۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=مهمترین طریقتهای ترکیه= | =مهمترین طریقتهای ترکیه= | ||
== | ==بکتاشیه== | ||
بنیانگذار این طریقت [[سعید نورسی]] است که به سال 1960م از دنیا رفته است. این طریقت بعد از فوت سعید نورسی به مدت کوتاه به دستههای مختلف منشعب شد، ولی دوباره توسط فردی به نام فتحالله گولن زیر یک چتر گرد آمد. | |||
طریقت بکتاشیه یکی از مهمترین طریقت های ترکیه به شمارمی رود. بَکتاشیه، طریقتی که خود را منسوب به حاجی بکتاش ولی زاهد خراسانی می دانند. ولی این دقیقاً به معنی ایجاد این مذهب به دست وی نیست. بسیاری پیدایش این مذهب را به دست فردی به نام بالم سلطان می دانند. | |||
این طریقه از آناتولی شروع شد و بر اثر برخورداری از حمایت رسمی دولت عثمانی و در پی کشورگشاییهای آن، به شبه جزیره بالکان و از آنجا به آلبانی راه یافت و بعدها خانقاههای بکتاشیه در آنجا ساخته شد. | |||
راهیابی این فرقه به شبه جزیره بالکان، در اسلام آوردن ساکنان آنجا سهم عمدهای داشت. امروزه بکتاشیه علاوه بر آلبانی و به طور محدود در ترکیه، در میان مردم سوریه، مصر، ترکهای مقیم اروپا و نیز مناطق آلبانیایی نشین و مسلمان مقدونیه و کوزوو رواج دارد. پایه گذار این فرقه سید محمود رضوى معروف به حاجى بکتاش ولى (م.669) است که زندگى وى در منابع مختلف با افسانه ها و حکایت هاى اغراق میز آمیخته است. اجمالا مى توان گفت که وى از صوفیان ترکمن خراسانى، معروف به بابا، بود که از پیروان احمد یسوى (م.562 ق) بودند.<ref>لاجوردى، فاطمه، دائرة المعارف بزرگ اسلامى، 12/397)</ref>.احتمالا وى در سده 6 ق همراه با موج مهاجران ترکمن از شرق به آسیاى صغیر آمده باشد. | |||
منابعى نیز در وجود تاریخى حاج بکتاش تردید کرده اند و پایه گذار واقعى طریقه بکتاشیه را بالیم سلطان یا بالیم بابا معروف به پیر دوم (م.922) دانسته اند (معصومى، دانشنامه ادب فارسى، 6/190؛ انوشه، دائرة المعارف تشیع، 3/388). برخى نیز مصرّند که وى خاستگاهى مسیحى داشته است. البته نظر غالب آن است که حاجى بکتاش پایه گذار بوده ولى بالیم سلطان این شکل خاص را به فرقه بخشیده و به اصول آن صورت ثابت و مشخص داده و آیین هاى جدید و سلسله مراتبى در طریقه بکتاشیه بنیان نهاده است. | |||
در باب عقاید حاجى بکتاش ولى گفته اند که مشرب توحید و تجرید بر وى غالب بوده و اغلب اوقات مغلوب حال مى شده و چون به هوش مى آمده به لعن و طعن مخالفان مى پرداخته و با وجود کثرت و ازدحام مطلقاً عقیده خودش را استتار نمى کرده است (شیرازى، طرائق الحقائق، 2/347). | |||
با توجه به آن که در کتاب المقالات حاجى بکتاش که در اصل به زبان عربى نگاشته شده، مراسم سرّى و آموزه هاى بکتاشى مشخصاً ذکر نشده، این نظر تأیید مى شود. حاجى بکتاش هم روزگار اورخان دومین فرمانرواى عثمانى، بوده و نزد او تقربى نیز داشته است (معصومى، همان جا، 191). | |||
با وجود آنکه علویان و بکتاشیان مستقل از هم هستند، اما امروزه از لحاظ تاریخی و اجتماعی، مطرح کردن استقلال آنها از یکدیگر ممکن نیست. اعتقادات علویان با بکتاشیان یکی است. آنها از لحاظ ادبیّات، مبانی اخلاقی و عقیده، تفاوت بنیادینی با یکدیگر ندارند و اصولشان نیز مشترک است ــ تفاوت اساسی آنها یک فرق اجتماعی است و آن اینکه؛ بکتاشیان غالباً در شهر زندگی میکردهاند و علویان، زندگی کوچنشینی و نیمه کوچنشینی داشتهاند. | |||
ازاینرو بکتاشیان گروهی سازمان یافتهاند، اما علویان که در روستاها زندگی میکنند، هنوز کم و بیش غیر سازمان یافتهاند ــ و نیز بکتاشیان پیرو آیین لایتغیّریاند، اما علویان به اسطورههایی معتقدند که در آنها افسانههایی با فرهنگ محلّی آمیخته شده است. نکته دیگری که شایان توجّه است، این است که ورود به طریقت بکتاشی برای همة افراد ممکن است، اما جامعة علویان، جامعهای بسته است و غیر علویان را در بین خود نمیپذیرند. | |||
به عبارت دیگر، علوی شدن ارثی است و اگر کسی علوی متولّد نشود، نمیتواند، علوی باشد. اما بکتاشی شدن اکتسابی (اختیاری) است و هر کسی که بخواهد، میتواند بکتاشی شود. سیّد بودن «دَده» در میان علویان شرط است، اما در بکتاشیّه برای «بابا» شدن نیازی به سیّد بودن نیست. امروزه در ترکیه واژههای «علوی» و «بکتاشی» با یکدیگر بسیار گره خوردهاند و به صورت «علوی ـ بکتاشی» به کار میروند. | |||
مبانی عقیدتی این طریقت برگرفته از تصوف و تشیع است.گرچه برخی بکتاشیه را به اشتباه از اسلام سنی میدانند اما با توجه به مبانی فکری که دارند انها را میتوان به عنوان فرقه ای از شیعیان نگریست. چنان که همانند شیعیان اثنی عشری ایران به دوازده امام قایل اند و امام جعفر صادق را به عنوان مهم ترین امام خود میدانند. بکتاشیان به خدای بزرگ ومتعال محمد علی خدیجه فاطمه حسن و حسین باور دارند. انان ضمن باور به دوازده امام ارتباط خود با طریقت عرفانی را از امام موسی کاظم(علیه السلام) میدانند. وحاج بکتاش ولی از فرزندان ان امام دانسته شده است. بکتاشیان همانند دیگرشیعیان برای امام حسین(علیه السلام) وشهدای کربلا ماتم میگیرند. دوره ویژه عزاداری«ماتم» نام دارد. | |||
=== نورسیها(نورچی ها)=== | |||
بنیانگذار این طریقت [[سعید نورسی]] است که به سال 1960م از دنیا رفته است. نورجی ها که حدود بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند، | |||
نورجیها رهبر اصلی خود را رسول اکرم(ص)می دانند و امروزه پیرو یکی از علمای مشهور ترکیه بنام " شیخ سعید نورسی" معروف به " بدیع الزمان نورسی" میباشند که با آتاتورک هم عصر بوده است. مهمترین کتاب نورسی بنام " کلیات رساله نور" است که مبین اصول اساسی این طریقت میباشد. در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر ، حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه میباشد.. " در این رساله آمده است که مهمترین وظیفه مسلمانان معاصر حفظ ایمان خود در مقابل علم و فلسفه میباشد. | |||
پیروان این طریقت به مسائلی همچون سازماندهی و تشکیلات اهمیتی نمی دهند ولی در بین خود دارای درجاتی همچون دوست، برادر ، طلبه و... هستند. از نظر گاهایشان " دوست" شخصی است که خود را به طریقت نورجی نزدیک کرده و وظیفه دارد که با مظالم و بدعت گزاری ها بشدت مقابله کند. افرادی که در راه گسترش و تبلیغ رساله نور کمر همت بسته و هفت گناه دوری جسته و نمازهای واجب خود را بجا میآورند نیز تشکیل دهنده طیف برادران میباشند طلبهها نیز رساله نور را همانند مال خود شمرده و مهمترین وظیفه خود را انتشار آن می دانند از اصول اولیه نورچی ها دوری و عدم شرکت مستقیم در حرکات سیاسی و پرهیز از اعمالی است که باعث خدشه دار شدن جامعه می گردد. | |||
