۸۸٬۳۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می خواهند' به ' میخواهند') |
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سالها') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
پس بار دیگر به مراکش آمده و مدتی در آنجا ماند و از آن جا عازم [[الجزایر]] شد و از علمای آن بهره برد. | پس بار دیگر به مراکش آمده و مدتی در آنجا ماند و از آن جا عازم [[الجزایر]] شد و از علمای آن بهره برد. | ||
سپس به [[مدینه]] [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] رفت و در آنجا اقامت گزید و از آنجا به [[مکه]] رفت و وارد کشور [[آفریقا]] شد و از راه دریا به [[استانبول]] رفت و با برخی از علمای آن حقایقی را مطرح کرد، از جمله مناظره با مفتی کشور عثمانی در موضوع تحریم قهوه و دخانیات پس ناچار شد به [[مصر]] و سپس مصر علیا عزیمت کرد و سپس به حجاز سفر کرد و [[حج]] را به جا آورد و در مدینه النبی ساکن شد. | سپس به [[مدینه]] [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] رفت و در آنجا اقامت گزید و از آنجا به [[مکه]] رفت و وارد کشور [[آفریقا]] شد و از راه دریا به [[استانبول]] رفت و با برخی از علمای آن حقایقی را مطرح کرد، از جمله مناظره با مفتی کشور عثمانی در موضوع تحریم قهوه و دخانیات پس ناچار شد به [[مصر]] و سپس مصر علیا عزیمت کرد و سپس به حجاز سفر کرد و [[حج]] را به جا آورد و در مدینه النبی ساکن شد. | ||
او | او سالها در آنجا مجرد در گوشه نشینی فراوان زندگی می کرد و این را به دلیل فساد زمانه و رواج بدی هایی از قبیل پوشیدن ابریشم و استعمال دخانیات توجیه می کرد! | ||
او آنقدر وارسته شد که از میوه های شهر نخورد زیرا معتقد بود صاحبان باغ ها به کارگران آن ظلم میکنند. با این حال شیخ محمد بن سلیمان پس از آسیب دیدگی از مدینه بیرون رانده شد و به سوی مکه مکرمه حرکت کرد. | او آنقدر وارسته شد که از میوه های شهر نخورد زیرا معتقد بود صاحبان باغ ها به کارگران آن ظلم میکنند. با این حال شیخ محمد بن سلیمان پس از آسیب دیدگی از مدینه بیرون رانده شد و به سوی مکه مکرمه حرکت کرد. | ||