حق بازگشت از منظر حقوق بین‌الملل و نظام حقوقی اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' سالها' به ' سال‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' گردیده اند' به ' گردیده‌اند')
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سال‌ها')
خط ۳۸: خط ۳۸:


ایشان ادامه می‌دهد:‌
ایشان ادامه می‌دهد:‌
در فلسفه غرب سالهاست که انسان از ارزش و اعتبار افتاده است. ...انسان از نظر غربی تا حدود یک ماشین تنزل کرده است، روح و اصالت آن مورد انکار واقع شده است. اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت یک عقیده ارتجاعی تلقی می‏گردد....از نظر برخی فلسفه‏های نیرومند غربی انسان ماشینی است که محرک او جز منافع اقتصادی نیست. دین و اخلاق و فلسفه و علم و ادبیات و هنر همه رو بناهایی هستند که زیربنای آنها طرز تولید و پخش و تقسیم ثروت است؛ همه اینها جلوه‏ها و مظاهر جنبه‏های اقتصادی زندگی انسان است. ... اگر بناست نیک و بد به‌‏طور کلی مفاهیم نسبی باشند و الهامات فطری و وجدانی سخن یاوه شمرده شود، اگر انسان جنساً بنده شهوات و میلهای نفسانی خود باشد و جز در برابر زور سر تسلیم خم نکند، ....چگونه می‏توانیم از حیثیت و شرافت انسانی و حقوق غیر قابل سلب و شخصیت قابل احترام انسان دم بزنیم و آن را اساس و پایه همه فعالیتهای خود قرار دهیم؟!<ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهری، ج‏19، ص: 153-150</ref>
در فلسفه غرب سال‌هاست که انسان از ارزش و اعتبار افتاده است. ...انسان از نظر غربی تا حدود یک ماشین تنزل کرده است، روح و اصالت آن مورد انکار واقع شده است. اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت یک عقیده ارتجاعی تلقی می‏گردد....از نظر برخی فلسفه‏های نیرومند غربی انسان ماشینی است که محرک او جز منافع اقتصادی نیست. دین و اخلاق و فلسفه و علم و ادبیات و هنر همه رو بناهایی هستند که زیربنای آنها طرز تولید و پخش و تقسیم ثروت است؛ همه اینها جلوه‏ها و مظاهر جنبه‏های اقتصادی زندگی انسان است. ... اگر بناست نیک و بد به‌‏طور کلی مفاهیم نسبی باشند و الهامات فطری و وجدانی سخن یاوه شمرده شود، اگر انسان جنساً بنده شهوات و میلهای نفسانی خود باشد و جز در برابر زور سر تسلیم خم نکند، ....چگونه می‏توانیم از حیثیت و شرافت انسانی و حقوق غیر قابل سلب و شخصیت قابل احترام انسان دم بزنیم و آن را اساس و پایه همه فعالیتهای خود قرار دهیم؟!<ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهری، ج‏19، ص: 153-150</ref>


نتیجه انکه از منظر ایشان ‌برای غرب لازم بود نخست در تفسیر خویش از انسان تجدید نظر نموده آنگاه اعلامیه‏های بالابلند در زمینه حقوق مقدس و فطری بشر صادر کند.  
نتیجه انکه از منظر ایشان ‌برای غرب لازم بود نخست در تفسیر خویش از انسان تجدید نظر نموده آنگاه اعلامیه‏های بالابلند در زمینه حقوق مقدس و فطری بشر صادر کند.  
خط ۵۲: خط ۵۲:
== نیرنگ صهیونیزم در تصویب " قانون بازگشت"==
== نیرنگ صهیونیزم در تصویب " قانون بازگشت"==
   
   
از شگفتی های جهان معاصر ان است که اندکی بعد از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و گنجاندن حق بازگشت در ان پارلمان دولت جعلی اسرائیل در برابر دیدگان جهانیان قانونی را بعنوان قانون بازگشت تصویب نمود که تعارض جدی با قانون بازگشت در اعلامیه مذکور داشت. بر اساس این قانون که در پنج ژوئیه سال ۱۹۵۰ تصویب شد"صراحتا به هر یهودی حق داده است که (پس از سالها غیبت موقت) به اسرائیل مهاجرت کند یا باز گردد و بطور ضمنی این حق را برای فلسطینیان که در سال 1948از زمین خود مهاجرت کردند- انکار می‌کند تا فضای حیاتی برای یهودیان و کشور یهودی فراهم شود و خالی از اعراب باشد. <ref>دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل ج 2ص 71</ref>
از شگفتی های جهان معاصر ان است که اندکی بعد از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و گنجاندن حق بازگشت در ان پارلمان دولت جعلی اسرائیل در برابر دیدگان جهانیان قانونی را بعنوان قانون بازگشت تصویب نمود که تعارض جدی با قانون بازگشت در اعلامیه مذکور داشت. بر اساس این قانون که در پنج ژوئیه سال ۱۹۵۰ تصویب شد"صراحتا به هر یهودی حق داده است که (پس از سال‌ها غیبت موقت) به اسرائیل مهاجرت کند یا باز گردد و بطور ضمنی این حق را برای فلسطینیان که در سال 1948از زمین خود مهاجرت کردند- انکار می‌کند تا فضای حیاتی برای یهودیان و کشور یهودی فراهم شود و خالی از اعراب باشد. <ref>دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل ج 2ص 71</ref>
این قانون دو بار ابتدا در اوت 1954 و باردیگر در مارس 1970 بدین شکل اصلاح گردید که هر یهودی در جهان حق دارد که به فلسطین مهاجرت کند و به محض رسیدن به یک شهروند تبدیل شود. <ref>همان ص 70</ref>
این قانون دو بار ابتدا در اوت 1954 و باردیگر در مارس 1970 بدین شکل اصلاح گردید که هر یهودی در جهان حق دارد که به فلسطین مهاجرت کند و به محض رسیدن به یک شهروند تبدیل شود. <ref>همان ص 70</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش