confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''مسجد جامع''' مکان گردهماییهای سیاسی، اجتماعی و آموزشی آنها و مرکزی برای برگزاری مراسمهای مذهبی است. در معماری دوره اسلامی [[ایران]]، به مسجدی گفته میشود که در هر شهر برای گردهمایی مردم توسط حاکمان تأسیس میشده و نمازهای گروهی مهم مانند [[نماز جمعه]] و نماز عید در آن اقامه میشدهاست و به همین علت در مقیاس بزرگتر ساخته شدهاست. | '''مسجد جامع''' مکان گردهماییهای سیاسی، اجتماعی و آموزشی آنها و مرکزی برای برگزاری مراسمهای مذهبی است. در معماری دوره اسلامی [[ایران]]، به مسجدی گفته میشود که در هر شهر برای گردهمایی مردم توسط حاکمان تأسیس میشده و نمازهای گروهی مهم مانند [[نماز جمعه]] و نماز عید در آن اقامه میشدهاست و به همین علت در مقیاس بزرگتر ساخته شدهاست. | ||
=تاریخچه مسجد جامع= | == تاریخچه مسجد جامع == | ||
در [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود در مناسبت ها یا به گاه ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. این وعده گاههای قبیله ای را عموماً سقیفه و در شهر [[مکه]]، دارالنّدوه می خواندند. با ظهور اسلام و هجرت [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|نبی اکرم صلی الله علیه]] به [[یثرب]]، آن حضرت در اولین اقدام خود بنای مسجدی را گذاشت که [[مسجدالنبی]] نام گرفت و مرکز اصلی فعالیت های عبادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و تعلیمی [[مدینه]] شد. گسترش مدینه بر اثر [[هجرت]] نومسلمانان به این شهر، موجب شد که [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبرصلی الله علیه]] به درخواست مردم و برای راحتی آنان اجازة ساخت مساجد دیگر را بدهد. به این ترتیب دوگونه [[مسجد]] ایجاد شد: [[مسجد نبوی]] که مسجد اصلی شهر و مقرّ رئیس حکومت بود و مساجد قبیله ای یا محلی که بیشتر کاربرد عبادی و تعلیمی داشت برای آگاهی از برخی مساجد محلی و قبیله ای مدینه<ref>ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص57ـ75.</ref>. | در [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود در مناسبت ها یا به گاه ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. این وعده گاههای قبیله ای را عموماً سقیفه و در شهر [[مکه]]، دارالنّدوه می خواندند. با ظهور اسلام و هجرت [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|نبی اکرم صلی الله علیه]] به [[یثرب]]، آن حضرت در اولین اقدام خود بنای مسجدی را گذاشت که [[مسجدالنبی]] نام گرفت و مرکز اصلی فعالیت های عبادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و تعلیمی [[مدینه]] شد. گسترش مدینه بر اثر [[هجرت]] نومسلمانان به این شهر، موجب شد که [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبرصلی الله علیه]] به درخواست مردم و برای راحتی آنان اجازة ساخت مساجد دیگر را بدهد. به این ترتیب دوگونه [[مسجد]] ایجاد شد: [[مسجد نبوی]] که مسجد اصلی شهر و مقرّ رئیس حکومت بود و مساجد قبیله ای یا محلی که بیشتر کاربرد عبادی و تعلیمی داشت برای آگاهی از برخی مساجد محلی و قبیله ای مدینه<ref>ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص57ـ75.</ref>. | ||
گویا کاربرد «مسجد جماعت» در فرمان [[عمر بن خطاب]] به والیان خود<ref>مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج2، ص246.</ref>، زمینه ساز رواج اصطلاح جامع بوده است. در روایتی از وی، [[نماز جماعت]] و نماز مستحبی مسجد جامع برتر از [[حج]] و عمره مستحبی دانسته شده است<ref> بحشل، تاریخ واسط، ص179.</ref>. در زمان [[خلافت]] حضرت [[امام علی علیه السلام]] به [[مسجد کوفه]]، جامع می گفتند<ref> ابن بابویه، علل الشرایع، 1386، ج2، ص593.</ref>. در روایاتی از آن حضرت، [[اعتکاف]] فقط در مساجد جامع روا دانسته شده است <ref>کلینی، ج4، ص176. برای فضیلت نشستن در مسجد جامع رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص358.</ref>. بنابراین در صورت صحت این احادیث می توان سابقه کاربرد اصطلاح جامع و اطلاق آن بر مسجد اصلی و مرکزی شهر را به دوره خلفای نخست بازگرداند. | گویا کاربرد «مسجد جماعت» در فرمان [[عمر بن خطاب]] به والیان خود<ref>مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج2، ص246.</ref>، زمینه ساز رواج اصطلاح جامع بوده است. در روایتی از وی، [[نماز جماعت]] و نماز مستحبی مسجد جامع برتر از [[حج]] و عمره مستحبی دانسته شده است<ref> بحشل، تاریخ واسط، ص179.</ref>. در زمان [[خلافت]] حضرت [[امام علی علیه السلام]] به [[مسجد کوفه]]، جامع می گفتند<ref> ابن بابویه، علل الشرایع، 1386، ج2، ص593.</ref>. در روایاتی از آن حضرت، [[اعتکاف]] فقط در مساجد جامع روا دانسته شده است <ref>کلینی، ج4، ص176. برای فضیلت نشستن در مسجد جامع رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص358.</ref>. بنابراین در صورت صحت این احادیث می توان سابقه کاربرد اصطلاح جامع و اطلاق آن بر مسجد اصلی و مرکزی شهر را به دوره خلفای نخست بازگرداند. | ||
=نخستین مساجد جامع= | == نخستین مساجد جامع == | ||
نخستین مساجد با عنوان مسجد جامع در شهرهای [[بصره]] و [[کوفه]] ساخته شد؛ عتبة بن غزوان در سال ۱۴ق با نی و ساقه گیاهان مسجد جامع بصره را بنا کرد<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۴.</ref>. مسجد کوفه نیز در سال ۱۵ یا ۱۸ق<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، دارالفکر، ج۷، ص۹۳. </ref> ساخته شد. همچنین در قرن نخست قمری، مساجد جامع موصل(۲۰ق)، تکریت<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵، ج۲، ص۳۹.</ref>، [[دمشق]]، حمص (حدود ۱۴ق)، [[مصر]](۲۱ق)<ref>ابن عبدالحکم، ۱۴۱۵ق، ص۱۶؛ مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۴۶: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>، شمال آفریقا و مغرب (۵۵ق)<ref> مونس، المساجد، ۱۴۰۱ق، ص۶۷-۶۸: نقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref> بنا شدند. در ایران نیز مساجدی ساخته شد که مسجد جامع توج در نزدیکی کازرون به فرمان عثمان بن ابیالعاص والی عمر از آن جمله است<ref>دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۳.</ref>. | نخستین مساجد با عنوان مسجد جامع در شهرهای [[بصره]] و [[کوفه]] ساخته شد؛ عتبة بن غزوان در سال ۱۴ق با نی و ساقه گیاهان مسجد جامع بصره را بنا کرد<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۴.</ref>. مسجد کوفه نیز در سال ۱۵ یا ۱۸ق<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، دارالفکر، ج۷، ص۹۳. </ref> ساخته شد. همچنین در قرن نخست قمری، مساجد جامع موصل(۲۰ق)، تکریت<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵، ج۲، ص۳۹.</ref>، [[دمشق]]، حمص (حدود ۱۴ق)، [[مصر]](۲۱ق)<ref>ابن عبدالحکم، ۱۴۱۵ق، ص۱۶؛ مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۴۶: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>، شمال آفریقا و مغرب (۵۵ق)<ref> مونس، المساجد، ۱۴۰۱ق، ص۶۷-۶۸: نقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref> بنا شدند. در ایران نیز مساجدی ساخته شد که مسجد جامع توج در نزدیکی کازرون به فرمان عثمان بن ابیالعاص والی عمر از آن جمله است<ref>دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۳.</ref>. | ||
در قرنهای نخستین معمول آن بود که هر شهر یک مسجد جامع داشته باشد تا مظهر [[وحدت]] مردم و پیوند آنها با حکومت باشد با افزایش جمعیت و کمبود جا در مساجد، حاکمان به توسعه مساجد اصلی شهرها پرداختند و تا نیمه قرن دوم قمری در هریک از شهرهای مدینه، مکه، کوفه، [[بغداد]]، بصره، فسطاط و دمشق یک [[نماز جمعه]] برگزار میشد<ref> برای نمونه نک:ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۵-۶؛ مقری، نفح الطیب، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷۴: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>. از قرن دوم قمری به بعد، در برخی شهرها مانند مرو<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۱۴.</ref>، بغداد<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۵-۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، چاپ ابوملحم، ج۶، جزء۱۱، ص۳۳۲: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>، مصر و [[قاهره]]<ref>ناصرخسرو، سفرنامه، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref> دو یا چند مسجد جامع ساخته شد. | در قرنهای نخستین معمول آن بود که هر شهر یک مسجد جامع داشته باشد تا مظهر [[وحدت]] مردم و پیوند آنها با حکومت باشد با افزایش جمعیت و کمبود جا در مساجد، حاکمان به توسعه مساجد اصلی شهرها پرداختند و تا نیمه قرن دوم قمری در هریک از شهرهای مدینه، مکه، کوفه، [[بغداد]]، بصره، فسطاط و دمشق یک [[نماز جمعه]] برگزار میشد<ref> برای نمونه نک:ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۵-۶؛ مقری، نفح الطیب، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷۴: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>. از قرن دوم قمری به بعد، در برخی شهرها مانند مرو<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۱۴.</ref>، بغداد<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۵-۶؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، چاپ ابوملحم، ج۶، جزء۱۱، ص۳۳۲: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>، مصر و [[قاهره]]<ref>ناصرخسرو، سفرنامه، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref> دو یا چند مسجد جامع ساخته شد. | ||
=نحوه نامگذاری مساجد جامع= | == نحوه نامگذاری مساجد جامع == | ||
مساجد جامع، به نام شهرها، بانیان، عالمان مشهور، طایفه و... نامگذاری میشدند. بیشتر مساجد جامع به نام شهرها خوانده میشوند مانند جامع بصره، کوفه، [[اصفهان]]، [[ری]]، دمشق، فسطاط و قیروان. البته در شهرهایی که چند مسجد جامع بنا میشد هر مسجد جامعی را جداگانه میخواندند مثلا در بغداد جامع منصور عباسی، جامع مدینه خوانده میشد و جامع مهدی عباسی به جامع رصافه شهرت داشت<ref> معروف، التعلیم فی العراق بین القرن الخامس و السابع الهجریین، ۱۹۸۹م، ص۳۷۷: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>. برخی از آنها مانند مسجد جامع ابن طولون، جامع حاکم، جامع منصور و جامع سلطان در بغداد به نام بانیان آنها که عمدتا از امیران و صاحب منصبان بودند، شهرت داشتند<ref> ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۵۲.</ref>. همچنین برخی از مساجد جامع را به نام سلسله حکومتی، خاندان و یا طایفهای از مردم مینامیدند، مانند مسجد جامع اموی دمشق. در مواردی نیز نام مسجد جامع برگرفته از نام محله، بازار، پل یا بارگاه نزدیک مسجد بود<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳-۱۵.</ref>. | مساجد جامع، به نام شهرها، بانیان، عالمان مشهور، طایفه و... نامگذاری میشدند. بیشتر مساجد جامع به نام شهرها خوانده میشوند مانند جامع بصره، کوفه، [[اصفهان]]، [[ری]]، دمشق، فسطاط و قیروان. البته در شهرهایی که چند مسجد جامع بنا میشد هر مسجد جامعی را جداگانه میخواندند مثلا در بغداد جامع منصور عباسی، جامع مدینه خوانده میشد و جامع مهدی عباسی به جامع رصافه شهرت داشت<ref> معروف، التعلیم فی العراق بین القرن الخامس و السابع الهجریین، ۱۹۸۹م، ص۳۷۷: بنقل از دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۴۳۵۴.</ref>. برخی از آنها مانند مسجد جامع ابن طولون، جامع حاکم، جامع منصور و جامع سلطان در بغداد به نام بانیان آنها که عمدتا از امیران و صاحب منصبان بودند، شهرت داشتند<ref> ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۱، ص۲۵۲.</ref>. همچنین برخی از مساجد جامع را به نام سلسله حکومتی، خاندان و یا طایفهای از مردم مینامیدند، مانند مسجد جامع اموی دمشق. در مواردی نیز نام مسجد جامع برگرفته از نام محله، بازار، پل یا بارگاه نزدیک مسجد بود<ref>مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳-۱۵.</ref>. | ||
=نحوه ساخت مساجد جامع اولیه= | == نحوه ساخت مساجد جامع اولیه == | ||
تبدیل معابد غیرمسلمانان به مساجد جامع با تغییراتی نه چندان اساسی یکی دیگر از روشهای ساخت جوامع اولیه در شهرهای فتح شده بود. مسلمانان زمانی که به شهرها وارد می شدند، از یک سو فرصت و امکانات ساخت مساجد جامع را که با معابد [[مسیحیان]] و [[زرتشتیان|زردشتیان]] برابری کند، نداشتند و از سوی دیگر معابد پیروان دیگر ادیان را برای عبادت [[مسلمانان]] مناسب نمی دانستند؛ بنابراین راه حل را در آن دیدند که با تغییراتی گاه جزئی کنیسهها، آتشکدهها و بتکدهها را به مسجد جامع تبدیل کنند و بعد در فرصتی فراختر مسجدهای مناسب بسازند. | تبدیل معابد غیرمسلمانان به مساجد جامع با تغییراتی نه چندان اساسی یکی دیگر از روشهای ساخت جوامع اولیه در شهرهای فتح شده بود. مسلمانان زمانی که به شهرها وارد می شدند، از یک سو فرصت و امکانات ساخت مساجد جامع را که با معابد [[مسیحیان]] و [[زرتشتیان|زردشتیان]] برابری کند، نداشتند و از سوی دیگر معابد پیروان دیگر ادیان را برای عبادت [[مسلمانان]] مناسب نمی دانستند؛ بنابراین راه حل را در آن دیدند که با تغییراتی گاه جزئی کنیسهها، آتشکدهها و بتکدهها را به مسجد جامع تبدیل کنند و بعد در فرصتی فراختر مسجدهای مناسب بسازند. | ||