پرش به محتوا

وحید بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|}
|}
</div>
</div>
'''محمدباقر‌ بن محمد‌اکمل'''، مشهور به وحید بهبهانی و ملقب به آقا، [[فقیه]]، از فقهای بزرگ و مجدد [[شيعه]] در سده‌ی دوازدهم هجری بود. وی در سال 1117 هـ. ق در [[اصفهان]] چشم به جهان گشود. و در سال 1135 هـ. ق بعد از فتنه افغان و سقوط اصفهان به بهبهان و سپس به [[نجف]] هجرت نمود و بعد از آن در [[کربلا]] اقامت گزيد. سيره نويسان و نيز شاگردانش او را با القاب و عناوينی از قبيل استاد اکبر، استاد الکل، علامه ثانی و محقق ثالث مروّج دين در قرن دوازدهم، علامه زمان و [[فقیه]] دوران مشهور است. وی با [[اخباری‌گری]] و اخباریان تندرو مبارزه می‌کرد و با فعالیت‎های او اخباری‎گری به حاشیه رفت. وحید بهبهانی در کربلا درگذشت و در [[حرم امام حسین(علیه السلام)]] دفن شد.
'''محمدباقر‌ بن محمد‌اکمل'''، مشهور به وحید بهبهانی و ملقب به آقا، [[فقیه]]، از فقهای بزرگ و مجدد [[شيعه]] در سده‌ی دوازدهم هجری بود. وی در سال 1117 هـ. ق در [[اصفهان]] چشم به جهان گشود. و در سال 1135 هـ. ق بعد از فتنه افغان و سقوط اصفهان به بهبهان و سپس به [[نجف]] هجرت نمود و بعد از آن در [[کربلا]] اقامت گزيد. سيره نويسان و نيز شاگردانش او را با القاب و عناوينی از قبيل استاد اکبر، استاد الکل، علامه ثانی و محقق ثالث مروّج دين در قرن دوازدهم، علامه زمان و [[فقیه]] دوران مشهور است. وی با [[اخباری‌گری]] و اخباریان تندرو مبارزه می‌کرد و با فعالیت‎های او اخباری‎گری به حاشیه رفت. وحید بهبهانی در کربلا درگذشت و در [[حرم امام حسین(ع)|حرم امام حسین(علیه السلام)]] دفن شد.


== ولادت ==
== ولادت ==
فقیه گران پایه حضرت علامه محمد باقر بن محمد اکمل وحید بهبهانی، در حدود 1118هـ .ق. در [[اصفهان]] به سرای خاکی گام نهاد<ref> فوائدالرضویه، شیخ عباس قمى، ص404.</ref>. پدر ارجمندش محمد اکمل از نوادگان [[شیخ مفید]] بود و در شمار مجتهدان شهر جای داشت و مادر پرهیزگارش از نوادگان ملاصالح مازندرانی - داماد علامه [[محمد تقی مجلسی|محمد تقى مجلسى]] - شمرده می‌شد<ref>قصص العلماء، ص 157.</ref>. آن گوهر یگانه دریای علوم [[اهل بیت(علیه السلام)]] در چنین خانواده‌ای بالید و از آموزش‌های پدر وارسته‌اش بهره گرفت.
فقیه گران پایه حضرت علامه محمد باقر بن محمد اکمل وحید بهبهانی، در حدود 1118هـ .ق. در [[اصفهان]] به سرای خاکی گام نهاد<ref> فوائدالرضویه، شیخ عباس قمى، ص404.</ref>. پدر ارجمندش محمد اکمل از نوادگان [[شیخ مفید]] بود و در شمار مجتهدان شهر جای داشت و مادر پرهیزگارش از نوادگان ملاصالح مازندرانی - داماد علامه [[محمد تقی مجلسی|محمد تقى مجلسى]] - شمرده می‌شد<ref>قصص العلماء، ص 157.</ref>. آن گوهر یگانه دریای علوم [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت(علیه السلام)]] در چنین خانواده‌ای بالید و از آموزش‌های پدر وارسته‌اش بهره گرفت.


== تحصیل ==
== تحصیل ==
در سال‌های آغازین بلوغ آموزگار بزرگ پرهیزگاری و معارف الهی‌اش را از دست داد. محمد اکمل گیتی را وداع گفت و فرزندش را در سخت‌ترین شرایط اجتماعی تنها نهاد، شرایط دشواری که با سقوط پایتخت [[صفویان]] و پیروزی افغانها به اوج رسید.
در سال‌های آغازین بلوغ آموزگار بزرگ پرهیزگاری و معارف الهی‌اش را از دست داد. محمد اکمل گیتی را وداع گفت و فرزندش را در سخت‌ترین شرایط اجتماعی تنها نهاد، شرایط دشواری که با سقوط پایتخت [[صفویان]] و پیروزی افغانها به اوج رسید.


هرج و مرج اصفهان و دشواری تحصیل دانش پژوه جوان خاندان محمد اکمل را در اندیشه مهاجرت فرو برد پس بار سفر بست و در حدود 1135 هـ .ق. رهسپار [[نجف]] شد<ref> وحید بهبهانى، على دوانى، 112 - 151.</ref>. او در حریم پاک [[امیرمؤمنان]] [[على(علیه السلام)|علی(علیه السلام)]] از محضر پر فیض دانشوران برجسته ای چون حضرت [[سید حسین بروجردی|سید محمد طباطبایی بروجردی]] و حضرت [[سید صدر الدین قمى|سید صدر الدین قمی]] بهره برد و اندوخته‌های علمی اش را کمال بخشید<ref>همان.</ref>. دانشمند گران پایه حضرت سید محمد طباطبایی بروجردی با دیدگان نافذ خویش آثار بزرگی را در چهره یتیم سپاهان دید. او را در حریم خویش جای داد و به شرف دامادی خویش مفتخر ساخت<ref>همان.</ref>.
هرج و مرج اصفهان و دشواری تحصیل دانش پژوه جوان خاندان محمد اکمل را در اندیشه مهاجرت فرو برد پس بار سفر بست و در حدود 1135 هـ .ق. رهسپار [[نجف]] شد<ref> وحید بهبهانى، على دوانى، 112 - 151.</ref>. او در حریم پاک [[امیرمؤمنان]] [[علی بن ابی طالب|علی(علیه السلام)]] از محضر پر فیض دانشوران برجسته ای چون حضرت [[سید حسین بروجردی|سید محمد طباطبایی بروجردی]] و حضرت [[سید صدر الدین قمى|سید صدر الدین قمی]] بهره برد و اندوخته‌های علمی اش را کمال بخشید<ref>همان.</ref>. دانشمند گران پایه حضرت سید محمد طباطبایی بروجردی با دیدگان نافذ خویش آثار بزرگی را در چهره یتیم سپاهان دید. او را در حریم خویش جای داد و به شرف دامادی خویش مفتخر ساخت<ref>همان.</ref>.


