۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' میتوان') |
جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' میشود') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
این دیدگاه ضمن تأکید بر اصول اساسی اسلام و ارکان سه گانه آن (توحید، نبوت، معاد)، برای ورود در جرگه مسلمانی و خروج از دایره کفر، بر مشترک میان مذاهب پافشاری مینماید. با این نگرش تمامی یکتا پرستانی که پیرو پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) میباشند را مسلمان شمرده، و آنان را مشمول تمامی احکام اسلام میداند. که در میان شهادت به یکتایی خداوند و رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای تحقق اسلام کفایت میکند. این اصل در حقیقت پاسخ قاطعی است به کسانی که به بهانههای واهی حکم به عدم مسلمانی عدهای از افراد جامعه بزرگ اسلامی مینمایند، در حالیکه به قبله آنان نماز گزارده و بر اساس کتاب آسمانی قرآن زندگی خود را تنظیم نمودهاند، و با تمام وجود به پیامبر عزیز اسلام عشق میورزند.<ref> | این دیدگاه ضمن تأکید بر اصول اساسی اسلام و ارکان سه گانه آن (توحید، نبوت، معاد)، برای ورود در جرگه مسلمانی و خروج از دایره کفر، بر مشترک میان مذاهب پافشاری مینماید. با این نگرش تمامی یکتا پرستانی که پیرو پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) میباشند را مسلمان شمرده، و آنان را مشمول تمامی احکام اسلام میداند. که در میان شهادت به یکتایی خداوند و رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای تحقق اسلام کفایت میکند. این اصل در حقیقت پاسخ قاطعی است به کسانی که به بهانههای واهی حکم به عدم مسلمانی عدهای از افراد جامعه بزرگ اسلامی مینمایند، در حالیکه به قبله آنان نماز گزارده و بر اساس کتاب آسمانی قرآن زندگی خود را تنظیم نمودهاند، و با تمام وجود به پیامبر عزیز اسلام عشق میورزند.<ref> | ||
چند دیدگاه در اینکه مسلمان چه کسی است: | چند دیدگاه در اینکه مسلمان چه کسی است: | ||
شیخ صدوق میگوید: «الإسلامُ هُوَ الإقرارُ بالشِّهادَتَینِ، وَهُوَ الَّذی یُحقَنُ بِهِ الدِّماءُ والأموالُ، وَمَن قالَ:»لا إله إلا اللهُ وَ محمدٌ رسولُ اللهِ»؛ فقد حُقِنَ مالُهُ وَدَمُهُ إلاَّ بِحَقَّیهِمَا». اسلام همان اقرار به شهادتین است، که به واسطه آن جان و مال شخص محترم شمرده | شیخ صدوق میگوید: «الإسلامُ هُوَ الإقرارُ بالشِّهادَتَینِ، وَهُوَ الَّذی یُحقَنُ بِهِ الدِّماءُ والأموالُ، وَمَن قالَ:»لا إله إلا اللهُ وَ محمدٌ رسولُ اللهِ»؛ فقد حُقِنَ مالُهُ وَدَمُهُ إلاَّ بِحَقَّیهِمَا». اسلام همان اقرار به شهادتین است، که به واسطه آن جان و مال شخص محترم شمرده میشود. هر کس که بگوید: (لا إله إلا الله و محمد رسول الله)؛ جان و مالش محفوظ است مگر در حالت قصاص؛ (هدایه: 55). | ||
آیة الله خویی میگوید: «إذا أقرَّ وَلَدُ الكافِرِ بِالاسلامِ وَأجرى الشَّهادَتَینِ على لِسانِهِ فَلا مُحالَةَ یَحكُمُ بِطَهارَتِهِ وَإسلامِهِ لاطلاقِ ما دَلَّ على تَحَقُّقِ الاسلامِ بِالاقرارِ بِالشَّهادَتَینِ». وقتی که بچه کافر به اسلام اقرار کند، یعنی شهادتین را بر زبان جاری کند حکم به طهارت و اسلام او | آیة الله خویی میگوید: «إذا أقرَّ وَلَدُ الكافِرِ بِالاسلامِ وَأجرى الشَّهادَتَینِ على لِسانِهِ فَلا مُحالَةَ یَحكُمُ بِطَهارَتِهِ وَإسلامِهِ لاطلاقِ ما دَلَّ على تَحَقُّقِ الاسلامِ بِالاقرارِ بِالشَّهادَتَینِ». وقتی که بچه کافر به اسلام اقرار کند، یعنی شهادتین را بر زبان جاری کند حکم به طهارت و اسلام او میشود. (كتاب الطهارة، السید الخوئی: 2/ شرح67). | ||
کحلانی از علمای اهل سنت نیز میگوید: «إنَّهُ یَكفِی فِی الایمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِینِ وَلا یَلزَمُ التّبرِیُ مِن سَائرِ الأدیانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153). | کحلانی از علمای اهل سنت نیز میگوید: «إنَّهُ یَكفِی فِی الایمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِینِ وَلا یَلزَمُ التّبرِیُ مِن سَائرِ الأدیانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153). | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
<ref>پلورال (plural) بمعنای جمع و كثرت است. و پلورالیسم (pluralism) یعنی كثرت گرایی. گرایش پلورالیستی در قبال گرایش مونیستی (monoistic) وحدتگرایی است. | <ref>پلورال (plural) بمعنای جمع و كثرت است. و پلورالیسم (pluralism) یعنی كثرت گرایی. گرایش پلورالیستی در قبال گرایش مونیستی (monoistic) وحدتگرایی است. | ||
زادگاه این واژه مغرب زمین است. در گذشته هر كس در كلیسا چند منصب داشت یا كسی كه معتقد بود در كلیسا میتوان چند منصب داشت پلورالیست خوانده می شد. اما امروزه در عرصه فرهنگی پلورالیست به كسی گفته | زادگاه این واژه مغرب زمین است. در گذشته هر كس در كلیسا چند منصب داشت یا كسی كه معتقد بود در كلیسا میتوان چند منصب داشت پلورالیست خوانده می شد. اما امروزه در عرصه فرهنگی پلورالیست به كسی گفته میشود كه در یك عرصه فكری خاص اعم از سیاسی، مذهبی، هنری و یا غیر آن صحت همه روشهای موجود را بپذیرد. این گرایش نقطه مقابل اعتقاد به انحصارگرایی (exclusivism) است؛ یعنی اعتقاد به اینكه تنها یك روش یا یك مكتب بر حق است و سایر روشها و مكاتب نادرست میباشند. | ||
پلورالیسم در عرصههای گوناگونی مطرح | پلورالیسم در عرصههای گوناگونی مطرح میشود و در هر كدام از این زمینه ها گاه فقط به معنای پذیرش كثرت در مقام عمل است، به این معنا كه با یكدیگر همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و به نظر یكدیگر احترام بگذراند و اجازه اظهار نظر و رأی بدهند که این پلورالیسم عملی است. | ||
گاهی نیز به معنای پلورالیسم نظری و علمی هر دو به كار میرود، به این معنا كه قائل به صحت همه انظار مختلف در عرصه سیاست یا فرهنگ یا اقتصاد یا دین بشویم، یا قائل شویم كه همه انظار بخشی از حقیقت را در بردارند و چنان نیست كه یكی حق محض و دیگری نادرست باشد. مبنای پلورالیسم عملی همزیستی مسالمتآمیز است؛ لذا توصیه میكنند كه كثرت های موجود در جامعه به جای تنازع و اصطكاك با یكدیگر، نیروهای خود را صرف خودسازی درونی نمایند و بایكدیگر به صورت مسالمتآمیز زندگی كنند. این سخن به این معنا نیست كه همه گروهها یكدیگر را حق بدانند، بلكه باید وجود كثرت را بعنوان یك واقعیت بپذیرند. اما این منافاتی ندارد با آنكه هر گروهی خود را بر حق بداند و دیگران را بر باطل. در بعد نظری مقتضای پلورالیسم این است كه انسان نباید سخت گیر و مطلقگرا باشد و روی یك فكر خاص تعصّب بورزد و آن را صد در صد صحیح و حق بداند. در حقیقت بازگشت آن به نوعی شك گرایی در بُعد معرفت شناسی است. | گاهی نیز به معنای پلورالیسم نظری و علمی هر دو به كار میرود، به این معنا كه قائل به صحت همه انظار مختلف در عرصه سیاست یا فرهنگ یا اقتصاد یا دین بشویم، یا قائل شویم كه همه انظار بخشی از حقیقت را در بردارند و چنان نیست كه یكی حق محض و دیگری نادرست باشد. مبنای پلورالیسم عملی همزیستی مسالمتآمیز است؛ لذا توصیه میكنند كه كثرت های موجود در جامعه به جای تنازع و اصطكاك با یكدیگر، نیروهای خود را صرف خودسازی درونی نمایند و بایكدیگر به صورت مسالمتآمیز زندگی كنند. این سخن به این معنا نیست كه همه گروهها یكدیگر را حق بدانند، بلكه باید وجود كثرت را بعنوان یك واقعیت بپذیرند. اما این منافاتی ندارد با آنكه هر گروهی خود را بر حق بداند و دیگران را بر باطل. در بعد نظری مقتضای پلورالیسم این است كه انسان نباید سخت گیر و مطلقگرا باشد و روی یك فكر خاص تعصّب بورزد و آن را صد در صد صحیح و حق بداند. در حقیقت بازگشت آن به نوعی شك گرایی در بُعد معرفت شناسی است. | ||
پلورالیسم دینی: و اما پلورالیسم دینی نیز گاهی در بُعد نظری مطرح | پلورالیسم دینی: و اما پلورالیسم دینی نیز گاهی در بُعد نظری مطرح میشود و گاهی در بُعد عملی. منظور از پلورالیسم دینی در بُعد عملی یعنی احترام به عقیده طرف مقابل و هر مذهب و دینی كه بدان معتقد است، و زندگی مسالمتآمیز در كنار یكدیگر، بدون ایجاد هرگونه مزاحمت اجتماعی برای دیگری. مثلاً در مورد مذهب كاتولیك یا مذهب پروتستان برخی میگویند یكی از دو مذهب باید حاكم باشد و لذا باید با دیگری مبارزه كرد تا از بین برود. | ||
اما براساس پلورالیسم دینی باید این دو مذهب، اگر چه از حیث نظری هر كدام دیگری را باطل می داند، در عمل با یكدیگر برادرانه زندگی كنند. و امّا پلورالیسم دینی در بُعد نظری به معنای حقانیت فی الجمله همه ادیان و مذاهب است که به سه نوع متفاوت طرح شده است: | اما براساس پلورالیسم دینی باید این دو مذهب، اگر چه از حیث نظری هر كدام دیگری را باطل می داند، در عمل با یكدیگر برادرانه زندگی كنند. و امّا پلورالیسم دینی در بُعد نظری به معنای حقانیت فی الجمله همه ادیان و مذاهب است که به سه نوع متفاوت طرح شده است: |