۸۷٬۹۰۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' کرده اند ' به ' کردهاند ') |
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سالها') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
ابو ادریس بعقوبی، نسبی علوی از سادات حسنی بود و از این رو از عموزاده های شیخ عبدالقادر گیلانی بود و شیخ عبدالقادر گیلانی برای دیدار شاگرد خود در شهر بعقوبه رفت و آمد میکرد. ابو ادریس علی بن ادریس بعقوبی و برای زیارت شیخ صالح الشریف بعقوبی و نسبت خویشاوندی داشت که همگی از خاندان سادات حسنی هستند<ref>[https://ar.irakipedia.org/wiki/577/%D8%A8%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8%D8%A9 بعقوبة]</ref>. | ابو ادریس بعقوبی، نسبی علوی از سادات حسنی بود و از این رو از عموزاده های شیخ عبدالقادر گیلانی بود و شیخ عبدالقادر گیلانی برای دیدار شاگرد خود در شهر بعقوبه رفت و آمد میکرد. ابو ادریس علی بن ادریس بعقوبی و برای زیارت شیخ صالح الشریف بعقوبی و نسبت خویشاوندی داشت که همگی از خاندان سادات حسنی هستند<ref>[https://ar.irakipedia.org/wiki/577/%D8%A8%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8%D8%A9 بعقوبة]</ref>. | ||
شیخ عبدالقادر بعقوبه رفت و آمد میکرد، مخصوصاً در آن | شیخ عبدالقادر بعقوبه رفت و آمد میکرد، مخصوصاً در آن سالهایی که [[بغداد]] در قحطی بود. از تأثیر فاجعه بارقحطی و وضعیت بد سیاسی دولت عباسی، به ویژه در اواخر عصر خود، در سال 497 ه. | ||
در حالی که سربازان در بغداد ویرانی به پا میکردند و اموال مردم را مصادره میکردند و مردم درد گرسنگی و ترس و وحشت را چشیدند و مردم برای امرار معاش و فرار از قحطی به شهرهای نزدیک میرفتند که به طور مفصل در کتاب های تاریخ شرح آن آمده است. | در حالی که سربازان در بغداد ویرانی به پا میکردند و اموال مردم را مصادره میکردند و مردم درد گرسنگی و ترس و وحشت را چشیدند و مردم برای امرار معاش و فرار از قحطی به شهرهای نزدیک میرفتند که به طور مفصل در کتاب های تاریخ شرح آن آمده است. |