۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می داد' به ' میداد') |
جز (جایگزینی متن - ' جمع آوری' به ' جمعآوری') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
تلاش محدث نوری منحصر به یافتن نسخه ها نبود. در نامه ای دیگر که در تاریخ 4 شوال 1317 نوشته است، چنین اظهار داشته که برای 24 حدیث از 100 حدیث کتاب «مائة منقبة» ابن شاذان ـ که تمام احادیث آن مرسل است ـ سند پیدا کرده و آن احادیث را از حالت ارسال خارج کرده است. <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3،ص 153</ref> | تلاش محدث نوری منحصر به یافتن نسخه ها نبود. در نامه ای دیگر که در تاریخ 4 شوال 1317 نوشته است، چنین اظهار داشته که برای 24 حدیث از 100 حدیث کتاب «مائة منقبة» ابن شاذان ـ که تمام احادیث آن مرسل است ـ سند پیدا کرده و آن احادیث را از حالت ارسال خارج کرده است. <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3،ص 153</ref> | ||
نکته قابل توجه این است که وی در بیشتر موارد به تنهایی بار سنگین این مسئولیت ها را به دوش کشیده است و با کمترین امکانات سعی در | نکته قابل توجه این است که وی در بیشتر موارد به تنهایی بار سنگین این مسئولیت ها را به دوش کشیده است و با کمترین امکانات سعی در جمعآوری نسخه های قدیمی، استنساخ و مقابله آنها و .... نموده است. تا جایی که شیخ آقا بزرگ طهرانی از قول استاد خود چنین نقل میکند: | ||
«من در حالی می میرم که حسرتی در دل من باقی مانده است و آن این که در این سالهای آخر عمر کسی [را] ندیدم که به من بگوید: فلانی این مقدار مال را بگیر و برای قلم و کاغذت خرج کن یا با آن کتاب بخر یا آن را به کاتب بده تا در کارهای تألیفی به تو کمک کند». <ref> طهرانی، آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، همان، ص 550</ref> | «من در حالی می میرم که حسرتی در دل من باقی مانده است و آن این که در این سالهای آخر عمر کسی [را] ندیدم که به من بگوید: فلانی این مقدار مال را بگیر و برای قلم و کاغذت خرج کن یا با آن کتاب بخر یا آن را به کاتب بده تا در کارهای تألیفی به تو کمک کند». <ref> طهرانی، آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، همان، ص 550</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
1ـ مستدرک الوسائل | 1ـ مستدرک الوسائل | ||
مهمترین و با ارزش ترین اثر محدث نوری «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل» است. که در استدراک «وسائل الشیعة» شیخ حرّ عاملی (1104ق) به رشته تحریر در آوده است. <ref>طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات، همان، ص 552</ref> «مستدرک» به طور کلی به کتابی گفته میشود که به عنوان متمم کتابی دیگر و با همان شروط احادیثی را که درکتاب سلف فوت شده، گردآوری نماید. محدث نوری در «مستدرک الوسائل» تلاش کرده تا احادیثی را که شیخ حرّ عاملی در «وسائل» نیاورده امّا با مبنای حدیثی وی موافق بوده است، | مهمترین و با ارزش ترین اثر محدث نوری «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل» است. که در استدراک «وسائل الشیعة» شیخ حرّ عاملی (1104ق) به رشته تحریر در آوده است. <ref>طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات، همان، ص 552</ref> «مستدرک» به طور کلی به کتابی گفته میشود که به عنوان متمم کتابی دیگر و با همان شروط احادیثی را که درکتاب سلف فوت شده، گردآوری نماید. محدث نوری در «مستدرک الوسائل» تلاش کرده تا احادیثی را که شیخ حرّ عاملی در «وسائل» نیاورده امّا با مبنای حدیثی وی موافق بوده است، جمعآوری نماید. <ref> فلاح زاده، سیدحسین، «روش حدیثی محدث نوری»، حدیث اندیشه، ش 5، ص 79</ref> وی در مقدمه این کتاب مینویسد: | ||
«ما به تعداد زیادی از اخبار دست یافتیم که در کتاب «وسائل» نیست آنها چند نوع هستند: 1ـ آنچه در کتب قدیمی یافتیم که به دست او (شیخ حرّ عاملی) نرسیده است. 2ـ در کتابهایی هستند که شیخ حرّ عاملی مؤلفان آن کتابها را نمیشناخت، پس از آنها اعراض کرد و ما در فوائد خاتمه اسامی این کتب و مؤلفین آنها و هم چنین سبب اعتماد خود به آنها را ذکر خواهیم کرد. 3ـ آنچه که درکتابهای نزد او موجود بوده ولی او آنها را نیاورده و به خاطر غفلت یا عدم اطلاع». <ref> نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، بیروت، 1408، ص 60 مقدمه</ref> | «ما به تعداد زیادی از اخبار دست یافتیم که در کتاب «وسائل» نیست آنها چند نوع هستند: 1ـ آنچه در کتب قدیمی یافتیم که به دست او (شیخ حرّ عاملی) نرسیده است. 2ـ در کتابهایی هستند که شیخ حرّ عاملی مؤلفان آن کتابها را نمیشناخت، پس از آنها اعراض کرد و ما در فوائد خاتمه اسامی این کتب و مؤلفین آنها و هم چنین سبب اعتماد خود به آنها را ذکر خواهیم کرد. 3ـ آنچه که درکتابهای نزد او موجود بوده ولی او آنها را نیاورده و به خاطر غفلت یا عدم اطلاع». <ref> نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، بیروت، 1408، ص 60 مقدمه</ref> | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
«همه ما نان خور سفره نوری هستیم». و منظور او کتاب «مستدرک» بود». <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعه، همان، ص 553 ـ 554</ref> | «همه ما نان خور سفره نوری هستیم». و منظور او کتاب «مستدرک» بود». <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعه، همان، ص 553 ـ 554</ref> | ||
محدث نوری تنها به | محدث نوری تنها به جمعآوری روایات اکتفا نکرده، بلکه در ذیل عنوان هر باب روایات مربوط را ذکر کرده سپس اگر مضمون روایت جای تأمل داشته، به توضیح روایت پرداخته و تلاش کرده اشکالات موجود را برطرف کند و روایت را با روایات هم تراز جمع کند. گاهی هم روایاتی را با دلایل متعدد نقد کرده و احتمالات مختلف در مورد پذیرش آنها را مردود دانسته امّا این امر باعث نشده از ذکر روایت خودداری کند. | ||
وی هم چنین راه جمع بین روایات متعارض را نیز بیان کرده، گاهی نیز ضمن تصریح به ضعف و مشکل روایت به بیان احتمالات و فهم های گوناگون از حدیث پرداخته و راه را برای پذیرش حدیث مسدود نکرده است. <ref>فلاح زاده، سیدحسین، همان، صص 84 ـ 85</ref> | وی هم چنین راه جمع بین روایات متعارض را نیز بیان کرده، گاهی نیز ضمن تصریح به ضعف و مشکل روایت به بیان احتمالات و فهم های گوناگون از حدیث پرداخته و راه را برای پذیرش حدیث مسدود نکرده است. <ref>فلاح زاده، سیدحسین، همان، صص 84 ـ 85</ref> | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
محدث نوری در این کتاب عدم تحریف [[قرآن کریم]] به زیاده و نقصان و تغییر و تبدیل ـ آن گونه که در کتابهای آسمانی پیشین رخ داده است ـ را ثابت کرده امّا در عین حال معتقد بوده که گردآورندگان قرآن کریم در زمان [[عثمان]] در غیر از آیات الاحکام دچار تنفیص در برخی آیات شدند که البته ما عین آیات کم شده را نمی دانیم. | محدث نوری در این کتاب عدم تحریف [[قرآن کریم]] به زیاده و نقصان و تغییر و تبدیل ـ آن گونه که در کتابهای آسمانی پیشین رخ داده است ـ را ثابت کرده امّا در عین حال معتقد بوده که گردآورندگان قرآن کریم در زمان [[عثمان]] در غیر از آیات الاحکام دچار تنفیص در برخی آیات شدند که البته ما عین آیات کم شده را نمی دانیم. | ||
البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در | البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمعآوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمعآوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref> | ||
کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می شد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد. | کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می شد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد. |