دانشجوی نستوه اصفهانی در تابش آفتاب وجود بزرگان یاد شده رشد کرد و اندک اندک در شمار فقیهان و صاحب نظران جای گرفت. او در آغاز راه اخباریان را پسندید و مدتی بر آن طریق راه سپرد ولی در پژوهشهای خویش دلیلهایی بر نادرستی این روش یافته، از آن عدول کرد<ref> همان، ص 151 - 155.</ref> بنابراین وقتی در درس [[سید صدرالدین همدانى|سید صدرالدین همدانی]] حضور می‌یافت با استدلال‌های روشن و متین گفتار استاد را در بوته نقد قرار می‌داد و آن سرور فقیهان را از پیمودن راه اخباریان باز می‌داشت.
دانشجوی نستوه اصفهانی در تابش آفتاب وجود بزرگان یاد شده رشد کرد و اندک اندک در شمار فقیهان و صاحب نظران جای گرفت. او در آغاز راه اخباریان را پسندید و مدتی بر آن طریق راه سپرد ولی در پژوهشهای خویش دلیلهایی بر نادرستی این روش یافته، از آن عدول کرد<ref> همان، ص 151 - 155.</ref> بنابراین وقتی در درس [[سید صدرالدین همدانى|سید صدرالدین همدانی]] حضور می‌یافت با استدلال‌های روشن و متین گفتار استاد را در بوته نقد قرار می‌داد و آن سرور فقیهان را از پیمودن راه اخباریان باز می‌داشت.
خط ۴۹: خط ۴۹:
بهبهان در آن روزگار یکی از مراکز رشد اخباری‌گری بود. کوچه وسیعی به نام خط دو محله عمده این آبادی را از یکدیگر جدا می‌کرد محله‌هایی که بهبهان و قنوات خوانده می‌شدند و مردمش از دیرباز با هم اختلاف داشتند. سید فقیهان اصفهانی تبار نخست به قنوات گام نهاد و در آن بخش به اقامه [[نماز]] و ارشاد پرداخت. مردم محله بهبهان برای نماز و بهره گیری از محضر آن [[مجتهد]] پارسا به قنوات می‌رفتند ولی در دل از این کار ناخشنود بودند. آنها چنان می‌اندیشیدند که باید آفتاب هدایت در محله بهبهان بدرخشد و از آنجا نور و گرما در منطقه پراکنده سازد. یکی از بازرگانان بهبهان با این هدف محقق وارسته اصفهانی را همراه گروهی از دانشوران و مؤمنان قنوات به خانه خویش دعوت کرد.
بهبهان در آن روزگار یکی از مراکز رشد اخباری‌گری بود. کوچه وسیعی به نام خط دو محله عمده این آبادی را از یکدیگر جدا می‌کرد محله‌هایی که بهبهان و قنوات خوانده می‌شدند و مردمش از دیرباز با هم اختلاف داشتند. سید فقیهان اصفهانی تبار نخست به قنوات گام نهاد و در آن بخش به اقامه [[نماز]] و ارشاد پرداخت. مردم محله بهبهان برای نماز و بهره گیری از محضر آن [[مجتهد]] پارسا به قنوات می‌رفتند ولی در دل از این کار ناخشنود بودند. آنها چنان می‌اندیشیدند که باید آفتاب هدایت در محله بهبهان بدرخشد و از آنجا نور و گرما در منطقه پراکنده سازد. یکی از بازرگانان بهبهان با این هدف محقق وارسته اصفهانی را همراه گروهی از دانشوران و مؤمنان قنوات به خانه خویش دعوت کرد.


چون آقا به بهبهان گام نهاد و در میهمانی شرکت جست، میزبان، که اندیشه ماندگاری وی در آن محله را در سر می‌پروراند، از آقا خواست در [[مسجد]] محل [[نماز جماعت]] بر پا کند و برای تبرک چند روزی به تدریس علوم [[اهل بیت(علیه السلام)]] بپردازد. فقیه وارسته سپاهان تبار، که به چیزی جز هدایت مردم و پدید آوردن برادری و دوستی نمی‌اندیشید، خواسته بازرگان را اجابت کرد. بهبهانیان اندک اندک مقدمات زندگی آن دانشور پارسا را آماده ساختند و بدین ترتیب بهبهان منزلگاه مجتهد پاک رأی آقا محمد باقر اصفهانی شد<ref>همان، ص120 - 121.</ref>. و مسجد «امیر ابراهیم» پایگاه علمی وی گشت<ref>سیماى بهبهان، تألیف سید سیف الله نحوى، از مجموعه دیار ابرار.</ref>.
چون آقا به بهبهان گام نهاد و در میهمانی شرکت جست، میزبان، که اندیشه ماندگاری وی در آن محله را در سر می‌پروراند، از آقا خواست در [[مسجد]] محل [[نماز جماعت]] بر پا کند و برای تبرک چند روزی به تدریس علوم [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل‌بیت(علیه السلام)]] بپردازد. فقیه وارسته سپاهان تبار، که به چیزی جز هدایت مردم و پدید آوردن برادری و دوستی نمی‌اندیشید، خواسته بازرگان را اجابت کرد. بهبهانیان اندک اندک مقدمات زندگی آن دانشور پارسا را آماده ساختند و بدین ترتیب بهبهان منزلگاه مجتهد پاک رأی آقا محمد باقر اصفهانی شد<ref>همان، ص120 - 121.</ref>. و مسجد «امیر ابراهیم» پایگاه علمی وی گشت<ref>سیماى بهبهان، تألیف سید سیف الله نحوى، از مجموعه دیار ابرار.</ref>.


آن بزرگمرد منطقه ای گسترده را زیر پوشش انوار هدایت خویش قرار داد. با دانشوران [[اخبارى|اخباری]] بسیار مناظره کرده، حوزه درسی پیشرفته ای پدید آورد و شاگردان بزرگی تربیت کرد. در سایه تلاش‌های شبانه روزی آفتاب فقاهت یخهای روابط قنواتیان و بهبهان نشینان آب شد، اخباریگری برای همیشه از منطقه رخت بربست و اعتقادات و کردار مردم در مسیر درست قرار گرفت. ولی این نتایج آسان به دست نیامد. گوهر یگانه دریای تحقیق سی سال از بهترین سال‌های عمر پربرکتش را در آن دیار به سر برد با گروهی که خود را از فقیهان بی نیاز می‌پنداشتند مبارزه کرد<ref> همان.</ref>. و سرانجام وقتی مأموریت الهی اش را پیروزمندانه به انجام رساند با شنیدن اخبار نگران کننده پیشرفت اخباریان در [[کربلا]] و [[نجف]] عزم سفر به آن نواحی کرد تا با منطق روشن خویش شبهه‌های خبرگرایان را از حریم [[دین]] دور سازد.
آن بزرگمرد منطقه ای گسترده را زیر پوشش انوار هدایت خویش قرار داد. با دانشوران [[اخبارى|اخباری]] بسیار مناظره کرده، حوزه درسی پیشرفته ای پدید آورد و شاگردان بزرگی تربیت کرد. در سایه تلاش‌های شبانه روزی آفتاب فقاهت یخهای روابط قنواتیان و بهبهان نشینان آب شد، اخباریگری برای همیشه از منطقه رخت بربست و اعتقادات و کردار مردم در مسیر درست قرار گرفت. ولی این نتایج آسان به دست نیامد. گوهر یگانه دریای تحقیق سی سال از بهترین سال‌های عمر پربرکتش را در آن دیار به سر برد با گروهی که خود را از فقیهان بی نیاز می‌پنداشتند مبارزه کرد<ref> همان.</ref>. و سرانجام وقتی مأموریت الهی اش را پیروزمندانه به انجام رساند با شنیدن اخبار نگران کننده پیشرفت اخباریان در [[کربلا]] و [[نجف]] عزم سفر به آن نواحی کرد تا با منطق روشن خویش شبهه‌های خبرگرایان را از حریم [[دین]] دور سازد.
خط ۵۸: خط ۵۸:
حریم پاک سالار شهیدان در آن روزگار موقعیتی شگفت داشت. شدت پیشرفت اخبارگرایی در میان استادان و دانشجویان آن سامان چنان بود که خواندن اصول را حرام می‌شمردند و کتاب‌های مجتهدان را با پارچه می‌گرفتند تا دستشان نجس نشود<ref> قصص العلماء، ص157 و 158.</ref>. سرور دانشمندان شیعه ناگزیر در زیرزمین و دور از چشم اخباریان بساط تدریس گسترد و شاگردانی چند را از دریای بی پایان اندوخته‌ها و پژوهش‌های خویش برخوردار ساخت<ref> همان.</ref>.
حریم پاک سالار شهیدان در آن روزگار موقعیتی شگفت داشت. شدت پیشرفت اخبارگرایی در میان استادان و دانشجویان آن سامان چنان بود که خواندن اصول را حرام می‌شمردند و کتاب‌های مجتهدان را با پارچه می‌گرفتند تا دستشان نجس نشود<ref> قصص العلماء، ص157 و 158.</ref>. سرور دانشمندان شیعه ناگزیر در زیرزمین و دور از چشم اخباریان بساط تدریس گسترد و شاگردانی چند را از دریای بی پایان اندوخته‌ها و پژوهش‌های خویش برخوردار ساخت<ref> همان.</ref>.


