۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پنج شنبه' به 'پنجشنبه') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''شیخ محمود شلتوت (آیت شجاعت)''' عنوان مقالهای برای معرفی اندیشههای وحدتگرایانهء شخصیتها و پیشگامان تقریب است. این عنوان در بخش پیشگامان تقریب [[فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5|شماره پنجم]]، فصل زمستان، سال 1384 منتشر شدهاست.</div> | '''شیخ محمود شلتوت (آیت شجاعت)''' عنوان مقالهای برای معرفی اندیشههای وحدتگرایانهء شخصیتها و پیشگامان تقریب است. این عنوان در بخش پیشگامان تقریب [[فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[فصلنامه اندیشه تقریب شماره 5|شماره پنجم]]، فصل زمستان، سال 1384 منتشر شدهاست.</div> | ||
=زادگاه= | =زادگاه= | ||
شیخ محمود شلتوت در روز پنجم شوال سال 1310 قمری در روستای «منشاة بنی منصور» از توابع بخش «ایتای البارود» یکی از بخشهای استان بحیره [[مصر]]<ref>ايالت بحيره، از ايالات مهم كشور مصر با 10130 كيلومتر مربع وسعت و با جمعيت 4 ميليون نفر در قسمت | شیخ محمود شلتوت در روز پنجم شوال سال 1310 قمری در روستای «منشاة بنی منصور» از توابع بخش «ایتای البارود» یکی از بخشهای استان بحیره [[مصر]]<ref>ايالت بحيره، از ايالات مهم كشور مصر با 10130 كيلومتر مربع وسعت و با جمعيت 4 ميليون نفر در قسمت غربی دلتای نيل واقع شده، و مركز اين ايالت شهر «دامانهور» است. از مهمترين شهرهای اين ايالت، دلنجات، رشيد، كفرالدوار است. فعاليت اصلی مردم اين ايالت، كشاورزی است؛ به طوری كه زمينهای كشاورزی در اين ايالت 19/14 درصد كل اراضی كشور مصر را شامل می شود. برآورد استراتژيک مصر، ج 1، ص 101).</ref> در خانوادهای عالمپرور و ادیب دیده به جهان گشود. پدرش شیخ محمّد او را محمود نام نهاد. وی نهایت سعی را در راه تربیت و تعلیم فرزندش به کار گرفت. <br> | ||
=آغاز تحصیلات= | =آغاز تحصیلات= | ||
هنوز هفت بهار از سن محمود نگذشته بود که پدرش دار فانی را وداع کرد و عمویش شیخ عبدالقوی شلتوت سرپرستی او را بر عهده گرفت. از همان ابتدا آثار نبوغ و استعداد وافر در کارهایش آشکار بود؛ بدین سبب عمویش او را برای کسب علم و معارف اسلامی به مکتبخانه روستا فرستاد.<br> | هنوز هفت بهار از سن محمود نگذشته بود که پدرش دار فانی را وداع کرد و عمویش شیخ عبدالقوی شلتوت سرپرستی او را بر عهده گرفت. از همان ابتدا آثار نبوغ و استعداد وافر در کارهایش آشکار بود؛ بدین سبب عمویش او را برای کسب علم و معارف اسلامی به مکتبخانه روستا فرستاد.<br> | ||
از مقررات مکتبخانههای مصر این بود که دانش آموز قبل از خواندن دروس ادبیات، باید کلّ قرآن را حفظ کند. محمود هم همچون دیگر دانشآموزان قبل از هر چیز به حفظ قرآن مشغول شد و در مدّت کمی کلّ آن را حفظ کرد.<br> | از مقررات مکتبخانههای مصر این بود که دانش آموز قبل از خواندن دروس ادبیات، باید کلّ قرآن را حفظ کند. محمود هم همچون دیگر دانشآموزان قبل از هر چیز به حفظ قرآن مشغول شد و در مدّت کمی کلّ آن را حفظ کرد.<br> | ||
=تحصیلات تکمیلی= | =تحصیلات تکمیلی= | ||
شیخ محمود در سال 1328 قمری (1906 م) برای کسب مدارج عالی علم، به شهر [[اسکندریه]] هجرت کرد و در [[دانشکده اسکندریه]]<ref>اين دانشكده از قديم ترين | شیخ محمود در سال 1328 قمری (1906 م) برای کسب مدارج عالی علم، به شهر [[اسکندریه]] هجرت کرد و در [[دانشکده اسکندریه]]<ref>اين دانشكده از قديم ترين دانشگاههای اسكندريه، و زير نظر دانشگاه الازهر مشغول فعاليت است.</ref> مشغول تحصیل شد.<br> | ||
نبوغ علمی و استعداد درخشان وی، مورد تعجّب استادان و دانشجویان قرار گرفت. وی با تلاش بیوقفه در سال 1340 قمری (1918 م) موفق به کسب عالیترین مدرک رسمی از دانشکده اسکندریه شد و دانشجوی نمونه دانشکده معرفی شد؛ در حالی که از زندگی او 25 بهار بیشتر نگذشته بود.<br> | نبوغ علمی و استعداد درخشان وی، مورد تعجّب استادان و دانشجویان قرار گرفت. وی با تلاش بیوقفه در سال 1340 قمری (1918 م) موفق به کسب عالیترین مدرک رسمی از دانشکده اسکندریه شد و دانشجوی نمونه دانشکده معرفی شد؛ در حالی که از زندگی او 25 بهار بیشتر نگذشته بود.<br> | ||
وی پس از اتمام تحصیلات در سال 1341 قمری (فوریه 1919 م) در جایگاه استاد در همان دانشکده مشغول تدریس شد. <br> | وی پس از اتمام تحصیلات در سال 1341 قمری (فوریه 1919 م) در جایگاه استاد در همان دانشکده مشغول تدریس شد. <br> | ||
تحصیلات و تدریس شلتوت در سال 1341 قمری(1919 م) در [[مصر]] همزمان با انقلاب مردمی مصر به رهبری سعد زغلول<ref> | تحصیلات و تدریس شلتوت در سال 1341 قمری(1919 م) در [[مصر]] همزمان با انقلاب مردمی مصر به رهبری سعد زغلول<ref>وی از چهرههای معروف ملی، در مصر به شمار می آيد كه روند استقلال مصر را آغاز كرد. دو روز قبل از متاركه جنگ در 1297شمسی برای كسب استقلال به كميسر عالی انگلستان مراجعه كرد؛ امّا درخواست وی پذيرفته نشد؛ بدين سبب برای تسريع در امر اعطای استقلال، حزب «وفد» را تأسيس كرد. پس از مدّتی زغلول و يارانش به وسيله نيروهای انگلستان ابتدا به جزيره مالت و سپس به جزاير سی شِل تبعيد شدند. در پی تأييد قيمومت انگلستان از سوی كنگره ورسای، ملی گرايان مصری، بر شدت عمل خود افزودند تا سرانجام، انگليسیها قيمومت خود را فسخ كردند و سلطان فؤاد در جايگاه پادشاه، اداره امور مصر را بر عهده گرفت. پس از مدتی كشور مصر به صورت سلطنت مشروطه درآمد. از اين زمان تا سال 1325 شمسی كه مصر استقلال كامل خود را به دست آورد، مبارزه ای سخت برای كسب قدرت بين شاه و انگلستان از يك طرف، و حزب وفد كه حزب ملی گرای دارای اكثريت بود، ادامه داشت. زغلول كه از تبعيد بازگشته بود، با اكثريت قاطع در انتخابات نخستوزيری پيروز شد؛ ولی انگلستان با نخست وزيری وی مخالفت ورزيد و او مجبور شد استعفا كند. وی در سال 1306 شمسی فوت كرد. طلايه داران تقريب، محمد عبده، ص 50).</ref> بود. روستاها و شهرهای مصر سرشار از تظاهرات به حمایت از سعد زغلول و ضد اشغاگران شد. شلتوت نیز بی تفاوت نبود و به وظیفه انقلابیاش عمل کرد و با زبان و قلمش در خدمت انقلاب مردم مصر بود.<br> | ||
=ورود به الازهر= | =ورود به الازهر= | ||
شیخ [[محمّد | شیخ [[محمّد مصطفی مراغی|محمّد مصطفی مراغی]] که تأثیر عقیدتی شگرفی بر شلتوت داشته است، هنگامی که در سال 1360 قمری (1938 م) ریاست دانشگاه الازهر را بر عهده داشت، مقالهای از شیخ محمود شلتوت مطالعه کرد و به عمق اندیشه، تسلط بر ادبیات عرب و چیره دستی او در نویسندگی پی برد؛ بدین جهت از او برای تدریس در سطوح بالای دانشگاه الازهر دعوت کرد. شلتوت که در دانشکده اسکندریه مشغول تدریس و تربیت شاگرد بود، از این دعوت استقبال و به قاهره عزیمت کرد و در جایگاه استاد در دانشگاه الازهر مشغول تدریس شد.<br> | ||
کامیابیهای پی در پی او باعث شد که در سال 1361قمری(1939 م) در مقام مدرّس مرحله تخصصی دانشگاه الازهر برگزیده شود.<br> | کامیابیهای پی در پی او باعث شد که در سال 1361قمری(1939 م) در مقام مدرّس مرحله تخصصی دانشگاه الازهر برگزیده شود.<br> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
هنگامی که عبده به سودان سفر کرد، او را با خود آن جا برد و وی آن جا به شغل قضا مشغول شد.<br> | هنگامی که عبده به سودان سفر کرد، او را با خود آن جا برد و وی آن جا به شغل قضا مشغول شد.<br> | ||
شیخ محمود شلتوت استاد خود را این گونه میستاید: هر آنچه شیخ مراغی از علم و عقل و اندیشه داشت بدین سبب بود که شاگرد شیخ محمد عبده بود. احمدی، 1383 ش، ص 54).<br> | شیخ محمود شلتوت استاد خود را این گونه میستاید: هر آنچه شیخ مراغی از علم و عقل و اندیشه داشت بدین سبب بود که شاگرد شیخ محمد عبده بود. احمدی، 1383 ش، ص 54).<br> | ||
دبیر کل مجمع دارالتقریب، محمدتقی قمی درباره او میگوید: «او]= امام مراغی رحمة الله علیه [مردی باوقار و با شخصیت و دارای فکری منظم و هماهنگ و بینشی وسیع بود... . او مردی فعال بود و در ایجاد ارتباط میان اشخاص و اتفاق بر نقاط اساسی سهم بسزایی داشت. او محیط را برای بعضی از بزرگان و علمای دین که در صدر آنها شیخ مصطفی عبدالرزاق<ref>استاد شيخ | دبیر کل مجمع دارالتقریب، محمدتقی قمی درباره او میگوید: «او]= امام مراغی رحمة الله علیه [مردی باوقار و با شخصیت و دارای فکری منظم و هماهنگ و بینشی وسیع بود... . او مردی فعال بود و در ایجاد ارتباط میان اشخاص و اتفاق بر نقاط اساسی سهم بسزایی داشت. او محیط را برای بعضی از بزرگان و علمای دین که در صدر آنها شیخ مصطفی عبدالرزاق<ref>استاد شيخ مصطفی عبدالرزاق يكی از رؤسای دانشگاه الازهر، در سال 1264 شمسی ديده به جهان گشود. پدرش حسن پاشا عبدالرزاق همچون اجدادش به شغل قضا مشغول بود. وی پس از گذراندن مقدمات، در سال 1287 شمسی از دانشگاه الازهر فارغ التحصيل شد. او از جمله شاگردان زبده محمد عبده بود و كتابی پيرامون زندگی استادش به نام «الاستاذ الامام محمد عبده» نگاشت. احمدی، 1383، ص 50).</ref> و شیخ عبدالمجید سلیم قرار داشتند، آماده ساخت. بیآزار شیرازی، 1379 ش، ص 65).<br> | ||
مراغی آثاری در حوزه قرآن و معارف اسلامی از خود به یادگار گذاشت که برخی از آنها عبارتند از الاولیاء و المحجورین، بحثی در ترجمه قرآن، بحثهای لغوی و دروسی شامل تفسیر سورههای لقمان، الحجرات، الحدید و والعصر و.... احمدی، 1383 ش، ص 54).<br> | مراغی آثاری در حوزه قرآن و معارف اسلامی از خود به یادگار گذاشت که برخی از آنها عبارتند از الاولیاء و المحجورین، بحثی در ترجمه قرآن، بحثهای لغوی و دروسی شامل تفسیر سورههای لقمان، الحجرات، الحدید و والعصر و.... احمدی، 1383 ش، ص 54).<br> | ||
وی در رمضان 1364 دار فانی را وداع گفت. پس از تشییع جنازه ای باشکوه، پیکر او را در مقبره سیده نفیسه دفن کردند. مجاهد، 1994 م، ج 1، ص 400).<br> | وی در رمضان 1364 دار فانی را وداع گفت. پس از تشییع جنازه ای باشکوه، پیکر او را در مقبره سیده نفیسه دفن کردند. مجاهد، 1994 م، ج 1، ص 400).<br> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
1. عباس محمود عقاد | 1. عباس محمود عقاد | ||
عباس محمود عقّاد شاعر، مجدّد، نقّاد و روزنامه نگار معروف مصری در سال 1311 قمری(1889م) در اسوان<ref>اسوان مركز استان اسوان مصر در ساحل رود نيل واقع شده است. سدّ اسوان از بزرگ ترين و مشهورترين | عباس محمود عقّاد شاعر، مجدّد، نقّاد و روزنامه نگار معروف مصری در سال 1311 قمری(1889م) در اسوان<ref>اسوان مركز استان اسوان مصر در ساحل رود نيل واقع شده است. سدّ اسوان از بزرگ ترين و مشهورترين سدهای مصر در آن جا قرار دارد. مهم ترين شهرهای آن عبارتند از ادفو، كوم امبو و نصر. المنجد فی الاعلام، 1982 م، ص 45).</ref> دیده به جهان گشود. حرفه اصلی او روزنامه نگاری بود؛ ولی در شعرسرایی هم بسیار تبحّر داشت. اکثر آثار او از جمله دیوان شعر، وحی الاربعین، هدیة الکروان و عابر السبیل در حوزه شعر است. دو کتاب به نامهای عبقریة محمد و عقبریة عمر درباره سلسلهای از اعلام اسلام تألیف کرده است. المنجد فی الاعلام، ص 471).<br> | ||
2. شیخ علی عبدالرزاق<ref>اخبار تقريب، ش 45ـ46، ص 27.</ref> | 2. شیخ علی عبدالرزاق<ref>اخبار تقريب، ش 45ـ46، ص 27.</ref> | ||
=کنارهگیری از الازهر= | =کنارهگیری از الازهر= | ||
شیخ مصطفی مراغی در جایگاه روشنفکری اصلاح گر، مصمم بود برنامههای اصلاحی خود را در الازهر اجرا کند؛ بدین لحاظ برای جلب نظر دولت مصر، لایحه اصلاحی خود را به دولت وقت تقدیم کرد.<ref>دانشگاه الازهر زير نظر دولت مصر اداره | شیخ مصطفی مراغی در جایگاه روشنفکری اصلاح گر، مصمم بود برنامههای اصلاحی خود را در الازهر اجرا کند؛ بدین لحاظ برای جلب نظر دولت مصر، لایحه اصلاحی خود را به دولت وقت تقدیم کرد.<ref>دانشگاه الازهر زير نظر دولت مصر اداره می شود و رئيس آن را هم دولت تعيين می كند؛ بدين سبب هرگونه تغيير در برنامههای آن بايد با اجازه دولت وقت باشد.</ref> شلتوت هم با نوشتن چندین مقاله به حمایت از برنامههای مراغی برخاست و برنامههای اصلاحی او را گامی در پیشبرد وضعیت فرهنگی و علمی دانشگاه الازهر معرفی کرد.<br> | ||
دربار فاسد و وابسته مصر با این لایحه مخالفت ورزید. پس از این اقدام، مصطفی مراغی برای اعتراض از ریاست دانشگاه الازهر کناره گیری کرد. دربار مصر ضمن قبول استعفای مراغی، شیخ محمد ظواهری<ref>شيخ محمد | دربار فاسد و وابسته مصر با این لایحه مخالفت ورزید. پس از این اقدام، مصطفی مراغی برای اعتراض از ریاست دانشگاه الازهر کناره گیری کرد. دربار مصر ضمن قبول استعفای مراغی، شیخ محمد ظواهری<ref>شيخ محمد احمدی ظواهری، بيست و نهمين شيخ الازهر، در سال 1296 قمری در شهر «كفر الظواهری» متولّد شد. پس از گذراندن علوم مقدماتی از عالمان بزرگی چون محمّد عبده استفاده و بهره علمی برد. در سال 1349 قمری به رياست حزب وفد برگزيده، و در سال 1351 قمری از طرف فؤاد اوّل به رياست الازهر نايل شد. از وی آثاری بر جای مانده كه برخی از آنها عبارتند از رسالة فی الاخلاق، العلم و العلما، التفاضل بالفضيلة و... وی در جمادی الاولی 1363 فوت كرد. مجاهد، 1994 م، ج 1، ص 359).</ref> را در جایگاه رئیس دانشگاه الازهر برگزید. وی پس از استقرار در مقام ریاست الازهر، تصمیم گرفت برنامههای دربار را اجرا کند؛ ولی با مخالفت عالمان روشن ضمیر رو به رو شد. ظواهری که خود را با موجی از مخالفت مواجه دید، برخی از عوامل اصلی این مخالفت را از کار برکنار کرد. از جمله این افراد شیخ محمود شلتوت را در تاریخ 1353 قمری (17 سپتامبر 1931) از سمت خود برکنار کرد.<br> | ||
وی پس از برکناری، لحظه ای هم بیکار ننشست و همراه شاگردش، شیخ علی عبدالرزاق به شغل وکالت در محاکم شرعی و نویسندگی در روزنامهها مشغول شد. وی ذره ای از مواضع اصولی خود عقب ننشست و در مقالاتی که مینوشت، بر ضرورت اصلاحات در الازهر تأکید میکرد. <br> | وی پس از برکناری، لحظه ای هم بیکار ننشست و همراه شاگردش، شیخ علی عبدالرزاق به شغل وکالت در محاکم شرعی و نویسندگی در روزنامهها مشغول شد. وی ذره ای از مواضع اصولی خود عقب ننشست و در مقالاتی که مینوشت، بر ضرورت اصلاحات در الازهر تأکید میکرد. <br> | ||
مسؤولان الازهر پس از مدّتی متوجه شدند که با نبودن استادان بزرگی چون شلتوت، به اعتبار دانشگاه لطمه وارد میشود؛ از این رو در سال 1357قمری (1935 م) او را به کار و تدریس در الازهر دعوت کردند؛ بنابراین، وی در همان سال در دانشکده شریعت مشغول تدریس شد.<br> | مسؤولان الازهر پس از مدّتی متوجه شدند که با نبودن استادان بزرگی چون شلتوت، به اعتبار دانشگاه لطمه وارد میشود؛ از این رو در سال 1357قمری (1935 م) او را به کار و تدریس در الازهر دعوت کردند؛ بنابراین، وی در همان سال در دانشکده شریعت مشغول تدریس شد.<br> |