confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
مصادر فقهى ابوحنیفه | |||
[ویرایش] | |||
وى در فتوا دادن از کتاب خدا و سنت رسول خدا ـ به شرطى که متواتر باشد یا همه علما در همه شهرها بدان عمل کرده باشند و یا آن سنت را یکى از صحابه میان گروهى دیگر از صحابه نقل کند و کسى نیز با وى مخالفت نکند ـ بهره مى جست. اگر سنّتى نمى یافت به اجماع صحابه عمل مى کرد و در صورت نبودن آن، به اجتهاد و قیاس و پس از آن به استحسان تمسّک مى جست. | |||
ابوحنیفه چون در عمل به سنت سخت گیر بود، و در نتیجه روایات اندکى به عنوان سنت در نزد وى ثابت شده بود، به گونه اى گسترده به قیاس و استحسان روى آورد. تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۲۱-۱۲۰ . | |||
۸۱. ↑ | |||
۸۲. ↑ | |||
۸۳. ↑ | |||
عمل گسترده او به قیاس و مانند آن، سبب منازعاتى میان وى و فقها ى عصرش گردید. از جمله میان وى و سفیان بن سعید ثوری (م۱۶۱) که از علمای کوفه به شمار مى رفت، درگیرى و نفرتى حاکم بود; زیرا سفیان از طرفداران حدیث به شمار مى رفت، ولى ابوحنیفه اهل رأى و قیاس بود. همچنین میان او و شریک بن عبدالله نخعی، قاضى کوفه (م ۱۷۷) و محمد بن عبدالرحمن بن ابی لیلی (م ۱۴۸) نیز مخالفتهایى وجود داشت. | |||
ابن حزم گفته هاى ابوحنیفه و پیروانش را کذب دانسته و خطیب بغدادی نیز در تاریخش با عبارات تند و زننده اى، به ابوحنیفه و پیروانش تاخته است. ادوار علم الفقه، ص ۱۴۷-۱۴۶. | |||
معروف است که ابوحنیفه ـ جز در موارد اندک ـ به سنت اعتماد نکرد; زیرا پذیرفتن سنّت نزد او، داراى شرایطى خاص و مشکل بود. تاریخ التشریع الاسلامى، ج ۲، ص ۸۱. | |||
دانشمند معروف، ابن خلدون مى نویسد: «ابوحنیفه فقط هفده حدیث! از رسول خدا را صحیح شمرده و به آنها اعتماد کرده است; زیرا در پذیرش احادیث، سخت گیر بود» تاریخ ابن خلدون ،درباره عالمان حنفی این دیار و مدارس آنان در قرن ششم و هفتم گزارش مختصری داده است | |||
تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۷۹۶ (فصل ششم، علوم حدیث).) | |||