confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عدهای') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | '''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونهای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زندهها میگویند. | ||
[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای میآفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستانسرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[حضرت آدم|آدم علیه السلام]] معرفی میکنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار میدهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود. | [[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای میآفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستانسرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[حضرت آدم|آدم علیه السلام]] معرفی میکنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار میدهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود. | ||
=حضرت حوا چگونه خلق شد= | == حضرت حوا چگونه خلق شد == | ||
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.» | «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.» | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حواعلیه السلام وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم علیه السلام بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم علیه السلام صفی الله(برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حواعلیه السلام بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا علیه السلام باشد) در آن سکونت نمود. آدم علیه السلام چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق [[بهشت]] گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref> | اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حواعلیه السلام وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم علیه السلام بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم علیه السلام صفی الله(برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حواعلیه السلام بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا علیه السلام باشد) در آن سکونت نمود. آدم علیه السلام چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق [[بهشت]] گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref> | ||
=حضرت حوا در قرآن کریم= | == حضرت حوا در قرآن کریم == | ||
قرآن کریم در چند بخش، از زندگی حضرت حوا اشاره میکند. در هر دسته از [[آیات]] در کنار نقل داستان حضرت آدم به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زنها در فرهنگها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند. <ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانه های ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده میشود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref> | قرآن کریم در چند بخش، از زندگی حضرت حوا اشاره میکند. در هر دسته از [[آیات]] در کنار نقل داستان حضرت آدم به حضور و وجود این زن اشاره شده است. نخستین زنها در فرهنگها و ملل مختلف، اسامی متفاوتی دارند. <ref> به طور مثال نزد یونانیان پاندورا، در آیین زرتشت مشیانه، در افسانه های ژاپن یامی و نزد قوم لویا در کنیا سِلا خوانده میشود. رجوع کنید به: مهدی رضایی، آفرینش و مرگ در اساطیر، ص ۱۶۷ به بعد؛ عباس اشرفی، مقایسه قصص قرآن و عهدین، ص ۱۴۶</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۶: | ||
در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش میگذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیهالسلام بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت میشود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره میکند</ref> | در قرآن از نام حوا یاد نشده و تنها با واژه «زوج» به او اشاره شده است. <ref>بقره/ ۳۵؛ نسا/ ۱؛ اعراف/ ۱۸۹ و ۱۹۷؛ طه/ ۱۱۷؛ زمر/6</ref> نام حوّاء در قرآن تنها به عنوان همسرآدم - که پا به صحنه آفرینش میگذارد- آمده است <ref>در قرآن تنها نام مریم علیهاالسلام ذکر شده و این به جهت اثبات بندگی عیسی علیهالسلام بوده است</ref> حوا زنی است مومن و معتقد به پیامبر زمان خود، دارای منزلتی والا و مایه آرامش همسر است. تمام صفات انسانی درباره حضرت آدم در وجود حضرت حوا مادر بزرگ بشریت، هم یافت میشود. <ref>به جز مواردی که به طور خاص به تکریم آدم اشاره میکند</ref> | ||
=صفات و ویژگیهای حضرت حوا | == صفات و ویژگیهای حضرت حوا == | ||
=== ویژگی مادی === | |||
قرآن از آنجا که قصد داستان سرایی ندارد در بیان شخصیتهای قصص خود همانند کتب داستان به بیان ویژگیهای مادی نمیپردازد. در مورد حوّاء نیز، تنها به زحمت میتوان دو ویژگی مادی یافت. | قرآن از آنجا که قصد داستان سرایی ندارد در بیان شخصیتهای قصص خود همانند کتب داستان به بیان ویژگیهای مادی نمیپردازد. در مورد حوّاء نیز، تنها به زحمت میتوان دو ویژگی مادی یافت. | ||
خط ۵۳: | خط ۴۹: | ||
اگر به معنی واژه «حو» دقت شود به قرمزی گفته میشود که به سیاهی میزند. همچنین به لبان تیره نیز اطلاق میشود. از این رو به مرد و زن، با لبان تیره گفته میشود: «رجل أَحْوَی و امرأَة حَوَّاء» <ref>لسان العرب، ج1، ص207</ref> پس به بیراه نرفته ایم اگر حوّاء را زنی گندمگون و با لبان قرمز تیره بدانیم. | اگر به معنی واژه «حو» دقت شود به قرمزی گفته میشود که به سیاهی میزند. همچنین به لبان تیره نیز اطلاق میشود. از این رو به مرد و زن، با لبان تیره گفته میشود: «رجل أَحْوَی و امرأَة حَوَّاء» <ref>لسان العرب، ج1، ص207</ref> پس به بیراه نرفته ایم اگر حوّاء را زنی گندمگون و با لبان قرمز تیره بدانیم. | ||
== ویژگیهای معنوی == | === ویژگیهای معنوی === | ||
'''همسان با حضرت آدم علیه السلام''' | '''همسان با حضرت آدم علیه السلام''' | ||
خط ۶۱: | خط ۵۶: | ||
در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دندههای سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آنگاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را میچسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل میدهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند. <ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref> | در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دندههای سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آنگاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را میچسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل میدهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند. <ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref> | ||
=حضرت حوا، همسری مهربان= | == حضرت حوا، همسری مهربان == | ||
هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref> | هر گاه خداوند در [[قرآن]] از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref> | ||
=منزلت والای حضرت حوا= | == منزلت والای حضرت حوا == | ||
از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است. <ref> القصص القرآنی، ص 35</ref> باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی میآفریند. | از منظر قرآن، حوا دارای مقام والایی است. به گونهای که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد باید توجه داشت قرآن هیچ گاه پیامبری را به همراه همسرش، مورد خطاب قرار نداده، همیشه خطاب به [[پیامبر]] و قوم اوست. شاید سّر این چنین بیانی توجه به مرکز زوجیت است که باعث بقای زندگی بشر است. <ref> القصص القرآنی، ص 35</ref> باید توجه داشت که خداوند به حوّاء توجه ویژه ای داشته چرا که به مجرد تکمیل خلقت آدم، اورا برای آرامش وی میآفریند. | ||
=حضرت حوا، همسری مهربان= | == حضرت حوا، همسری مهربان == | ||
هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref> | هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته میتوان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref> | ||
=قبر حضرت حوا= | == قبر حضرت حوا == | ||
[[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حواعلیه السلام در [[جده]] روایت کرده است: | [[سید بن طاووس|سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حواعلیه السلام در [[جده]] روایت کرده است: | ||
«در صُحُف [[ادریس علیه السلام]] آمده که آدم علیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[ماه محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref> | «در صُحُف [[ادریس علیه السلام]] آمده که آدم علیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[ماه محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آنگاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بیتا</ref> |