۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' بی نظیر' به ' بینظیر') |
جز (جایگزینی متن - ' می کنیم' به ' میکنیم') |
||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
برجسته گی شخصیت آن حضرت، آنگاه چشمگیری خاصی می یابد که در سخنان و دیدگاه های دیگران تجلی کند که چنین باوری، دست مایه ای گران بار در هنگام سخن وری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان می آفریند همچنین در بحث ها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصههائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیت [[شیعه]] خواهد بود. | برجسته گی شخصیت آن حضرت، آنگاه چشمگیری خاصی می یابد که در سخنان و دیدگاه های دیگران تجلی کند که چنین باوری، دست مایه ای گران بار در هنگام سخن وری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان می آفریند همچنین در بحث ها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصههائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیت [[شیعه]] خواهد بود. | ||
در این جا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاه های اهل سنت را درباره ی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان | در این جا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاه های اهل سنت را درباره ی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان میکنیم: | ||
== آیة 207 از سورة 2 (بقره) == | == آیة 207 از سورة 2 (بقره) == | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۶۱: | ||
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین». | «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین». | ||
هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره ی مسیح] به تو رسیده [باز] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آن ها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آنگاه مباهله | هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره ی مسیح] به تو رسیده [باز] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آن ها بگو: «بیایید فرزندان مان و فرزندان تان و زنان مان و زنان تان و خودمان و خودتان را بخوانیم آنگاه مباهله میکنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم. | ||
[[مباهله]]، به معنای «رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن» است; یعنی، بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست ایزد سپردن. | [[مباهله]]، به معنای «رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن» است; یعنی، بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست ایزد سپردن. | ||
خط ۳۳۷: | خط ۳۳۷: | ||
ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر (ص) و آله با جمعی از یاران به عیادت شان رفتند و به علی علیهالسلام گفتند: «ای ابوالحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی.». | ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر (ص) و آله با جمعی از یاران به عیادت شان رفتند و به علی علیهالسلام گفتند: «ای ابوالحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی.». | ||
علی (ع)، فاطمه (ع) و فضه، (رضوان الله علیها)، - خادم آنان - نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر | علی (ع)، فاطمه (ع) و فضه، (رضوان الله علیها)، - خادم آنان - نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر میکنیم و روزه میگیریم.». | ||
چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند. علی علیهالسلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت. | چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دست خالی بودند. علی علیهالسلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت. |