confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== تفاسیری کوتاه درباره کسب از منظر متکلمان شاخص اشعری == | == تفاسیری کوتاه درباره کسب از منظر متکلمان شاخص اشعری == | ||
اشاعره چون به توحید افعالی باورمندی شدیدی دارند به این معنا که خالقی جز خداوند را نمی شناسند و او را منشأ صدرو همه افعال میدانند، به همین جهت برای انسان هیچگونه سهمی در باره خلق قایل نیستند بلکه آن را شرک میدانند. آنها معتقدند خداوند فاعل همه افعال بندگان است چه آن افعال خیر باشد یا شر! اشاعره چون میدیدند که لازمه این اعتقاد پذیرفتن جبر و فرو شدن در چنین باتلاقی است، پس برای فرار از این مخمصه که موجب انکار معاد و بهشت و جهنم میشود، نظریه کسب را مطرح میکنند و انسان را کاسب افعال اختیاریشان میدانند تا جوابی برای جزای اعمال داشته باشند.<ref>اشعری ابوالحسن، اللمع، ص74</ref> در | اشاعره چون به توحید افعالی باورمندی شدیدی دارند به این معنا که خالقی جز خداوند را نمی شناسند و او را منشأ صدرو همه افعال میدانند، به همین جهت برای انسان هیچگونه سهمی در باره خلق قایل نیستند بلکه آن را شرک میدانند. آنها معتقدند خداوند فاعل همه افعال بندگان است چه آن افعال خیر باشد یا شر! اشاعره چون میدیدند که لازمه این اعتقاد پذیرفتن جبر و فرو شدن در چنین باتلاقی است، پس برای فرار از این مخمصه که موجب انکار معاد و بهشت و جهنم میشود، نظریه کسب را مطرح میکنند و انسان را کاسب افعال اختیاریشان میدانند تا جوابی برای جزای اعمال داشته باشند.<ref>اشعری ابوالحسن، اللمع، ص74</ref> در هر صورت، این( تمایز میان فعل و خلق) عقیده نه تنها ابوالحسن اشعری تمامی متکلمان اشعری است بلکه متکلمان ماتریدی میان خلق و فعل تمایز قایل شدهاند و معتقدند که خلق منحصر به فاعل الهی است. از منظر ایشان، جز خداوند هیچ فاعل و خالقی وجود ندارد «لا موثر فی الوجود الا الله» اما کسب در حوزه اختیار انسان است. آنها معتقدند که انسان با قدرت حادث که از طرف خداوند به او اعطا میشود، فعل را کسب کرده و او را در باره آن فعل مسئول میداند. | ||
== ابوالحسن اشعری (اختیار حداقلی) == | == ابوالحسن اشعری (اختیار حداقلی) == |