۸۷٬۷۶۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''روح''' ساحتی غیرمادی از وجود انسان است که منشأ حیات و وجه تمایز زندگان و مردگان است. در میان دانشمندان درباره حقیقت روح و ویژگیهای آن بحثهای فلسفی پردامنهای شده است. دانشمندان [[مسلمان]] با استناد به منابع قرآنی و روایی به تجرد روح و بقای آن پس از [[مرگ]] معتقد شدهاند. | '''روح''' ساحتی غیرمادی از وجود انسان است که منشأ حیات و وجه تمایز زندگان و مردگان است. در میان دانشمندان درباره حقیقت روح و ویژگیهای آن بحثهای فلسفی پردامنهای شده است. دانشمندان [[مسلمان]] با استناد به منابع قرآنی و روایی به تجرد روح و بقای آن پس از [[مرگ]] معتقد شدهاند. | ||
=روح چیست= | == روح چیست == | ||
روح مبدأ حیات و زندگی است که موجود را به احساس و حرکت ارادی توانایی میبخشد. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ چهارم، نشر دار الکتب الاسلامیه، 1363ش، ج12، ص250، طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت: نشر موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 13، ص 195</ref> | روح مبدأ حیات و زندگی است که موجود را به احساس و حرکت ارادی توانایی میبخشد. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ چهارم، نشر دار الکتب الاسلامیه، 1363ش، ج12، ص250، طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت: نشر موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 13، ص 195</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
از آنچه در تعریف روح گفته شد معلوم گردید که چون روح یک موجود غیرمادی است، لذا شکل به معنای صورت هندسی ندارد، زیرا شکل داشتن از اوصاف موجودات مادی است و روح مادی نیست. | از آنچه در تعریف روح گفته شد معلوم گردید که چون روح یک موجود غیرمادی است، لذا شکل به معنای صورت هندسی ندارد، زیرا شکل داشتن از اوصاف موجودات مادی است و روح مادی نیست. | ||
=اثبات روح= | == اثبات روح == | ||
گروهی بودن خواب و رؤیا را نشانه بودن روحی فرامادی میدانند که در زمان خواب از تن جدا میشود. در برابرِ این استدلال نیز داروهای شیمیایی را که بر روند رؤیا و خواب کارایی دارند و برای نمونه مایه کابوسهای شبانه میشوند را نشانه این میدانند که خواب و رؤیا چیزی جز تصاویر تشکیل شده در مغز مادی نیست. از جملهٔ این داروها میتوان به آتورواستاتین، سیمواستاتین، ریواستیگمین، دونپزیل و پروپرانولول اشاره کرد. <ref>ن. فخر (۱۳۹۵). برهان علیت. صص. ۲۶–۲۷</ref> | گروهی بودن خواب و رؤیا را نشانه بودن روحی فرامادی میدانند که در زمان خواب از تن جدا میشود. در برابرِ این استدلال نیز داروهای شیمیایی را که بر روند رؤیا و خواب کارایی دارند و برای نمونه مایه کابوسهای شبانه میشوند را نشانه این میدانند که خواب و رؤیا چیزی جز تصاویر تشکیل شده در مغز مادی نیست. از جملهٔ این داروها میتوان به آتورواستاتین، سیمواستاتین، ریواستیگمین، دونپزیل و پروپرانولول اشاره کرد. <ref>ن. فخر (۱۳۹۵). برهان علیت. صص. ۲۶–۲۷</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
از دید کسانیکه [[طبیعتگرا]] هستند روح تنها به دلیل ماوراءالطبیعی بودنش از هیچگونه ارزش علمی و فلسفی برخوردار نخواهد بود. اما مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که باورمندان از طرفی معتقدند روح پدیدهای غیر مادی است و از طرف دیگر معتقدند روح در بدن انسان است. | از دید کسانیکه [[طبیعتگرا]] هستند روح تنها به دلیل ماوراءالطبیعی بودنش از هیچگونه ارزش علمی و فلسفی برخوردار نخواهد بود. اما مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که باورمندان از طرفی معتقدند روح پدیدهای غیر مادی است و از طرف دیگر معتقدند روح در بدن انسان است. | ||
=جایگاه روح بعد از مرگ= | == جایگاه روح بعد از مرگ == | ||
'''اولاً''' | '''اولاً''' | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
گرچه در میان مردم برخی کشورها مثل [[هندوستان]] نظریهای به نام تناسخ مطرح شده و آنها گمان کردهاند که ارواح مجدداً در قالب بدنهای دیگری به دنیا باز میگردند، این نظریه به تدریج توجه عده بسیاری از مردم جهان را به خود جلب نموده و عدهای آن را باور کردهاند. اما این پندار کاملا بیاساس بوده و برخلاف رهآورد معارف آسمانی به خصوص قرآن کریم است. | گرچه در میان مردم برخی کشورها مثل [[هندوستان]] نظریهای به نام تناسخ مطرح شده و آنها گمان کردهاند که ارواح مجدداً در قالب بدنهای دیگری به دنیا باز میگردند، این نظریه به تدریج توجه عده بسیاری از مردم جهان را به خود جلب نموده و عدهای آن را باور کردهاند. اما این پندار کاملا بیاساس بوده و برخلاف رهآورد معارف آسمانی به خصوص قرآن کریم است. | ||
طبق مکتب [[پیامبران الهی]]، قضاء حکیمانه حضرت باری تعالی در نظام عمومی عالم بر این تعلق گرفته است که روح بشر پس از مرگ دوباره به دنیا و دار تکلیف باز نگردد و زندگی جدیدی را در این جهان آغاز ننماید، بلکه هم چنان در عالم موقت برزخ بماند تا قیامت برپا گردد و به سرای جاودان آخرت منتقل شود... بازگشت به دنیا برای انجام کارهای خوب و به دست آوردن شرایط همزیستی با ارواح عالیه از نظر | طبق مکتب [[پیامبران الهی]]، قضاء حکیمانه حضرت باری تعالی در نظام عمومی عالم بر این تعلق گرفته است که روح بشر پس از مرگ دوباره به دنیا و دار تکلیف باز نگردد و زندگی جدیدی را در این جهان آغاز ننماید، بلکه هم چنان در عالم موقت برزخ بماند تا قیامت برپا گردد و به سرای جاودان آخرت منتقل شود... بازگشت به دنیا برای انجام کارهای خوب و به دست آوردن شرایط همزیستی با ارواح عالیه از نظر مکتب اسلام که عین برهان و منطق است، سخنی است سست و نادرست و [[قرآن]] شریف تحقق چنین امری را با صراحت, نشدنی و غیرقابل وقوع اعلام نموده است <ref>گفتار فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، نشر هیئت نشر معارف اسلامی، 1360 ش، بخش 1،ص 266 ـ 270</ref>. بنابراین روح بعد از مرگ انسان اجازه ورود به دنیا را به معنای یاد شده ندارد. | ||
'''ثالثاً''' | '''ثالثاً''' | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
1. از [[امام صادق (ع)]] رسیده که فرمود: مؤمن اهل خود را میبیند و آنچه را که موجب محبت او است میبیند، بعضی از [[مؤمنان]] در هر هفته یک بار در روز [[جمعه]] به [[زیارت]] و ملاقات اهل خود میرسند، و بعضی دیگر بر حسب مقدار عمل خود میتوانند آنان را ملاقات کنند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3، ص 220</ref> | 1. از [[امام صادق (ع)]] رسیده که فرمود: مؤمن اهل خود را میبیند و آنچه را که موجب محبت او است میبیند، بعضی از [[مؤمنان]] در هر هفته یک بار در روز [[جمعه]] به [[زیارت]] و ملاقات اهل خود میرسند، و بعضی دیگر بر حسب مقدار عمل خود میتوانند آنان را ملاقات کنند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3، ص 220</ref> | ||
2. از [[حضرت امام موسی کاظم (ع)]] در پاسخ شخصی که از ملاقات ارواح با بستگانش سوال کرده بود فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک بار برحسب منزلت و مکانت مؤمن میتواند به دیدار بستگانش بیاید، و | 2. از [[امام کاظم|حضرت امام موسی کاظم (ع)]] در پاسخ شخصی که از ملاقات ارواح با بستگانش سوال کرده بود فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک بار برحسب منزلت و مکانت مؤمن میتواند به دیدار بستگانش بیاید، و نحوه دیدار آنان این است که به صورت موجود لطیفی (که قابل دیدن نیست) بر بستگان خود اشراف پیدا میکند، اگر آنها را در حال انجام کارهای نیک مشاهده کرد خوشحال میشود. و اگر در حال انجام کارهای ناپسند دید اندوهگین و غمناک میگردد. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3، ص 222</ref> | ||
3. در روایت دیگری فرمود: روح مؤمن از پروردگار خود اذن میطلبد و خداوند به آن مؤمن اذن میدهد و دو [[فرشته]] نیز همراه او گسیل مینماید، آنها به سراغ اهلش میآیند کلام آنها را میشنود و به سوی آنها نگاه میکند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3،ص 223</ref> | 3. در روایت دیگری فرمود: روح مؤمن از پروردگار خود اذن میطلبد و خداوند به آن مؤمن اذن میدهد و دو [[فرشته]] نیز همراه او گسیل مینماید، آنها به سراغ اهلش میآیند کلام آنها را میشنود و به سوی آنها نگاه میکند. <ref>تهرانی، سید حسین، معادشناسی، نشر حکمت، 1403 ق، ج 3،ص 223</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
ب) ارتباط ارواح با عالم دنیا آن قدر شدید و قوی است که اگر عمل خیری از سوی کسی برای مردگان انجام گیرد، نتیجة آن به آنها میرسد، [[پیامبر اکرم (ص)]] فرمود: روزی [[حضرت عیسی]] <ref>ر. ک:مقاله حضرت عیسی</ref> از کنار قبری عبور میکرد صاحب قبر را در حال [[عذاب]] دید، بعد از مدتی دوباره عبورش از آن راه افتاد آثار عذاب در آن [[قبر]] ندید، از خداوند خواست که از اسرار مسأله او را آگاه کند. به او [[وحی]] شد که فرزندی از آن شخص در دنیا باقی مانده بود، کارهای خیری مانند اسکان دادن به یتیمی و کمک به مردم انجام میداد، من به برکت عمل نیک فرزندش عذاب را از پدر او برداشتم. <ref>تهرانی، سید محمد حسین، معادشناسی، نشر حکمت، ج 3، ص 225</ref> | ب) ارتباط ارواح با عالم دنیا آن قدر شدید و قوی است که اگر عمل خیری از سوی کسی برای مردگان انجام گیرد، نتیجة آن به آنها میرسد، [[پیامبر اکرم (ص)]] فرمود: روزی [[حضرت عیسی]] <ref>ر. ک:مقاله حضرت عیسی</ref> از کنار قبری عبور میکرد صاحب قبر را در حال [[عذاب]] دید، بعد از مدتی دوباره عبورش از آن راه افتاد آثار عذاب در آن [[قبر]] ندید، از خداوند خواست که از اسرار مسأله او را آگاه کند. به او [[وحی]] شد که فرزندی از آن شخص در دنیا باقی مانده بود، کارهای خیری مانند اسکان دادن به یتیمی و کمک به مردم انجام میداد، من به برکت عمل نیک فرزندش عذاب را از پدر او برداشتم. <ref>تهرانی، سید محمد حسین، معادشناسی، نشر حکمت، ج 3، ص 225</ref> | ||
ج) ارتباط ارواح با مردمان | ج) ارتباط ارواح با مردمان دنیا از باب اشراف آنان بر اهل دنیا است که میتوانند اهل دنیا را ببینند نه این به شکل و صورتی مادی در آیند و آنگاه وارد دنیا شوند. | ||
'''رابعاً''' | '''رابعاً''' | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم]] | |||
[[رده:مفاهیم |