حریم توحید افعالی، مسئولیت افعال بشر بر عهده خود آنها خواهد بود. | ||
[[اهل حدیث]] در تفسیر توحید افعالی که تفسیری جبرگرایانه نسبت به افعال انسان دارد، به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند. پیروان این مکتب بر خلاف بسیاری از دیدگاهها که آنها را جبرگرا میداند، تلاش کردند تا این نسبت را از خود دور کنند. توجه به شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون [[محمد بخاری]]، [[ابن تیمیه]]، [[ابن قیم جوزیه]] و [[ابن حجر عسقلانی]] ثابت میکند که متکلمان این مکتب و حتی مکاتبی چون [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]]، جبرگرا نیستند، بلکه با تفاوت قایل شدن میان خلق و فعل، خلق را منحصر به خداوند و فعل را منحصر به عباد دانسته انسان را در ایجاد فعل به نوعی دخیل میدانند و حتی مدعی هستند که عبد به طور واقعی فاعل افعال خویش است. <ref>ر، ک، ابن تیمیه، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293.</ref><ref>همان، ص 300</ref> <ref>همان، ج 2، ص 74</ref> <ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459</ref> <ref>همان، ج 2، ص 298</ref> <ref>همان، ج 3، ص 74</ref> <ref>همان، ج 3، ص 110</ref><ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 144</ref> <ref> ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ص 528</ref> و حتی در برابر جبریون محض و نیز متهمین به جبر، چون ابوالحسن اشعری، موضع خلاف میگیرند <ref> ر. ک. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 3، ص 31</ref> <ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 143</ref> و معتقدند که وجود قدر موجب بطلان احکام شعری بر مبنای کسب عباد نمیشود.<ref>ر. ک. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 13، ص</ref> 449علاوه بر این مطالب، باید گفت که اهل حدیث خود را [[امت وسط]] میدانند یعنی امتی که نه جبری است و نه تفویضی. <ref>ر. ک. ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113</ref><ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده ،ص 1513</ref>پس با وجود چنین شواهد صریح و محکمی نمیتوان انگشت اتهام را به سوی اهل حدیث نشانه کرد و گفت چون این مکتب از توحید افعالی دفاع میکند لاجرم جبرگرا است. زیرااهل حدیث معتقدند که توحید افعالی یعنی این که انسان در مسئله خلق نمیتواند شریک خالق باشد، چون خلق منحصر به خداوند است، اما انسان میتواند با قدرتی که خدا به او میدهد در فعل آفریده شده تصرف کند. آنها بر همین مبنا نظریه خلق افعال عباد را پایه گذاری کردند تا بگویند که میان خالق و فاعل تفاوت وجود دارد و انسان فاعل واقعی افعال خود میباشد. این نوع تفسیر، فهم این مذهب را در مسئله توحید افعالی و رابطه آن با افعال انسان؛ به فهم امامیه از امر بین الامرین نزدیک میکند. | [[اهل حدیث]] در تفسیر توحید افعالی که تفسیری جبرگرایانه نسبت به افعال انسان دارد، به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند. پیروان این مکتب بر خلاف بسیاری از دیدگاهها که آنها را جبرگرا میداند، تلاش کردند تا این نسبت را از خود دور کنند. توجه به شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون [[محمد بخاری]]، [[ابن تیمیه]]، [[ابن قیم جوزیه]] و [[ابن حجر عسقلانی]] ثابت میکند که متکلمان این مکتب و حتی مکاتبی چون [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]]، جبرگرا نیستند، بلکه با تفاوت قایل شدن میان خلق و فعل، خلق را منحصر به خداوند و فعل را منحصر به عباد دانسته انسان را در ایجاد فعل به نوعی دخیل میدانند و حتی مدعی هستند که عبد به طور واقعی فاعل افعال خویش است. <ref>ر، ک، ابن تیمیه، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293.</ref><ref>همان، ص 300</ref> <ref>همان، ج 2، ص 74</ref> <ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459</ref> <ref>همان، ج 2، ص 298</ref> <ref>همان، ج 3، ص 74</ref> <ref>همان، ج 3، ص 110</ref><ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 144</ref> <ref> ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ص 528</ref> و حتی در برابر جبریون محض و نیز متهمین به جبر، چون ابوالحسن اشعری، موضع خلاف میگیرند <ref> ر. ک. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 3، ص 31</ref> <ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل، ص 143</ref> و معتقدند که وجود قدر موجب بطلان احکام شعری بر مبنای کسب عباد نمیشود.<ref>ر. ک. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 13، ص</ref> 449علاوه بر این مطالب، باید گفت که اهل حدیث خود را [[امت وسط]] میدانند یعنی امتی که نه جبری است و نه تفویضی. <ref>ر. ک. ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113</ref><ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده ،ص 1513</ref>پس با وجود چنین شواهد صریح و محکمی نمیتوان انگشت اتهام را به سوی اهل حدیث نشانه کرد و گفت چون این مکتب از توحید افعالی دفاع میکند لاجرم جبرگرا است. زیرااهل حدیث معتقدند که توحید افعالی یعنی این که انسان در مسئله خلق نمیتواند شریک خالق باشد، چون خلق منحصر به خداوند است، اما انسان میتواند با قدرتی که خدا به او میدهد در فعل آفریده شده تصرف کند. آنها بر همین مبنا نظریه خلق افعال عباد را پایه گذاری کردند تا بگویند که میان خالق و فاعل تفاوت وجود دارد و انسان فاعل واقعی افعال خود میباشد. این نوع تفسیر، فهم این مذهب را در مسئله توحید افعالی و رابطه آن با افعال انسان؛ به فهم امامیه از امر بین الامرین نزدیک میکند. |