پرش به محتوا

زهد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' مهم ترین' به ' مهم‌ترین')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''زهد'''، یکی از بارزترین محسنات اخلاقی است و هرکس این صفت را دارا باشد زاهد می‌گویند. زهد بی­ رغبتی و دل نبستن به دنیا است. کسی که به [[خدا]] [[ایمان]] آورده و دل در گرو سرای آخرت و جهان پایدار دارد، متاع دنیا را امانتی می­‌داند که خدای بزرگ جهت آزمودنش در اختیار وی قرار داده است؛ لذا دیگر فریب دنیا را نمی‌خورد و از داشتن آن مسرور و از رفتن آن محزون نمی­‌گردد. نیازمند نبودن، صبرکردن در مقابل [[حرام]]، آسان شدن گرفتاری‌ها و مشتاق بودن به سرای ابدی، از ثمرات زهد است.  
'''زهد'''، یکی از بارزترین محسنات اخلاقی است و هرکس این صفت را دارا باشد زاهد می‌گویند. زهد بی­ رغبتی و دل نبستن به دنیا است. کسی که به [[خدا]] [[ایمان]] آورده و دل در گرو سرای آخرت و جهان پایدار دارد، متاع دنیا را امانتی می­‌داند که خدای بزرگ جهت آزمودنش در اختیار وی قرار داده است؛ لذا دیگر فریب دنیا را نمی‌خورد و از داشتن آن مسرور و از رفتن آن محزون نمی­‌گردد. نیازمند نبودن، صبرکردن در مقابل [[حرام]]، آسان شدن گرفتاری‌ها و مشتاق بودن به سرای ابدی، از ثمرات زهد است.  


=مفهوم و ماهیت زهد=
== مفهوم و ماهیت زهد ==
 
از نظر ارباب لغت زهد ورزیدن نسبت به یک چیز به مفهوم اعراض از آن شی و به مقدار اندکی از آن رضایت دادن است<ref> ر. ک: راغب اصفانی: مفردات الفاظ القرآن، ص 384؛ ابن منظور: لسان العرب، ج 3، ص 196 و 197. </ref>. در فرهنگ عالمان [[اخلاق]] «زهد» عبارت است از اعراض قلبی و عملی از دنیا، مگر به مقداری که آدمی بدان نیاز ضروری دارد.
از نظر ارباب لغت زهد ورزیدن نسبت به یک چیز به مفهوم اعراض از آن شی و به مقدار اندکی از آن رضایت دادن است<ref> ر. ک: راغب اصفانی: مفردات الفاظ القرآن، ص 384؛ ابن منظور: لسان العرب، ج 3، ص 196 و 197. </ref>. در فرهنگ عالمان [[اخلاق]] «زهد» عبارت است از اعراض قلبی و عملی از دنیا، مگر به مقداری که آدمی بدان نیاز ضروری دارد.
به عبارت دیگر زهد یعنی روی گردانیدن از دنیا برای آخرت و از غیر [[خداوند]] دل بریدن. از این تعریف برمی‌آید که اولاً، زهد نسبت به کسی صادق است که امکان تحصیل دنیا و برخورداری از آن را داشته باشد. ثانیاً، روی برتافتن او از دنیا به دلیل پستی و حقارت دنیا نسبت به آخرت باشد. هرگاه ترک دنیا به دلیل عدم امکان تحصیل آن ویا به هدفی غیر از رضایت خداوند و تحصیل آخرت باشد ـ مانند جلب رضایت و محبت مردم و یا به علت فرار از سختی و مشقت تحصیل آن ـ به آن «زهد» گفته نمی‌شود<ref> ر. ک: نراقی، محمدمهدی: جامع السّعادات، ج 2، ص 55 و 56. </ref>.
به عبارت دیگر زهد یعنی روی گردانیدن از دنیا برای آخرت و از غیر [[خداوند]] دل بریدن. از این تعریف برمی‌آید که اولاً، زهد نسبت به کسی صادق است که امکان تحصیل دنیا و برخورداری از آن را داشته باشد. ثانیاً، روی برتافتن او از دنیا به دلیل پستی و حقارت دنیا نسبت به آخرت باشد. هرگاه ترک دنیا به دلیل عدم امکان تحصیل آن ویا به هدفی غیر از رضایت خداوند و تحصیل آخرت باشد ـ مانند جلب رضایت و محبت مردم و یا به علت فرار از سختی و مشقت تحصیل آن ـ به آن «زهد» گفته نمی‌شود<ref> ر. ک: نراقی، محمدمهدی: جامع السّعادات، ج 2، ص 55 و 56. </ref>.


=ارزش زهد=
== ارزش زهد ==
 
نگاهی گذرا به تعابیری که نسبت به زهدورزی در [[آیات]] و [[روایات]] وارد شده است و آثاری که برای این صفت نفسانی بیان گردیده همگی بیانگر جایگاهی رفیع برای وارستگی و زهدورزی نسبت به دنیا در نظام اخلاقی اسلام است.
نگاهی گذرا به تعابیری که نسبت به زهدورزی در [[آیات]] و [[روایات]] وارد شده است و آثاری که برای این صفت نفسانی بیان گردیده همگی بیانگر جایگاهی رفیع برای وارستگی و زهدورزی نسبت به دنیا در نظام اخلاقی اسلام است.
از جمله [[پیامبر خدا(ص)]] فرمود: «زهدورزی در دنیا موجب راحتی دل وبدن است<ref> شیخ صدوق: خصال، ص 73، ح 114. </ref>.» و فرمود: «کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد مصیبت‌ها بر او آسان گردد<ref>شیخ طبرسی: مکارم الاخلاق، ج 2، ص 341، ح 2660. </ref>».
از جمله [[پیامبر خدا(ص)]] فرمود: «زهدورزی در دنیا موجب راحتی دل وبدن است<ref> شیخ صدوق: خصال، ص 73، ح 114. </ref>.» و فرمود: «کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد مصیبت‌ها بر او آسان گردد<ref>شیخ طبرسی: مکارم الاخلاق، ج 2، ص 341، ح 2660. </ref>».
[[امام صادق(ع)]] نیز فرمود: «بی رغبتی به دنیا باعث فراغت قلب جهت پرداختن به آخرت می‌‌گردد<ref>کلینی: ج 2، ص 16، ح 5. </ref>».
[[امام صادق(علیه السلام)]] نیز فرمود: «بی رغبتی به دنیا باعث فراغت قلب جهت پرداختن به آخرت می‌‌گردد<ref>کلینی: ج 2، ص 16، ح 5. </ref>».
و سرانجام آنکه [[پیامبر اکرم(ص)]] اعلام می‌‌دارد: «بدون بی رغبتی به دنیا، چشیدن شیرینی ایمان بر دل‌های شما [[حرام]] خواهد بود<ref>همان، ص 128، ح 2. </ref>».
و سرانجام آنکه [[پیامبر اکرم(ص)]] اعلام می‌‌دارد: «بدون بی رغبتی به دنیا، چشیدن شیرینی ایمان بر دل‌های شما [[حرام]] خواهد بود<ref>همان، ص 128، ح 2. </ref>».


=درجات زهد=
== درجات زهد ==
 
عالمان اخلاق به اعتبارات مختلف برای زهد انواع و درجاتی ذکر کرده‌اند که به اختصار آنها را گزارش می‌کنیم.
عالمان اخلاق به اعتبارات مختلف برای زهد انواع و درجاتی ذکر کرده‌اند که به اختصار آنها را گزارش می‌کنیم.


== مراتب شدّت و ضعف زهد ==
=== مراتب شدّت و ضعف زهد ===
 
زُهد را از جهت میزان شدت و ضعفِ اعراض از دنیا به سه درجه تقسیم می‌کنند:
زُهد را از جهت میزان شدت و ضعفِ اعراض از دنیا به سه درجه تقسیم می‌کنند:


خط ۳۴: خط ۲۹:
# بالاترین درجه زهد آن است که با رغبت و اشتیاق، دنیا را ترک نماید و اصلاً احساس از دست دادن چیزی را نکند. احساس ننماید که معامله‌ای صورت گرفته است؛ چنان که اگر کسی از مُشتی خاک بگذرد تا به یاقوتی دست یابد، هرگز احساس نمی‌کند که چیزی را به قیمت دستیابی به شی ارزنده تر از دست داده و معامله‌ای کرده است.
# بالاترین درجه زهد آن است که با رغبت و اشتیاق، دنیا را ترک نماید و اصلاً احساس از دست دادن چیزی را نکند. احساس ننماید که معامله‌ای صورت گرفته است؛ چنان که اگر کسی از مُشتی خاک بگذرد تا به یاقوتی دست یابد، هرگز احساس نمی‌کند که چیزی را به قیمت دستیابی به شی ارزنده تر از دست داده و معامله‌ای کرده است.


== مراتب زهد از جهت آنچه از آن اعراض می‌شود ==
=== مراتب زهد از جهت آنچه از آن اعراض می‌شود ===
 
# ترک و اعراض از [[محرمات]]؛ یعنی زهدورزی نسبت به محرمات که به آن «زهد واجب» گویند.
# ترک و اعراض از [[محرمات]]؛ یعنی زهدورزی نسبت به محرمات که به آن «زهد واجب» گویند.
# اعراض از شبهات؛ زهدورزیدن نسبت به آنها که موجب سالم ماندن انسان از ارتکاب محرمات می‌گردد.
# اعراض از شبهات؛ زهدورزیدن نسبت به آنها که موجب سالم ماندن انسان از ارتکاب محرمات می‌گردد.
خط ۴۳: خط ۳۷:
[[رسول خدا(ص)]] فرمود:
[[رسول خدا(ص)]] فرمود:
خوشا به حال آنان که در مقابل خداوند فروتنی می‌کنند و در آنچه برایشان حلال شده است، زهد می‌ورزند، بدون آنکه از سیره من روی بگردانند<ref> همان، ج 8، ص 169، ح 190؛ حرّانی: تحف العقول، ص 30. هم چنین ر. ک: صدوق: فقیه، ج 4، ص 400، ح 5861 و تفسیر عیاشی، ج 2، ص 211، ح 42.</ref>.
خوشا به حال آنان که در مقابل خداوند فروتنی می‌کنند و در آنچه برایشان حلال شده است، زهد می‌ورزند، بدون آنکه از سیره من روی بگردانند<ref> همان، ج 8، ص 169، ح 190؛ حرّانی: تحف العقول، ص 30. هم چنین ر. ک: صدوق: فقیه، ج 4، ص 400، ح 5861 و تفسیر عیاشی، ج 2، ص 211، ح 42.</ref>.
5. روی گردانیدن از هر آنچه غیر خدا است، حتی از خودش. البته توجه به بعضی از اشیا مانند خوراک و پوشاک و معاشرت با مردم در حدّ ضرورت منافاتی با این درجه از زهد ندارد؛ زیرا توجه کامل به خداوند جز با بقا و زنده ماندن انسان ممکن نیست و زندگی انسان هم در گرو برخورداری از ضروریات زندگی است. چنان که از امام صادق(ع) نقل شده است:
5. روی گردانیدن از هر آنچه غیر خدا است، حتی از خودش. البته توجه به بعضی از اشیا مانند خوراک و پوشاک و معاشرت با مردم در حدّ ضرورت منافاتی با این درجه از زهد ندارد؛ زیرا توجه کامل به خداوند جز با بقا و زنده ماندن انسان ممکن نیست و زندگی انسان هم در گرو برخورداری از ضروریات زندگی است. چنان که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
زهد کلید درِ [[بهشت]] و برائت از [[جهنم]] است و آن ترک کردن هر چیزی است که آدمی را از خداند غافل گرداند، و افسوس نخوردن بر از دست دادن دنیا و دچار خودپسندی نشدن از ترک آن<ref>گیلانی، عبدالرزاق: مصباح الشریعه، ص 137. </ref>.
زهد کلید درِ [[بهشت]] و برائت از [[جهنم]] است و آن ترک کردن هر چیزی است که آدمی را از خداند غافل گرداند، و افسوس نخوردن بر از دست دادن دنیا و دچار خودپسندی نشدن از ترک آن<ref>گیلانی، عبدالرزاق: مصباح الشریعه، ص 137. </ref>.


[[امام علی(ع)]] در پاسخ پرسش از ماهیت زهد می‌فرماید:
[[امام علی(علیه السلام)]] در پاسخ پرسش از ماهیت زهد می‌فرماید:
همه زهد در دو کلمه از [[قرآن]] گرد آمده است. خدای سبحان فرمود: تا بر ‌آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید، و بدانچه به شما داده شادمان مباشید<ref>حدید، آیه 23. </ref>. و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد ورزیده است<ref> نهج‌البلاغه، حکمت 439، همچنین ر. ک: کلینی، کافی، ج 2، ص 128، ح 4؛ و شیخ صدوق، امالی، ص 714، ح 984، و خصال، ص 437، ح 26. </ref>.
همه زهد در دو کلمه از [[قرآن]] گرد آمده است. خدای سبحان فرمود: تا بر ‌آنچه از دستتان رفته دریغ نخورید، و بدانچه به شما داده شادمان مباشید<ref>حدید، آیه 23. </ref>. و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد ورزیده است<ref> نهج‌البلاغه، حکمت 439، همچنین ر. ک: کلینی، کافی، ج 2، ص 128، ح 4؛ و شیخ صدوق، امالی، ص 714، ح 984، و خصال، ص 437، ح 26. </ref>.


=درجات سه گانهاز جهت روی گردانی از دنیا=
== درجات سه گانهاز جهت روی گردانی از دنیا ==
 
# زهد خداترسان: انسان برای تحصیل نجات از آتش وسایر عذاب‌های اُخروی از دنیا رویگردان می‌شود.
# زهد خداترسان: انسان برای تحصیل نجات از آتش وسایر عذاب‌های اُخروی از دنیا رویگردان می‌شود.
# زهد امیدواران: یعنی روی برتافتن از دنیا به امید رسیدن به ثواب خداوندو نعمت‌های بهشتی.
# زهد امیدواران: یعنی روی برتافتن از دنیا به امید رسیدن به ثواب خداوندو نعمت‌های بهشتی.
خط ۵۷: خط ۵۰:
با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم می‌گردد که مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراک و پوشاک و مانند اینها نیست؛ زیرا کناره‌گیری از همه این امور برای کسی که شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست می‌دارد، بسیار آسان خواهد بود. بلکه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهره‌مندی‌های نفسانی ممکن از دنیا می‌شود. زهد حقیقی یعنی روی گردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین کسی است که فقر و غنا، مدح و ذّم و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یکسان باشد و جز در جست و جوی محبت و رضایت خداوند نباشد.  
با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم می‌گردد که مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراک و پوشاک و مانند اینها نیست؛ زیرا کناره‌گیری از همه این امور برای کسی که شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست می‌دارد، بسیار آسان خواهد بود. بلکه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهره‌مندی‌های نفسانی ممکن از دنیا می‌شود. زهد حقیقی یعنی روی گردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین کسی است که فقر و غنا، مدح و ذّم و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یکسان باشد و جز در جست و جوی محبت و رضایت خداوند نباشد.  


=آثار زهد=
== آثار زهد ==
 
بعضی از مهم‌ترین آثار زهد که به نوبه خود یک مفهوم اخلاقی عام هستند، به شرح زیر است.
بعضی از مهم‌ترین آثار زهد که به نوبه خود یک مفهوم اخلاقی عام هستند، به شرح زیر است.


== قناعت ==
=== قناعت ===
 
در ادبیات عرب، قناعت به مفهوم راضی شدن به مقدار اندکی از بخشش<ref>ابن اثیر: نهایه، ج 4، ص 114. </ref> و رضایت دادن به سهم خویش، به کار می‌رود<ref>ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 298.</ref>. در منابع رایج اخلاق اسلامی «قناعت» در مقابل «حرص» آمده است و آن عبارت است از ملکه‌ای نفسانی که به موجب آن انسان به نیاز خود از اموال رضایت می‌دهد و خود را در مشقت و تلاش برای تحصیل مقدار بیشتر از آن نمی‌اندازد<ref> نراقی، مولی محمد مهدی: جامع السّعادات، ج 2، ص 101. </ref>.
در ادبیات عرب، قناعت به مفهوم راضی شدن به مقدار اندکی از بخشش<ref>ابن اثیر: نهایه، ج 4، ص 114. </ref> و رضایت دادن به سهم خویش، به کار می‌رود<ref>ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 298.</ref>. در منابع رایج اخلاق اسلامی «قناعت» در مقابل «حرص» آمده است و آن عبارت است از ملکه‌ای نفسانی که به موجب آن انسان به نیاز خود از اموال رضایت می‌دهد و خود را در مشقت و تلاش برای تحصیل مقدار بیشتر از آن نمی‌اندازد<ref> نراقی، مولی محمد مهدی: جامع السّعادات، ج 2، ص 101. </ref>.


قناعت خود آثار فراوان و سودمندی را به دنبال دارد، و از سوی دیگر موجب پیشگیری از بسیاری رذایل اخلاقی و بلکه جرایم حقوقی می‌گردد. بر همین اساس در نظام اخلاقی [[اسلام]] به شدت مورد تشویق و ترغیب واقع شده است. در [[قرآن کریم]] آمده است: «زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی» و زنهار دیدگان خود را مدوز به سوی آنچه اصنافی را از آن برخوردار کردیم (و فقط) زیور زندگی دنیا است تا ایشان را در آن بیازماییم، و (بدان که) روزیِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است<ref>سوره طه، آیه 131. </ref>.
قناعت خود آثار فراوان و سودمندی را به دنبال دارد، و از سوی دیگر موجب پیشگیری از بسیاری رذایل اخلاقی و بلکه جرایم حقوقی می‌گردد. بر همین اساس در نظام اخلاقی [[اسلام]] به شدت مورد تشویق و ترغیب واقع شده است. در [[قرآن کریم]] آمده است: «زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی» و زنهار دیدگان خود را مدوز به سوی آنچه اصنافی را از آن برخوردار کردیم (و فقط) زیور زندگی دنیا است تا ایشان را در آن بیازماییم، و (بدان که) روزیِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است<ref>سوره طه، آیه 131. </ref>.


امام علی(ع) درباره ارزش قناعت می‌فرماید: «توانگری را جستم و آن را جز در قناعت، نیافتم. قانع باشید تا توانگر شوید<ref>علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 69، ص 399، ح 91. </ref>.»
امام علی(علیه السلام) درباره ارزش قناعت می‌فرماید: «توانگری را جستم و آن را جز در قناعت، نیافتم. قانع باشید تا توانگر شوید<ref>علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 69، ص 399، ح 91. </ref>.»
قناعت نه تنها خود یک فضیلت اخلاقی است، بلکه ارزش‌های اخلاقی فراوانی را در پی دارد. [[امام رضا(ع)]] هنگام پاسخ به کسی از حقیقت قناعت از او می‌پرسد، به این آثار اشاره می‌فرماید:
قناعت نه تنها خود یک فضیلت اخلاقی است، بلکه ارزش‌های اخلاقی فراوانی را در پی دارد. [[امام رضا(علیه السلام)]] هنگام پاسخ به کسی از حقیقت قناعت از او می‌پرسد، به این آثار اشاره می‌فرماید:
قناعت، باعث خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس، نپیماید: یا [[عبادت]] پیشه‌ای که خواهان مزد [[آخرت]] است، یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری می‌کند<ref>همان، ج 78، ص 349، ح 6. </ref>.
قناعت، باعث خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس، نپیماید: یا [[عبادت]] پیشه‌ای که خواهان مزد [[آخرت]] است، یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری می‌کند<ref>همان، ج 78، ص 349، ح 6. </ref>.
در واقع آدمی‌ چاره‌ای جز قناعت پیشگی در دنیا ندارد، و در غیر این صورت همواره در آتش حرص و حسرت برخورداری بیشتر خواهد سوخت. مردی به امام صادق(ع) شِکوه کرد که طلب روزی می‌کند و به دست می‌آورد، اما قانع نمی‌شود و بیشتر از آن از او می‌طلبد و عرض کرد: مرا چیزی بیاموزید، که مشکلم را حلّ کند. حضرت فرمود: اگر آن اندازه که کفایتت می‌کند تو را بی نیاز سازد، کمترین چیز دنیا بی نیازت می‌سازد و اگر آنچه را بس است، بی نیازت نسازد، همه دنیا هم تو را بی نیاز نمی‌گرداند<ref> شیخ کلینی: کافی، ج 2، ص 139، ح 10. </ref>.
در واقع آدمی‌ چاره‌ای جز قناعت پیشگی در دنیا ندارد، و در غیر این صورت همواره در آتش حرص و حسرت برخورداری بیشتر خواهد سوخت. مردی به امام صادق(علیه السلام) شِکوه کرد که طلب روزی می‌کند و به دست می‌آورد، اما قانع نمی‌شود و بیشتر از آن از او می‌طلبد و عرض کرد: مرا چیزی بیاموزید، که مشکلم را حلّ کند. حضرت فرمود: اگر آن اندازه که کفایتت می‌کند تو را بی نیاز سازد، کمترین چیز دنیا بی نیازت می‌سازد و اگر آنچه را بس است، بی نیازت نسازد، همه دنیا هم تو را بی نیاز نمی‌گرداند<ref> شیخ کلینی: کافی، ج 2، ص 139، ح 10. </ref>.


امّا چگونه می‌توان به قناعت ورزی دست یافت؟
امّا چگونه می‌توان به قناعت ورزی دست یافت؟
علاوه بر راه‌های عمومی، برخی شیوه‌های اختصاصی نیز مطرح شده است؛ از جمله امام صادق(ع) در رهنمودی در‌این‌باره می‌فرماید: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع می‌سازد<ref> همان، ج 8، ص 244، ح 338. </ref>.
علاوه بر راه‌های عمومی، برخی شیوه‌های اختصاصی نیز مطرح شده است؛ از جمله امام صادق(علیه السلام) در رهنمودی در‌این‌باره می‌فرماید: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع می‌سازد<ref> همان، ج 8، ص 244، ح 338. </ref>.
 
== عفت و بی نیازی از اموال مردم ==


=== عفت و بی نیازی از اموال مردم ===
در ادبیات عرب «عفت» به مفهوم خویشتن‌داری در مقابل شهوات و امور ناپسند است<ref> ر. ک: ابن فارس: مقاییس اللغه، ج 4، ص 3. </ref>. علاوه بر عفت جنسی وعفت در کلام، از جمله موارد کاربرد عفت در ادبیات و متون دینی خویشتن‌داری از اظهار درخواست به دیگران می‌باشد<ref>ر. ک: ابن منظور: لسان العرب، ج 9، ص 253. اکنون که با مفهوم زهد آشنا شدیم، تفاسیر دیگر زهد مانند رهبانیت که آن را بدعتی از راهبان شمرده می‌شود. پیغمبر اکرم صریحاً فرمود: «لارَهْبانیَّهَ فِی الْاِسْلامِ» ؛(بحار، 15، ب 14) هنگامی که به آن حضرت اطلاع دادند که گروهی از صحابه پشت به زندگی کرده، از همه چیز اعراض نموده اند و به عزلت و عبادت روی آورده اند، سخت آنها را مورد عتاب قرار داد، فرمود: «من که پیامبر شمایم چنین نیستم.» پیغمبر اکرم به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعه گر او زندگی گراست نه زهد گرا. بعلاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام دربارة هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی کیشها و فلسفه ها، با بد بینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش. زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجاونابجا تقسیم نمی کند. مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج البلاغه صفحه515.</ref>.
در ادبیات عرب «عفت» به مفهوم خویشتن‌داری در مقابل شهوات و امور ناپسند است<ref> ر. ک: ابن فارس: مقاییس اللغه، ج 4، ص 3. </ref>. علاوه بر عفت جنسی وعفت در کلام، از جمله موارد کاربرد عفت در ادبیات و متون دینی خویشتن‌داری از اظهار درخواست به دیگران می‌باشد<ref>ر. ک: ابن منظور: لسان العرب، ج 9، ص 253. اکنون که با مفهوم زهد آشنا شدیم، تفاسیر دیگر زهد مانند رهبانیت که آن را بدعتی از راهبان شمرده می‌شود. پیغمبر اکرم صریحاً فرمود: «لارَهْبانیَّهَ فِی الْاِسْلامِ» ؛(بحار، 15، ب 14) هنگامی که به آن حضرت اطلاع دادند که گروهی از صحابه پشت به زندگی کرده، از همه چیز اعراض نموده اند و به عزلت و عبادت روی آورده اند، سخت آنها را مورد عتاب قرار داد، فرمود: «من که پیامبر شمایم چنین نیستم.» پیغمبر اکرم به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعه گر او زندگی گراست نه زهد گرا. بعلاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام دربارة هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی کیشها و فلسفه ها، با بد بینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش. زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجاونابجا تقسیم نمی کند. مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج البلاغه صفحه515.</ref>.


== پانویس ==
{{پانویس|2}}
== منابع ==
== منابع ==
[https://www.porseman.com/article/%D8%B2%D9%87%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/176409 زهد در اسلام - پرسمان دانشگاهیانhttps://www.porseman.com]


[https://www.porseman.com/article/%D8%B2%D9%87%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/176409 زهد در اسلام - پرسمان دانشگاهیانhttps://www.porseman.com]


=پانویس=
{{پانویس|2}}
[[رده:مفاهیم اسلامی]]
[[رده:مفاهیم اسلامی]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش