confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|راوی از | |راوی از | ||
|[[امام صادق ( | |[[امام صادق(علیه السلام)]] | ||
|- | |- | ||
|راویان از او | |راویان از او | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''محمدبن ابی زینب مقلاص اسدی''' ملقب به ابوالخطاب است که فرقه غالی [[خطابیه]] به وی منسوب است. از وی به عنوان یکی از پایهگذاران [[اسماعیلیه]] و نیز در شمار مرتبه ابواب در سلسله مراتب مقدس [[نصیریه]] نام برده اند. در بعضی از منابع از وی با کنیه ابواسماعیل یاد شده که برخی را بر آن داشته است تا وی را پدر معنوی اسماعیل بن جعفر بدانند. او از قبیله بنی اسد و ساکن [[کوفه]] بود. به نقل [[ثقة الاسلام کلینی|ثقة الاسلام کلینی]] در فروع کافی، ابوالخطاب قبل از گرایش به غلو از یاران مهم [[امام صادق]] بوده و سؤالات اصحاب امام صادق( | '''محمدبن ابی زینب مقلاص اسدی''' ملقب به ابوالخطاب است که فرقه غالی [[خطابیه]] به وی منسوب است. از وی به عنوان یکی از پایهگذاران [[اسماعیلیه]] و نیز در شمار مرتبه ابواب در سلسله مراتب مقدس [[نصیریه]] نام برده اند. در بعضی از منابع از وی با کنیه ابواسماعیل یاد شده که برخی را بر آن داشته است تا وی را پدر معنوی اسماعیل بن جعفر بدانند. او از قبیله بنی اسد و ساکن [[کوفه]] بود. به نقل [[ثقة الاسلام کلینی|ثقة الاسلام کلینی]] در فروع کافی، ابوالخطاب قبل از گرایش به غلو از یاران مهم [[امام صادق]] بوده و سؤالات اصحاب امام صادق(علیه السلام) را از کوفه به [[مدینه]] برده و پاسخ دریافتی از امام را برای اصحاب ارسال میداشته است. | ||
افکار غلوآمیز ابوالخطاب از سوی [[امام صادق]] شدیداً رد شد و در مواضع گوناگون به لعن و نفرین ابوالخطاب پرداخت و از او با عناوین [[کافر]]، [[مشرک]] و دشمن خدا یاد شده است. در روایاتی آمده است که ابوالخطاب به امام صادق دروغ میبست و در کتب اصحاب امام صادق دست برده و احادیثی را به نام امام صادق از خود ساخته و در این کتابها قرار میداد و برای همین علت بعضی از اصحاب کتابهای خود را به امام عرضه میکردند تا صحت [[احادیث]] آنها به رویت امام برسد و شاید از اینجا عرضه کتب و عقاید به امام به عنوان [[سنت]] مطرح شد تا امام، سره را از ناسره جدا کرده و به تنقیح عقاید بپردازد. | افکار غلوآمیز ابوالخطاب از سوی [[امام صادق]] شدیداً رد شد و در مواضع گوناگون به لعن و نفرین ابوالخطاب پرداخت و از او با عناوین [[کافر]]، [[مشرک]] و دشمن خدا یاد شده است. در روایاتی آمده است که ابوالخطاب به امام صادق دروغ میبست و در کتب اصحاب امام صادق دست برده و احادیثی را به نام امام صادق از خود ساخته و در این کتابها قرار میداد و برای همین علت بعضی از اصحاب کتابهای خود را به امام عرضه میکردند تا صحت [[احادیث]] آنها به رویت امام برسد و شاید از اینجا عرضه کتب و عقاید به امام به عنوان [[سنت]] مطرح شد تا امام، سره را از ناسره جدا کرده و به تنقیح عقاید بپردازد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== شخصیت ابوالخطاب پیش از انحراف == | == شخصیت ابوالخطاب پیش از انحراف == | ||
ابوالخطاب در ابتدا از اصحاب امام صادق ( | ابوالخطاب در ابتدا از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بود <ref>برقی، 1342، ج1، ص10؛ طوسی، 1415ق، ص296</ref> و از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار بود، <ref>مجلسی، 1363 ج66، ص220</ref> تا جایی که حتی در مواقعی ائمه اطهار علیهالسلام از وی تمجید کردهاند. از گفتار ابن غضائری، که میگوید:... حدثنا ابوالخطاب فی ایام استقامته، پیداست که ابوالخطاب مدتی بر مسیر هدایت بوده است. <ref>ابن غضائری، 1422ق، ص88</ref> در احادیث [[ائمه معصوم علیهالسلام]] نیز به [[ایمان]] عاریهای او اشاره شده، که نشاندهنده منحرف نبودن وی در مراحل ابتدایی است. <ref>کلینی، 1362، ج2، ص418؛ طوسی، 1348، ص296؛ طبری، 1413ق، ص330</ref> در منابع اشاره شده، او پیش از بیان عقاید غالیانه اش، سؤالات برخی از [[شیعیان]] را (از کوفه) برای امام صادق علیهالسلام میبرد و جوابهای حضرت را برای ایشان (به کوفه) میآورد. علی بن عقبه میگوید: کان ابوالخطاب قبل أن یفسد، هو یحمل المسائل لاصحابنا و یجیی بجواباتها. <ref>کلینی، 1362، ج5، ص150؛ طوسی، 1365، ج1، ص4</ref> | ||
از ابن ابیعمیر نیز روایت شده است: شیعیان وقتی آن اتفاقات برای ابوالخطاب افتاد، نزد امام صادق علیهالسلام آمدند و از آن حضرت خواستند شخصی را به آنان معرفی کند که در امر [[دین]] و [[احکام شرعی|احکام شرعی]] بتوانند از او کمک بگیرند. <ref>خوئی، 1413ق، ج 19، ص 318</ref> از این روایت پیداست که ابوالخطاب پیش از انحرافش، از سوی امام صادق علیهالسلام به عنوان معتمد شیعیان که سؤالات خویش را از وی بپرسند، معرفی شده بود. بر اساس روایتی دیگر، حمران بن اعین در سؤالی که از امام صادق علیهالسلام پرسیده، او را مورد اعتماد معرفی کرده است. <ref>صفار، 1404ق، ص 258و452</ref> قاضی نعمان مغربی نیز وی را (قبل از انحرافش) از داعیان امام صادق علیهالسلام معرفی کرده است. <ref>قاضی نعمان، 1383ق، ج1، ص49</ref> | از ابن ابیعمیر نیز روایت شده است: شیعیان وقتی آن اتفاقات برای ابوالخطاب افتاد، نزد امام صادق علیهالسلام آمدند و از آن حضرت خواستند شخصی را به آنان معرفی کند که در امر [[دین]] و [[احکام شرعی|احکام شرعی]] بتوانند از او کمک بگیرند. <ref>خوئی، 1413ق، ج 19، ص 318</ref> از این روایت پیداست که ابوالخطاب پیش از انحرافش، از سوی امام صادق علیهالسلام به عنوان معتمد شیعیان که سؤالات خویش را از وی بپرسند، معرفی شده بود. بر اساس روایتی دیگر، حمران بن اعین در سؤالی که از امام صادق علیهالسلام پرسیده، او را مورد اعتماد معرفی کرده است. <ref>صفار، 1404ق، ص 258و452</ref> قاضی نعمان مغربی نیز وی را (قبل از انحرافش) از داعیان امام صادق علیهالسلام معرفی کرده است. <ref>قاضی نعمان، 1383ق، ج1، ص49</ref> |