۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
جز (جایگزینی متن - ' کرده اند' به ' کردهاند') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
پس از خروج توابین از شهر، قاتلین امام حسین(علیه السلام) که از ناحیه مختار هراس زیادی داشتند، حاکم زبیری کوفه را وادار کردند تا مختار را زندانی کند. مختار دوباره زندانی شد، اما پس از مدتی با شفاعت عبدلله بن عمر نزد ابن زبیر آزاد گردید. | پس از خروج توابین از شهر، قاتلین امام حسین(علیه السلام) که از ناحیه مختار هراس زیادی داشتند، حاکم زبیری کوفه را وادار کردند تا مختار را زندانی کند. مختار دوباره زندانی شد، اما پس از مدتی با شفاعت عبدلله بن عمر نزد ابن زبیر آزاد گردید. | ||
وی پنهانی مشغول آماده کردن قیام خود گشت و از بازماندگان توابین خواست تا آماده باشند. او آنان را به کتاب خدا، سنت رسول، انتقام خون [[اهل بیت]]، دفاع از ضعفا و [[جهاد]] با کسانی که [[حرام]] اسلام را [[حلال]] | وی پنهانی مشغول آماده کردن قیام خود گشت و از بازماندگان توابین خواست تا آماده باشند. او آنان را به کتاب خدا، سنت رسول، انتقام خون [[اهل بیت]]، دفاع از ضعفا و [[جهاد]] با کسانی که [[حرام]] اسلام را [[حلال]] کردهاند، دعوت میکرد. مختار [[شیعیان]] را در محلهای خاصی گرد هم میآورد و خود را به عنوان نماینده محمد بن حنفیه مطرح میساخت. گروهی از شیعیان نزد [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنیفه]] در مدینه رفتند و از او دراینباره پرسیدند. محمد بن حنیفه نیز به صورت سر بسته و مبهم از مختار حمایت کرد، یعنی گفت که: «من دوست دارم تا خدا به دست هر کسی که خود از بندگانش میخواهد، انتقام ما را بگیرد». | ||
اما این سخنان به صورت حمایت رسمی محمد بن حنفیه از مختار در میان شیعیان منتشر و موجب شد تا شیعیان زیادی به وی بپیوندند. مختار در پی افراد نیرومند و پر نفوذی بود که بتواند پایگاه خود را مستحکم نماید. از جمله آنان ابراهیم بن اشتر، فرزند مالک اشتر بود که توانست او را به سوی خود جلب کند. | اما این سخنان به صورت حمایت رسمی محمد بن حنفیه از مختار در میان شیعیان منتشر و موجب شد تا شیعیان زیادی به وی بپیوندند. مختار در پی افراد نیرومند و پر نفوذی بود که بتواند پایگاه خود را مستحکم نماید. از جمله آنان ابراهیم بن اشتر، فرزند مالک اشتر بود که توانست او را به سوی خود جلب کند. |