۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←انگیزهٔ تألیف) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
ایشان معتقد است که عالمان اهلسنت نیز در تفسیر قرآن یا هر روایتی دربارهٔ قرآن را نقل کرده و از اینرو از اختصار و تمرکز بر موضوع دور ماندهاند و یا تنها به تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن نگریستهاند. برخی نیز کوشیدهاند راهی میان این دو را برگزینند و از زاویه دانشی که در آن تخصص دارند قرآن را تفسیر کردهاند.. بدینرو، او خود بر آن شده است تا تفسیری در عین اختصار، جامع و کامل تألیف کند که در آن، به علوم مختلف قرآنی مانند: قرائت، معانی بیان، صرف و نحو و متشابهات بپردازد و نیز به شبههها و طعنههای ملحدان و مبطلان مانند: اهل جبر و تشبیه و امثال آن پاسخ دهد. | ایشان معتقد است که عالمان اهلسنت نیز در تفسیر قرآن یا هر روایتی دربارهٔ قرآن را نقل کرده و از اینرو از اختصار و تمرکز بر موضوع دور ماندهاند و یا تنها به تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن نگریستهاند. برخی نیز کوشیدهاند راهی میان این دو را برگزینند و از زاویه دانشی که در آن تخصص دارند قرآن را تفسیر کردهاند.. بدینرو، او خود بر آن شده است تا تفسیری در عین اختصار، جامع و کامل تألیف کند که در آن، به علوم مختلف قرآنی مانند: قرائت، معانی بیان، صرف و نحو و متشابهات بپردازد و نیز به شبههها و طعنههای ملحدان و مبطلان مانند: اهل جبر و تشبیه و امثال آن پاسخ دهد. | ||
<nowiki>=== روش و گرایش تفسیری ===</nowiki> | |||
1. روش شیخ طوسی در این اثر نسبت به تفاسیر پیشین شیعه تازگی دارد و گویا نخستین اثر تفسیری شیعی است که تنها به گردآوری روایات تفسیری نپرداخته بلکه خود، تحلیل، ارزیابی و اجتهاد هم کرده است. وی در این کتاب همراه ذکر و بررسی روایات امامان معصوم و صحابه و نقل آرا و اندیشههای مفسران پیشین، خود نیز دست بهنوآوری زده است. پیش از آن، در تفاسیر شیعه، مانند: [[تفسیر قمی]] اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، [[تفسیر عیاشی]] قرن سوم، تنها روایاتی که درباره آیات صادر شده بودند، نقل میگشتند و مؤلفان این تفاسیر روایی، خود به تحلیل و ارزیابی دست نمیزدند. | 1. روش شیخ طوسی در این اثر نسبت به تفاسیر پیشین شیعه تازگی دارد و گویا نخستین اثر تفسیری شیعی است که تنها به گردآوری روایات تفسیری نپرداخته بلکه خود، تحلیل، ارزیابی و اجتهاد هم کرده است. وی در این کتاب همراه ذکر و بررسی روایات امامان معصوم و صحابه و نقل آرا و اندیشههای مفسران پیشین، خود نیز دست بهنوآوری زده است. پیش از آن، در تفاسیر شیعه، مانند: [[تفسیر قمی]] اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، [[تفسیر عیاشی]] قرن سوم، تنها روایاتی که درباره آیات صادر شده بودند، نقل میگشتند و مؤلفان این تفاسیر روایی، خود به تحلیل و ارزیابی دست نمیزدند. | ||
2. شیخ طوسی از حجم روایات شیعی در تفسیر خویش کاسته است و به گفته برخی پژوهشگران معاصر، او در این روش از [[تفسیر المصابیح فی تفسیر القرآن]] تالیف مفسر دیگر شیعی، ابوالقاسم حسین بن علی معروف به وزیر مغربی، متاثر بوده و همین روش به تفاسیر بعدی شیعی نیز راه یافت؛ هرچند برخی تفاسیر دورههای بعد باز روش پیشین را پی گرفتند و برای نمونه در تفاسیر دوره صفویه چیزی جز روایات تفسیری نمیتوان یافت. به ظاهر، این بازگشت به گذشته، تا اندازهای از تسلط اخباریان در این دوره، که توجهی ویژه به روایات داشتند، متأثر است. با این حال، شیخ طوسی در مقدمه کتاب، که از روشهای تفسیری سابق و معاصر خود یاد کرده و نام چند مفسر را هم برده؛ لکن از تفسیر وزیر مغربی نام نبرده است. | 2. شیخ طوسی از حجم روایات شیعی در تفسیر خویش کاسته است و به گفته برخی پژوهشگران معاصر، او در این روش از [[تفسیر المصابیح فی تفسیر القرآن]] تالیف مفسر دیگر شیعی، ابوالقاسم حسین بن علی معروف به وزیر مغربی، متاثر بوده و همین روش به تفاسیر بعدی شیعی نیز راه یافت؛ هرچند برخی تفاسیر دورههای بعد باز روش پیشین را پی گرفتند و برای نمونه در تفاسیر دوره صفویه چیزی جز روایات تفسیری نمیتوان یافت. به ظاهر، این بازگشت به گذشته، تا اندازهای از تسلط اخباریان در این دوره، که توجهی ویژه به روایات داشتند، متأثر است. با این حال، شیخ طوسی در مقدمه کتاب، که از روشهای تفسیری سابق و معاصر خود یاد کرده و نام چند مفسر را هم برده؛ لکن از تفسیر وزیر مغربی نام نبرده است. | ||
3. التبیان از تفاسیری است که به لحاظ منابع بهکار رفته، «چند منبعی» یا «جامع» میخوانند. در این روش، مفسر از منابع و مستندات تفسیری متعددی از جمله قرآن، روایت و عقل در استنباطات تفسیری خود سود میبرد. التبیان بدین لحاظ که در تفسیر آیات همزمان از منبع عقل و نقل بهره برده، از تفاسیر پیشین شیعه ممتاز است. | 3. التبیان از تفاسیری است که به لحاظ منابع بهکار رفته، «چند منبعی» یا «جامع» میخوانند. در این روش، مفسر از منابع و مستندات تفسیری متعددی از جمله قرآن، روایت و عقل در استنباطات تفسیری خود سود میبرد. التبیان بدین لحاظ که در تفسیر آیات همزمان از منبع عقل و نقل بهره برده، از تفاسیر پیشین شیعه ممتاز است. | ||
4. تفسیر کلامی: شیخ طوسی در مباحث عقلی، فلسفی و کلامی چیره بوده و از اینرو، به تناسب موضوعات، از موضوعات کلامی بسیار یاد کرده و از روش عقلی برای تبیین معانی آیات بهره برده است. او در برخی مواضع، هنگام تفسیر یک آیه، اندیشههای فرقههای کلامیمانند: مرجئه را نیز نقل و نقد کرده است. | 4. تفسیر کلامی: شیخ طوسی در مباحث عقلی، فلسفی و کلامی چیره بوده و از اینرو، به تناسب موضوعات، از موضوعات کلامی بسیار یاد کرده و از روش عقلی برای تبیین معانی آیات بهره برده است. او در برخی مواضع، هنگام تفسیر یک آیه، اندیشههای فرقههای کلامیمانند: مرجئه را نیز نقل و نقد کرده است. | ||
5. تفسیر ادبی: روش تحلیل لغوی، صرفی و نحوی کلمات برای راه یافتن به معانی آیات در این تفسیر قابل توجه است. وی از منابع معتبر ادبی و اشعار فصیح عربی برای تحلیل لغوی سود برده است. | 5. تفسیر ادبی: روش تحلیل لغوی، صرفی و نحوی کلمات برای راه یافتن به معانی آیات در این تفسیر قابل توجه است. وی از منابع معتبر ادبی و اشعار فصیح عربی برای تحلیل لغوی سود برده است. | ||
6. در غالب موارد، هنگام تفسیر یک آیه آرای مفسران نخستین قرآن و اقوال کسانی مانند: ابن عباس که از منابع تفسیری اهلسنتاند، ذکر و بررسی شده است. | 6. در غالب موارد، هنگام تفسیر یک آیه آرای مفسران نخستین قرآن و اقوال کسانی مانند: ابن عباس که از منابع تفسیری اهلسنتاند، ذکر و بررسی شده است. | ||