در عین حال پیروان این طریقت وظیفه دارند که مانع اجراء این اعمال از جانب دیگران هم بشوند ولی با این وجود خود سعید نورسی در خصوص طریقه زندگی و رابطه با احزاب همواره شیوههای پراگماتیستی ( مصلحت گرایی) را بکار گرفت. به نظر او همواره باید از حزبی طرفداری نمود که بتواند مساعد ترین شرایط را برای حرکت پیروان طریقت مهیا سازد. | |||
نورچی ها برای مسائل انتشاراتی اهمیت خاصی قائل شده و مجلاتی چون " ذوالفقار" ، اخوت" را منتشر نمودهاند اما مهمترین ارگان ایشان روزنامه " ینی آسیا" محسوب میشود.این طریقت همواره طرفدار حاکمیت بوده و خود را به عنوان مبلغ دموکراسی معرفی نموده است. | |||
این جریان ازآغاز انقلاب اسلامی در ایران روزنامه ینی آسیا با بی علاقگی بهاین موضوع برخورد میکرد که البته با توجه به دید گاههای این طریقت مسئله غیر منتظرهای محسوب نمی گردید . یکی از رهبران این طریقت بنام " صفا مورسل" در این خصوص چنین می گوید: " نمیتوان انقلاب ایران را بعنوان یک انقلاب اسلامی قبول نمود اسلام دین صلح و خوش بینی است ولی در ایران اسلامیت را بعنوان ایدئولوژی کینه و خصومت بکار گرفتهاند بهاین واسطه با نگاه کردن به انقلاب ایران نمیتوان در باره اسلام داوری نمود. دنیای غرب روشهای غلط و خطاهای ایران را در مورد استفاده قرار داده و با توسل به آنها سعی در کاهش علاقه مردم نسبت به اسلام را دارد. | |||
انقلاب ایران، اسلام را به شکل ترسناک و بدی که در شان آن نیست جلوه گر ساخته است. " مجله " کپرو" در حزیران سال 1987 .م. با تیتر بزرگ بر روی جلد خود می نویسد " خمینی یا اسلام" ؟ در ذیل این عنوان آمده است ؛ انقلاب ایران " بر پایه اعتقادات شیعه بوده و هیچگونه شانسی برای پیروزی دنیای " تسنن" ندارد. به نظر او امام خمینی قرآن یک کتاب سیاسی است. امام خمینی اسلام را به صورت دینی که مربوط به جهاد و مبارزه میباشد. تعریف میکند و وظیفه اصلی خود را حفاظت از اسلام می داند امام خمینی دکترین خود را پشت کلمات قیام و عصیان پنهان نموده است. | |||
مجله کپرو در جائی دیگر می نویسد در افکار امام خمینی به یک جمله که در خصوص کارهای ایمانی باشد برخورد نمیکنیم این مجله ضمن شرحی در باب افکار و اعتقادات شیعیان ، بازتاب ایدئولوژی انقلاب اسلامی در ترکیه را اینگونه شرح میدهد: "در آغاز افرادی که مترجم خمینی بودند، فعالیتهای گستردهایی از خود نشان میدادند ولی اکنون ایشان هم به غلط بودن این افکار معترف بوده و نظرات خود را درباره مسائل تغییر دادهاند". | |||
اصل مخالفت مجله " کپرو" با انقلاب اسلامی را میتوان در این جملات خلاصه نمود که " بدیع الزمان" در اثر بی نظیر خود یعنی "رساله نور" که کنجنیهای از ایمان و فرهنگ میباشد. همواره با هدف بدست گیری اقتدار ، مخالفت ورزیده است. او اعتقاد دارد که امروز زمان نجات دادن ایمان میباشد.. | |||
==شاخه های نورجی== | |||
این طریقت بعد از فوت سعید نورسی به مدت کوتاه به دستههای مختلف منشعب شد، ولی دوباره توسط فردی به نام فتحالله گولن زیر یک چتر گرد آمد. جماعت نورجیها فتحالله گولن را «مهدی منجی» و «عیسی» مینامند. | |||
در سالهای اخیر طریقت نورجی ها به دو شاخه عمده تقسیم شده است گروه نخست " آسیا جی ها" نام داشته و توسط اسد جوشان رهبری میشود و گروه دوم که مهمترین شاخه نورجی نیز میباشد.، " فتح الله جیها " نامیده میشود. البته دو گروه عجز مندیها " و قادریها" نیز ادعا دارند که از پیروان واقعی سعید نورسی هستند. | |||
شاخه های متعدد نورچی | |||
=== گروه نورجی - شاخه محمد کئرکین جی=== | === گروه نورجی - شاخه محمد کئرکین جی=== | ||
خط ۱۵: | خط ۵۹: | ||
=== گروه نورجی - شاخه ینی آسیا - رهبری محمد کوتلولار=== | === گروه نورجی - شاخه ینی آسیا - رهبری محمد کوتلولار=== | ||
گروه ینی آسیا دارای روزنامه ینی آسیا و وقف ینی آسیا است و دومین گروه نورجی بعد از گروه فتح ا... گولن می باشد . | |||
===گروه نورجی مدرسه الزهرا=== | ===گروه نورجی مدرسه الزهرا=== | ||
=== گولنیست ها( گروه خدمت) === | |||
این جنبش یک جنبش فراملی است که تحت تأثیر اندیشه های فتح الله گولن، نویسنده و مدرس علوم اخلاقی و الهیات اهل ترکیه ساکن آمریکا شکل گرفته است ودر حال حاضر طرفداران زیادی در ترکیه، آسیای مرکزی و سایر نقاط جهان دارد. این جنبش، بزرگترین جنبش مردمی ترکیه ایت که از تقدم اخلاق بر سیاست دفاع می کند و بر نقش آموزش در تربیت نسلی طلایی که متصف به صفات پیامبر باشد تأکید دارد (مرادیان،1285،:574و592). | |||
حامیان این گروه اکثراً لز بین تجار، روزنامه گاران واساتید و دانشجویان هستند. | |||
گولن احساسات قوی درباره میراث ملی اش دارد و به ترک بودن خود افتخار می کند ومدام به ریشه های ترک بودنش و تاریخ عثمانی ترکیه و جهان بزرگتر از ترکیه اشاره می کند. بنابراین میراث عثمانی- اسلامی هویت گولن را شکل می دهد. ملی گرایی گولن شمول گراست و بر خون و نژاد مبتنی نیست بلکه بر تجارب تاریخی مشترک وواقعیتهای سیاسی تکیه می کند. گولن معتقد است اسلام دین ملت است و نباید آن را به داشتن هویت یک حزب تقلیل داد. از نظر گولن، اسلام یک پروژه سیاسی نیست که باید اجرا شود، بلکه گنجینه دانش و کردار برای توسعه یک جامعه عادل و اخلاقی است.( قهرمانپور، 1390:ص105). گولن طرفدار صوفی گری است و از نطر وی صوفی گری راهی برای تکامل دائمی روح انسان است. | |||
هدف گولن اسلامی کردن ایدئولوژی ناسیونالیستی ترکیه و ترکی کردن اسلام، بطور همزمان است.وی خود را طرفدار صلح و آرامش عرفی کرده | |||
وبرای برقراری آن دو پیشنهاد مهم عرضه میکند: تسامح و تساهل و گفتگو. | |||
سه اصل: برابری، عدالت و مشورت، اصول و ارزشهای نظریه اسلامی گولن به شمار می رود. | |||
این جماعت در ترکیه در حوزه آموزشی 3500 سالن آموزشی، 3هزار و 864آموزشکدهوبیش از 65 هزار معلم و استاد در اختیار دارد.همچنین در بیش از 140 کشور جهان در قالب مدارس، کلاسهای تقویتی پیش کنکوری و دانشگاه دارد که در کانون توجه محصلین نخبه و فرزندان سران قرار گرفته است.( فلاح،1395:ص135). علاوه بر ترکیه، بیش از 2600 مدرسه و دانشگاه در جهان دارد. | |||
این گروه، دارای یک شبکه رسانه ای بین المللی، روزنامه زمان، کانال ماهواره ایجهانی(STV) ویک مجله بین المللی(Kurt،2007:1449) است. جماعت خدمت و گولن، فعالیتهای آموزشی و فرهنگی خود را سه هدف مهم و عمده می داند:1- گسترش خودآگاهی مسلمانان 2- بررسی دوباره یا بازبینی رابطه علم و مذهب با انتقاد و رد گفتمان های رایجی چون ماتریالیسم وپوزتیویسم3- بازسازی حافظه جمعی با تأکید بر روی عنصر مشترک جامعه که اسلام است.(Yavuz$Esposito،2003:p57). | |||
==نورجیها== | |||
ویرایش