۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
داوود(ع) کنیزی داشت که هر شب درهای خانه او را میبست و کلیدهایش را پیش او میآورد. سپس آنحضرت به نیایش پروردگار برمیخاست. هنگامی که مرگ وی نزدیک شده بود، شبی، مانند همه شبها که کنیز درها را بسته بود، ناگهان مردی را در درون خانه دید. از او پرسید: چه کسی تو را در این خانه راه داد؟ مرد در پاسخ گفت: من کسی هستم که در کاخ پادشاهان، بدون اجازه ایشان داخل میشوم». داوود پرسید: آیا تو [[عزرائیل]] هستی؟ جواب داد: آری! | داوود(ع) کنیزی داشت که هر شب درهای خانه او را میبست و کلیدهایش را پیش او میآورد. سپس آنحضرت به نیایش پروردگار برمیخاست. هنگامی که مرگ وی نزدیک شده بود، شبی، مانند همه شبها که کنیز درها را بسته بود، ناگهان مردی را در درون خانه دید. از او پرسید: چه کسی تو را در این خانه راه داد؟ مرد در پاسخ گفت: من کسی هستم که در کاخ پادشاهان، بدون اجازه ایشان داخل میشوم». داوود پرسید: آیا تو [[عزرائیل]] هستی؟ جواب داد: آری! | ||
پرسید: پس چرا پیش از این به من پیام نفرستادی و از آمدن خود خبر ندادی تا برای مرگ آماده شوم؟! عزرائیل در پاسخ گفت: من پیش از این پیک و پیام بسیاری برای تو فرستادم. پرسید: پیکهای تو چه کسانی بودهاند؟ جواب داد: پدر تو، برادر تو، همسایه تو و آشنایان تو اکنون در کجا هستند؟ گفت: همه مردهاند. گفت: اینها همگی پیکهای من بودند و پیام مرا به تو میرساندند؛ زیرا تو نیز میمیری همچنانکه آنان مردند. عزرائیل این را گفت و جان داوود را گرفت. | پرسید: پس چرا پیش از این به من پیام نفرستادی و از آمدن خود خبر ندادی تا برای مرگ آماده شوم؟! عزرائیل در پاسخ گفت: من پیش از این پیک و پیام بسیاری برای تو فرستادم. پرسید: پیکهای تو چه کسانی بودهاند؟ جواب داد: پدر تو، برادر تو، همسایه تو و آشنایان تو اکنون در کجا هستند؟ گفت: همه مردهاند. گفت: اینها همگی پیکهای من بودند و پیام مرا به تو میرساندند؛ زیرا تو نیز میمیری همچنانکه آنان مردند. عزرائیل این را گفت و جان داوود را گرفت. بنابراین نقل، داوود صد سال عمر کرد که مدت فرمانرواییاش چهل سال بود. <ref>الکامل فی التاریخ، ج 1 ص 228</ref> | ||
از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده است: «داوود صد سال تمام عمر کرد که چهل سال آن، دوران سلطنت و پادشاهی او بود». <ref>صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 524، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ ر. ک: «امکان درخواست بخشیدن بخشی از عمر به دیگران»، 107851</ref> | از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده است: «داوود صد سال تمام عمر کرد که چهل سال آن، دوران سلطنت و پادشاهی او بود». <ref>صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 524، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ ر. ک: «امکان درخواست بخشیدن بخشی از عمر به دیگران»، 107851</ref> |