۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نوشته اند ' به ' نوشتهاند ') |
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' میکند') |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
[[شیخ حُر عاملی]] دانشمند نامی و هموطن او در کتاب امل الآمل که قسمت اول آن راجع به زندگانی علمای جبل عامل است، مینویسد: شیخ اجل زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، شهید ثانی، شخصیت وی از لحاظ وثوق و علم و فضل و زهد و عبادت و ورع و تحقیق و تبحر و جلالت قدر و عظمت شأن و جمیع فضایل و کمالات مشهورتر از آنست که ذکر شود، و خوبی ها و اوصاف حمیده اش بیشتر از آنست که به شمارش آید، مصنفاتش نیز مشهور میباشد. از جماعت بسیاری از علماء خاصه و عامه در شام و مصر و [[بغداد]] و قسطنطنیه و غیره روایت کرده است. <ref> امل الآمل، جلد 1، ص85</ref> | [[شیخ حُر عاملی]] دانشمند نامی و هموطن او در کتاب امل الآمل که قسمت اول آن راجع به زندگانی علمای جبل عامل است، مینویسد: شیخ اجل زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، شهید ثانی، شخصیت وی از لحاظ وثوق و علم و فضل و زهد و عبادت و ورع و تحقیق و تبحر و جلالت قدر و عظمت شأن و جمیع فضایل و کمالات مشهورتر از آنست که ذکر شود، و خوبی ها و اوصاف حمیده اش بیشتر از آنست که به شمارش آید، مصنفاتش نیز مشهور میباشد. از جماعت بسیاری از علماء خاصه و عامه در شام و مصر و [[بغداد]] و قسطنطنیه و غیره روایت کرده است. <ref> امل الآمل، جلد 1، ص85</ref> | ||
سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد | سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد میکند: چهره ای درخشان از چهرههای درخشنده طائفه شیعه و علمای موثق آنهاست، محفوظاتش زیاد و نوشتههایش پاکیزه است. او راست شاگردانی بزرگ، و کتابهای نفیس و نیکو، به جرم تشیع در سال 966 در قسطنطنیه به شهادت رسید. <ref>نقد الرجال، ص145</ref> | ||
آنگاه مؤلف امل الآمل مینویسد: او فقیهی [[محدث]]، [[نحوی]]، [[مُقْری]]، [[متکلم]]، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم [[درایة الحدیث]] کتاب نوشته است. | آنگاه مؤلف امل الآمل مینویسد: او فقیهی [[محدث]]، [[نحوی]]، [[مُقْری]]، [[متکلم]]، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم [[درایة الحدیث]] کتاب نوشته است. | ||
خط ۳۵۵: | خط ۳۵۵: | ||
به نقل علامه نوری [[شیخ بهایی]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ بهایی</ref> میگوید: پدرم نقل کرد که: بامداد روزی به خدمت شهید رسیدم دیدم آن عالم جلیل القدر غمگین است و به فکر فرو رفته است. وقتی سبب پرسیدم، گفت: ای برادر! گمان می کنم من شهید دوم باشم! زیرا دیشب در خواب دیدم که سید مرتضی (دانشمند بزرگ شیعه) مهمانی مفصلی داده و تمامی علمای شیعه را دعوت کرده است. وقتی من وارد شدم، سید برخاست و به من خوش آمد گفت و فرمود: فلانی بنشین پهلوی شیخ شهید! من هم پهلوی شهید اول نشستم از این رو تصور می کنم من شهید دوم باشم! | به نقل علامه نوری [[شیخ بهایی]]<ref>ر. ک:مقاله شیخ بهایی</ref> میگوید: پدرم نقل کرد که: بامداد روزی به خدمت شهید رسیدم دیدم آن عالم جلیل القدر غمگین است و به فکر فرو رفته است. وقتی سبب پرسیدم، گفت: ای برادر! گمان می کنم من شهید دوم باشم! زیرا دیشب در خواب دیدم که سید مرتضی (دانشمند بزرگ شیعه) مهمانی مفصلی داده و تمامی علمای شیعه را دعوت کرده است. وقتی من وارد شدم، سید برخاست و به من خوش آمد گفت و فرمود: فلانی بنشین پهلوی شیخ شهید! من هم پهلوی شهید اول نشستم از این رو تصور می کنم من شهید دوم باشم! | ||
و نیز علامه نوری در <sub>مستدرک</sub> از کتاب الدر المنثور شیخ علی عاملی نوه ی شهید ثانی نقل | و نیز علامه نوری در <sub>مستدرک</sub> از کتاب الدر المنثور شیخ علی عاملی نوه ی شهید ثانی نقل میکند که نوشته است: جواب زیر را به خط شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهائی) دیده ام که سید بدرالدین حسین بن شدقم حسینی مدنی در مکه معظمه راجع به شهادت شهید و اینکه شهید چند سال قبل از مرگش محل شهادت خود را به وی نشان داده بود. سؤال کرده و آن دانشمند بزرگوار هم جواب داده است. | ||
=پانویس= | =پانویس= |