۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' دسته بندی' به ' دستهبندی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات اشخاص | |||
| عنوان = شیخ بهایی | |||
| تصویر = شیخ بهایی.jpg | |||
| نام = محمد بن عزّالدین حسین | |||
| نامهای دیگر = شیخ بهایی | |||
| | | سال تولد = ۹۵۳ ق | ||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = بعلبک، لبنان | |||
| | | سال درگذشت = ۱۰۳۱ ق | ||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = مشهد | |||
| | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی | ملا عبدالله یزدی | ملا علی مُذَهّب | ملا علی قائنی }} | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = اسلام | ||
| | | مذهب = شیعه | ||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | جامع عباسی | کشکول | موش و گربه}} | |||
| فعالیتها = شیخ الاسلام و امام جمعه اصفهان | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
|محل | |||
| | |||
|ملا عبدالله | |||
|شاگردان | |||
|دین | |||
|مذهب | |||
|آثار | |||
|جامع | |||
|فعالیتها | |||
| | |||
'''شیخ بهاءالدین محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی''' دانشمند بنام دوره [[صفویه]] است. اصل وی از [[جبل عامل]] [[شام]] بود. بهاءالدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی [[ایران]] رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان [[شیعه]] یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. | '''شیخ بهاءالدین محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی''' دانشمند بنام دوره [[صفویه]] است. اصل وی از [[جبل عامل]] [[شام]] بود. بهاءالدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی [[ایران]] رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان [[شیعه]] یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. | ||
خط ۵۵: | خط ۲۶: | ||
هوش و استعداد منحصر به فرد، از ویژگیهای بارز اوست. وی مدتی در دربار صفوی در [[اصفهان]] منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در [[حکومت صفویه]] را بر عهده داشت. شیخ بهایی شاگردان بزرگی تربیت کرده است از جمله: [[ملاصدرا]] و [[ملا محمدتقی مجلسی]]. | هوش و استعداد منحصر به فرد، از ویژگیهای بارز اوست. وی مدتی در دربار صفوی در [[اصفهان]] منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در [[حکومت صفویه]] را بر عهده داشت. شیخ بهایی شاگردان بزرگی تربیت کرده است از جمله: [[ملاصدرا]] و [[ملا محمدتقی مجلسی]]. | ||
=زادگاه شیخ بهایی= | == زادگاه شیخ بهایی == | ||
خاستگاه شیخ بهائی جَبَع یا جباع، از قرای جبل عامل بوده و نسبت «جبعی» در حواشی بعضی از تألیفات شیخ بهائی و جدش، شمسالدین محمد بن علی، ذکر شده است.<ref>مهاجر، جعفر، الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، ج۱، ص۱۴۵</ref> | خاستگاه شیخ بهائی جَبَع یا جباع، از قرای جبل عامل بوده و نسبت «جبعی» در حواشی بعضی از تألیفات شیخ بهائی و جدش، شمسالدین محمد بن علی، ذکر شده است.<ref>مهاجر، جعفر، الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، ج۱، ص۱۴۵</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۳۴: | ||
تنکابنی او را متولد عربستان دانسته که احتمالاً به دلیل نسب او است.<ref>تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ج۱، ص۲۳۸، تهران</ref> | تنکابنی او را متولد عربستان دانسته که احتمالاً به دلیل نسب او است.<ref>تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ج۱، ص۲۳۸، تهران</ref> | ||
=خاندان شیخ بهایی= | == خاندان شیخ بهایی == | ||
پدر شیخ بهایی عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری بود که در دانش [[فقه]]<ref>ر. ک:مقاله فقه</ref>، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[رجال]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، ریاضی، [[تفسیر]]، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی بوده که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس [[علوم اسلامی]] مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان <sub>شیخ الاسلامِ</sub> حکومت صفویه انتخاب شد. وی سالها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید. | پدر شیخ بهایی عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری بود که در دانش [[فقه]]<ref>ر. ک:مقاله فقه</ref>، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[رجال]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، ریاضی، [[تفسیر]]، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی بوده که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس [[علوم اسلامی]] مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان <sub>شیخ الاسلامِ</sub> حکومت صفویه انتخاب شد. وی سالها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید. | ||
خط ۷۴: | خط ۴۵: | ||
جبل عامل زادگاه شیخ بهایی، زادگاه مجتهدان، دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعی مانند محقق ثانی (متوفای ۹۴۰ ق)، شهید اول (۷۳۴ - ۷۸۶ ق) و شهید ثانی (۹۱۱ - ۹۶۶ ق) است. ابوذر غفاری، نخستین مبلّغ شیعه در منطقه شام و لبنان بود. وی در دورانی که از جانب عثمان در شام تبعید بود به تبلیغ فرهنگ تشیع در آن سامان پرداخت و بذر تشیع را در آن دیار افشاند. از آن هنگام تاکنون، جبل عامل مهدِ دانشوران پارسای شیعی بوده و هست. | جبل عامل زادگاه شیخ بهایی، زادگاه مجتهدان، دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعی مانند محقق ثانی (متوفای ۹۴۰ ق)، شهید اول (۷۳۴ - ۷۸۶ ق) و شهید ثانی (۹۱۱ - ۹۶۶ ق) است. ابوذر غفاری، نخستین مبلّغ شیعه در منطقه شام و لبنان بود. وی در دورانی که از جانب عثمان در شام تبعید بود به تبلیغ فرهنگ تشیع در آن سامان پرداخت و بذر تشیع را در آن دیار افشاند. از آن هنگام تاکنون، جبل عامل مهدِ دانشوران پارسای شیعی بوده و هست. | ||
=زندگینامه شیخ بهایی= | == زندگینامه شیخ بهایی == | ||
بهاءالدین عاملی در ۱۷ محرم سال ۹۵۳ق در بعلبک به دنیا آمد.<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۲</ref> محل زندگی وی جُبَع یا جُباع از روستاهای جبل عامل بوده است.<ref>مجلسـی، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۷، ۳۴، ۴۷، ۲۰۸، ۲۱۱؛ مهاجر، ص۱۴۵؛ مدنی، الحدائق، ص۳؛ بحرانی، ص۱۶؛ برهان آزاد، ص۱۴۳ ـ ۱۴۴</ref> پدرش عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی (متوفی ۹۶۶ق) بود. | بهاءالدین عاملی در ۱۷ محرم سال ۹۵۳ق در بعلبک به دنیا آمد.<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۲</ref> محل زندگی وی جُبَع یا جُباع از روستاهای جبل عامل بوده است.<ref>مجلسـی، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱، ۱۴، ۲۰، ۲۴، ۲۷، ۳۴، ۴۷، ۲۰۸، ۲۱۱؛ مهاجر، ص۱۴۵؛ مدنی، الحدائق، ص۳؛ بحرانی، ص۱۶؛ برهان آزاد، ص۱۴۳ ـ ۱۴۴</ref> پدرش عزّالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴ق)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی (متوفی ۹۶۶ق) بود. | ||
خط ۸۰: | خط ۵۱: | ||
نسب وی به [[حارث هَمْدانی]] (متوفی ۶۵ق) از اصحاب امیرالمومنین(ع) میرسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد. | نسب وی به [[حارث هَمْدانی]] (متوفی ۶۵ق) از اصحاب امیرالمومنین(ع) میرسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد. | ||
== کودکی و جوانی شیخ بهائی == | === کودکی و جوانی شیخ بهائی === | ||
یک سال بعد از تولد او در بعلبک خانوادهاش به جبل عامل رفتند اما پس از شهادت شهید ثانی و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق شاه طهماسب اول و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به [[شیخ علی مِنشار]]، شیخ الاسلام اصفهان، از جبل عامل به ایران نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای شیعه در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص</ref> | یک سال بعد از تولد او در بعلبک خانوادهاش به جبل عامل رفتند اما پس از شهادت شهید ثانی و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق شاه طهماسب اول و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به [[شیخ علی مِنشار]]، شیخ الاسلام اصفهان، از جبل عامل به ایران نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای شیعه در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۶۰: | ||
به نوشته شیخ بهائی <ref>بهائی، الاربعون ص۶۳</ref> وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در مشهد بوده است.<ref> بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶</ref> بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد اما وی در قزوین ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸ ـ ۲۹، ۴۶</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref> افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹</ref> | به نوشته شیخ بهائی <ref>بهائی، الاربعون ص۶۳</ref> وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در مشهد بوده است.<ref> بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶</ref> بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد اما وی در قزوین ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸ ـ ۲۹، ۴۶</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref> افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹</ref> | ||
== همسر و فرزندان شیخ بهائی == | === همسر و فرزندان شیخ بهائی === | ||
همسر شیخ بهائی دختر علی منشار عاملی زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به ارث برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق وقف کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰</ref> برخی بر این عقیدهاند از این که بهائی مدت زیادی از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده میتوان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانستهاند.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲</ref> | همسر شیخ بهائی دختر علی منشار عاملی زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به ارث برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق وقف کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰</ref> برخی بر این عقیدهاند از این که بهائی مدت زیادی از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده میتوان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانستهاند.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲</ref> | ||
=تحصیلات شیخ بهائی= | == تحصیلات شیخ بهائی == | ||
[[لبنان]] کنونی در عصری که شیخ بهائی به دنیا آمد مهدِ فرهنگ تشیع بود، محمد دوران کودکی و نوجوانی را در آن سرزمین سپری کرد. خواندن و نوشتن، قرآن، احکام شرعی و نماز را نزد مادر، پدر، معلّمان جبع و بعلبک فراگرفت و با مِهر علی (ع) و اولادش رشد یافت. | [[لبنان]] کنونی در عصری که شیخ بهائی به دنیا آمد مهدِ فرهنگ تشیع بود، محمد دوران کودکی و نوجوانی را در آن سرزمین سپری کرد. خواندن و نوشتن، قرآن، احکام شرعی و نماز را نزد مادر، پدر، معلّمان جبع و بعلبک فراگرفت و با مِهر علی (ع) و اولادش رشد یافت. | ||
خط ۹۹: | خط ۷۰: | ||
شیخ بهایی علوم اسلامی را در حوزههای علمیه قزوین و اصفهان فراگرفت. او سالیان دراز به کشورهای اسلامی از محضر بسیاری از علما کسب فیض نمود. | شیخ بهایی علوم اسلامی را در حوزههای علمیه قزوین و اصفهان فراگرفت. او سالیان دراز به کشورهای اسلامی از محضر بسیاری از علما کسب فیض نمود. | ||
=مذهب و مشرب شیخ بهائی= | == مذهب و مشرب شیخ بهائی == | ||
شیعه بودن شیخ بهایی را باتوجه به تعلق او و خانوادهاش به [[شیعیان]] جبل عامل و نیز تالیفهای بسیارش در فقه و معارف شیعی غیر قابل تردید دانستهاند. از شاخص ترین این آثار قصیده معروف <big>وسیله الفوز و الاما</big>ن او در مدح [[امام زمان]](عج) و نیز صلوات مشهوری است که برای ۱۴ معصوم ساخت و با عبارت <small>اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة</small> شروع میشود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در آستان قدس رضوی و حضرت معصومه(س) و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی میخوانند. [۳۰] بهاءالدین عاملی در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان<ref>خوانساری، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۱؛ حرّ عاملی، امل، ج۱، ص۱۵۹؛ امینی، ج۱۱، ص۲۷۳ ـ ۲۷۹</ref>، در مواردی از مخالفان آنها تبری جسته است.<ref>جزایری، ج۱، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ خوانساری، ج۷، ص۷۲</ref> | |||
محمدامین محبّی و احمد خَفاجی<ref>محبی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۱۰۴</ref> بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از شاه عباس اول که شیعه بود، پنهان میکرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت ائمه شیعه داشته است، شیعه شمردهاند.<ref>بستانی، ج۱۱، ص۴۶۳؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> احتمالا مهمترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود تقیه میکرد و به سبب مشرب عرفانی خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار مینمود. | محمدامین محبّی و احمد خَفاجی<ref>محبی، خلاصة الاثر، ج۳، ص۱۰۴</ref> بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از شاه عباس اول که شیعه بود، پنهان میکرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت ائمه شیعه داشته است، شیعه شمردهاند.<ref>بستانی، ج۱۱، ص۴۶۳؛ امینی، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> احتمالا مهمترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود تقیه میکرد و به سبب مشرب عرفانی خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار مینمود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۸۲: | ||
بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی، وی اهل چله نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از [[صوفیان]] و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹ ـ ۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶</ref> و در اشعارش، از صوفیان ریاکار انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲ ـ ۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶ ـ ۴۷؛ امینی، ج۱۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۴</ref> | بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی، وی اهل چله نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.<ref>جعفریان، دین، ص۲۶۶؛ جعفریان، رویارویی، ص۱۲۵؛ معصوم علیشاه، ج۱، ص۲۸۴</ref> با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از [[صوفیان]] و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.<ref>کشمیری، ص۳۳؛ کرمانشاهی، ج۲، ص۳۹۷</ref> خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش<ref>مینوی، موش، ص۴۹ ـ ۵۵؛ منزوی، ج۲، ص۱۷۲۶</ref> و در اشعارش، از صوفیان ریاکار انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.<ref>حرّ عاملی، الاثناعشریة، ص۱۶، ۳۴، ۵۳؛ کشمیری، ص۳۲ ـ ۳۳؛ امین، ج۹، ص۲۴۲؛ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۵۸؛ بهاءالدین عاملی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۴۶ ـ ۴۷؛ امینی، ج۱۱، ص۲۸۳ ـ ۲۸۴</ref> | ||
=منزلت علمی و قلمی شیخ بهایی= | == منزلت علمی و قلمی شیخ بهایی == | ||
فقیه ربانی و عارف صمدانی، شیخ بهاالدین محمد عاملی، یکی از بزرگان و مفاخر و نوابغ اواخر قـرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری میباشد که در جامعیت و تنوع علوم و دانش، کمتر نظیری مـیتـوان بـر او پـیـدا نـمود او یکی از جامعترین افراد روزگار خویش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است، از این نظر برجستگی مشخصی در میان فقها و دانشمندان کسب کرده است، و اگر او را نادرهای از نوادر و نابغهای از نوابغ نامیده باشیم، راه مبالغه نپیمودهایم و خود با تواضع و فـروتـنی خاصی، به این حقیقت اعتراف دارد، آنجا که میگوید: من در مباحثه و جدل، بر هر ذوفـنونی چیره شدم، ولی هرگز نتوانستم با کسی که در یک فن استاد بود، حریف شوم. | فقیه ربانی و عارف صمدانی، شیخ بهاالدین محمد عاملی، یکی از بزرگان و مفاخر و نوابغ اواخر قـرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری میباشد که در جامعیت و تنوع علوم و دانش، کمتر نظیری مـیتـوان بـر او پـیـدا نـمود او یکی از جامعترین افراد روزگار خویش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است، از این نظر برجستگی مشخصی در میان فقها و دانشمندان کسب کرده است، و اگر او را نادرهای از نوادر و نابغهای از نوابغ نامیده باشیم، راه مبالغه نپیمودهایم و خود با تواضع و فـروتـنی خاصی، به این حقیقت اعتراف دارد، آنجا که میگوید: من در مباحثه و جدل، بر هر ذوفـنونی چیره شدم، ولی هرگز نتوانستم با کسی که در یک فن استاد بود، حریف شوم. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۹۰: | ||
وی مشرب عرفانی داشت و از برجستهترین عرفای زمان خود بود. لذا با میرداماد و میر فندرسکی مناسباتی داشت. دیوان اشعار مثنوی وی به سبک مولاناست و غزلیاتش شباهت بسیاری با غزلیات حافظ دارد. <ref> آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۱۵۳، دار الاضواء، بیروت لبنان، ۱۳۸۹ه. ق</ref> | وی مشرب عرفانی داشت و از برجستهترین عرفای زمان خود بود. لذا با میرداماد و میر فندرسکی مناسباتی داشت. دیوان اشعار مثنوی وی به سبک مولاناست و غزلیاتش شباهت بسیاری با غزلیات حافظ دارد. <ref> آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۱۵۳، دار الاضواء، بیروت لبنان، ۱۳۸۹ه. ق</ref> | ||
=برخی از اساتید شیخ بهایی= | == برخی از اساتید شیخ بهایی == | ||
فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی. | فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۰۳: | ||
همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضیدانان عصر خود بوده نیز درس خواندهاست. | همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضیدانان عصر خود بوده نیز درس خواندهاست. | ||
=شاگردان شیخ بهایی= | == شاگردان شیخ بهایی == | ||
# ملا صدرا شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف معروف. | |||
# ملا محمدمحسن بن مرتضی بن محمود، معروف به فیض کاشانی، صاحب تفسیر صافی. | |||
# فیّاض لاهیجی. | |||
# نظامالدین بن حسین ساوجی. | |||
# سید حسین (در اعیان الشیعه «سید حسن» آمده است.) بن حیدر کرکی. | |||
۶. سید ماجد بحرانی. | ۶. سید ماجد بحرانی. | ||
# شیخ جواد بغدادی، مشهور به فاضل جواد، صاحب شرح خلاصه الحساب و زبدة فی الاصول. | |||
# ملا خلیل غازی قزوینی. | |||
# میرزا رفیعالدین طباطبایی نائینی. | |||
# شیخ زینالدین عاملی، نوه شهید ثانی (در اعیان الشیعه آمده است که وی نوه «صاحب معالم» است.) | |||
# شرفالدین محمد رویدشتی (در اعیان الشیعه «شریفالدین» آمده است.) | |||
# شیخ محمد بن علی عاملی تبنینی. | |||
# مظفرالدین علی، که کتابی درباره زندگی شیخ بهایی نوشته است. | |||
# محمدتقی مجلسی، پدر علامه محمدباقر مجلسی. | |||
# شیخ محمود بن حسامالدین جزائری. | |||
# محقق سبزواری. | |||
# ملا عزالدین فرهانی مشهور به علینقی کمرهای، شاعر معروف قرن یازدهم. | |||
# عنایةالله علی کوهپایهای معروف به قهپایی، نویسنده «مجمع الرجال». | |||
# هاشم بن احمد بن عصامالدین اتکانی. | |||
# شیخ نجیبالدین علی بن محمد بن مکّی عاملی جیبلی جبعی. | |||
# محمدصالح بن احمد مازندرانی. | |||
# حسنعلی بن عبدالله شوشتری. | |||
# شیخ زینالدین علی بن سلیمان بن درویش بن حاتم قدمی بحرانی. | |||
# ملا محمدباقر بن محمد مؤمن خراسانی، معروف به محقق شیخ الاسلام. | |||
# ملا محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، صاحب روضة المتقین (م ۱۰۷۰). | |||
# سید عزالدین حسینی کرکی عاملی، مشهور به مجتهد مفتی اصفهانی. | |||
# سلطانالعلما سید حسین حسینی مرعشی، نویسنده حاشیه بر روضه و حاشیه بر معالم. <ref> آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۵، ص۸۵ - ۸۶</ref> | |||
=آثار شیخ بهایی= | == آثار شیخ بهایی == | ||
او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رسالهها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد 200 جلد رسانده اند، ولی تازهترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس [[دمشق]] (در مورد شیخ بهایی) ارائه دادهاند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آن ها را 123 جلد اعلام می کند و بر حسب دستهبندی که دارد، مینویسد: | او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رسالهها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد 200 جلد رسانده اند، ولی تازهترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس [[دمشق]] (در مورد شیخ بهایی) ارائه دادهاند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آن ها را 123 جلد اعلام می کند و بر حسب دستهبندی که دارد، مینویسد: | ||
== فقه (29 جلد) == | === فقه (29 جلد) === | ||
اثنی عشریات: خمس، نماز، زکات، روزه، حج. | اثنی عشریات: خمس، نماز، زکات، روزه، حج. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۱۷: | ||
رساله فی فقه السجود. | رساله فی فقه السجود. | ||
== علوم قرآنی (9 جلد) == | === علوم قرآنی (9 جلد) === | ||
حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی. | حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی. | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۳۷: | ||
اکسیر السعادتین (آیات الاحکام). | اکسیر السعادتین (آیات الاحکام). | ||
== حدیث (2 جلد) == | === حدیث (2 جلد) === | ||
حاشیه کتاب من لایحضره الفقیه. | حاشیه کتاب من لایحضره الفقیه. | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۴۳: | ||
اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است). | اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است). | ||
== ادعیه و مناجات (6 جلد) == | === ادعیه و مناجات (6 جلد) === | ||
حاشیه بر صحیفه سجادیه. | حاشیه بر صحیفه سجادیه. | ||
خط ۲۸۶: | خط ۲۵۷: | ||
مفتاح الفلاح فی عمل الیوم واللیله. | مفتاح الفلاح فی عمل الیوم واللیله. | ||
== اصول اعتقادات (5 جلد) == | === اصول اعتقادات (5 جلد) === | ||
اثبات وجود القائم. | اثبات وجود القائم. | ||
خط ۲۹۸: | خط ۲۶۹: | ||
وجوب شکر المنعم. | وجوب شکر المنعم. | ||
== اصول فقه (5 جلد) == | === اصول فقه (5 جلد) === | ||
زبده الاصول. | زبده الاصول. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۲۸۱: | ||
الوجیزه. | الوجیزه. | ||
== رجال و اجازات (8 جلد) == | === رجال و اجازات (8 جلد) === | ||
اجازه او به میرداماد. | اجازه او به میرداماد. | ||
خط ۳۲۸: | خط ۲۹۹: | ||
الاجازات. | الاجازات. | ||
== ادبیات و علوم عربی (28 جلد) == | === ادبیات و علوم عربی (28 جلد) === | ||
اسرار البلاغه. | اسرار البلاغه. | ||
خط ۳۷۸: | خط ۳۴۹: | ||
پند اهل دانش به زبان گربه و موش. | پند اهل دانش به زبان گربه و موش. | ||
== وقایع الایام (1 جلد) == | === وقایع الایام (1 جلد) === | ||
توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه. | توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه. | ||
== ریاضیات (20 جلد) == | === ریاضیات (20 جلد) === | ||
اسطرلاب. | اسطرلاب. | ||
خط ۴۲۴: | خط ۳۹۵: | ||
جبر و مقابله. | جبر و مقابله. | ||
== حکمت و فلسفه (3 جلد) == | === حکمت و فلسفه (3 جلد) === | ||
انکار جوهر الفرد. | انکار جوهر الفرد. | ||
خط ۴۳۲: | خط ۴۰۳: | ||
وحدت وجود. | وحدت وجود. | ||
== علوم غریبه (4 جلد) == | === علوم غریبه (4 جلد) === | ||
احکام النظر الی کتف الشاه. | احکام النظر الی کتف الشاه. | ||
خط ۴۴۴: | خط ۴۱۵: | ||
و چند جلد کتاب دیگر که موضوعات آن ها مشخص نشده است، مانند: شرح حق المبین، الصراط المستقیم، القدسیه و... | و چند جلد کتاب دیگر که موضوعات آن ها مشخص نشده است، مانند: شرح حق المبین، الصراط المستقیم، القدسیه و... | ||
<ref>دانشنامه جهان اسلام،"مدخل "شیخ بهایی" ازمحمدهانی ملاّ زاده</ref> | <ref>دانشنامه جهان اسلام،"مدخل "شیخ بهایی" ازمحمدهانی ملاّ زاده</ref> | ||
=وفات شیخ بهایی= | == وفات شیخ بهایی == | ||
در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور کلی آن چه از این اقوال برمیآید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشتهاند، صحیح تر به نظر میرسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه. ق در شهر اصفهان روی داده است. | در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور کلی آن چه از این اقوال برمیآید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشتهاند، صحیح تر به نظر میرسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه. ق در شهر اصفهان روی داده است. | ||
خط ۴۶۸: | خط ۴۳۹: | ||
ای خاک تیره دلبر ما را نگاه دار * این نور چشم ماست که در بر گرفته <ref>عقیقی بخشایشی، تلخیص از کتاب فقهای نامدار شیعه، صفحه ۲۰۹</ref> | ای خاک تیره دلبر ما را نگاه دار * این نور چشم ماست که در بر گرفته <ref>عقیقی بخشایشی، تلخیص از کتاب فقهای نامدار شیعه، صفحه ۲۰۹</ref> | ||
=پانویس= | |||
{{پانویس | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده: | [[رده:ایران]] | ||