سلفی‌گرایی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۰: خط ۸۰:
=== سلفیه در هندوستان ===
=== سلفیه در هندوستان ===


''شاه ولی‌الله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ [[سلفی]] (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (از جمله در [[افغانستان]] و شرق [[ایران]]مؤثر بوده‌ است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده‌ است.
''شاه ولی‌الله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ [[سلفی]] _متمایل به وهابی_ در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره _از جمله در [[افغانستان]] و شرق [[ایران]]_ مؤثر بوده‌ است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده‌ است.


=== سلفیه در شمال آفریقا ===
=== سلفیه در شمال آفریقا ===


اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌ کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده‌ داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بنا شده‌ بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌ داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌ داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌ داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان‌ دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به‌‌ واسطه‌ٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن‌ البنا]] رسید و در جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یادبرد؛ بی‌آنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجود داشته‌ باشد.<br>درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را درزمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص مصر، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ [[فلسطین]] در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌ داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big>، او مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌ می‌کردند.<br>مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌ شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌ کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار [[سید قطب]] و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌ که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: حزب النور، به نام «سلفیه حزبیه» شناخته‌ می‌شوند.
اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌ کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده‌ داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه _با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای_ بنا شده‌ بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌ داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ [[مهدویت]] و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌ داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه _مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن_ با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌ داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان‌ دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، در واقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به‌‌ واسطه‌ٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن‌ البنا]] رسید و در جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یاد برد؛ بی‌آنکه در طرح پروژه سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجود داشته‌ باشد.<br>درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را در زمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص [[مصر]]، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ [[فلسطین]] در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی [[اخوان المسلمین|اخوان]] را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌ داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big>، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌ می‌کردند.<br>مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌ شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کار برد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌ کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار [[سید قطب]] و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌ که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: حزب النور، به نام «سلفیه حزبیه» شناخته‌ می‌شوند.


=== سلفی‌گری در فرانسه ===
=== سلفی‌گری در فرانسه ===


فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در فرانسه و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در فرانسه و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین نربونه یا ناربون امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده‌ است.
فهم پدیده‌ٔ سلفی‌گری در [[فرانسه]] و جایگاه آن، به شناخت زمینه‌های حضور [[اسلام]] در [[فرانسه]] و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' می‌گوید، فهم رابطه‌ٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکم‌نشین '''نربونه''' یا '''ناربون''' امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته‌ است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطوره‌ٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده‌ است.


==== بهره‌گیری از اسلام ====
==== بهره‌گیری از اسلام ====
confirmed، مدیران
۱۸٬۸۷۴

ویرایش