ناگفته پیداست که آن آفتاب هدایت هرگز تنها به قاضی نمی‌رفت و خود را برتر از دیگران نمی‌دید بنابراین برای آگاهی از اندیشه‌های اخباریان [[کربلا]] و نقد و بررسی آن در درس استاد بزرگ دانشوران شهر حضرت شیخ یوسف بحرانی حضور یافت. ولی بزودی دریافت که او سخنی متین‌تر و قوی‌تر از دیگر دانشمندان اخباری بر زبان نمی‌راند. پس تصمیم گرفت دیار خردستیزان را ترک گوید و در سرزمینی دیگر آزادانه به تدریس و تحقیق پردازد اما یک رؤیای صادق وی را از این کردار باز داشت. آن فقیه فرزانه سرور شهیدان را در خواب دید. [[امام حسین(علیه السلام)]] به او فرمود: راضی نیستم از شهرم برون روی<ref> همان.</ref>.
ناگفته پیداست که آن آفتاب هدایت هرگز تنها به قاضی نمی‌رفت و خود را برتر از دیگران نمی‌دید بنابراین برای آگاهی از اندیشه‌های اخباریان [[کربلا]] و نقد و بررسی آن در درس استاد بزرگ دانشوران شهر حضرت شیخ یوسف بحرانی حضور یافت. ولی بزودی دریافت که او سخنی متین‌تر و قوی‌تر از دیگر دانشمندان اخباری بر زبان نمی‌راند. پس تصمیم گرفت دیار خردستیزان را ترک گوید و در سرزمینی دیگر آزادانه به تدریس و تحقیق پردازد اما یک رؤیای صادق وی را از این کردار باز داشت. آن فقیه فرزانه سرور شهیدان را در خواب دید. [[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] به او فرمود: راضی نیستم از شهرم برون روی<ref> همان.</ref>.


با این رؤیا اندیشه هجرت از ذهن استاد مجتهدان حوزه‌های علمی [[تشیع]] بیرون رفت و بر آن شد پیوسته در آن شهر آسمانی اقامت کند. فقیه بزرگ بهبهان به پیشنهاد جمعی از دین باوران محله زندگی خویش اداره مسجدی را به عهده گرفت و به اقامه نماز و ارشاد مردم پرداخت.
با این رؤیا اندیشه هجرت از ذهن استاد مجتهدان حوزه‌های علمی [[تشیع]] بیرون رفت و بر آن شد پیوسته در آن شهر آسمانی اقامت کند. فقیه بزرگ بهبهان به پیشنهاد جمعی از دین باوران محله زندگی خویش اداره مسجدی را به عهده گرفت و به اقامه نماز و ارشاد مردم پرداخت.
خط ۸۹: خط ۸۹:


== میراث ماندگار ==
== میراث ماندگار ==
استاد یگانه کربلا پس از سال‌ها تدریس و پژوهش و نگارش به سال‌های کهولت گام نهاد. ثمره روزگار دراز دانش اندوزی و نورافشانی آن مرجع گران پایه شاگردان بزرگی چون [[علامه بحرالعلوم]]، میرزا محمد مهدی شهرستانی، سید علی طباطبایی، [[شیخ جعفر کاشف الغطا،]] [[میرزاى قمى|میرزای قمی]] [[سید محسن اعربى|سید محسن اعربی]]، [[ملا مهدى نراقى|ملا مهدی نراقی]]، [[حاج محمدابراهیم کلباسى|حاج محمدابراهیم کلباسی]]، [[سید محمدباقر شفتى|سید محمدباقر شفتی]] و بسیاری دیگر بودند که همگی در شمار اختران همیشه فروزان آسمان فقه شیعه جای گرفتند<ref> وحید بهبهانى، ص 169 و 170.</ref>.
استاد یگانه کربلا پس از سال‌ها تدریس و پژوهش و نگارش به سال‌های کهولت گام نهاد. ثمره روزگار دراز دانش اندوزی و نورافشانی آن مرجع گران پایه شاگردان بزرگی چون [[سید محمد مهدی‌ طباطبایی بحر العلوم|علامه بحرالعلوم]]، میرزا محمد مهدی شهرستانی، سید علی طباطبایی، [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شیخ جعفر کاشف الغطا]]، [[میرزاى قمى|میرزای قمی]] [[سید محسن اعربى|سید محسن اعربی]]، [[ملا مهدى نراقى|ملا مهدی نراقی]]، [[حاج محمدابراهیم کلباسى|حاج محمدابراهیم کلباسی]]، [[سید محمدباقر شفتى|سید محمدباقر شفتی]] و بسیاری دیگر بودند که همگی در شمار اختران همیشه فروزان آسمان فقه شیعه جای گرفتند<ref> وحید بهبهانى، ص 169 و 170.</ref>.


در کنار این کهکشان بزرگ فرزانگان، گنجیه ای سرشار از پژوهش و نوآوری را باید از دیگر دستاوردهای آن دانشور نستوه دانست گنجیه ای با بیش از هفتاد عنوان کتاب و رساله که‌ اشاره ای گذرا به نام تعدادی از آنها می‌تواند سودمند باشد:
در کنار این کهکشان بزرگ فرزانگان، گنجیه ای سرشار از پژوهش و نوآوری را باید از دیگر دستاوردهای آن دانشور نستوه دانست گنجیه ای با بیش از هفتاد عنوان کتاب و رساله که‌ اشاره ای گذرا به نام تعدادی از آنها می‌تواند سودمند باشد:


# شرح مفاتیح الفقه [[ملا محسن فیض کاشانى|ملا محسن فیض کاشانی]] در8جلد.
# شرح مفاتیح الفقه [[فیض کاشانی|ملا محسن فیض کاشانی]] در8جلد.
# فوائد حائریه
# فوائد حائریه
# حاشیه بر مدارک
# حاشیه بر مدارک
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
# رساله ای در اصل برائت<ref>همان، ص 169 و 170.</ref>.
# رساله ای در اصل برائت<ref>همان، ص 169 و 170.</ref>.
#
#
== عروج ==
== عروج ==
عمر پربار استاد یگانه حوزه‌های علمیه شیعه از نود سال فراتر رفت. سرانجام شوال رسید و همراهِ آن فرشتگان ویژه برای استقبال از روان آسمانی وحید دوران به کربلا گام نهادند و در انتظار عروج آن ستاره خاک‌نشین به لحظه شماری پرداختند. ولی انتظار آنها دیری نپایید. سرانجام بیماری بر پیکر استاد چیره شد، ناتوانی اش فزونی یافت و در روزی که شیون مؤمنان همه شهر را پر کرده بود و آثار اندوه در همه چیز آشکار بود، روان آسمانی اش سمت ابدیت پر کشید و با انبوه فرشتگانی که به استقبالش شتافته بودند رهسپار دیار جاودانگی شد، 1205هـ .ق. را برای دین باوران سالی تلخ و دشوار ساخت<ref>- وحید بهبهانى، ص 254.</ref>.
عمر پربار استاد یگانه حوزه‌های علمیه شیعه از نود سال فراتر رفت. سرانجام شوال رسید و همراهِ آن فرشتگان ویژه برای استقبال از روان آسمانی وحید دوران به کربلا گام نهادند و در انتظار عروج آن ستاره خاک‌نشین به لحظه شماری پرداختند. ولی انتظار آنها دیری نپایید. سرانجام بیماری بر پیکر استاد چیره شد، ناتوانی اش فزونی یافت و در روزی که شیون مؤمنان همه شهر را پر کرده بود و آثار اندوه در همه چیز آشکار بود، روان آسمانی اش سمت ابدیت پر کشید و با انبوه فرشتگانی که به استقبالش شتافته بودند رهسپار دیار جاودانگی شد، 1205هـ .ق. را برای دین باوران سالی تلخ و دشوار ساخت<ref>- وحید بهبهانى، ص 254.</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۸۷۴

ویرایش