پرش به محتوا

متوکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' سخت گیری' به ' سخت‌گیری'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - ' سخت گیری' به ' سخت‌گیری')
خط ۸۲: خط ۸۲:
فعالیت‌های متوکل برای تخریب و ویرانی قبر [[حسین بن علی(ع)]] و سایر [[شهدای کربلا|شهدای کربلا]] در سال 236ق بود در این سال متوکل یکی از فرماندهانش به نام دیزج- تازه مسلمانی که از دین [[یهود]] به [[دین اسلام]] درآمده بود- را برای خرابی قبور و اماکن [[کربلا|کربلا]] روانه کرد. دیزج طبق دستور او قبر حسین و سایر شهیدان و اطراف آن را تا حدود دویست جریب ویران کرد و جمعی از [[یهودیان]] را برای زراعت و کشت زمینهای آنجا منتقل کرد و بدان دستور داد هر کسی را به [[زیارت]] آن قبر آمد دستگیر کنند. <ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص551-552/طبری، تاریخ الامم الملوک، ج14، 6063/ مسعودی، مروج الذهب، ج21، ص541-542/ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص55-56/ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج5، ص328</ref> بی تردید می‌توان گفت دلیل اصلی تعرضات متوکل به مزار شهیدان کربلا و محو آثار آنها جلوگیری از قدرت گرفتن علویان و شیعیان بود؛ زیرا مزار کربلا سبب تجمع و تقویت شیعیان می‌شد. ایجاد حصار اقتصادی برای در تنگنا گذاشتن شیعیان و علویان سامرا را که در زمان واثق برقرار بود قطع کرد و جمع آنها را از سامرا پراکنده کرد؛ <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص549</ref> مِلک [[فدک|فدک]] را که از زمان مأمون به علویان پس داده شده بود از آنها گرفت. <ref> احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص45-50</ref> متوکل به والی اش در [[مدینه]] دستور داد هر کسی را که کوچکترین کمکی به علویان می‌کند مورد آزار و اذیت قراردهد و از تماس مردم با آنها جلوگیری کند. به سبب این فشارها تنگدستی زنان علویه به حدی رسید که چند تن از آنها یک پیراهن داشتند که به نوبت می‌پوشیدند. <ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص552</ref> سخت‌گیری متوکل بر علویان [[مصر]] شدیدتر بود چنانکه در سال 236ق به والی آنجا اسحاق بن یحیی دستور داد علویان آنجا را اخراج کند و به عراق بفرستد و در سال 245ق یزید بن عبدالله به حکومت مصر فرستاده شد. او شیعیان آنجا را مورد تعقیب و پیگیری قرارداد و گروهی از بزرگان آنها را به زشت‌ترین صورت به عراق فرستاد. <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج2، ص283-285و309</ref>
فعالیت‌های متوکل برای تخریب و ویرانی قبر [[حسین بن علی(ع)]] و سایر [[شهدای کربلا|شهدای کربلا]] در سال 236ق بود در این سال متوکل یکی از فرماندهانش به نام دیزج- تازه مسلمانی که از دین [[یهود]] به [[دین اسلام]] درآمده بود- را برای خرابی قبور و اماکن [[کربلا|کربلا]] روانه کرد. دیزج طبق دستور او قبر حسین و سایر شهیدان و اطراف آن را تا حدود دویست جریب ویران کرد و جمعی از [[یهودیان]] را برای زراعت و کشت زمینهای آنجا منتقل کرد و بدان دستور داد هر کسی را به [[زیارت]] آن قبر آمد دستگیر کنند. <ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص551-552/طبری، تاریخ الامم الملوک، ج14، 6063/ مسعودی، مروج الذهب، ج21، ص541-542/ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص55-56/ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج5، ص328</ref> بی تردید می‌توان گفت دلیل اصلی تعرضات متوکل به مزار شهیدان کربلا و محو آثار آنها جلوگیری از قدرت گرفتن علویان و شیعیان بود؛ زیرا مزار کربلا سبب تجمع و تقویت شیعیان می‌شد. ایجاد حصار اقتصادی برای در تنگنا گذاشتن شیعیان و علویان سامرا را که در زمان واثق برقرار بود قطع کرد و جمع آنها را از سامرا پراکنده کرد؛ <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص549</ref> مِلک [[فدک|فدک]] را که از زمان مأمون به علویان پس داده شده بود از آنها گرفت. <ref> احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص45-50</ref> متوکل به والی اش در [[مدینه]] دستور داد هر کسی را که کوچکترین کمکی به علویان می‌کند مورد آزار و اذیت قراردهد و از تماس مردم با آنها جلوگیری کند. به سبب این فشارها تنگدستی زنان علویه به حدی رسید که چند تن از آنها یک پیراهن داشتند که به نوبت می‌پوشیدند. <ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص552</ref> سخت‌گیری متوکل بر علویان [[مصر]] شدیدتر بود چنانکه در سال 236ق به والی آنجا اسحاق بن یحیی دستور داد علویان آنجا را اخراج کند و به عراق بفرستد و در سال 245ق یزید بن عبدالله به حکومت مصر فرستاده شد. او شیعیان آنجا را مورد تعقیب و پیگیری قرارداد و گروهی از بزرگان آنها را به زشت‌ترین صورت به عراق فرستاد. <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج2، ص283-285و309</ref>


در زمان خلافت متوکل به رغم فشارها و سختی‌هایی که علویان متحمل شدند قیام گسترده‌ای به وسیله آنها علیه حکومت متوکل روی نداد و هیچ درگیری نظامی بین علویان وسپاهیان خلافت به وجود نیامد. علت این امر را می‌توان تدابیر امنیتی شدیدی دانست که متوکل برای مراقبت علویان و شیعیان تدارک دیده بود. برای مثال ابوعبدالله محمد بن صالح یکی از فرزندان جوانمرد ابوطالب که قصد خروج داشت زندانی شد <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص553-554</ref> در دوره حکومت متوکل همچنین [[حسن بن زید]] <ref> حسن بن زید علوی به خاطر فشار دستگاه متوکل به شمال ایران پناهنده شده بود. او در آن منطقه کوهستانی به فعالیت مشغول شد تا اینکه در سال250ق اولین حکومت شیعی مذهب را در کوههای طبرستان تاسیس کرد.</ref> به خاطر فشار حکومت به شمال [[ایران]] پناهنده شد و در [[طبرستان]] و نواحی دیلم مستقر گشت و محمد بن جعفر در [[ری]] بود و مردم را به [[بیعت]] با او دعوت می‌کرد. اما در دوره متوکل نتوانستند قیام کنند. <ref>همان، ص572</ref> یحیی بن عمر نیز از علویانی بود که به علت سخت گیری‌های دستگاه خلافت متوکل بر او نتوانست دست به قیام بزند او حتی برای قیامش گروهی را فراهم آورده بود ولی گرفتار شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. <ref> طبری، تاریخ طبری، ج14، ص6033</ref> یحیی پس از گذراندن دوره‌ای از زندان با کفالت افرادی از نزدیکانش آزاد شد. اما همچنان سرگردان بود و در تنگنا به سر می‌برد و او سرانجام در زمان مستعین در سال250 ق در کوفه قیام کرد و این شهر را تصرف کرد. اما پس از چندی در نبردی خونین با سپاهیان محمد بن عبدالله طاهری والی بغداد که مأمور سرکوب او شده بود به شهادت رسید و سر او را به بغداد بردند. <ref>همان ج14، ص6128-6134</ref>
در زمان خلافت متوکل به رغم فشارها و سختی‌هایی که علویان متحمل شدند قیام گسترده‌ای به وسیله آنها علیه حکومت متوکل روی نداد و هیچ درگیری نظامی بین علویان وسپاهیان خلافت به وجود نیامد. علت این امر را می‌توان تدابیر امنیتی شدیدی دانست که متوکل برای مراقبت علویان و شیعیان تدارک دیده بود. برای مثال ابوعبدالله محمد بن صالح یکی از فرزندان جوانمرد ابوطالب که قصد خروج داشت زندانی شد <ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص553-554</ref> در دوره حکومت متوکل همچنین [[حسن بن زید]] <ref> حسن بن زید علوی به خاطر فشار دستگاه متوکل به شمال ایران پناهنده شده بود. او در آن منطقه کوهستانی به فعالیت مشغول شد تا اینکه در سال250ق اولین حکومت شیعی مذهب را در کوههای طبرستان تاسیس کرد.</ref> به خاطر فشار حکومت به شمال [[ایران]] پناهنده شد و در [[طبرستان]] و نواحی دیلم مستقر گشت و محمد بن جعفر در [[ری]] بود و مردم را به [[بیعت]] با او دعوت می‌کرد. اما در دوره متوکل نتوانستند قیام کنند. <ref>همان، ص572</ref> یحیی بن عمر نیز از علویانی بود که به علت سخت‌گیری‌های دستگاه خلافت متوکل بر او نتوانست دست به قیام بزند او حتی برای قیامش گروهی را فراهم آورده بود ولی گرفتار شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. <ref> طبری، تاریخ طبری، ج14، ص6033</ref> یحیی پس از گذراندن دوره‌ای از زندان با کفالت افرادی از نزدیکانش آزاد شد. اما همچنان سرگردان بود و در تنگنا به سر می‌برد و او سرانجام در زمان مستعین در سال250 ق در کوفه قیام کرد و این شهر را تصرف کرد. اما پس از چندی در نبردی خونین با سپاهیان محمد بن عبدالله طاهری والی بغداد که مأمور سرکوب او شده بود به شهادت رسید و سر او را به بغداد بردند. <ref>همان ج14، ص6128-6134</ref>


=برخورد متوکل با امام هادی (ع)=
=برخورد متوکل با امام هادی (ع)=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش