۲۳٬۸۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== ورود شمر به کربلا === | === ورود شمر به کربلا === | ||
بنابر منابع تاریخی، [[شمر بن ذی الجوشن|شمر بن ذی الجوشن]] پیش از ظهر روز نهم محرم (روز تاسوعا)، همراه با چهار هزار نفر، به سرزمین کربلا وارد شد<ref>الکوفی، الفتوح، | بنابر منابع تاریخی، [[شمر بن ذی الجوشن|شمر بن ذی الجوشن]] پیش از ظهر روز نهم محرم (روز تاسوعا)، همراه با چهار هزار نفر، به سرزمین کربلا وارد شد<ref>الکوفی، الفتوح، ج۵، ص۹۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۹۸.</ref>. و حامل نامهای از عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود. در این نامه، ابن زیاد از ابن سعد خواسته بود یا امام حسین علیهالسلام را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. | ||
عباس علیهالسلام و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین علیهالسلام نشسته بودند و جواب شمر را نمیدادند. امام علیهالسلام به [[حضرت عباس|حضرت عباس علیهالسلام]] فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابیطالب علیهالسلام بیرون آمدند و گفتند: «چه میخواهی؟» شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفتهام.»؛ اما عباس علیهالسلام و برادرانش همگی گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبرصل الله علیه وآله امان نداشته باشد.»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، | عباس علیهالسلام و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین علیهالسلام نشسته بودند و جواب شمر را نمیدادند. امام علیهالسلام به [[حضرت عباس|حضرت عباس علیهالسلام]] فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابیطالب علیهالسلام بیرون آمدند و گفتند: «چه میخواهی؟» شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفتهام.»؛ اما عباس علیهالسلام و برادرانش همگی گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبرصل الله علیه وآله امان نداشته باشد.»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴.</ref>. | ||
پس از رد اماننامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با حسین علیهالسلام و یارانش شدند<ref>شیخ مفید، الارشاد، | پس از رد اماننامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با حسین علیهالسلام و یارانش شدند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.</ref>. | ||
علت اینکه شمر آنان را خواهرزاده خطاب کرد بهدلیل هم قبیله بودن وی با ام البنین مادر حضرت عباس است؛ زیرا ام البنین دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۴، ص۱۱۸.</ref> و شمر نیز فرزند ذی الجوشن از همان قبیله بود<ref>ابن عبد ربّه، العقد الفرید، | علت اینکه شمر آنان را خواهرزاده خطاب کرد بهدلیل هم قبیله بودن وی با ام البنین مادر حضرت عباس است؛ زیرا ام البنین دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۴، ص۱۱۸.</ref> و شمر نیز فرزند ذی الجوشن از همان قبیله بود<ref>ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۰۶.</ref>. | ||
=== آماده شدن برای جنگ === | === آماده شدن برای جنگ === | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
امام علیهالسلام به حضرت عباس علیهالسلام فرمودند: «اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم.» | امام علیهالسلام به حضرت عباس علیهالسلام فرمودند: «اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم.» | ||
سخن امام حسین علیهالسلام در عصر تاسوعا درباره یارانش: | سخن امام حسین علیهالسلام در عصر تاسوعا درباره یارانش: | ||
أمّا بَعد. فَإنّی لاأعلَمُ أصحاباً أوفی و لاخَیراً مِن أصحابی، و لاأهلَ بَیتٍ أبَرَّ وَ لاأوصَلَ مِن أهلِ بَیتی؛ من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به حقیقت نزدیکتر از خویشاوندان خود نمیشناسم<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، | أمّا بَعد. فَإنّی لاأعلَمُ أصحاباً أوفی و لاخَیراً مِن أصحابی، و لاأهلَ بَیتٍ أبَرَّ وَ لاأوصَلَ مِن أهلِ بَیتی؛ من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به حقیقت نزدیکتر از خویشاوندان خود نمیشناسم<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۴۹۶-۴۹۷.</ref> | ||
در طول مدتی که عباس علیهالسلام با امام علیهالسلام مشغول گفتگو بود همراهان او ـ حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین ـ هم از این فرصت استفاده کرده به گفتگو با سپاه عمر سعد پرداختند و آنان را از جنگ با امام حسین علیهالسلام بر حذر میداشتند و در ضمن آنان را از پیشروی باز میداشتند. | در طول مدتی که عباس علیهالسلام با امام علیهالسلام مشغول گفتگو بود همراهان او ـ حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین ـ هم از این فرصت استفاده کرده به گفتگو با سپاه عمر سعد پرداختند و آنان را از جنگ با امام حسین علیهالسلام بر حذر میداشتند و در ضمن آنان را از پیشروی باز میداشتند. | ||
ابوالفضل العباس علیهالسلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست امام علیهالسلام را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین علیهالسلام و یارانش موافقت کرد. در این روز خیمههای امام حسین علیهالسلام و اهلبیت و یارانش محاصره شد. | ابوالفضل العباس علیهالسلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست امام علیهالسلام را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین علیهالسلام و یارانش موافقت کرد. در این روز خیمههای امام حسین علیهالسلام و اهلبیت و یارانش محاصره شد. | ||
=== محاصره کربلا === | === محاصره کربلا === | ||
در حدیثی از [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|جعفر صادق]] آمده است: "نهم محرم روزی است که امام حسین و یارانش توسط ارتش سوریه از هر سو در کربلا محاصره شده و بارهای خود را پیاده کردند. پسر مرجانه(عبیدالله بن زیاد) و عمر بن سعد از تعداد زیاد ارتش خود خوشحال بودند و آنها امام و یارانش را ضعیف میدانستند. آنها میدانستند که امام حسین در عراق هیچ یار و یاوری ندارد<ref>شیخ مفید، الارشاد، | در حدیثی از [[امام جعفر صادق (علیه السلام)|جعفر صادق]] آمده است: "نهم محرم روزی است که امام حسین و یارانش توسط ارتش سوریه از هر سو در کربلا محاصره شده و بارهای خود را پیاده کردند. پسر مرجانه(عبیدالله بن زیاد) و عمر بن سعد از تعداد زیاد ارتش خود خوشحال بودند و آنها امام و یارانش را ضعیف میدانستند. آنها میدانستند که امام حسین در عراق هیچ یار و یاوری ندارد<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.</ref>. | ||
==== نامههای ارسال شده روز تاسوعا در واقعه کربلا ==== | ==== نامههای ارسال شده روز تاسوعا در واقعه کربلا ==== | ||
در واقعه کربلا عبیدالله بن زیاد دو بار به حسین بن علی نامه نوشت؛ یکی به هنگام ورود به کربلا و دیگری در روز تاسوعا پس از ورود عمر بن سعد به کربلا. | در واقعه کربلا عبیدالله بن زیاد دو بار به حسین بن علی نامه نوشت؛ یکی به هنگام ورود به کربلا و دیگری در روز تاسوعا پس از ورود عمر بن سعد به کربلا. | ||
نامه دوم زمانی بود که عمر بن سعد با لشکر عظیمی به کربلا آمد و در برابر لشکر محدود حسین بن علی ایستاد. فرستادهٔ عمر بن سعد نزد حسین بن علی آمد؛ سلام کرد و نامه ابن سعد را به حسین بن علی داد: «مولای من! چرا به دیار ما آمدهای؟» | نامه دوم زمانی بود که عمر بن سعد با لشکر عظیمی به کربلا آمد و در برابر لشکر محدود حسین بن علی ایستاد. فرستادهٔ عمر بن سعد نزد حسین بن علی آمد؛ سلام کرد و نامه ابن سعد را به حسین بن علی داد: «مولای من! چرا به دیار ما آمدهای؟» | ||
حسین بن علی در پاسخ گفت: «اهالی شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کردهاند، و اگر از آمدن من ناخشنودند باز خواهم گشت»<ref>خوارزمی، مقتل الحسین علیهالسلام، ص۲۴۹-۲۵۰</ref>. خوارزمی نیز روایت کردهاست: «حسین بن علی به فرستاده عمرسعد گفت: «از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامدهام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهی که آمدهام بازمیگردم»<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، | حسین بن علی در پاسخ گفت: «اهالی شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کردهاند، و اگر از آمدن من ناخشنودند باز خواهم گشت»<ref>خوارزمی، مقتل الحسین علیهالسلام، ص۲۴۹-۲۵۰</ref>. خوارزمی نیز روایت کردهاست: «حسین بن علی به فرستاده عمرسعد گفت: «از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامدهام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهی که آمدهام بازمیگردم»<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۵۷.</ref>. | ||
وقتی فرستاده عمرسعد بازگشت و پاسخ حسین را بازگو کرد، ابن سعد گفت: «امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین بن علی برهاند» آنگاه این خواسته حسین بن علی را به اطلاع ابن زیاد رساند ولی او در پاسخ نوشت: «از حسین بن علی بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت…» چون نامه ابن زیاد به دست ابن سعد رسید، گفت: «تصور من این است که عبیدالله بن زیاد، خواهان عافیت و صلح نیست.» عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد حسین بن علی فرستاد. | وقتی فرستاده عمرسعد بازگشت و پاسخ حسین را بازگو کرد، ابن سعد گفت: «امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین بن علی برهاند» آنگاه این خواسته حسین بن علی را به اطلاع ابن زیاد رساند ولی او در پاسخ نوشت: «از حسین بن علی بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت…» چون نامه ابن زیاد به دست ابن سعد رسید، گفت: «تصور من این است که عبیدالله بن زیاد، خواهان عافیت و صلح نیست.» عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد حسین بن علی فرستاد. | ||
حسین گفت: «من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامیخواهد بود؟! خوشا چنین مرگی». | حسین گفت: «من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامیخواهد بود؟! خوشا چنین مرگی». | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
== تاسوعا در آیینهای سوگواری == | == تاسوعا در آیینهای سوگواری == | ||
تاسوعا نزد [[شیعیان]]، از اهمیت زیادی در آیینهای [[عزاداری|سوگواری]] حسینی برخوردار است. هر سه اتفاق تاریخی رخ داده در تاسوعای حسینی، در روضهخوانیها روایت میشوند و دربارهشان شعر و نوحه بسیار گفته شده است. ظاهرا به دلیل اتفاق دوم و سوم، روز تاسوعا در فرهنگ شیعیان روز گرامیداشت عباس بن علی محسوب میشود و محور اصلی نوحهخوانیها و عزاداریها، ذکر فضائل وی و نحوه شهادتش است. | تاسوعا نزد [[شیعیان]]، از اهمیت زیادی در آیینهای [[عزاداری|سوگواری]] حسینی برخوردار است. هر سه اتفاق تاریخی رخ داده در تاسوعای حسینی، در روضهخوانیها روایت میشوند و دربارهشان شعر و نوحه بسیار گفته شده است. ظاهرا به دلیل اتفاق دوم و سوم، روز تاسوعا در فرهنگ شیعیان روز گرامیداشت عباس بن علی محسوب میشود و محور اصلی نوحهخوانیها و عزاداریها، ذکر فضائل وی و نحوه شهادتش است. | ||
عزاداریهای حسینی که معمولاً از نخستین شب دهه محرم آغاز میشوند، در تاسوعا و عاشورا به اوج خود میرسند. علاوه بر آیینهای عمومی [[عاشورا]]، برخی آیینهای عزاداری که به نوعی مربوط به [[حضرت عباس]] یا به نام وی هستند، اختصاصاً در تاسوعا برگزار میشوند. شمعگردانی در اردبیل، چهل منبر در لرستان، توغ گردانی در آذرشهر، جریده گردانی در کاشان و زار خاک در روستای قورتان (از توابع زواره اصفهان) از جمله آیینهایی هستند که اختصاصاً در شب و روز تاسوعا اجرا میشوند، یا صورت اجرایشان در این زمان، با زمانهای دیگر متفاوت است <ref>مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، | عزاداریهای حسینی که معمولاً از نخستین شب دهه محرم آغاز میشوند، در تاسوعا و عاشورا به اوج خود میرسند. علاوه بر آیینهای عمومی [[عاشورا]]، برخی آیینهای عزاداری که به نوعی مربوط به [[حضرت عباس]] یا به نام وی هستند، اختصاصاً در تاسوعا برگزار میشوند. شمعگردانی در اردبیل، چهل منبر در لرستان، توغ گردانی در آذرشهر، جریده گردانی در کاشان و زار خاک در روستای قورتان (از توابع زواره اصفهان) از جمله آیینهایی هستند که اختصاصاً در شب و روز تاسوعا اجرا میشوند، یا صورت اجرایشان در این زمان، با زمانهای دیگر متفاوت است <ref>مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ص۱۱۱.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |